پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
علامه جعفری

«اين نامه را بدهيد به جعفري و به ايشان بگوييد: ما اكنون در اين عالم برزخ ديگر نمي‌توانيم كاري بكنيم ولي شما در آن دنيا در ميدان كار هستيد و مي‌توانيد دربارة اميرالمؤمنين(ع) كار كنيد».

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»:استاد محمد تقی جعفری درسال 1304 ه ش در محله جمشید آباد/عمو زین الدین تبریز به دنیا آمد، پدرش «کریم»شخصی درس نخوانده بود اما صدق و صفای خاصی داشت و نقل شده است که در مغازه نانوایی خود هیچ گاه بدون وضو به خمیر نان دست نمی زد.

*آغازتحصیل علم

مادر استاد محمد تقی جعفری سواد قرآنی داشت و قرائت قرآن را  به خوبی به فرزندش یاد می دهد، و محمد تقی چنان خوب قرائت قرآن را فراگرفته بود که وقتی در6سالگی، درسال 1310شمسی برای اولین بار وارد مدرسه«اعتمادیه» تبریز شد، مدیر مدرسه، پس از شنیدن قرائت قرآن او لبخندی زد و گفت:«خیلی خوب خواندی، نیازی به درس های کلاس اول و دوم نداری؛ از فردا وارد کلاس سوم شو».

پس ازمدتی ایشان وارد مدرسه «طالبیه» تبریز شد و درآنجا «امثله» و«صرف میر» را نزد استاد سید حسن شربیانی و «البهجه المرضیه» و «المطول» را نزد استاد میرزا علی اکبر اهری فراگرفت.

 وی در15سالگی برای ادامه تحصیل خود به تهران هجرت می کند و مدرسه فیلسوف، درجوار امامزاده اسماعیل اولین جایی بود که  برای کسب علم ودانش قدم به آنجا  گذاشت و مکاسب و کفایه را نزد استاد آیت الله حاج شیخ محمد رضا تنکابنی آموخت و نزد آیت الله میرزا مهدی آشتیانی که درمدرسه مروی تدریس می کرد منظومه حکیم ملاهادی سبزواری و بخشی از اسفار را فرا گرفت.

 استادمحمدتقی جعفرى پس از حدود سه سال اقامت در تهران در سال 1325 ه ش به حوزه علميه قم مشرف شده و حدود يك سال در آنجا مشغول تحصيل شد و از محضر بزرگانى چون آيت الله سيد محمد تقى خوانسارى، سيد محمد حجت كوه كمرى، سيد صدرالدين و امام خمينى (ره) و... مستفيض گردید.

استاد، روزى نامه‏اى از برادرش دريافت مى‏كند كه مادر مريض است و بيا و او را ببين، وقتى استاد جعفرى خود را به تبريز مى‏رساند معلوم مى‏شود مادر ده روز پيش از رسيدن نامه به دست وى از دنيا رفته است . از اين رو، بسيار متاثر مى‏شود، وبادلی شکسته، اشک ریزان درمراسم عزاداری مادرش شرکت کرد .

*هجرت به دیار امیرالمومنین(ع)، نجف

 علامه جعفری پس از مدت كوتاهى اقامت در تبريز، در سال 1363ه ق به اصرار آيت الله ميرزا فتاح شهيدى رهسپار نجف مى‏گردد. استاد در اين باره مى‏گويد: «عمده محرك من براى رفتن به نجف مرحوم شهيدى شد، يادم مى‏آيد مقدارى از وسايل راه را هم ايشان فراهم كرد» . 

 این عالم فقید درنجف اشرف به مدرسه «صدر» وارد مى‏شود و بار ديگر، جلد دوم كفايه آخوند خراسانى را مطالعه و بحث مى‏كند و در درس‏هاى خارج آيات عظام شيخ محمد كاظم شيرازى، آيت الله خويى، آيت الله سيد محمود شاهرودى، آيت الله حكيم ، آيت الله سيد جمال گلپايگانى، آيت الله سيد عبد الهادى شيرازى و آيت الله ميلانى شركت مى‏كند و به موازات شركت در درس‏هاى خارج، اصول و فقه، در محضر استادان بزرگى چون آقا شيخ صدرا قفقازى و آقا شيخ مرتضى طالقانى به فراگيرى دروس فلسفى و عرفانى مشغول مى‏شود .
*دریافت اجتهاد از بزرگان نجف

پس از سه سال تحصيل در نجف اشرف، در سن 23 سالگى موفق به دريافت درجه اجتهاد از سوى آيت الله شيخ كاظم شيرازى مى‏شود و در مجموع، حدود هفده سال در نجف اقامت مى‏كند .در اين مدت علاوه بر تحصيل، به تدريس خارج فقه و اصول و دروس فلسفه و معارف و نگارش كتاب مشغول مى‏شوند .

سرانجام استادمحمد تقی جعفری پس از پايان تحصيلات و تكميل معلومات، عازم ايران مى‏گردد. پس از بازگشت ‏به ايران، در قم به خدمت آيت الله العظمی بروجردى شرفياب مى‏شود . ايشان از استاد مى‏خواهد تا در قم بماند و به تدريس بپردازد . از آنجا كه آب  و هوای قم با مزاج ایشان سازگار نبود، عازم مشهد مى‏گردد و پس يك سال اقامت در مشهد به تهران بر مى‏گردد و پس از يك سفر ديگر به نجف، به توصيه استادان بزرگوارش دوباره به ايران

برمى‏گردد و پس از بررسى نيازهاى موجود علمى و فكرى و فرهنگى جامعه، به جاى تدريس فقه و اصول، . . . به كار پاسخ گويى به شبهات جوانان و تحقيق و تاليف مى‏پردازد.

*مفسرمثنوی

استاد جعفري به تفسير مثنوي پرداخت تا مقدمه‌اي باشد براي شناخت و تفسير كلام امير المؤمنين(ع) درکتاب شریف نهج البلاغه.

يكي از بستگان نزديك استاد، در خواب ديد كه در برابر علامه عبدالحسين اميني، صاحب «الغدیر»  نشسته است. علامة اميني پرسيد: آيا شما جعفري را مي‌شناسيد؟ گفت: آري. علامه اميني گفت: نامه‌اي مي‌دهم به ايشان بدهيد پرسید:اجازه دارم نامه را باز كنم و بخوانم؟ وقتي پاسخ مثبت شنيد، در نامه نظر انداخت؛ ديد خيلي معنوي و ملكوتي است؛ به قدري نوراني بود كه حالي خاصّ پيدا كرد: علامه اميني با تأكيد گفت: «اين نامه را بدهيد به جعفري و به ايشان بگوييد: ما اكنون در اين عالم برزخ ديگر نمي‌توانيم كاري بكنيم ولي شما در آن دنيا در ميدان كار هستيد و مي‌توانيد دربارة اميرالمؤمنين(ع) كار كنيد». به اين ترتيب، ترجمه و تفسير نهج البلاغه آغاز شد و تا پايان عمر استاد ادامه يافت و 27 جلد از آن منتشر شد. علامه جعفري با تمام صلاحيت‌ هايي كه در شناخت هستي و جهان بيني‌هاي شرقي و غربي داشت، كوشيد كلام حضرت امير المؤمنين علی(ع) را به درستي بشناسد و به بهترين شكلي بشناساند. ایشان در اين راه، مكاتب گوناگون و نظريه‌هاي مختلف را به ميدان طلبيد و با قدرت استدلال نشان داد كه نهج البلاغه كلام خالق نيست،اما برتر از كلام هر مخلوقي است و مطالب آن اگر درست و كامل روشن گردد، سراسر حقيقت و درستي است و در آن هيچ كژي و اشتباهي راه ندارد.

*انتشار بیش از80اثر ازاستاد

تا بحال  بيش از هشتاد اثر از آثار استاد به طبع رسيده است و چاپ بعضي از آنان همچون شرح مثنوي در 15 جلد مكرر تجديدچاپ گرديده است، ضمناً تحت نظارت ايشان و طي 12 سال كاملترين كشف الابيات مثنوي مولوي در 4 جلد رحلي تحت عنوان «از دريا به دريا» منتشر شده است.

 ازمهم ترین آثار برجسته ایشان شرح و تفسير بر نهج البلاغه مي باشد كه 27 جلد آن به زبان فارسي چاپ و منتشر شده است. ديگر اثر نفيس استاد جعفري، در زمينه بررسي و مقايسه افكار مولانا با فلسفه ها و جهان بيني هاي شرق و غرب مي باشد كه تحت عنوان مولوي و جهان بيني ها چاپ  گردید.

*شرکت فعال درمبارزات انقلاب

ایشان درکنارتمام مشغله های علمی و دینی درمبارزات انقلابی مردم ایران علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت فعال داشت وبه منظورآگاه کردن مردم از عمق جنایات و کینه توزی های پهلوی علیه مکتب اسلام براي اقشار گوناگون مردم در دانشگاه‌ها و مساجد و... به سخنراني پرداخت. ساواك براي كنترل اين جلسات، مأموراني را مي‌فرستاد تا از آن گزارش تهيه كنند. هم اكنون بيش از 180 سند گزارش‌هاي ساواك دربارة علامه جعفري در دست است كه در كتاب «چراغ فروزان» منتشر شده است.
چون مأموران ساواك به درستي نمي‌توانستند از مباحث علمي و فلسفي استاد آگاه شوند، به ناچار از طريق منابع و مأموران متعدد از جلسات استاد گزارش تهيه مي‌كردند؛ به طوري كه در طول سالياني كه استاد زير نظر ساواك بود، بيش از 20 منبع از جلسه‌هاي ايشان گزارش داده‌اند.
بنابر اسناد ساواك، در جلسات استاد جعفري، عموماً جوانان و دانشجويان  بودند به طوری که تعداد آنها  به500 نفر  می رسید .
ساواك در سال 1344با احضار استاد تأكيدکرد كه در درس‌هاي خوددو موضوع را رعايت كند: «یک ، نسبت به شاه مطلبي نگوييد؛ دو، نسبت به اسرائيل حمله و اعتراض نكنيد».
يكي از بازجويان ساواك، با اشاره به مباحث فلسفي استاد جعفري مي‌گويد:ايشان با همين حركت جوهري و همين حرف‌ها، جوانان را به مبارز تبديل مي‌كند و به جان حكومت مي‌اندازند.»

*حضوری تاثیرگذار در دانشگاه

علامه محمد تقی جعفری، ازمعدود روحانیونی بودکه به خوبی توانست با دانشگاهیان ارتباط برقرار کند وبرآنها تاثیرگذار باشد.ایشان همواره درمنزل و دانشگاه ها، جلسات درس برای اهل علم و دانشجویان برقرار می کرد و به سوالات آنان پاسخ می داد.

محقق گران قدر آقای دوانی، از صحنه های زیبا و به یادماندنی سخن می گوید که با چشم خود دیده است:«دانشجویان را می دیدم که استادجعفری را درمیان گرفته اند و با او سربحث دارند.او درمیان آنها فرو رفته بودو با لحن گرم و نرم خود به سوالات آنها پاسخ می داد، حتی درخیابان هم می دیدم که استاد با جمعی از دانشجویان که دورش را گرفته بودند، باسرعتی که در راه رفتن داشت، از پیاده رو می گذرد و باصدای رسا به پرسش های آنها پاسخ می دهد».

* پس از مرگ من درباره ام  اغراق نکنید

استاد در اواخر زندگی، دچار بیماری سرطان ریه شد ودرسفری که عازم بیمارستان بود هنگام خداحافظی با خانواده گفت:«این سفر بدون بازگشت است پس از مرگ من درباره من اغراق نکنید و حال که به عمر خودنگاه می کنم، می بینم که چقدر سریع گذشت».

علامه جعفری، پس ازعمری مجاهدت دینی و علمی و خدمت به آستان امیرالمومنین علی(ع) سرانجام در25آبان ماه سال1377 ه ش به ملکوت اعلی پیوست و حوزه های علمیه و جهان تشیع را داغدار کرد.

روحش شاد و قرین رحمت الهی باد//

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha