شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
کد خبر: 320429
۷ مهر ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۱

خبرگزاری حوزه/ دانشمند برجسته شیعی، خليل بن غازى قزوينى، مكنّى به ابوحامد معروف به «ملّا خليلا»، «خليلاى قزوينى» و «ملّا خليل قزوينى»، ملقّب به «برهان العلماء» از بزرگان علم و معرفت تاریخ حوزه های علمیه شیعی است.

او به سان دیگر قدما و سلفا از آیات اعلام، مهری داشت که با جمله «الْعِلْمُ خَلِيلُ الْمُؤْمِن» نقش بسته بود.

ملّا خليل قزوينى در شهر قزوين در سوم رمضان سال 1001 ق به دنیا آمد.

اساتید معظم مرد میدان علم

از جمله اساتيد ایشان در دوران مختلف علمی و مقاطع گوناگون تحصیلی باید به بزرگانی نظیر بهاءالدين محمّد عاملى معروف به شيخ بهايى (م 1030 ق)، مير محمدباقر استرآبادى معروف به ميرداماد (م 1041 ق)، مولى حاج محمود رنانى، مولى حاجى حسين يزدى و امير ابوالحسن قائنى مشهدى اشاره کرد.

شاگردان پرشمار عالم دینمدار

از زمره شاگردان ایشان نیز می‌توان اميرمحمّد مؤمن بن محمّد زمان الطالقانى، ملّا محمّدباقر بن غازى قزوينى    احمد بن خليل قزوينى    ابوذر بن خليل قزوينى، سلمان بن خليل قزوينى، حاج محمدتقى دهخوارقانى محمدباقر بن الحافظ كيجى بيك التبريزى على أصغر ابن المولى محمّد يوسف قزوينى، رفيع الدين محمّد بن فتح اللَّه واعظ قزوينى، محمدمحسن بن نظام الدين قرشى ساوجى، محمدتقى بن حيدر على زنجانى محمدامين وقارى طبسى بن مولانا عبدالفتاح، محمديوسف بن پهلوان صفر قزوينى، مهدى بن حاج على اصغر قزوينى محمّد مؤمن بن شاه قاسم سبزوارى ابوالوفا بن محمّد يوسف مشهور به قاضى قزوينى محمدصالح بن محمدباقر روغنى قزوينى نام برد.

توليت اوقاف رى‏

یکی از توفیقات این عالم ربانی در سن 27 سالگى این بود که به مقام مدرّسى آستانه حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام و منصب توليت اوقاف آن آستانه، نائل شد.

منصبی که پس از چندی به دلیلی ناسازگارى ایشان با حاكمان رى و تهران در هنگام داشتن توليت موقوفات بازپس گرفته شد و فرد دیگری بدین کار گمارده شد.

مهاجرت به مكه‏

این عالم بزرگوار پس از عزل از توليت آستانه حضرت عبدالعظيم عليه السلام راهى مكه مكرمه شد.

ایشان چند مدتی مقيم مکه بود، اما زندگی آرامی نداشت.

 در تاریخ و نیز كتاب‏هاى تذكره، مناظرات گوناگونى نقل شده كه بين ملّا خليل و عالمان شيعه و سنى در مسائل مختلف صورت پذیرفته است.

 شيخ حر عاملى نقل مى‏كند: اولين بار كه به مكه مشرف شده و ملّا خليل را ملاقات نموده‌اند، زمانی بوده که ایشان مشغول حاشيه نوشتن بر مجمع البيان بوده است.

یکی از رویدادهای جالب توجه و خاطره‌های تلخ و شیرین توأمان این عالم ربانی، مربوط به سفر حجی می‌شود که با یک رویداد حاشیه‌ای همراه شده و داستانی عجیب، عبرت آمیز و خواندنی را برای ایشان پدید می آورد.

عبدالحى رضوى در كتاب حديقة الشيعة مى‏نويسد:

«حكام مكه هنگامى كه عيد قربان مصادف با روز جمعه مى‏شده آن را حج اكبر اعلام مى‏كردند و از اين طريق، منافعى عائد آنها مى‏شده است.

به همين دليل آنها گاهى كه عيد مصادف با روز شنبه مى‏شد جمعه را عيد اعلام مى‏كردند و اين براى شيعيان امر را مشكل مى‏كرد؛ آنها يا بايد با آنها همراهى مى‏كردند و در غير اين صورت، حج آنها ناتمام مى‏ماند و آنها مُحِل نمى‏شدند. او از پدرش نقل مى‏كند كه ملّا خليل قزوينى به حج مشرف شده بود و اين مشكل مطرح می‌شود؛ او از آنان پيروى نمی‌کند، زمانى كه‏ رؤساى آنان متوجه این امر شدند، حكم به قتل او كردند.

ملّا خليل در تنورى مخفى شده و به نقطه‏اى از حجاز رفت و تا موسم آينده در آنجا باقى ماند. در وقت آمدن به موسم در قيافه هيزم‏كش و خاركن در ميان قافله به مكه درآمده، حج انجام داد و برگشت.»

ملّا خليل قزوینی پس از چندین سال بیتوته در مکه مکرمه به قزوين بازگشت و تا آخر عمر در اين شهر مشغول تدريس و سایر فعالیت‌های دینی بود.

این عالم بزرگوار  در آخر عمر با ضعف چشم و نهایتاً نابينایی مواجه شد و در سرانجام در سن هشتاد و هشت سالگى رخت از این جهان فانی بربست.

یکی از باقیات الصالحات ماندگار و از آثار مکانیِ باقى مانده از ملّا خليل در قزوين، مدرسه‏اى در محلّه آخوند قزوين، معروف به مدرسه آخوند يا مدرسه خليلا است.

ملا خلیل مورد احترام و تکریم اقشار مختلف مردم از جمله شعرا و ادب بود. محمدابراهيم سالك قزوينى‏ شاعر نامی این سامان قصيده‏اى با اين مطلع دارد:

قزوين كه جنانْ صفت جميل است‏                   از دولت حضرت خليل است‏

گر مرتبه جليل دارد                         از موهبت خليل دارد

ملّا خليل قزوینی در سال 1089 ق چشم از دنیا رفت و بنا به وصيتش در محل تدريس خود - مدرسه خليلا – دفن می‌شود.

اين مدرسه در آن روزگاران، بزرگان و نام آورانی همچون فيض كاشانى، شيخ حر عاملى، ملّا رفيعاى واعظ، آقا رضى و دیگر اجله فخر و حکمت و یاران دین و جویندگان حقیقت را در خود دیده است.

آرامگاه ملّا خليل در كتاب بناهاى آرامگاهى (دائرة المعارف بناهاى تاريخى ايران در دوره اسلامى) با این عبارات وصف گردیده: از محوّطه ميدان محله آخوند از كوچه‏اى كه به طرف جنوب غربى مى‏رود، به فاصله 50-60 متر، به كوچه باريكى مى‏توان رسيد كه به جانب غرب امتداد دارد.

در سر دو نبشى اين كوچه، ورودى مقبره مرحوم مبرور مولا خليلا «طيّب اللَّه رمسه» متوفى سال 1089 ق واقع شده است. اين آرامگاه داراى دو در بزرگى است و حياط متوسطى با ديوار آجرى دارد. امروزه اين محوطه هيچ گونه بنايى ندارد. در انتهاى جنوبى حياط، چند مزار ديده مى‏شود، كه يكى آرامگاه مرحوم مولا خليلا و سه قبر ديگر از آنِ فرزندان آن مرحوم به نام سلمان، احمد و ابوذر است. اين محوّطه همچنان كه معلوم است، سابقاً مدرسه و جايگاه تدريس مرحوم مولا خليلا بوده كه اكنون بناهاى آن از بين رفته است. در سال‏هاى اخير اين مدرسه و آرامگاه، تعمير مختصرى شده و پابرجاست.»

ملّا خليل قزوینی از برجسته ترین مردان عرصه علمی در سده يازدهم بوده است.

در باب شخصیت و سیره و نحوه زندگی ملّا خليلا در كتاب‏هاى شرح حالی که همزمان با عصر ایشان تصنیف گردیده نکات قابل توجهی آمده.

در اینجا نکاتی از این اشارات را که گویا و جویای شخصیت این عالم برجسته است از مستندات مهم و قابل اتکای تاریخی ذکر نموده، در منظومه روزگار و منش این روحانی جلیل القدر قرارگرفته و جرعه ای از معرفتش می نوشیم:

عالمی ستایش شده در بیان دیگران

«معاصران ملّا خليل، وى را ستوده‏اند و در شرح حال وى او را با القابى «رأس و رئيس فقهاء اماميه و اسوه و قدوه علماء اثنا عشريه» و «فاضل عالم، حكيم متكلم محقق مدقق، فقيه محدث، ثقة ثقة، جامع للفضائل ماهر معاصر» و «المولى الكبير الجليل مولانا خليل بن الغازى القزوينى، فاضل عالم، متكلّم اصولى، جامع دقيق النظر قوى الفكر، من أجلّة مشاهير علماء عصرنا و أكمل أكابر فضلاء دهرنا» و مانند آن ياد كرده‏اند كه نشانگر علوّ مقام علمى ایشان و توجه انديشمندان به آرا و انديشه‏هاى وى است.

مرد مناظره با علمای دیگر فرق اسلامی

این عالم ربانی و دانشمند شیعی در طول حیات علمی خود، مناظرات روشنگرانه و عالمانه‌ای را با دانشمندان شیعه و سنی به انجام رساند و مناظرات توانست محیطی مبین حقایق و مروج نشاط علمی فراهم آورد.

از جمله مناظرات ملّا خليل با دانشمندان، مناظره‏اى است كه با سيد على خان بن خلف مشعشعى حويزى انجام داده است. اين مناظره را سيد على‏خان در باب سوم كتابش نكت البيان و أدب الأعيان‏ نقل نموده و مرحوم خيابانى آن را در وقايع الأيّام (ماه محرم) به نقل از آن كتاب آورده است که در بستر این حرکت علمی جدی، می‌توان بارقه‌هایی روشن از یک داد و ستد عالمانه و حرکتی  بر مدار اندیشه و در منظومه  فکر و خرد را ردیابی کرد.

رادمردی نیرومند و اهل کار

 حاج ملّا خليل از نظر جسمى نيز مردى قوى و نيرومند بود، به دست خود زمين را بيل مى‏زد و دانه مى‏كاشت. صاحب روضات نوشته كه: كشتى‏گيرى وارد قزوين شد و در مجلس درس ملّا خليل حاضر شد و از وى خواست دستخطى در تأييد حرفه وى بنويسد. ملّا خليل گفت: من چگونه نيازموده، كشتى‏گيرى تو را تأييد كنم. سپس از مجلس درس بلند شده و آماده مصاف با وى شد و پشت ‏ كشتى‏گير خود را به زمين آورد. پس كشتى گير به او گفت: تو اهل علم نيستى، بلكه كشتى گيرى هستى كه به لباس اهل علم درآمدى!

جرعه نوش خوان رشادت و جوانمردی

 ملّا خليل عالمى جوانمرد و باشهامت بود. به محض اين كه متوجه مى‏شد در نظرى اشتباه كرده به اشتباه خود اعتراف و از طرف مقابل خود عذرخواهى مى‏كرد.

 همچنين در بذل مال براى كمك به ضعيفان كوتاهى نمى‏كرد. در اين مورد چند داستان از ملّا خليل نقل شده است.

آزادگی و اخلاق علمی

ملا خليل در مسئله‏اى با جناب ملّا محسن فيض كاشانى، مدت‏ها بحث، مناظره و مكاتبه داشت و آخرالامر متقاعد نشد. بعدها متوجه شد كه خود اشتباه نموده و حق با فيض است، پاى پياده از قزوين به كاشان رفت، نرسيده به ديوار خانه فيض فرياد زد: «يا محسن قد أتاك المسي‏ء». فيض تا صداى او را شنيد از داخل منزل، يار قديمى خود را شناخت، دويد و او را در آغوش كشيد. ملّا خليل پس از مذاكراتى به قزوين مراجعت نمود و اصرار دوست، در ماندن او مؤثّر واقع نشد.

    ملّا خليل قزوينى، وقتى متوجه شد كه نظر وى درباره «ترجيح بلامرجح» و فاسد بودن شكل اول در منطق، از سوى آقاحسين خوانسارى نقد شده از قزوين به اصفهان رفت تا با وى به گفتگو پردازد. از باب اتفاق با يكى از شاگردان خوانسارى - ملّا ميرزا شروانى (م 1099 ق) - برخورد كرد و انگيزه خود را از سفر بيان كرد. شاگرد براى وى نادرستى ديدگاهش را بيان نمود و ديدگاه استاد خود محقق خوانسارى را بازگفت. ملّا خليل در همين ديدار پى به اشتباه خود برد و به سوى قزوين بازگشت.

آثار و تألیفات برجسته و ماندگار

از ملّا خليل قزوینی این عالم بزرگ اسلامی و دانشمند برجسته و خردمند، آثار و کتاب‌هایی بسیاری برجای مانده است. ایشان بخش اعظم عمر خویش را در تأليف و تصنيف كتاب صرف نمود.

 و در موضوعات متنوعى نظیر: ادبيات عرب، منطق، تفسير، اصول فقه و حديث، صاحب تأليفات است.

مهم‏ترين اثر او دو شرح فارسى و عربى است كه بر كافى‏ نگاشته است.

ایشان ابتدا شرح عربى خود را نوشت كه «شافى» نام دارد و در اثناى نگارشش به دستور شاه عباس صفوى به شرح فارسى آن تحت عنوان «صافی» که نوشتن این اثر بيست سال زمان برد پرداخت.

 عالم وارسته ملا خلیل قزوینی سرانجام در سال 1089 ق، در سن 88 سالگى از دار دنیا رفت و به دیدار حق پیوست.

درود خدا و نیکان و پاکان روزگاران بر او و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!


ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha