چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024

از جمله اقدامات این عالم ربانی در دوران ستمشاهی، تأسیس مدارس و حتی مهدهایی برای نونهالان و نوجوانان بود تا بتواند عرصه عمل را از دست عمال رژیمی که سعی در نابودی احکام و تغییر فرهنگ اسلامی ملت ایران را داشت، بازگیرد.

 خبرگزاری حوزه/ روحانی که در قامت یک عالم دینی و هیئت یک مبلغ فرهنگی، گام‌های بلندی را برای احیای ارزش‌های اسلامی برداشت و نه تنها در نظر و تئوری، بلکه در عمل و اجرا، وارد عرصه شد و کارهایی بس بزرگ، تأثیرگذار، ارجمند و جاودانه را به انجام رساند.

کارهایی که هر کدام به عنوان باقیات الصالحاتی عزیز، نامش را بلندآوازه کرد و رسمش را ماندگار ساخت.

او که در دوران ستمشاهی با زمان‌سنجی و تیزهوشی و فراستی که از یک عالم دینی فهیم و زمان شناس توقع می‌رود و به همت عالی خویش به تأسیس مدارس و حتی مهدهایی برای نونهالان و نوجوانان اقدام نمود تا بتواند عرصه عمل را از دست عمال رژیمی که سعی در نابودی احکام و تغییر فرهنگ اسلامی ملت ایران را داشت، بازگیرد و در امر تربیت دینی و پرورش مکتبی فرزندان این مرز و بوم، در حد توان خویش تلاش ومجاهدتی بروز دهد.

فرزند زمانه خویش و حساس به اوضاع جامعه

این اقدام در کنار سایر فعالیت‌های علمی و تألیفات ارزشمند، از ایشان نمادی ساخت که جلوه دهنده یک روحانی واقعی و دین‌مدار حقیقی بود؛ کسی که نسبت به محیط پیرامون خود حساسیت دارد، علم را با عمل درآمیخته و در زمان می‌زیست و نه لامکان.

آیت الله شیخ علی اکبر برهان که متولد سال ۱۳۲۴ قمری در شهر تهران و رحلت نموده در سال ۱۳۴۰ شمسی مصادف با ذی الحجه ۱۳۷۸ قمری در مکه مکرمه بود، بی‌تردید یکی از برجسته‌ترین و زمان شناس ترین مجتهدین و مبلغین مبرز شیعی در دوران معاصر بوده است.

این عالم ربانی که در محضر پدری به نام میرزا علی که از جمله کسبه‌های متدین و مؤمن تهرانی بود پرورش یافت و از او درس صداقت و دیانت و پاکی گرفت.

ایشان مقدمات علوم دینی و نیز بخشی از سطح را  در محضر اساتید خود سید محمد قصیر و شیخ علی رشتی و مرحوم استرآبادی خواند و بسان دیگر علما در آن روزگار به قصد تکمیل علم و طی مدارج تحصیل و تهذیب عازم نجف اشرف شد.

هجرت برای کسب علم و درک معرفت

اقامت ایشان در نجف ۳ سال به طول انجامید و پس از طی این دوران، به تهران بازگشت و از آنجا عازم قم شد و به جهت آموختن کفایه و مکاسب به حضور شیخ عبدالکریم حائری یزدی رسید و دوباره عازم نجف شد.

 حضرات آیات  سید ابوالقاسم خویی و بزرگ اصفهانی از جمله اساتید ایشان در نجف بودند. ۳ سال بعد در ۱۳۵۸ هجری دوباره به تهران بازگشت و به تبلیغ دین و نشر معارف آیین پرداخت.

آیت الله سید علی قاضی در نجف از جمله کسانی بود که به لحاظ عرفانی در ایشان تأثیری شگفت و جدی داشت. این عالم ربانی وکالت از سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله حجت داشت و در طول حیات طیبه‌اش، خدمات بسیاری به انجام رسانده و از جمله شخصیت‌های مورد اعتماد مراجع تقلید بود.

این عالم ربانی علاوه بر آن چه ذکر شد، از بزرگانی نظیر آیات عظام اصفهانی و حاج شیخ محمد کاظم شیرازی و سید محمد شاهرودی اجازه اجتهاد و روایت داشت.

این عالم بزرگوار و جلیل القدر در سال ۱۳۲۰ شمسی برای تاسیس مدرسه و تربیت طلاب عازم تهران شد و مدرسه لرزاده در خیابان خراسان را بنا نهاد.

نورانیت و عمل خیر استاد از زبان شاگرد برجسته اش

در باب ویژگی‌های روحانی و خصوصیات شخصیتی این عالم ربانی بسیاری از بزرگان نکانی نغز گفته اند و از آن جمله حاج شیخ حسین انصاریان است که می‌گوید:

«ایشان یک حیاط ۵۰ متری با اتاقی ۳۰ متری بَرِ خیابان لرزاده و کنار خانه‌اش ساخته بود که درآن به روی همه باز بود. تابستان‌ها افرادی از طلاب و کسبه نجف به مسجد لرزاده می‌آمدند و در آن خانه اقامت می‌کردند. مرحوم برهان، صبحانه و ناهار و شام آنها را می‌داد و هیچ‌گاه نمی‌پرسید که چند روز می‌خواهند بمانند.

در مسجد، سه نوبت، نماز جماعت برپا بود. از هر صنف، بزّاز، بقّال، بنّا، دکتر، مهندس و... برای نماز می‌آمدند. ایشان به همه سپرده بود که هر کاری دارید به یک‌دیگر مراجعه کنید؛ حتی برای ازدواج نیز تأکید داشتند که آنها از بین خودعروس و داماد پیدا کنند.

عده‌ای از پزشکانِ مرید حاج آقا پیشنهاد کرده بودند که اگر بیمار فقیری هست نزد ما بفرستید تا به رایگان او را درمان کنیم، در تهیه دارو نیز به او کمک کرده و در صورت لزوم بستری‌اش نماییم. در اداره‌ها نیز حاج آقا مریدان زیادی داشت. هر کس کارش به بن‌بست می‌رسید، نامه‌ای از ایشان می‌گرفت و مشکل خود را حل می‌کرد.

اگر کتاب تازه‌ای چاپ می‌شد، به مؤلف آن می‌گفت که کتابهایت را به مسجد بیاور تا سفارش کنیم مردم بخرند. یکی از کسانی که کتاب‌هایش را برای فروش به آنجا آورده بود، مرحوم فیض الاسلام بود که کتاب نهج البلاغه‌اش را که در شش جلد بود، به آنجا آورد و جلدی پنج تومان فروخت. پدر من هم یک دوره از آن خرید. مسجد لرزاده تقریبا شهر کوچکی بود که افراد مختلف از هر صنفی در آن حضور می‌یافتند.»

همانطور که اشاره کردیم، این روحانی آگاه و اندیشمند از زمره کسانی بود که به شرایط زمان و وضعیت جامعه اسلامی در آن دوران آگاهی داشت و در راه اعتلای فرهنگ اسلامی و تربیت نسل جوان اقداماتی سترگ ارزشمند و ماندگار به انجام رساند. ایشان از جمله روحانیونی بود با تأسیس مدارس جدید، به مقابله با اهداف حکومت پهلوی در امر آموزش و پرورش پرداخت. مدرسه علمیه‏ لرزاده در تهران و دبستان و دبیرستان پسرانه و دخترانه برهان و مدرسه‏ علمیه برهانیه شهر ری، جنب صحن و مسجد عتیق و جامع ری، از جمله این مدارس هستند. ایشان همچنین کودکستان دخترانه و پسرانه‌ای داشت که با سرپرستی خود ایشان به تربیت و پرورش مکتبی نونهالان ایران اسلامی مبادرت می ورزید.

عالمی متواضع با روشی صمیمی در اداره مدرسه

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان در این باره می‌گوید:

«جوّ مدرسه مرحوم برهان و روحیه معلّمان آن مدرسه، به گونه‌ای دیگر بود؛ یعنی پرورش فرهنگ اسلامی در روح و جان بچه‌ها و دور نگه داشتن از فرهنگ غرب، محور اصلی کار بود و مخالفت و مقابله با تبلیغات و جلوه‌های طاغوتی حکومت شاهنشاهی نیز روی دیگر سکه بود. معلم‌ها به روش‌هایی که ما بتوانیم درک کنیم در سخنان خود، یا با نقل داستان، این مقاصد را اعمال می‌کردند. در آن زمان، جشن‌های طاغوتی برگزار می‌شد که دانش آموزان باید در آن شرکت می‌کردند؛ امّا مسئولان مدرسه ما تلاش فراوان می‌کردند و بچه‌های مدرسه را به آن جشن‌ها نمی‌بردند. مرحوم برهان نیز دافعه عجیبی نسبت به فرهنگ غرب و حکومت شاهنشاهی داشت.

 

از شاگردان برجسته و فرهیخته تا آثار ماندگار و ناب

از جمله شاگردان ایشان می‌توان به بزرگانی نظیر حضرات بزرگوار حسین انصاریان،  عباسعلی عمید زنجانی،   احمد مجتهدی تهرانی و   محمدرضا مهدوی کنی اشاره نمود.

آثار علمی ایشان که خود فصل مشبعی از تلاش‌های فکری این عالم ربانی را شامل می‌شود نیز از جمله یادگارهای ارزشمند این عالم عمل‌گراست.

کتاب‌هایی نظیر رساله در عدالت، تفسیر سوره یوسف، بشائر النبویه  رساله در حدیث ایام، ربیع الاثار و    تعلیقه ناتمام بر مکاسب.

و سرانجام پس از عمری تلاش و مجاهدت در راه حق، این مرد نورانی و عالم ربانی در سال ۱۳۴۰ شمسی در حین انجام سفر حج به ملکوت اعلی پیوست.

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پرهرو باد!

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha