پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
عرفان حلقه

حوزه/ آنچه در آموزه های این گروه مطرح می شود عباراتی ناموزون است که علاوه بر اينكه هيچ مستند عقلى و نقلى ندارد و زاييده خيال پردازى است با آيات قرآن مجيد نیز مخالفت آشكار دارد.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری«حوزه» در فصل چهارم «عـرفان حـلقه»، کاری از پژوهشكده عرفان ‌هاى نوظهور چهار خطای آشکار در معاد شناسی از دیدگاه این فرقه انحرافی مورد بررسی قرار گرفته است.

* خطاهاى آشكار در معادشناسى

1. تمايل به عقيده تناسخ

تناسخ از نظر علمى به اين معناست كه كسى عقيده داشته باشد هنگامى كه انسان از دنيا مى ‌رود، روح او بار ديگرى در جنين ديگری به دنيا مى ‌آيد و شايد بارها اين نوع زندگى تكرار شود.

اين عقيده از يك سو ممكن است سبب انكار معاد شود چون انسان، نتيجه اعمال پيشين خود را ممكن است در زندگى جديد ببيند و از سوى دوم با متن قرآن مجيد سازگار نيست.

قرآن در آيه 28 سوره بقره مى‌فرمايد: «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللهِ وَكُنتُمْ أَمْوَتآ فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ». در اين آيه با صراحت دو مرگ و حيات براى انسان ذكر شده است. پيش از اين خاك بوديم سپس آفريده شديم و بار ديگر به خاك بر مى‌ گرديم دوباره در قيامت زنده مى ‌شويم.

و در آيه 11 سوره غافر نيز آمده است كه انسان تنها دو موت و دو حيات دارد؛ قبل از ورود در اين دنيا به صورت مرده بود سپس زنده شد و بار ديگر مى ‌ميرد و در قيامت زنده مى ‌شود «رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ».

بنابراين اعتقاد به زندگى ‌هاى مكرر در اين جهان مخالف آموزه ‌هاى قرآن مجيد است اين در حالتى است كه متولى عرفان حلقه در كتاب انسان و معرفت وجود زندگانى ‌هاى قبلى را پذيرفته و مى‌ گويد:

«در حقيقت كسى در اين جهان داراى زمان و مكان متولد مى ‌شود، اندوخته كمالى مخصوص به خود را از زندگى در جهان قبلى... همراه دارد». (انسان و معرفت، ص 267)

اين تعبير را در جاى ديگر تكرار كرده و مى ‌گويد:

انسان در جهان ديگرى قبلاً مى ‌زيسته و كمالاتى را در آن داشته و آن را با خود به جهان فعلى آورده است.

اين همان چيزى است كه ارباب عقيده تناسخ به آن پايبند هستند.

2. انكار معاد جسمانى

قرآن مجيد با صراحت در آيات متعدد مى‌ گويد: علاوه بر روح انسان، جسم هم در قيامت باز مى ‌گردد كه از آن تعبير به معاد جسمانى مى ‌شود، نمونه روشن آيات آخر سوره يس است كه مى ‌فرمايد: «وَضَرَبَ لَنَا مَثَلا وَنَسِىَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْىِ الْعِظَامَ وَهِىَ رَمِيمٌ * قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ»: و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: چه كسى اين استخوان ‌ها را زنده مى ‌كند در حالى كه پوسيده است؟! * بگو: همان كسى آن را زنده مى‌ كند كه نخستين بار آن را آفريد؛ و او به هر مخلوقى داناست.

اضافه بر اين ده‌ ها در آيه قرآن مجيد است كه همين معنا را تعبير مى ‌كند كه معاد با روح و جسم هر دو است در حالى كه نويسنده كتاب انسان و معرفت (ص 292) صريحاً معاد جسمانى را منكر شده است؛ او مى ‌گويد:

نبايد انتظار داشته باشيم كه در قيامت و مراحل پس از آن جسم فيزيكى و مشابه آن وجود داشته باشد.

ولى در يك تناقض آشكار بعد از آن در صفحه 293 مى‌ گويد:

از سوى ديگر به دنبال مجادله و هنگام مواجهه با جهان هاى موازى، افراد، به واسطه تسلط بر زمان، خود را در جايگاه ‌هاى مختلفى از جمله در جهان ‌هاى داراى زمان و مكان كه در آنها جسم فيزيكى نيز وجود دارد، مى‌يابند؛ بنابراين از اين نظر نيز مى ‌توان گفت در معاد، جسمانيت فيزيكى تحقق دارد!.

3. جهنم در يك تحريف آشكار

در حالى كه از آيات متعدد قرآن استفاده مى ‌شود، جهنم جايگاه خشم خداست؛ او در همان كتاب انسان و معرفت، ص 294 مى‌گويد: جهنم جايگاه دشمنى و كينه ‌ورزى نيست و اساس تشكيل آن «عشق و محبت» است.

و در صفحه 296 مى‌گويد: آتش جهنم، آتش حسرت است كه با احساس تنهايى در هم مى ‌آميزد، اين احساس تنهايى به دليل دورى از وحدت نفس واحد است و تا خروج از جهنم ادامه دارد.

 4. خلاقيت و خدايى‌كردن بهشتيان!

در حالى كه قرآن مجيد با تعبير «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» بهشت براى پرهيزكاران آماده شده است، بهشت را مخلوق خدا معرفى مى ‌كند؛ او در سخن نادرست ديگرى مى ‌گويد: انسان ‌ها خودشان خالق بهشت هستند و انسان در آنجا كار خدايى مى ‌كند!.

در صفحه 304 همان كتاب مى ‌گويد: دست ‌يابى نفس به روح الله كه از صفات مقدس الهى است امكان خلق آفرينش گسترده ‌اى را فراهم مى‌ كند... به همين علت در اين مرحله هر كسى بهشت مخصوص خودش را خواهد ساخت... ما در زندگى فعلى، توانايى خلاقيت ذهن را تجربه مى ‌كنيم، اين تجربه خلق ذهنى هر چيزى را كه دوست داريم، تصور كنيم در بهشت اين تجربه بسيار وسيع‌ تر است؛ زيرا خواهيم توانست هر آن چه را دوست داريم بيرون از ذهن خود بيافرينيم و در جايى كه خودمان آفريده ‌ايم زندگى كنيم. به بيان ديگر در اختيار داشتن گنجينه صفات الهى و امكان آفرينش در اين مرحله ويژگى ‌هايى است كه ما بر مبناى آن، جهان ‌ها خلق مى ‌كنيم و خليفه خدا محسوب مى‌ شويم.

* * *

اين عبارات ناموزون علاوه بر اين كه هيچ مستند عقلى و نقلى ندارد و زاييدۀ خيال ‌پردازى است با آيات قرآن مجيد مخالفت آشكار دارد، همان ‌گونه كه در بالا اشاره شد.

از خداوند متعال مى‌ خواهيم همه را به راه راست هدايت فرمايد.

منبع: تحقيقى از پژوهشكده عرفان ‌هاى نوظهور به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • حامد IR ۰۸:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
    0 0
    ایرادات و پاسخها ضعیف است مثلا در بحث خلاقیت بهشتیان در روایت داریم که خداوند متعال با نامه ای به ایشان قدرت خلاقیت می دهد : ان اقول لشی کن فیکون فالان جعلتک ان تقول اشی کن فیکون متاسفانه رویه نقدهای ضعیف همچنان ادامه دارد