پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
امام زمان(ع)

حوزه / در میان وظایف محوله به امام، صیانت دین از دستبرد و تحریف هم قرار دارد، نقطه محوری بحث این است که این صیانت در زمان غیبت آخرین حجت الهی چگونه صورت می‌گیرد؟

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به این سئوال و نحوه بهره مندی شیعیان از امام عصر(عج) در زمان غیبت را منتشر می کند.

 در کتابهای کلامی، حافظ شریعت بودن امام، به دو گونه تقریر شده است:

بیان اول: مراد، حفظ شریعت و احکام وارده در قرآن و سنت است تا برای انسانهای بعداز عصر شریعت تا روز قیامت باقی بماند. ظاهر از اصطلاح حفظ، همین معنا میباشد.

بیان دوم: مراد از حفظ شریعت، تبیین و تفسیر است. پیش فرض این تقریر و تبیین این است که، تمامی احکام شریعت، برای مسلمانان بیان نشده است. بلکه مقدار لازم در زمان حیات نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، توسط خود حضرت به تدریج بیان شده، اما باقی مانده آن احکام پس از عصر نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم توسط امام برای مردم تبیین خواهد شد. (المنقذ من التقلید/٢/۱۳۶)

با این مقدمه به پاسخ از سؤال می پردازیم: وظایفی که بر عهده نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قرار داشته، باید توسط امام پیگیری شود که بخشی از آن وظایف از این قرار میباشد.

* تفسیر کتاب الله و تشریح مقاصد و اهداف و کشف اسرار و رموز آن. 

* بیان احکام، پاسخ به سؤالات و شبهات، حفظ دین از تحریف و...

در میان وظایف محوله به امام، صیانت دین از دستبرد و تحریف هم قرار دارد، نقطه محوری بحث این است که این صیانت در زمان غیبت آخرین حجت الهی چگونه صورت می گیرد؟

 پاسخ اجمالی به هر دو بخش سؤال این است که این وظیفه مهم، به دو صورت انجام می گیرد.

 * ولایت باطنی از پس پرده غیبت (ولایت تکوینی).

* اعمال ولایت و صیانت از دین توسط نایبان که این نواب دو دسته میباشند.

 الف ـ نواب خاص؛ ب ـ نواب عام.

*نحوه بهره مندی شیعیان از امام عصر در زمان غیبت

توضیح مطلب: ولایت حضرت حجت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در زمان غیبت، همانند نفع رسانی خورشیدی است که در پشت ابر قرار دارد. این حقیقت هم در روایات متعددی بیان شده است. جابربن عبدالله انصاری از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از بهره مندی شیعیان از قائم در زمان غیبت سؤال کرد که حضرت فرمود: آری سوگند به خداوندی که مرا به پیامبری برانگیخت، مردمان از او بهره مند می شوند و از نور ولایتش کسب نور می کنند، آنچنانکه مردم از خورشید استفاده می کنند، اگرچه در پشت ابرها نهان باشد. (بحارالانوار/۵٢/باب٢۰/۹۳)

گرچه ما از جزئیات اعمال ولایت اطلاع نداریم اما به طور یقین، این ولایت صورت می گیرد و آخرین حجت الهی وظایفشان که از جمله آن صیانت از دین است را به انجام می رسانند. حضور ظاهری و فیزیکی در انجام این امر ضروری نیست، چنانکه مولا علی علیه‌السلام در کلامی به کمیل می فرمایند: «... اللهم بلی؛ لا تخلو الارض من قائم لله بحجة، اما ظاهراً مشهوراً، و اما خائفاً مغموراً، لئلا تبطل ححج الله و بیناته ... آری خداوند؛ زمین هیچگاه از حجت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن قیام کند یا آشکار و شناخته شده و یا ترسان و پنهان تا حجت خدا باطل نشود.» (نهج البلاغه، ترجمه مرحوم دشتی، ح۱۴7)

نتیجه سخن تا اینجا اینکه، سنت الهی بر بقای دین استوار شده و این سنت توسط آخرین حجتش در زمان غیبت، با ولایت باطنی ای که داراست انجام می شود. بخش دیگر حفظ و حراست از دین، با تعیین نواب خاص انجام شده است. در زمانه غیبت صغری که از سال ٢۶۰ تا ۳٢۹ قمری حدود ۷۰ سال ادامه یافت، حضرت به واسطه نائبان خاصش با مردم ارتباط برقرار می کرد و تمام مسایل و مشکلات اعم از دینی و غیردینی توسط اینها به حضرت عرضه می شد و پاسخ آن به مردم ابلاغ می شد. اما بعداز این غیبت که به غیبت کبری منتهی شد، این ارتباط و اتصال توسط نائبان عام امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف که همان علما و فقهای عادل هستند صورت می گیرد. چنانچه خود آن وجود مبارک در نامه ای چنین فرمودند: «... و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجةالله علیهم» (طبرسی، الاحتجاج/٢/٢۸٢) امّا در حوادث و پیشامدها به راویان احادیث ما مراجعه کنید، همانا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان می باشم.

*نقش فقها و علما درعصرغیبت

شیخ طبرسی، حدیثی را به اسناد از امام هادی علیه‌السلام در رابطه با نقش فقها و علما چنین بیان می کند که حضرت فرمود: پس از غیبت قائم ما، گروهی از علما مردم را به اعتقاد به امامت او (قائم) فرا می خوانند و با استفاده از حجت های ربانی، از دین دفاع می کنند تا مؤمنان ضعیف النفس را با وساوس شیطانی و پیروان ابلیس را از فریبکاریهای نواصب (ضد علویان) مصون دارند. اگر این علما نباشند همه از دین خدا منحرف خواهند شد. همچنانکه ناخدا، سکان کشتی را در دست دارد، علما قلوب شیعیان را با صلابت در اختیار گرفته و از انحراف آنان جلوگیری می کنند. آن علما در پیشگاه خداوند متعال مرتبه ای ممتاز دارند. (طبرسی، الاحتجاج/٢/۵۰٢)

*شرائط نائبان عام درکلام صاحب الامر

البته این نایبان عام، دارای شرایطی هستند که در کلام خود مولا صاحب الامر آن شرایط چنین بیان شده اند: «... فاما من کان من الفقها صائنا لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام أن یقلدوه و ذلک لا یکون الا بعض فقهاءالشیعة لاکّلهم» (طبرسی، الاحتجاج/٢/٢۶۴) در این سخن نورانی، حضرت شرایطی را برای فقهای مورد اعتماد خویش بیان فرمودند: خویشتندار (نفس خود را حفظ کند)، حافظ دین، مخالف هوای نفس، مطیع اوامر الهی.

بنابراین اگرچه در طول زمان از آغاز رسالت حضرت خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و پس از او تا روز قیامت، بدعتها، تحریفها، برچسبها و خیانتها به دین و علیه آن صورت می گیرد، اما وعده الهی که بر بقای حق و دین حق استوار گردیده است توسط انبیا و در زمان ائمه معصومین علیهم‌السلام توسط آن انوار مقدس و در زمان غیبت هم توسط خود حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و نایبان شایسته او، دین حق تبلیغ و ابلاغ و تفسیر می شود و تا جایی که مشیت الهی بر آن قرار بگیرد که آخرین حجت او از حجاب غیبت به در آید و زنگار و بدعتها را از دین بزداید، و اسلام راستین را در سرتاسر جهان بگستراند. پس مهم حفظ و بقای اصل دین و شریعت است که در جای خود تا به حال محفوظ مانده، اگرچه گرد و غبار بدعت و تحریف هم بر آن نشسته است.

*پاسخ درباره اختلاف آرا و انظار فقها

اما پاسخ درباره اختلاف آرا و انظار فقها این است که اولاً فقها در کلیات مسایل دینی و اصل دین و شریعت، با هم اختلافی ندارند، به عنوان نمونه در واجب بودن نماز، روزه و... و حرام بودن دروغ، دزدی و... هیچ اختلاف نظری بین فقها وجود ندارد و دیگر آنکه در استنباط احکام دین از چهار منبع کتاب، سنت، عقل و اجماع بهره گرفته میشود که بر اساس موازین و اصولی که در کتب اصول فقه تدوین شده این استنباط صورت می گیرد و استنباط احکام از خارج از این منابع و موازین و معیارهای اصولی مردود است و نکته قابل توجه هم اینکه در تعریف اجماع نزد شیعه، آن اجماعی حجت است که معصوم علیه‌السلام در آن حضور داشته باشد.

بنابراین فقها با آن چارچوبهایی که برای صحت روایات و استنباط احکام تعیین کرده اند، روایات صحیح را از مجعول بازشناسی می کنند و با طرد روایات مجعول، حکم الهی را استنباط می کنند که این شیوه هم نوعی حراست و حفاظت از دین و شریعت از تحریف و نقصان میباشد که فقط در شیعه این مهم با این دقت انجام میشود که اصطلاحاً اجتهاد نامیده میشود. پس اختلافات جزئی فقها لطمه ای به اصل دین وارد نخواهد کرد و از طرفی هم شرایطی که امام برای نایبان عام خود بیان فرمودند، ویژگیهای یک نگهبان شایسته برای دین مشخص شده و اینها هستند که با تلاش خود بنیان دین را در طول ازمنه به یاری خود حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف محفوظ می دارند.

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha