جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
علامه امینی

حوزه/ علامه امینی، سنت عزاداری امام حسین (ع) را سنت دگرگون ‌ناپذیر الهی می ‌داند و پیامبر خدا (ص) را بنیانگذار سوگواری برای امام حسین (ع) با فرمان خدا و گزارش فرشته وحی معرفی می ‌کند.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» جملاتی چند دربارۀ علت و انگیزۀ نگاشتن کتاب «سیرتنا و سنتنا» از سوی علامه امینی بر طبق خاطره ای از خود وی منتشر می کند.

سیرتنا و سنّتنا

از دیرباز علمای شیعه و سنی برای تبیین عقاید خویش و روشن کردن حقیقت، پرسش و پاسخ‌ هایی مکتوب با همدیگر داشته ‌اند. در این مکاتبات عالم سنی سؤال ‌های خود را در قالب نامه به یکی از علمای شیعه فرستاده و آن عالم شیعی بدان پاسخ گفته است. برخی از این سؤال و جواب ‌ها به‌ خاطر اهمیت طرفین مکاتبه و تفصیل سؤال و جواب به ‌صورت کتاب درآمده و چاپ شده ‌اند؛ مانند کتاب «المراجعات» اثر علامه سیدعبدالحسین شرف ‌الدین، «مع الدکتورالسالوس فی آیة التطهیر» (علی مائدة العقیدة) از آیت ‌الله ‌العظمی میلانی، «گفتمان امامت» از آیت ‌الله‌العظمی حکیم و «سیرتنا و سنتنا» از علامه امینی.

کتاب «سیرتنا و سنتنا» علامه امینی در پاسخ به سه سؤال دانشمند سوری پدید آمده و جناب علامه این کتاب را در یک مقدمه و سه بخش سامان داده است:

در مقدمه ضمن بازگویی خاطره خود از سفر به سوریه، دلیل نگارش کتاب را چنین می ‌نویسد:

«امسال، یعنی سال 1384 هجری قمری، موفق شدیم از کشور جمهوری عربی سوریه دیدار کنیم. ما چهار ماه در آن کشور بودیم، در این مدت از کتابخانه‌ های ارزشمند آن کشور بهره بردیم.

این کتابخانه ‌ها دارای آثار نفیس، گران ‌بها و کم ‌نظیری از میراث علمی اسلامی بودند و کتاب ‌های مخطوطی داشتند که به دست ‌نوشت مردان علم و فضیلت و ادب، حافظان حدیث و پیشوایان فقه و تفسیر نگاشته شده بودند.

در این میان، با دانشمندان و استادان آن دیار نیز دیدار داشتیم. اخلاق پسندیده، منش ‌های نیکو و خلق ‌وخوی نیکوی آنان برای همیشه فراموش ‌نشدنی است و همواره ما از آنان سپاسگزاریم.

در این سفر مدت بیست ‌و دو روز در شهر حلب بودیم. در طول این سفر، تا پاسی از شب در محفلی که از طرف استادان، رجال سرشناس و رهبران دینی و علمی تشکیل می ‌یافت، شرکت می ‌جستیم.

ما در این محفل، به پرسش ‌های دینی پاسخ می ‌دادیم. بحث ‌های علمی مهم و سودمندی مطرح می ‌شد که به‌ طور کامل درباره آن ‌ها گفت ‌وگو می ‌کردیم و گاهی بحث ما از ساعت 8 شب آغاز می ‌شد و تا ساعت 1 بعد از نیمه ‌شب یا بیشتر به درازا می‌ کشید.

روزی همراه استاد فاضل، آقای شیخ محمدسعید دحدوح، پیشنماز مسجد نوحیه ـ که خدا او را از پاداش علم و دین بهره‌ مند سازد ـ به دیدن کتابخانه ملی آن شهر رفتیم. پس ‌از ورود، در اتاق مدیر استقرار یافتیم. مطالعه فهرست ‌های کتابخانه چنان مرا سرگرم نمود که از سخن گفتن با دیگران غافل گشتم.

ناگاه استاد تنومندی وارد شد و در سمت راست شیخ سعید، روی صندلی نشست و با وی آهسته به گفت ‌وگو پرداخت.

من سرگرم کار خود بودم، اما در ضمن، شنیدم که شیخ به او گفت: اشکال خود را به عرض دانشمند والامقام برسان.

وی در پاسخ گفت: وی مشغول مطالعه هستند.

ناگاه شیخ دانشمند، جناب آقای سعید رو به من کرد و گفت: دانشمند والامقام! این استاد اشکالی دارد و علاقه ‌مند است آن ‌را با جناب ‌عالی در میان گذارد و شما اشکال او را حل کنید.

من با او سلام و احوالپرسی نمودم. سپس او را نزد خود فراخواندم. شیخ سعید نیز نزد ما آمد. آنگاه استاد، اشکال خود را در قالب چند پرسش این‌ گونه مطرح کرد:

در ذهن من پرسش ‌هایی است که تاکنون نتوانسته ‌ام آن ‌ها را حل کنم:

1ـ چرا شیعیان با داشتن دانشمندان بزرگی چون شما، درباره اهل ‌بیت رسول ‌خدا (ص) غلو می‌کنند؟ در صورتی که همه مسلمانان به علی و فرزندان او مهر می ‌ورزند، ما نیز به آن بزرگواران مهر می ‌ورزیم.

2ـ چرا شیعیان مجالس سوگواری برای اهل ‌بیت (ع) برپا می ‌کنند؟ چرا هنوز هر روز طبق این عادت دیرینه برای اهل ‌بیت (ع) مجالس برگزار می ‌نمایند؟ این چه شیوه ‌ای است که هنوز حسین حسین می‌ گویند؟.

3ـ چرا شیعیان با تربت کربلا، عبادت می‌ کنند و سجده بر آن را لازم و واجب می ‌دانند؟.

در حقیقت، این‌ ها پرسش ‌های استاد به ‌تنهایی نبود؛ چرا که ما تا آن روز از مردم سوریه چنین پرسش ‌ها و نظیر آن‌ ها را فراوان شنیده بودیم...

بدیهی است که این ‌گونه شبهه‌ ها از نادانی مردم پدید می ‌آید، آنگاه به ‌تدریج در میان آنان نفوذ می ‌کند و منتشر می‌گردد و افرادی ستم‌ پیشه و نادان، از روی نادانی آن‌ ها را هم ‌چون آرا و معتقدات صحیح دینی، حقیقت می ‌پندارند.

ازاین ‌رو، لازم دانستیم که برای پاسخ به درخواست گروهی از برادران دینی، نوشتار جداگانه‌ ای در این موضوع بنگاریم که پرسش‌ های یادشده و نظایر آن ‌را با بیانی کافی پاسخ بگوید؛ این‌ گونه شبهه ‌ها را حل کند؛ امت اسلام را به حقیقت آن مسایل، رهنمون باشد؛ و پرده ‌های ابهام را از روی مسایل اعتقادی کنار بزند، به ‌گونه ‌ای که حقیقت برای همگان روشن گردد و برای هر پرسشگری، پاسخ قانع‌ کننده ‌ای باشد.

علامه امینی سپس در بخش نخست با تکیه بر عقل و برهان در پرتو آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌سنت، سه بحث را دنبال می‌کند:

ابتدا با طرح دو واژه کلیدی «حب و بغض»، از مهرورزی به اهل ‌بیت (ع) سخن به میان می‌ آورد و آن‌ را با دوستی خدای متعال و پیامبر خدا (ص) ادامه می ‌دهد، سپس با نقل چهل سخن از پیامبر خدا (ص) مهرورزی به اهل ‌بیت (ع) را ثابت می‌ کند.

وی در این راستا این پرسش را مطرح می‌ کند که آیا مهرورزی حد و مرزی دارد؟؛ آن‌گاه ضمن پاسخِ آن به انگیزه ‌های مهرورزی به پیامبر اکرم (ص) و خاندان آن‌ حضرت می ‌پردازد و با اثبات کوتاهی در مهرورزی راه را بر ادعای غلو و زیاده ‌روی می ‌بندد و مهرورزی به خاندان پیامبر (ص) را سنت و شیوه ایشان می‌ شناساند.

در بخش دوم، سنت عزاداری به امام حسین (ع) را مطرح می‌ کند. او این سنت را سنت دگرگون ‌ناپذیر الهی می ‌داند و پیامبر خدا (ص) را بنیانگذار سوگواری برای امام حسین (ع) با فرمان خدا و گزارش فرشته وحی معرفی می ‌کند. آنگاه به ‌صورت عملی از گوشه‌ هایی از محافل عزاداری امام حسین (ع) به ‌وسیله پیامبر رحمت (ص) در خانه همسران خود، مسجد، در جمع اصحاب و... پرده برمی ‌دارد و ضمن بیان وظایفی چند برای مسلمانان، سنت عزاداری به امام حسین و اهل ‌بیت (ع) را سنت پیامبر رحمت (ص) معرفی می‌ کند.

در بخش سوم کتاب، نخست حقیقت سجده را بیان می ‌کند و با نقل روایات وارده و دسته ‌بندی آن ‌ها اصل سجده بر خاک را ثابت و بطلان سجده بر فرش، سجاده و... را آشکار می ‌سازد. آنگاه با توجه به روایات اهل ‌سنت و بدون آن ‌که حتی به یک روایت از طریق شیعه اشاره کند، سجده بر تربت کربلا و راز برتری تربت مقدس کربلا را بیان می‌ کند و سجده بر قطعه ‌هایی نورانی از تربت پاک کربلا را موجب تقرب به خدا می ‌داند و این عمل زیبا را نیز برگرفته شده از سنت رسول‌خدا (ص) معرفی می‌ کند.

ترجمه ‌های سیرتنا و سنتنا

1ـ سجده ‌ای بر آسمان (شرحي در بيان حكمت سجده بر تربت سيدالشهدا (ع) برگرفته از سيرتنا و سنتنا، روح ‌الله عباسی، آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)، زائر، 1380، قم.

2ـ راه ما راه و روش پیامبر ماست، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تصحیح و تحقیق از محمدرضا مهدوی، دارالعلم، ۱۳۹۴ق / ۱۹۷۴م.

چاپ سیرتنا و سنتنا

این کتاب، چاپ‌ های مختلفی دارد، از جمله چاپ مؤسسه پژوهشی روضة العباس (ع) تحقیق و ترجمه محمدحسین رحیمیان، 1391، قم.

عالم محقق و مدافع بزرگ حریم ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام آیت الله‌ شیخ عبدالحسین امینى، معروف به علامه امینى، صاحب اثر گرانسنگ الغدیر و دانشمند نام ‌آشنای سال ‌های نه ‌چندان دور این مرز و بوم است. وی در روستای سردها از توابع شهرستان سراب متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز آموخت؛ سپس به نجف هجرت کرد.

از اساتید این ستاره درخشان آسمان علم و فضیلت، می ‌توان به حضرات آیات: سیدمحمد مولانا، سیدمرتضى خسروشاهی، سیدابوالحسن اصفهانى، میرزا حسین نایینى، شیخ عبدالکریم حایرى، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی اشاره نمود.

برخی از آثار قلمی علامه امینی عبارتند از: تفسیر فاتحة‌ الکتاب، شهداء الفضیلة، سیرتنا و سنّتنا، المقاصدالعلیّة فی ‌المطالب السنیّة، ریاض ‌الانس، رجال آذربایجان، ثمرات ‌الاسفار، العترة الطاهرة فی ‌الکتاب العزیز - أو – الآیات ‌النازلة فی ‌العترة الطاهرة، الغدیر.

منابع: فصلنامه امامت ‌پژوهی، شماره 7، مقاله «به بهانه معرفی اثر ارزشمند سيرتنا و سنتنا از علامه امينی» نوشته محمدحسین رحیمیان؛ سایت lib.ir

تهیه و تنظیم: عباسعلی مردی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha