سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۳ شوال ۱۴۴۵ | Apr 23, 2024
خانم گنزالس

حوزه/ خانم گنزالس گفت: متاسفانه ارگان ها و سازمان هایی با هدف تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام به طور سازمان دهی شده و منسجم و به طور خاص و برنامه ریزی شده ای برای تبلیغ اسلام و تشیع در میان مردم آمریکا نداریم و خیلی از غیر مسلمان ها دریافتی از اسلام ندارند.

زهرا گنزالس بانوی مبلغ آمریکایی در گفتگو با سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» ضمن بیان ماجرای مسلمان شدن خود و مادرش به تبیین اوضاع تبلیغ در آمریکا و مشکلات موجود در این زمینه پرداخت. این گفت و گو در جوار حرم امام رضا (ع) انجام شده است.

لطفا در ابتدا خود را معرفی کنید و بفرمایید چند سال است که در ایران زندگی می کنید؟

من زهرا گنزالس اهل آمریکا هستم و حدود 13 سال  است که با همسر و 3 فرزندم در مشهد مقدس زندگی می کنم .من حدود بیست سال پیش یعنی زمانی که  12 ساله بودم  دین اسلام را  برگزیدم. 17 ساله بودم که به ایران آمدم و در جامعه الزهرا(س) قم مشغول تحصیل علوم دینی  شدم و حدود دو سال بعد ازدواج کردم و به دلیل اینکه همسرم دانشجو بودند برای ادامه تحصیل همسرم مجددا به آمریکا رفتیم و 10 سال آنجا زندگی کردم. اما زمانی که بچه هایم به سن مدرسه رسیدند ما به ایران بر گشتیم و تا کنون در شهر مشهد زندگی می کنیم.

درباره نحوه مسلمان شدنتان بگویید و اینکه خانواده شما به لحاظ مذهبی چگونه بودند؟

من در یک خانواده کاتولیک مقید و مذهبی زندگی کردم  و به مدرسه غیر انتفاعی کاتولیک در آمریکا می رفتم ، دین در خانواده ما واقعا مهم بود. یک روز در کلاس دینی ما درباره توحید بحث شد معلم دینی به توصیف خدا از دیدگاه مسیحی پرداخت وگفت که خدا سه قسمت شد و خدا به عنوان حضرت عیسی روی زمین آمد که بین ما باشد و بیشتر ما او را درک کنیم و سه روز به جهنم رفته برای عذاب گناه تمام مسیحی ها اما این حرف ها برای من دلنشین نبود. من به معلم مدرسه گفتم چطور ممکن است خدا به سه قسمت تقسیم بشود که اگر این باشد، خدا ضعیف می شود. خدا که ما را آفریده و به این قدرت چطور ممکن است این طور باشد یا اینکه گناه مارا بدون مجازات ببخشد و یا شکل انسان باشد؟ اما معلم نتوانست پاسخ من را بدهد و این اتفاق باعث شد نگاه من به دینم تغییر کند.

زمانی که به خانه رفتم و به مادرم گفتم این حرف های معلم به دل من نمی شیند ، مادرم برای من درباره خداوند صحبت کرد که خدا یکی است و حرف های او بیشتر از معلم به دل من نشست. مادرم توضیحات کامل تری درباره خداوند به من  و خواهر و برادرم دادند که با توضیحات معلم خیلی فرق داشت و به ما گفت این حرف هایی که به شما می زنم از دیدگاه کاتولیک نیست و از دیدگاه اسلام است و ما جا خوردیم واین برای اولین بار بود که کلمه اسلام را می شنیدیم .

مادرم چند سال پیش مسلمان شده بود، اما به طور پنهانی او توضیحات بیشتری درباره اسلام داد و گفت که من مسلمانم، اما شمارا مجبور نمی کنم مسلمان شوید شما هر سوالی دارید درباره هردینی از من سوال کنید اگر تنوانستم جواب بدهم شما را می برم پیش کسانی که بتوانند جواب دهند. بعد مادرم ما را بین مسلمان ها و به مساجد برد و ما با اسلام آشنا شدیم و تصمیم گرفتیم من و برادر و خواهر کوچکم مسلمان شویم، اما پدرم سال ها پیش از دنیارفته بود یعنی وقتی که من 5 ساله بودم.

مادرتان چگونه با دین مبین اسلام اشنا شدند؟

بعد از فوت پدرم مادرم به دانشگاه بر می گردد و با انجمن دانشجویان  اسلامی و گروهی ایرانی و یک خانم ایرانی آشنا می شود و اسلام توسط یک بانوی ایرانی به مادرم معرفی شده و بعد از مدتی او مسلمان می شود.

شما بعد از مسلمان شدن حدود 10 سال در آمریکا زندگی کردید و از نزدیک با نحوه تبلیغ اسلام در آمریکا در گرایش های مختلف و در مناطق مختلف آمریکا آشنا هستید سطح تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام در آمریکا چگونه است؟

متاسفانه ارگان ها و سازمان هایی با هدف تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام به طور سازمان دهی شده و منسجم و به طور خاص و برنامه ریزی شده ای برای مسلمان کردن و یا شیعه کردن مردم در آمریکا نداریم. خیلی از غیر مسلمان ها دریافتی از اسلام ندارند.

 تبلیغ شیعیان خیلی کم  است و اغلب به صورت ملیتی کار می کنند مثلا مسجد ایرانی ها پاکستانی ها در آمریکا هست و پراکنده کار می کنند و با برنامه ریزی برای رسیدن به یک هدف بزرگتر تبلیغ نمی کنند، اما وهابی ها و سلفی ها به طور ملیتی کار نمی کنند .

با بوجود آمدن گروه های تروریستی در منطقه مثل داعش نگاه جوان های غربی و آمریکایی که آشنایی با اسلام ندارند در برخورد با این گروه های انحرافی چگونه است و مهمترین دلیل پیوستن آنها به این گرو ها چیست؟

سن جوانی و نوجوانی سن خاص و حساسی است. اگر مطالعه کنیم در شمال آمریکا و یا  اروپا و خیلی دیگر از جاهای دنیا خیلی از جوان ها از احساسات تبعیت می کنند مثلا در مد لباس و یا آهنگ و گاهی اوقات به سمت دین افراطی می روند. بعد ازحادثه 11 سپتامبر که اسلام هر روز در دید مردم و در رسانه ها مطرح می شد و سلفی ها و وهابی ها به عنوان کانون قدرت معرفی می شدند جوان هایی که حس پوچی داشتند به سمت قدرت می روند و نه به دنبال حقیقت در واقع به دنبال نوعی نفسانیت بدون آگاهی حرکت می کنند منتها در پوشش دین .

اگر کسی قرآن را بازکند مثلا طبق نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوان های اروپایی و آمریکایی  که ایشان فرمودند قرآن را باز کنید و بدون واسطه اسلام را بشناسید واضح است که اسلام دین صلح است و کشتن و جنایت جایی در دین ما ندارد.

شما اشاره به نامه مقام معظم رهبری داشتید که سال گذشته خطاب به جوانان اروپایی و آمریکایی نوشته شد این نامه چه بازخوردی داشت و شما برای انتشار آن چه کردید؟

ما لینک نامه را با ترجمه انگلیسی برای خیلی ها ارسال کردیم، اما حقیقت این است که خیلی ها می ترسند در فضای مجازی خود را پیرو رهبر انقلاب اسلامی نشان دهند و یا درباره این نامه به طور گسترده و مشروح و مستقیم  در فضای مجازی و اینترنت صحبت کنند و می ترسند که به درد سر بیفتند یعنی نوعی اختناق در فضای رسانه ای و مجازی غربی وجود دارد .

شما برای تبلیغ اسلام و معرفی دین مبین اسلام به هم وطنان خود چه اقداماتی را انجام می دهدید؟

من برای معرفی اسلام از ابزارهای رسانه مانند تلگرام و فضای مجازی استفاده می کنم البته فضا محدود و نمی شود اطلاعات عمیق بدهیم مثلا در قالب یک پیام کوتاه و تصویر و روایت و آیات قرآن کریم. برای تبلیغات دین باید بیشتر به سمت جذابیت دینی و حس زیبایی و متن های کوتاه و جذاب استقاده کنیم تا مثل یک جرقه در ذهن فرد ایجاد بشه و الهام بخش باشد  و من ارزیابی می کنم که چه مطالبی مهم و تاثیر گذاراست. من و دخترم سعی می کنیم مطالبی بگذاریم که تاثیر گذار باشد و فرد دنبال حقیقت بیاید، اما نیاز داریم کسی پشت ما باشد و ما را حمایت کند. مثلا کانون و مرکزی باشد که به سوال های گسترده افراد پاسخ بدهد در فضای مجازی نمی توان به طور مشروح به سوال های جوانان طالب اسلام پاسخ داد و عمیق تر با آنها صحبت کرد  مثلا وقتی درباره ثواب ایت الکرسی بعد از نماز می گویم لازم است کسی باشد که توضیح مشروح تری را به ان فرد ارائه دهد.

البته مراکز تبلیغی در ایران هستند که پاسخگو سوالات دینی اند اما به طور پراکنده کار می کنند . و متاسفانه جای خالی زیادی برای تبلیغ دین مبین اسلام داریم .

درباره تبلیغ وهابیت در آمریکا بگویید امروزه وهابی ها و سلفی ها در جامعه آمریکا چطور رفتار می کنند؟

من در دهه 1980 در آمریکا بودم و  وهابی ها پایه دوم خود را در آمریکا تاسیس کردند. خودم با چشم خودم می دیدم عربستان سعودی در مناطق فقیرنشین آمریکا مسجدهای عظیم و زیبا و بزرگ ساختند، پیش نماز با بنز می آمد و یک جذابیت در مناطق محروم داشت و هرشب مسجد باز بود و شام مفصل می دادند و این برنامه در بیشتر مناطق و شهرهای آمریکا انجام می شد در این مدت هیچ چیز درباره دین نمی گفتند و بعد از گذشت یک یا دوماه و پس از آنکه الفت زیادی بین آنها حاکم می شد تدریجا درباره گرایش به وهابیت با آنها صحبت می کردند.

و بدین طریق وهابی ها در آمریکا  افزایش پیدا می کردند و بعد تعدادی از آنها را  شناسایی می کردند و به عنوان رهبر آن ها را به حوزه های عربستان سعودی اعزام می کردند تا  از طریق علم وهابیت گسترش پیداکند، قرآن و کتاب های مخصوص برایشان به زبان انگلیسی  تالیف می کردند.

عربستان وهابی را تولید کرد و سلفی ها به شدت در آمریکا و اروپا رو به افزیش هستند .

متاسفانه ما شیعیان تبلیغات گسترده نداشتیم هنوز  کتاب هایی که 30 سال پیش من مطالعه کردم ترویج می شود راجع به نماز راجع به همه چیز ، طراحی ها  ساده بدون جذابیت و ترجمه خوب نمی شود برخی ها به سمت فمنیسم گرایش پیدا کردند و گرایشهای مختلف از اسلام بوجود اوردند و اسلام حقیقی را  خیلی کمرنگ کردند به طوری که  اسلام معتدل پیدا نمی شود و یا  خیلی سخت قابل دسترس است.

بعد از حادثه 11 سپتامبر و اسلام هراسی غرب و آمریکا در رسانه های مختلف نحوه برخورد با اماکن مذهبی چگونه است؟

زمانی که ما آمریکا بودیم مردم استقبال زیادی از مساجد می کردند به طوری که در بعضی موارد پلیس می آمد حتی سنی ها در مناسبت های دینی مثل ماه محرم می آمدند از همه کشورها در مراکز مذهبی و مساجد شرکت می کردند . مسجدها بعد از 11 سپتامبر شاهد جمعیت کمتری شده هر ملیتی در مسجد خودش حضور دارد مثلا مسجد پاکستانی ها یا مسجد افغانستانی ها  حتی بعضی ها در خانه هایشان در ماه محرم عزاداری می کنند و جمعیت ها پراکنده شده است.

شما هر چند وقت یک بار به آمریکا می روید؟

من سال گذشته آمریکا بودم یکی از دخترهایم به همراه همسرش که در آمریکا تحصیل می کند آنجا هستند و مادر و خواهرم  آمریکا زندگی می کنند و برای سر زدن به آنها به آنجا می روم اما آمریکا را برای زندگی کردن  دوست ندارم.

دفتر مراجع تقلید شیعیان چطور پاسخگوی سوالات جوانان است؟

دفاتر مراجع تقلید  برنامه های مختلفی دارند و در انگلیس بیشتر از آمریکا فعال اند چون  فضای ضد اسلام  و ضد شیعه وجود دارد. دفتر  آیت الله سیستانی و آیت الله خویی و مقام معظم رهبری بنیاد و دفتری فعال دارند. مثلا دخترم می گوید زمانی که سوالی از دفتر آیت الله مکارم شیرازی داشته باشیم خیلی زود و در عرض یک روز به زبان انگلیسی برای ما پاسخ می دهند .

به نظر شما بهترین روش برای تبلیغ اسلام در خارج از کشور چگونه باید باشد؟

شاید اولین و مهم ترین روش، رفتار و کردار خود مبلغ است. باور کنید اگر بهترین روش ها را بکار گیرید و بالاترین هزینه ها را انجام دهید، اما رفتار و کردار و ادب در کنارش نباشد، بی نتیجه است. بگذارید یک مثال از زندگی خومان در آمریکا بزنم. خوب ما در آمریکا با حجاب کامل در جامعه حاضر می شدیم و این حجاب نشان از این داشت که ما مسلمانیم، لذا سعی می کردیم تا در همه جا نوعی رفتار کنیم که نشان از ادب و رفتار خوب باشد تا در ذهن دیگران که گاهی به ما چپ چپ هم نگاه می کردند تاثیر خوبی بگذاریم. حتی خیلی جاها که نباید به کارگر انعام بدهیم، انعام می دادیم تا او نگاه مثبتی از مسلمانان در ذهن خود داشته باشد.

اما آنچه در کل باید در نظر گرفته شود، داشتن تصویر روشن از ماموریت تبلیغ است. باید دقیقا بدانیم چه می خواهیم انجام دهیم. هدفمان چیست. مخاطبمان کیست. نمی توانیم همینطوری بگوییم می خواهیم تبلیغ کنیم. اینکه مخاطب در چه سن و سالی است، از کدام کشور و فرهنگ است، باورهایش چیست، رقبای شما بر روی گروه هدف شما از چه ابزاری استفاده می کنند، بسیار بسیار مهم است.

 قبل از شروع باید به سوالات فوق پاسخ روشن دهید. از سوی دیگر باید ظرفیت و توان و نقاط قوت و ضعف خود را خوب بشناسید، چرا که ممکن است وارد حوزه ای از تبلیغ شوید که در آن ضعیف هستید. اما برای تبلیغ لازم نیست از یک همایش و یا یک برنامه مفصل شروع کرد، بلکه برقراری ارتباط با تک تک افراد گروه مخاطب می تواند شروع خوبی باشد. آنچه مهم است این است که مخاطب به شما اعتماد و اطمینان پیدا کند که دروغ گو نیستید، بزرگ نمایی نمی کنید، از قلبتان سخن می گویید. به نظر من اینها خیلی مهم هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.

البته لازم است یک تذکر هم بدهم و آن این است که در حال حاضر تبلیغات توسط نهادها و سازمان های مختلف بسیار پراکنده و متفرق است. اگر می خواهیم یک حرکت منسجم را در یک منطقه ای آغاز کنیم مثلا اروپا، یا آمریکای شمالی لازم است همه ی با هم بر سر اهداف مشخص توافق کرده و برنامه منسجم و تفکیک وظایف داشته و همه از منابع هم استفاده کنیم چرا که با مخاطبان میلیونی مواجهه هستیم و نه یک محله کوچک.

گفت و گو از وجیهه سادات حسینی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha