شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
اراده

حوزه/ يکي از گام هاي اساسي در داشتن ارادة قوي و موقعيت در زندگي اين است که انسان در ابتداي هر کار تفکر و تأمل کند، اهداف خويش را معين کند، توانايي هايش را با ديد واقع بينانه شناسايي نمايد و آن گاه بدون ترديد و وسواس بيش از حدّ، تصميم گيري کند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، تربیت اسلامی از توصیه های بزرگان دین برای مسلمانان است که در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* تقویت اراده

خواستن و همّت و اراده، آن قدر مهم است که گفته شده، خواستن، توانستن است، يعني اين که اگر کسي علاقمند به انجام کاري باشد در مقابل سختي ها و مشقت هاي آن مقاومت مي کند، پس گويا که از همين الان به مقصد و مقصودش رسيده است. يا در اشعار مي خوانيم:

- همّت بلند دار که مردان روزگار از همّت بلند به جائي رسيده اند

- همّت اگر سلسله جنبان شود مور تواند که سليمان شود

* نقش همّت و اراده در زندگي

هر کس به جائي رسيده (چه مقامات معنوي، چه مادي) از شاهرا همّت و ارادة قوي رسيده است. دانشمندان، ره آوردهاي علمي خود را نتيجة نيروي اراده مي دانند. مرتاض هاي هندي که به قدرت هاي عجيبي دست يافته اند و در مکتب يوگائيسم در ورزش، آثار چشم گير داشته اند و صاحبان کرامت که به مقامات والاي معنوي و انساني رسيده اند همه و همه اهميت آن را گوشزد کرده اند، هر چند که در مسير حرکت و مقصد و هدف با هم تفاوت دارند.

امروزه روان شناسان براي اين که بيماري رواني را از چنگ بيماري هايي مثل پريشاني فکر، وسوسه، عدم تمرکز فکر و توجه، ضعف حافظه، افسردگي، کينه، غم و ... نجات دهند، سعي دارند نيروي اراده و همّت را در آن ها تقويت نمايند.[1] خودسازي و جهاد با نفس که جهاد اکبر معرفي شده است، در پرتو نيروي اراده حاصل مي گردد. در ميدان جهاد و رزم حقيقت، شجاعت همان اراده و همّت پولادين است. با اين حال انسان عاقل همّت خود را صرف آخرت مي کند تا هم در دنيا و هم در آخرت به لذت و کمال مطلوب و پايدار برسد.

داشتن ارادة قوي در تمامي مراحل زندگي نقشي اساسي در تعيين سرنوشت، هويت يابي وکمال و سعادت انسان دارد، روان شناسان معتقدند که اراده مظهر شخصيت انسان است.[2] اگر فردي ارادة قوي داشته باشد، شخصيت او در نظر ديگران شخصيت استوار و شکست ناپذير بوده و در تحولات و طوفان هاي زندگي دچار تزلزل و شکست نخواهد شد.

* راه کارهاي تقويت اراده

براي اين که بتوانيد ارادة قوي داشته باشيد و برنامه هائي را که مد نظر داريد به اجرا در آوريد، برنامه اي که در ذيل معرفي مي شود اجرا نماييد:

1. توانايي هاي بالفعل و بالقوة خود را بشناسيد؛ موقعيت خانوادگي، اجتماعي، شغلي، وضعيت جسماني و حالات رواني و به طور کلي شرايط زندگي و شخصيت خويش را به دقت مورد ارزيابي و مطالعه قرار دهيد.

2. هدف هاي دراز مدت خود را مشخص کنيد؛ از خود بپرسيد: مي خواهم چه نوع زندگي داشته باشم؟ دوست داريد زندگي شما در ده سال آينده چگونه باشد؟ زندگي خانوادگي، اجتماعي، هدف هاي شغلي و علاقه مندي هاي خود را مورد توجه قرار دهيد.

3. هدف هاي فرعي و کوتاه مدت را نيز تعيين کنيد؛ اگر هدف دراز مدت را بدون هدف هاي فرعي يا جزيي تر انتخاب کنيد، نمي توانيد تصميم بگيريد و لذا نااميد مي شويد. وقتي اهداف جزيي و فرعي شما مشخص شد، به ترتيب اولويت به آن ها بپردازيد، پس از مدتي وقتي شاهد پيشرفت خود بوديد، انگيزه در شما ايجاد مي شود که برنامة خويش را ادامه دهيد، و با اين روش مي توانيد هم ارادة قوي داشته باشيد و هم ارادة خويش را تقويت کنيد. اگر اهداف جزيي را در نظر نگيريد، نمي دانيد که کار را از کجا شروع کنيد، لذا هيچ وقت نمي توانيد تصميم بگيريد که آن کار را شروع کنيد و به مرور زمان ارادة شما نسبت به آن کار از بين مي رود.

4. تصميم گيري؛ پس از آن که اهداف و توانمندي هاي خويش را مورد مقايسه و ارزيابي قرار داديد، و برنامه اي را در نظر گرفتيد که شما را به اهدافتان نزديک مي کند، در اجراي آن تصميم و قاطعيت داشته باشيد. برخي از افراد، در اتخاذ تصميم، دچار وسواس و ترديد مي گردند، در نتيجه اين گونه افراد دچار وسوسه و خيالات واهي شده از گرفتن تصميم که يکي از مقدمات اراده است، باز مي مانند. در برابر اين عده، گروه ديگري وجود دارند که دچار شتابزدگي در تصميم هستند، اين اشخاص در اتخاذ هر نوع تصميمي بي مطالعه و دقت و بدون تعيين اهداف و شناخت توانمندي هاي خود، فوراً تصميم مي گيرند، زود اراده کرده و زود هم پشيمان مي شوند، عيب اين عده اين است که گيج و بي فکر بوده هيچ نوع تفکر و تأملي در کارشان وجود ندارد.

علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «به فکر و تأمل خو کن، زيرا تو را از گمراهي نجات داده، کردار و رفتارت را سامان مي بخشد.»[3] در مورد ديگر مي فرمايد: «شتاب کنندة در کارها خطا مي کند، گرچه زمام آن کار به دست او باشد.»[4]

پس يکي از گام هاي اساسي در داشتن ارادة قوي و موقعيت در زندگي اين است که انسان در ابتداي هر کار تفکر و تأمل کند، اهداف خويش را معين کند، توانايي هايش را با ديد واقع بينانه شناسايي نمايد و آن گاه بدون ترديد و وسواس بيش از حدّ، تصميم گيري کند.

البته بايد توجه داشت که: چه بسا خود فرد به تنهايي نتواند اهداف و توانايي هاي خود را بشناسد، در اين صورت مي بايست از پدر و مادر، افراد با تجربه و متخصص مشورت بگيريد.

5. استواري و پايداري در تصميم؛ يکي از مراحل اساسي دست يابي به ارادة قوي، استواري و پايداري در تصميم است، سعي کنيد در هر کاري که تصميم مي گيريد پايدار باشيد؛ البته اين نياز به تمرين دارد. ابتدا از کارهاي کوچک و جزيي شروع نماييد، مثلاً تصميم بگيريد در طول يک هفته هر روز مسيري را که چندان طولاني هم نيست، پياده برويد.

6. تمرکز بخشيدن به کارها؛ يکي از اموري که در تقويت ارادة مؤثر است؛ تمرکز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون زندگي است، بايد از پراکنده کاري هايي که موجب به هدر رفتن نيروهاي شما مي شود جداً بپرهيزيد.

7. تلقين؛ شيوه ديگري که در تقويت و استحکام اراده مؤثر است؛ تلقين به نفس است، به خود تلقين نماييد که اراده و توان اين کار را داريد، در اين صورت شکست مفهومي ندارد.[5]

8. توجه به فوائد همّت و ارادة بالا (در دنيا و آخرت)و توجه به ضررهاي دنيوي و اخروي قدرت اراده.

9. مطالعه احاديثي که همّت بالا را ستوده اند؛ و مطالعه زندگي افراد موفقي که با همّت بالا به مراتب والائي رسيده اند. و ديگر اين که بدانيم که همّت بالا از هوش و عقل قوي، کارآمد تر است. کما اين که اين امر در زندگي بيشتر افراد برجسته مشخص است.[6]

10. آگاهي و شناخت؛ بين همّت و يادگيري و آگاهي همبستگي بالايي وجود دارد.[7] مثلاً فردي که مي داند که سعادت او در انجام دستورات الهي است، بيشتر از کسي که کورکورانه اعمال عبادي انجام مي هد. در مقابل مشقات و سختي هاي آن ايستادگي مي کند. يا بچه اي که نمي داند که چرا در زمين کشاورزي بايد کار کند، کمتر از پدرش براي امرار معاش و ... زحمت مي کشد. پس با يادگيري و آگاهي بايد انگيزه را بالا برد که موتور پيشرفت و حرکت در کارهاست.

11. تمرين و پرورش روح و روان؛ همان گونه که تمرين باعث رشد و تقويت اندام جسماني مي شود. با پرورش روح و تمرين اراده مي توانيم آن را تقويت نمائيم.[8] البته ناگفته نماند که پرورش جسم و روح با هم بسيار مفيد و کارآمدتر است، چرا که اين دو بر هم اثر مي گذارند.[9]

12. تنظيم جسم:

الف. اهميت تغذيه، حذف خوراکي هاي مسموم که باعث کار پر مشقت دروني بدن مي شوند که مستلزم صرف نيروي عصبي زيادي است. چون اکثر شکست هاي اراده ناشي از کمي توليد نيروي عصبي است. (غذاي مسموم مثل سيراب و شيردان، کله پاچه، گوشت هاي پرچرب، کنسروها، شيريني هاي خامه دار و شکلات زياد. مواد غذايي توصيه شده مثل: سبزي تازه، پنير سفيد، خيار، کاهو، شلغم، هويج، برنج، سيب زميني، اسفناج، ميوه هاي خام و پخته.)

ب. اهميت ورزش: با ارتباطي که روح و جسم با هم دارند و اثراتي که در هم دارند، با تقويت جسم و ورزيدگي آن، روح و روان آدمي نيز تقويت مي يابد. ورزش باعث پاکسازي خون و اکسيژن دهي کافي به آن است. براي تقويت اراده ورزش هايي که به تمرکز بيشتر نيازمندند مثل ورزش يوگا و .... سودمندترند.

ج. دوش آب نسبتاً سرد (اگر حساس هستيد، اين امر بايد تدريجي صورت گيرد يعني آهسته آهسته دماي آب کمتر شود) اين دوش باعث تحريک محرک هاي محيطي و تنظيم کارکرد عروق مي شود.

13. تنظيم خواب: با خواب مناسب توانائي براي انديشيدن، احساس و عمل کردن به حداکثر ميرسد و فقدان برنامه صحيح خواب سبب فرسوده شدن انسان مي شود. افراط و تفريط در ميزان خواب هردو مضر است.

14. تغيير ارادي افکار: تمرکز روي يک شيء که کمتر به آن انس داريم، هرگاه فکر از آن شيء فرار کرد، دوباره با تمرکز به آن شيء فکر را مهار کنيم، اين کار بايد طوري صورت گيرد که فکر تنها به آن مشغول شود، هرگاه احساس خستگي کرديد، کمي استراحت کنيد، بعد دوباره شروع کنيد. اين تمرين بهتر است، هر روز و در ساعت مخصوص و جاي کم سر و صدا صورت گيرد، و مدت آن ده دقيقه باشد بهتر است صبح و شب قبل از خواب صورت گيرد.

15. تمرين تنش زدائي: تنشزدائي به معني استراحت تنها نيست. مثلاً صبح ها يک ساعت زودتر از خواب برخاستن، در بوستاني نشستن يا به راهپيمايي در جاده اي خلوت پرداختن و به مغز خود استراحت دادن.

16. بررسي وضع خود به طور گاه به گاه: اصلاح خطاهاي گذشته، توجه به عواقب ناراحت کنندة اشتباهات و عواقب تکرار آن.

17. پرهيز از عادات بد: چرا که کسب آن آسان است، ولي نجات از آن بسيار دشوار و گاهي غير ممکن است. پس بايد از ابتداي راهي که به آن ختم مي شود، مسير خودمان را عوض کنيم، مواد مخدر، دوستان ناباب.

18. کسب آرامش: خشم، عصبانيت، پريشاني تأثيرات زيان بخشي دارند و در واقع زالوهاي حقيقي نيروي عصبي ما هستند که بستر شکست و سستي اراده مي باشند. با آرامش مي توانيم از اين زيانها مصون باشيم، برخي از راه هاي آرامش:

18ـ 1. تنفس عميق: باعث تضعيف هيجان هاي نامطلوب مي شود.

18ـ 2. تأکيد مثبت: استفاده از جملات مثبت تأکيدي، مثل من آرام و آسوده ام، ارادة من قوي است و تکرار اين جملات چون مغز اين جملات را مي گيرد و در ناخودآگاه تبديل به باور مي کند.

18ـ 3. عادت به مقاومت؛ هميشه توجه داشته باشيم که قطرات پي در پي آب مي تواند سنگ محکم را سوراخ کند.

19. تأثير دوستان: از افراد و دوستاني که افکار منفي القاء مي کنند، دوري کنيد و با افراد بلند همّت ارتباط نزديک داشته باشيد.

20. استعانت از عبادات و تزکيه نفس: مهم ترين راه تقويت و همّت و اراده، عبادات هستند، عباداتي که از طرف خداوند حکيم و بي نياز و دلسوز براي ما واجب شده است و هدفي والاتر از تقويت همّت و اراده دارند و انسان با انجام آن به مقام قرب الهي مي رسد. اگر در نماز، روزه و ... دقت کنيم لحظه لحظة آن را يک تمرين اراده و همّت مي يابيم و اين هوسبازها و افراد ضعيف النفس و اراده هستندکه نمي توانند مثلاً روزه بگيرند و بهانه هاي واهي و مختلف مي گيرند. در واقع با تقوا و تزکيه نفس قدرت تسلط بر نفس و مالکيت نفس بالا مي رود و اين يعني همان اراده و بر عکس گناهان مثل اسب چموش صاحب خود را به هر طرف مي برد.[10]

21. ريشه يابي ضعف اراده خود: مهم ترين راه تقويت همّت و اراده اين است که ضعف و اراده خود را ريشه يابي کنيم. گاهي مواقع اين بي ارادگي نوعي بيماري است (مثل وسواس هايي که با دارو درمان مي پذيرد) گاهي بي ارادگي به خاطر غرق شدن در لذت نامشروع و حتي مشروع دنيايي است، گاهي از محيط به انسان سرايت مي کند (در محيطي زندگي مي کند که افراد آن اراده و همّت پاييني دارند) و گاهي منشأ ارثي دارد؛ مثل برخي از بيماران رواني و گاهي دو يا چند عامل باعث اين امر شده اند که مشاوره هاي اخلاقي روان شناسي و پزشکي مي تواند راه گشا باشد.

22. اعتماد به نفس داشته باشيد. خود را بشناسيد و به توانايي هاي خود ايمان بياوريد.

23. پرهيز از بلند پروازي: براي تمرين همّت بالا و ارادة قوي حتماً از مراحل پايين شروع کنيد. بلند پروازي در ابتدا مي تواند باعث دلسردي و يأس شود.

24. استفاده از قرارداد مشروط با خود: براي تقويت اراده مي توان از قرارداد مشروط مثل نذر، عهد و پيمان، استفاده کنيد.[11] مثلاً با کسي که براي شما خيلي محترم است، مطرح کنيد که من بايد اين کار را انجام دهم و شما چون ميدانيد که نمي توانيد از سخن خودتان نزد او برگرديد، مجبور به انجام آن کار مي شويد يا نذر کنيد که اگر من فلان کار را انجام ندادم، بايد اين قدر پول به فلان فقير يا مکان مقدس بدهم و يا مبغلي پول نزد کسي بگذاريد. (پول يا چيزي که براي شما با ارزش است) بگوئيد اگر اين کار را نکردم اين چيز براي شما.

25. حتماً از کلمه بعداً، بعداً اين کار را مي کنم، پرهيز کنيد. مطمئن باشيد بعداً به اين زودي نمي آيد. از همين حالاي حالا استفاده کنيد چون بعداً واقعاً دير است.

نکته 1. توجه داشته باشيد که امروزه بحث قدرت اراده بر خويش جزء ابتدائي ترين بحث هاي اراده است. از بحث هاي مهم اراده، بحث قدرت اراده فرد بر ديگري است که در اين رابطه بحث هاي زيادي هم مطرح شده است (تلقين ذهني، تله پاتي، هيپنوتيزم.... ) يعني به فرد القاء مي کنند که چنين کاري را انجام دهند مثلاً پزشک بيمار هيپنوتيزم شده خود را براي انجام عمل جراحي آرام مي کند.[12]

نکته 2. گفته روان شناسان: روان شناسان جديد اعتقاد دارند که هر انديشه گرايش دارد که به عمل تبديل شود و ضرب المثل قديمي ها مي گويد: هر چه از راه روح وارد شود از عضله ها خارج مي شود، پس راه انديشه با افکار بلند و همّت بالا را باز بگذاريد.[13]

نکته3: ايجاد انگيزه و علاقه قسمت عمدة موفقيت در هر کاري است، بولوم در مثلثي بيان داشته که در هر کاري براي موفقيت نياز به سه ضلع: «1. شناخت، 2. محبت و عاطفه، 3. عمل و کار» دارد که نيمي از موفقيت در هر کاري مرهون علاقه و محبت است، محبت به خود کار، محبت به صاحب کار (شخصي، عمومي و ...) محبت به همکاران و ... ديگر اين که بايد متوجه باشيم که براي تقويت اراده، ما بايد از مجموع راه کارها استفاده کنيم و کلي نگر باشيم و از سوئي بايد دقت داشته باشيم که ظرفيت و استعداد و ذوق فرد در هر کاري مهم است، مثلاً همت بالا داشتن در آموزش رياضي، براي کسي که استعداد رياضي ندارد، نتيجة خوبي ندارد و چه بسا باعث افسردگي، يأس و.... شود. ولي ممکن است همين فرد با همّت بالا در رشته مورد علاقة خود به درجة بالائي از آن رشته نائل آيد. امّا چيزي که همه ظرفيت آن را دارند و از همة ما خواسته شده دوري از گناه و تزکيه و انجام واجبات الهي است.

[1] . محمّد آل اسحاق خوئيني، اسلام و روان شناسي، چ صدر، 1369، ج1، ص 384.

[2] . مجيد رشيد پور، چگونه بايد بود، انجمن اولياء و مربيان، چاپ دوم، 1369، ص14.

[3] . در آمدي بر غرر الحکم، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1373، ج4، ص 294.

[4] . همان، ج1، ص 321.

[5] . براي مطالعه بيشتر ر.ک: پل زاکو، غلبه بر کم رويي، ترجمه: حسين بني احمد، ققنوس، چاپ سوم، 1380، فصل پنجم (اراده استوار).

[6] . براي مطالعه بيشتر: محمد رضا شرفي ، دنياي نوجوان، انتشارات تربيت، چاپ چهارم، 1376، ص 250 به بعد.

[7]

[8] . شهيد مرتضي مطهري، تعليم و تربيت در اسلام، انتشارات صدر، ص 320.

[9] . جمعي ازنويسندگان، روانشانسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، چاپ مهر، ج اول، ص 256، با کمي تغيير.

[10] . همان، ص 275.

[11] . اسلام و روان شناسي، ج1، ص 384.

[12] . مقدمه اي بر نظريه هاي يادگيري، ترجمه دکتر علي اکبر سيف، تهران، نشر دوران، 1379، ص 139 (اقتباس).

[13] . همان، ص 121، اقتباس.

 

نویسنده: محمد حسین قدیری

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • احمد IR ۱۴:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۱
    0 0
    بخدا اراده خواندن این متنو هم نداشتم