جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
کد خبر: 376575
۲۸ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۸
آیت الله غروی

حوزه/ تنها ملاکی که می شود با آن هویت شخصی را اثبات کرد، ملاک نفس مجرد است و این، همان تعبیری است که در آثار ملاصدرا به چشم می خورد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله  سید محمد غروی در نشستی علمی به بررسی «هویت شخصیه از دیدگاه فلسفه ذهن و علم النفس» پرداخته اند که چکیده این نشست علمی ارائه می گردد.

تنها ملاک برای هویت شخصی، نفس مجرد است. سه دیدگاه در این خصوص وجود دارد که از این قرار است:

نخست. دسته ای که ملاک هویت شخصیه را استمرار فیزیکی می دانند. این دیدگاه نزدیک ترین دیدگاه به فهم عرفی است؛

دوم؛ کسانی هستند که ملاک را استمرار روان آدمی می دانند.

سوم؛ افرادی که ملاک استمرار نفس مجرد را ملاک هویت شخصیه می دانند.

قائلان به استمرار فیزیکی، خود به سه قسم تقسیم می شوند: عده ای معتقدند باید کل بدن استمرار داشته باشد؛ شماری استمرار اجزای اصلی بدن را شرط می دانند و گروه سوم، استمرار مغز را ملاک می دانند.

هر یک از این سه قسم، نیاز به بحث مفصل دارد؛ زیرا اگر استمرار کل بدن شرط باشد، علم ثابت کرده است که بدن، جز مغز، هر چند سال یکبار عوض می شود. در نتیجه این ملاک، حقیقی نبوده، بلکه مجازی است و نمی تواند مسایل حقوقی، اخلاقی و اعتقادی را حل کند. اگر به اعتبار اجزای اصلی باشد، متکلمان در این باره می گویند ما از آن سر درنمی آوریم؛ زیرا نمی توان مسئله معاد را که موضوعی از علم کلام است با آن حل کرد.

اگر به اعتبار استمرار مغز باشد، این هم فقط برای جنبۀ حقوقی و اخلاقی خوب است؛ ولی برای مسایل اعتقادی مفید نیست.

بنابراین هیچ یک از این نظریات نمی تواند هویت شخصیه را اثبات کند. به نظر می رسد تنها ملاکی که می شود با آن هویت شخصی را اثبات کرد، ملاک نفس مجرد است و این، همان تعبیری است که در آثار ملاصدرا به چشم می خورد. پس اگر ملاک نفس مجرد باشد، دیگر مانند ملاکات مذکور، قابل تغییر و از بین رفتن نخواهد بود.

ملاک آن است که ما همان دیروزی بودیم و هستیم؛ ولو این که بارها بدن ما تغییر کرده باشد؛ به عنوان مثال ظهور در قیامت با یک بدنِ دیگر، مثل این بدن یا مشاکل آن، مشکلی ایجاد نمی کند؛ یعنی اگر یک بدن دیگر غیر از این بدن ناسوتی کذایی باشد که البته لازمه اش تغییر و تحول و پیری و غیره است که در قیامت چنین نیست؛ ولی بالاخره طبق آیات همین است که باید تبیین شود، همینی که هر کسی آن را می بیند، می گوید «إنّه هو هو»، منظور این است؛ هر چند که غیر از آن باشد. ملاک این همانی در همین دنیا، همان نفس مجرد است.

اگر ما واقعا ملاک این همانی را همان خود و خویشتنِ خود بدانیم که این امر مجرد است، در آن جا اصلا زمان راه پیدا نمی کند؛ چون زمان مربوط به جسم است. دیروز، امروز، فردا و امثال آن ها مربوط به جسم است. کما این که ادراکات ما این طور نیست که زمانی، مکانی، تغییرپذیر و انقسام پذیر باشد.

منبع: نمایه، چکیده نشست های علمی حوزوی

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha