پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
کد خبر: 322540
۱۳ آبان ۱۳۹۲ - ۰۳:۴۵

شیخ محمد خیابانی فعال سیاسی و اجتماعی دوران مبارزه در آذربایجان و از جمله روحانیونی است که عمر خویش را در راه جهاد در برابر استبداد و استعمار صرف نمود و برای احیای کلمه «آزادی» لحظه ای از مبارزه و مجاهده بازنایستاد.

 خبرگزاری حوزه/ دوشنبه 29 ذی‌الحجه، مصادف است با سالروز شهادت مجاهد نستوه و روحانی مبارز شهید شیخ محمد خیابانی، وی در تاریخ سیاسی ایران شخصیتی ماندگار آزادی‌خوان در مقابل حکومت‌های وقت محسوب می‌شود.

وی پس از آن که مدتی را به همراه پدر خویش که از تجار معروف خامنه بود به تمرین تکسب و یادگیری فنون تجارت پرداخت، وارد میدان علم دین و فراگیری معارف آیین شد.

دوره عالی فقه و اصول را نزد مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن انگجی و هیئت و نجوم را در محضر منجم معروف مرحوم میرزا عبدالعلی گذراند.

 شیخ محمد خیابانی که استعدادی سرشار و پشتکار و جدیت قابل توجهی در این راه از خود بروز داد مراحل تحصیل را سریع و جدی گذراند و به درجات بالای علمی رسید.

جالب این که ایشان از همان اوان طلبگی ذوق علم آموزی و کسب تجربه در رشته های مختلفی را در سر می پروراند و از دوران طلبگی، مسائل مشکل علم هیئت را خود استخراج می کرد و تقویمهای سنتی می‌نگاشت.

دلیل اینکه ایشان به «خیابانی» شهرت یافت، این بود که در محله «خیابان» تبریز مقیم بود.

شیخ در مسجد کریم خان محله خیابان، نماز جماعت می خواند، مردم مسلمان را ارشاد می کرد و آنان پس از اقامه نماز، مواعظ حکیمانه و صحبت‌های ایشان را استماع می کردند.

شیخ محمد خیابانی به توسط آشنایی با مرحوم آیت‌الله سید حسین خامنه ای، مشهور به سید حسین پیشنماز که از علمای برجسته تبریز، از جمله شخصیت‌های روحانی مشهور آن سامان بود و  در مسجد جامع تبریز نماز جماعت به پا می داشت، از ملازمان ایشان گشت، روحیه علمی، سیره روحانی و منش عرفانی ایشان را خوش پسندید و پس از مدتی توانست از زمره شاگردان برجسته وی درآید و در نهایت به دامادی ایشان نائل شود.

پس از این وصلت بود که شیخ محمد خیابانی بعضا در مسجد جامع تبریز به جای ابوالزوجه اش حاج سید حسین خامنه ای، نماز جماعت اقامه می‌کرد و بر این اساس مشهورتر گردید.

حضور در نماز جماعت این مسجد عظیم و همراهی با مردم و برگزاری سخنرانی و مأنوس بودن با محراب و منبر و فعالیت در حوزه مسائل دینی، علمی، فرهنگی و اجتماعی باعث شد تا خیابانی روحانی به شهرتی معنوی و محبوبیتی مردمی دست یابد.

پس از پیروزی مشروطیت در سال ۱۳۲۴ ق (۱۲۸۵ ش)، شیخ محمد خیابانی وارد عرصه جدیدی در حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خویش شد و خاصه این که با تاسیس «انجمن ایالتی آذربایجان» در تبریز فصل جدیدی در سیره اش گشوده شد.

 شیخ محمد خیابانی از اعضای برجسته انجمن بود و از ارکان فکری و رهبری آن محسوب می شد و در هدایت آن نهاد انقلابی و مردمی نقشی مهم داشت. او با لباس روحانی و تفنگ بر دوش، در سنگرها به دفاع از شهر، ناموس و حیثیت مردم مسلمان در مقابل سپاه متجاوز عین الدوله می پرداخت و با مبارزان و مجاهدان در سنگرها می‌خوابید و به آنان دلگرمی می داد و بر مقاومتشان می افزود و راه آینده را روشن می کرد:

«یاران من! ما بر ضد حکومت ارتجاعی و استبداد قیام کرده ایم ... هرگز نباید به خستگی و یاس تن در دهیم ؛ به خصوص وقتی که بار سنگین زندگی ملتی از مویی باریک آویزان شده باشد ... طوری رفتار کنید که شرافت تاریخی ما حاصل شود و قاطبه ملت ایران با امتنان و تشکر بگویند که تبریز، ایران را نجات داد!»

مبارزات مردمی و تلاش‌های مشروطه خواهان و روحانیون مبارزی همچون شیخ محمد خیابانی، سرانجام باعث شد تا فضای تشکیل مجلس ملی در دور اول و دوم به موقعیتی برای حضور مبارزان و دلسوزان حقیقی جامعه در عرصه های مختلف سیاسی و فرهنگی تا حدودی مهیا شود.

پس از خلع محمد علی شاه از حکومت، انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی آغاز شد و شیخ خیابانی که سابقه خوبی در تلاش‌های اجتماعی و فعالیت‌های مختلف فرهنگی و دینی از جمله امامت نماز جماعت، تبلیغ احکام الهی، ارشاد مردم، تدریس در حوزه علمیه، عضویت انجمن ایالتی آذربایجان و ایفای نقش رهبری و راهنمای فکری داشت باعث شد تا در سی سالگی به نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی انتخاب شود.

خیابانی در سنگر مجلس با موضع گیری‌های آگاهانه، ضد استبدادی و استعماری، در کنار نمایندگان برجسته و مبارزی نظیر شهید مدرس و میرزا اسماعیل نوبری و ... به دفاع از حقوق ملت مسلمان و مظلوم ایران پرداخت.

اعتراض خیابانی علیه اولتیماتوم استعمار گرانه دولت تزار روس در کنار دیگر تلاش‌های برجسته او در این دوره، باعث شد تا از ایشان چهره ای انقلابی در دوران نمایندگی مجلس برجای بماند.

دولت روس و انگلیس برای دریافت جواب فقط ۴۸ ساعت مهلت می دهند و در صورتی که دولت ایران متن اولتیماتوم را قبول نکند و تسلیم نشود. سالداتها و قزاقهای روس، به سوی قزوین پیشروی خواهند کرد و ایران را به اشغال خود در خواهند آورد! و در صورت پرداخت نکردن مخارج، مبلغ آن دو برابر خواهد شد!

این اولتیماتوم ننگین روز چهارشنبه ۷ آذر ماه ۱۲۹۰ (۷ ذیحجه ۱۳۲۹) به دولت ایران رسید. فردای آن روز در شهرهای تهران و تبریز و رشت، امواج خروشان مردمی به حرکت در آمد. بازارها تعطیل شد، دوایر دولتی و تجارتخانه ها به حالت نیمه تعطیل در آمد و همه اعتراض می‌کردند. حتی زنان ایرانی نیز در کنار مردان، اعتراض خویش را بر اولتیماتوم مزبور اعلام کردند. این حرکت دسته جمعی و مردمی نخستین نمایش عمومی ایرانیان بود که زنان نیز در آن شرکت کرده بود.

شیخ خیابانی، در میان اجتماع تظاهر کنندگان به سخنرانی پرداخت و با بیانی پیراسته و با بانگی بلند و مبارزانه فریاد زد:

« ... استقلال هر ملتی، شرافت اوست اگر نتوانیم کشور خود را نجات دهیم و شرافتمندانه زندگی کنیم لااقل در راه وطن جان خواهیم داد! زیرا در چنین مواقع خطرناک و حساس، زنده ماندن محو شدن است.»

و در مجلس نیز بر این سخن تأکیدی دوباره زد:

« ... بنده از طرف ملت، که حق آزادی و استقلال را از چندین هزار سال پیش تاکنون برای خودشان ثابت می دانند، عرض می کنم که ما تا امروز مستقل بوده ایم، در حفظ حقوق و ترقی مملکت خودمام صاحب اختیار بوده ایم ... من با کمال جسارت و گشاده رویی به دولت روسیه می گویم که ممکن نیست این ملت، امور کشور و اختیار و استقلال خود را به دیگران واگذار کند ... این اولتیماتوم به استقلال ایران لطمه می زند و شکی نیست که فقط با موافقت دولت ایران، این اولتیماتوم مورد قبول واقع نمی شود! ... امیدوارم این اولتیماتوم ظالمانه را پس بگیرند و ملت ایران را از خودشان آزرده نکنند.»

اما گذر زمان و وقایع آن دوران بدانجا رسید که دولت موقت ناصر الملک در روز دوم دی ماه، جلسه ای با حضور هیات وزیران و نمایندگان سازشکار و سرد مزاج مجلس تشکیل داد. وثوق الدوله، بستن در مجلس را پیشنهاد کرد. ناصر الملک نیز بی‌درنگ این درخواست را قبول نمود و دستور انحلال مجلس را داد و اجرای فرمان به عهده یفرم خان ارمنی - رئیس شهربانی تهران و قاتل شیخ فضل الله نوری - واگذار شد! ... بدین ترتیب از همان روز مجلس دوم بسته شد و نمایندگان پراکنده گشتند ... و بساط انقلاب و مشروطه خواهی و استقلال طلبی در ایران برچیده شد!

پس از آن اتفاق، تنهایی و غربت وجود خیابانی را فراگرفت و تا آخر عمر گرچه در فراز و فرودهای وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه ایران، گاه نسیم آزادی و فرصتی محدود برای عرض اندام مبارزان انقلابی پیش می آمد، اما نهایتا به شکست حرکت قیام آزادی خواهانه و مومنانه مرحوم خیابانی و یارانش در مقابل استبداد و استعمار داخلی و خارجی منجر شد و در بعد از ظهر ۲۲ شهریور ۱۲۹۹/۲۹ ذیحجه ۱۳۳۸، در حالیکه خیابانی در مخفی گاهش روزگار را در رنج و درد  تنهایی می گذراند توسط قزاق‌ها یافته شد و با شلیک چند تیر به دست اسماعیل قزاق، در زیر زمین خانه شیخ حسنعلی میانجی به شهادت رسید.

 پیکر این شیخ شهید را در قبرستان «سید حمزه» تبریز به خاک سپردند.

از جمله اهداف قیام شهید محمد خیابانی در طول دوران مبارزاتی اش، می‌توان به سر و سامان دادن به اوضاع آشفته آذربایجان، قطع دست اجانب از آن خطه و کل ایران همکاری با نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان در راه پیشبرد و گسترش قیام در سر تا سر ایران و اصلاح اوضاع کشور و بیدار کردن مردم و نیز حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و تاءمین آزادی سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی کشور، احیا و اجرای قانون اساسی مشروطیت و البته ایجاد نوعی انقلاب فرهنگی و بازگشت اصالتهای دینی و ملی اشاره کرد.

آری؛ شیخ محمد خیابانی در تاریخ سیاسی ایران شخصیتی ماندگار به شمار می رود.

و این ماندگاری حاصل اخلاص و فداکاری اوست در سال‌هایی که با درد و رنج مبارزه همراه شد تا ایران و اسلام را از چنگال بدسگال ظلم و جور استبداد و دیکتاتوری داخلی، دخالت و استعمار ذلت بار خارجی برهاند.

یادش گرامی و روحش شاد! خدایش بیامرزاد!

 *در نگارش این متن از منابع و مراجع موجود در پایگاه اطلاع‌رسانی دانشنامه حوزوی بهره گیری شده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha