جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
مجدی حسین

حوزه / توجه گروه های اسلامی به حاکمان محلی معطوف است و توجه ندارند که این حاکمان محلی به اراده خود حکومت نمی کنند بلکه همچون وکلا یا استانداران و والیانی هستند که خلیفه و حاکم بر تمام آنها رییس جمهور آمریکا است و دارالخلافه همان کاخ سفید است.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، مجدی حسین از مبارزان انقلابی مصر و رهبر حزب الاستقلال این کشور در ادامه یادداشت خود با عنوان بندگی آمریکا، شرک معاصر نوشت:

منظور از بندگی آمریکا چیست؟

ممکن است برخی به این مباحث ما درباره "بندگی آمریکا" بگویند که که ما بوش و اوباما را ستایش نمی کنیم و رو به سوی کاخ سفید نماز نمی گزاریم و در نمازهای خود سخنان جفرسون یا جرج واشنگتن را زمزمه نمی کنیم. درست است که چنین اتفاقی رخ نمی دهد، اما منظور ما از بندگی اینها نیست. جوهر عبادت در پیروی است و چه بسیارند مسلمانانی که روزه و نماز و حج به جا می آورند و باز هم به جهنم می روند به این دلیل که از اوامر و نواهی اسلام پیروی نمی کنند چرا که مساله پیروی، از مسایل جوهری است که قرآن کریم از آن چنین یاد کرده: (اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَٰهًا وَاحِدًا ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ)(توبه،31). درباره معنای این آیه حدیثی وجود دارد که صحابه درباره معنای این آیه سؤال کردند و گفتند چگونه آنها احبار و راهبان خود را می پرستند؟ رسول خدا فرمود: پیروی از آنها به منزله عبادت آنها است. در نتیجه التزام و پایبندی کشور ما و پذیرفتن مشروعیت بین المللی و دستورات آمریکا بر اقتصاد(از طریق صندوق بین المللی پول و بانک بین المللی و غیره) و سیاست خارجی و قانونگذاری و روش های آموزشی ما، تمام اینها از آنجا که مخالف شرع خداوند است به منزله شرک به خداوند و از خطرناک ترین انواع شرک در زندگی معاصر میباشد.

انواع شرک و کفر:

زیاد دیده ایم که خطبای جمعه و سخنرانان دینی در رسانه ها درباره شرک و بت پرستی صحبت می کنند و تمرکز آنها در این زمینه بر ماجراهای صدر اسلام و بت پرستی قریش است البته گاهی خیلی گذرا به حاکمان اشاره ای می کنند اما خیلی زود بار دیگر به بحث بت پرستی و لات و عزی باز می گردند، زیرا سخن گفتن درباره این مسایل برای صاحب آن عواقب امنیتی دارد اما قرآن کریم موضوع کفر و شرک را به صورت گسترده و مفصل و با اشکال و صورت های مختلف آن برای ما بازگو کرده است:

1. کفر صریح: عدم ایمان به وجود خداوند: (وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا) النساء ﴿١٣٦﴾.

2. نفاق: اظهار ایمان و پنهان کردن کفر در سینه: (وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ) البقرة ﴿١٤﴾.

3. پرستش بت ها مانند گوساله پرستی بنی اسراییل و بت پرستی زمان ابرهیم و کفار قریش... (وأشربوا في قلوبهم العجل بكفرهم)البقرة 93.

4. ایمان آوردن به بخشی از کتاب و کافر شدن به بخشی از آن و منظور از کتاب نیز کتاب آسمانی الهی است مانند تورات و انجیل  یا قرآن: (أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ) البقرة ﴿٨٥﴾. این آیه در مورد بنی اسراییل نازل شد اما حکم آن عام است. نمونه دیگر این کفر نیز فرق گذاشتن میان خداوند و پیامبر است ، (إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا (150) أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذابًا مُهِينًا) (151) النساء.

بنا بر این یکی از شاخه ها و مصادیق این کفر کردار اهل کتاب است که بخشی از کتاب خود را که به بعثت محمد(ص) گواهی میداد حذف کردند: ( فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ) البقرة (89).

5. به کار گیری سحر و جادو با همکاری شیاطین جنی: (إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ) البقرة 102 و همکاری با آنها در تمام بدی ها: (وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (128) وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (129) يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آَيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ (130) ذَلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ) (131)الأنعام.

6. پرستش اشخاص که غالبا در مورد حاکمان اتفاق می افتد: (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ (165) إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ (166) وَقالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّار)(167)البقرة.(

(يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ ۚ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ ۖ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ (28) فَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ) (29) يونس،

وَتِلْكَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59)هود.

إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (194)الأعراف

مراد از انداد در این آیات، انسان است که و این گفتگو میان پیروی شوندگان و پیروان در جهنم رخ میدهد. پس منظور از انداد بت و مجسمه نیست.

در این زمینه آیه ای بسایر مهم وجود دارد که میفرماید: (فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لا انْفِصامَ لَها وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (256)}. و همین طور آیه 257 درباره طاغوت که میفرماید: (وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ) و پس از آن هم آیه 258 است که میفرماید: (أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ).

در این آیه طاغوت زمان با ابراهیم سخن می گوید و خود را خدا می پندارد!! درست است که اصطلاح طاغوت، اصطلاحی قرآنی است و صیغه مبالغه طغیان به معنای تجاوز از حد است و معانی متعددی میتواند داشته باشد اما در کل به معنای هرچیزی است که غیر از خداوند پرستش می شود و به شیطان نیز اشاره دارد چون شیطان همیشه عامل تمام مصیبت ها است، اما قرآن هرگاه بخواهد از شیطان سخن بگوید مستقیما با لفظ شیطان یا ابلیس به آن اشاره می کند. به تازگی هم شاهد ظهور گروه شیطان پرستان هستیم که البته بسیار اندک هستند.

برای بعضی ها، دارالخلافة، کاخ سفید است

بدین ترتیب می بینیم که خطرناک ترین صورت طاغوت، حاکمانی هستند که مطابق احکام و موازین الهی حکومت نمی کنند در حالی که توجه گروه های اسلامی به حاکمان محلی خود معطوف است و توجه ندارند که این حاکمان محلی به اراده خود حکومت نمی کنند بلکه همچون وکلا یا استانداران و والیانی هستند که خلیفه و حاکم بر تمام آنها رییس جمهور آمریکا است و دارالخلافه همان کاخ سفید است.

مطمئنا هیچ مسلمانی با ما در این امر اختلاف ندارد که کاخ سفید بر اساس موازین الهی حکومت نمی کند پس چرا همین مسلمانان، ولایت این کاخ را پذیرفته و از آن پیروی میکنند؟!

نکته دیگر درباره طاغوت این است که طاغوت یک شخص بسیط نیست بلکه نظامی مرکب است به نام نظام آمریکا و در نتیجه اصطلاح طاغوت لفظی معجزه آمیز است زیرا احتمالات زیادی را در طول زمان شامل می شود اما تردیدی نیست که نظم بزرگ مخالف اسلام، خطرناک ترین این اشکال است و باید توجه داشت که این نظام ضد اسلامی جدای از اسلام نیست بلکه رهبری بیشتر حاکمان محلی مسلمانان را به دست دارد و از همین رو ما عبادت اشخاص را از عبادت طاغوت جدا کردیم.

مساله ادعای خدایی فرعون مساله ای است که قرآن کریم اهتمام زیادی به آن دارد و مثال بارز این ادعا این آیه است که: (أنا ربکم الأعلی). و آیه دیگر که میفرماید: (لئن اتخذت إلها غيري لأجعلنَّك من المسجونين). الشعراء 29. شکل شرک در اینجا خدا پنداشتن حاکم یک منطقه است یعنی عبادت و بندگی فرد. حال در بحثی جداگانه به بررسی طاغوت می پردازیم.

بندگی طاغوت

ما بحث طاغوت وحاکمان را از بندگی اشخاص جدا کردیم، زیرا عبادت اشخاص ممکن است شامل غیر حاکمان بشود مانند روحانیون و فلاسفه و حکما کما اینکه این اتفاق امروز در مورد بودا و کنفوسیوس رخ می دهد و دلیلی هم بر پیامبر بودن آنها در دست نیست و از حاکمان هم نبوده اند. معنای عبادت شخص هم روشن است و نیاز به شرح ندارد مانند عبادت فرعون و عبادت بسیاری از پادشاهان مصر قدیم و عبادت امپراتور ژاپن.

اما طاغوت اصطلاحی عام است که در مورد پدیده های مرکب به کار می رود و باز هم تاکید می کنیم که مظاهر و اشکال شرک، متداخل و در هم تنیده اند و این نوشته برای فهم هر یک از این پدیده ها به صورت جداگانه می

باشد و گرنه تمام انواع شرک با طاغوت و تعریف آن متصل هستند (هرآنچه غیر از خداوند پرستش شود) اما هر لفظی باید در جای مناسب خود به کار رود.

در مورد طاغوت می بینیم که لفظ مفردی است که مصادیق زیادی دارد و بیشتر بر حکام و نظام های اسلام ستیز صدق میکند و نمیتواند به معنای مجسمه یا بت یا مسیح پس مریم باشد زیرا مسیح هیچ گاه مردم را به پرستش خود دعوت نکرد و به پروردگار خود عرض کرد: : (ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ) المائدة 117. از این رو باید گفت که طاغوت دقیق ترین و رساترین وصف قرآن برای آمریکا است به عنوان طاغوت زمان. لفظ طاغوت هشت بار در قرآن کریم ذکر شده و همیشه به عنوان یک لفظ فراگیر به کار میرود برای دلالت بر راس اردوگاه کفر در مقابل اردوگاه ایمان.

مَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا). البقرة (256)

اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ). البقرة (257(

دراینجا باید به ارتباط میان آیه آینده با آیات پیشین توجه داشت. این آیه درباره پادشاهی طاغوت است و میفرماید:

(أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ). البقرة (258(.

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا). النساء (51(.

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ ءَامَنُوا بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّـغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَـنُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَـلا بَعِيدًا). النساء(60(.

الَّذِينَ ءَامَنُوا يُقَـتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَـتِلُونَ فِى سَبِيلِ الطَّـغُوتِ فَقَـتِلُوا أَوْلِيَآءَ الشَّيْطَـنِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَـنِ كَانَ ضَعِيفا). النساء(76).

قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ ۚ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ ۚ أُولَٰئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ). المائدة (60(.

ولاحظ الشمول في هذه الآية (وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ). النحل (36(.

وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ). الزمر (17(.

 

به جز یکی از این آیات که به یهود اشاره میکند، تمامی این آیات عام و قابل تطبیق بر هر زمان و مکان و قومی هستند.

در نتیجه ما هم نمی گوییم این اصطلاح ویژه آمریکا است اما گمان می کنیم که در عصر حاضر لفظ طاغوت، ویژه آمریکا است تا زمانی که این طاغوت در کره زمین سرنگون شود همان گونه که امپراتوری فارسی و روم نیز سرنگون شدند.

لفظ طاغوت مرکب است و به شخص واحد و مشخصی مانند فرعون دلالت ندارد بلکه منظور از آن یک نظام متکامل است و در واقع فرعون هم نظام و مشاور و کارمند و نیروهای سرکوبگر مانند پلیس و ارتش و پیشگو و جادوگر داشت، اما همه این نظام بر اساس بندگی فرد تنظیم شده بود. اما در نظام آمریکا کلیت آن پرستش میشود یا پیروی میشود و رییس جمهور آن مورد پرستش واقع نمیشود زیرا حکومت او دائمی نیست.

آنچه در اینجا پرستش می شود آمریکا و رسانه آمریکایی و کنگره و مؤسسات بین المللی هستند که آمریکا را مدیریت می کنند مانند سازمان ملل متحد، صندوق بین المللی پول، بانک بین المللی، سازمان تجارت جهانی، نظام بانکی جهانی و نظام موسوم به نظام جدید جهانی یا جهانی سازی که از طریق شورای امنیت در تمام امور داخلی مسلمانان دخالت می کند و می بینیم که بیانیه های شبانه روزانه این شورا مدام در حال تایید یا ردّ امور داخلی کشورهای مستضعف است که اکثر آنها کشورهای اسلامی هستند اما این شورا امکان ندارد بیانیه ای علیه جنایت های نژادپرستانه آمریکا و اروپا صادر کند و همان طور که گفتیم دین عبارت است از پیروی معبود و بر این اساس، کشورهای ما بنده آمریکا هستند.

البته در انتها به تفصیل انواع شرک و کفر را آن گونه که در قرآن کریم آمده بیان خواهیم کرد.

همچنین باید توجه داشت که یهود خشت اساسی نظام آمریکا است.

7. پرستش فرشتگان:

يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ) آل عمران (80). و درباره پرستش پیامبران هم سخن خواهیم گفت. اما پرستش فرشتگان ادعای برخی مشرکان یا نوعی وهم است زیرا راهی برای ارتباط با فرشتگان وجود ندارد(بر خلاف ارتباط با جن) همچنین فرشتگان امکان ندارد اجازه دهند چنین گناهی در مورد آنها صورت بپذیرد پس پرستش فرشتگان ادعایی لفظی است و در حقیقت آن مشرکان جن را میپرستیده اند و این همان مطلبی است که در دو آیه به آن اشاره شده است:

(وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ (40) قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم ۖ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ ۖ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ) (41) سبأ.

8. پرستش شیطان

إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثاً وَإِنْ يَدْعُونَ إِلاَّ شَيْطَاناً مَرِيدًا (117)لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً (118)وَلأضِلَّنَّهُم ْ وَلأمَنِّيَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذْ الشَّيْطَانَ وَلِيّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِيناً). (119) النساء

باز هم تکرار میکنیم که انواع مختلف شرک با هم تداخل دارند و شیطان همان طور که گفتیم عامل تمام بدبختی ها و شرک ها و عامل وقوع انسان در تمام گناهان و اشتباهات است اما قرآن کریم گاهی سخن از پرستش مستقیم شیطان به میان آورده: (وَمَنْ يَتَّخِذْ الشَّيْطَانَ وَلِيّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِيناً). (119) النساء

در عصر حاضر شاهد بدعتی به نام شیطان پرستی هستیم و می بینیم که در مصر هر از چند گاهی گروهی از جوانان به اتهام شیطان پرستی بازداشت می شوند اما مساله بزرگ تر از اینها است. جریانی درون فراماسونری وجود دارد به نام نورانیون(الومیناتی) که به صراحت دعوت به پرستش شیطان می کنند و نوشته هایی هم مبنی بر دوگانه بودن معبود دارند و می گویند خداوند معبود اول است به نام ادونای و شیطان معبود دوم است به نام لوسیفر که رقیب خداست و اهمیت بیشتری دارد و برخی از رؤسای جمهور آمریکا(مانند کلینتون) نیز از این جریان بوده اند و در نشست ها و جلسات مخفیانه شیطان پرستی شرکت داشته اند.

یکی از امور جالب این است که فیلم های هالیوود که تحت سیطره یهودیان است، در سال های اخیر در بسیاری از فیلم های خود به مساله نوشیدن خون پرداخته و آن را به نمایش در آورده است.

موسیقی هایی نیز وجود دارد که با شیطان پرستی مرتبط است و از لحاظ علمی ثابت شده که نوعی اعتیاد به انواع مشخصی از موسیقی مانند اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد.

(فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ). الأعراف (30).

9. پرستش پیامبران:

به معنای معبود دانستن پیامبر و قائل شدن به سه معبود مانند اعتقاد نصاری در مورد حضرت مسیح که او را فرزند خدا نامیدند و سپس او را با خدا برابر دانستند و بعد هم روح القدس را به این دو اضافه کردند تا به سه خدا معتقد باشند. و مانند سخت یهود که گفتند عزیر پسر خدا است: (يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً ). النساء 171 (وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ). التوبة (30) ..و این مشکل ما با آمریکا نیست، بگذارید مسیح را بپرستند و او را خدا بپندارند. مشکل ما با آمریکا این است که به حریم ما تجاوز می کند و اراده خود را بر ما و سرزمین ما تحمیل میکند و میخواهد ما را از دین حقی که داریم خارج کند: ( وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ). البقرة 109

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha