پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
علی السرای ، نویسنده عراقی و رئیس سازمان بین المللی مبارزه با تروریسم و افراطی گری

حوزه / نویسنده عراقی که قبل از سخنرانی رهبر معظم انقلاب در اجلاس فلسطین، شعر حماسی قرائت کرده بود گفت: امیدوار بودم که در حضور امام خامنه ای این شعر را که درباره مقاومت عراق، لبنان و فلسطین بود، قرائت کنم و الحمد لله آقا این شعر را پسندیدند. بعد از مدت ها به هدیه ای گرانبها و با ارزش که همان چفیه است و حضرت آقا هم همیشه بر گردن مبارک دارند، دست پیدا کردم...

خبرگزاری «حوزه»/ صبح موعود همه آمده بودند و آماده، از هفتاد و دو ملت؛ این بار برای وحدت. کلمه وحدت، فلسطین بود. سه شنبه سوم اسفند بنا بود ششمین کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه با کلام سیدنا القائد افتتاح شود اما مقدر بود که‌ گره بسته مسئله فلسطین  با کلمه «خامنه ای» مفتوح شود. تازه؛ جمعیت برخاسته به احترام قدوم «سید علی» نشسته بود که ناگاه‌ مردی عرب ایستاد و شعری بلیغ قرائت کرد.

مرد عراقی زیر گنبد اجلاس سران، صدایش را به تاریخ سپرد  و با  دست راستش به منادی اش اشاره می کرد . صدایش زنگ زجر داشت؛ زجر از بلای جهالت و جنگ که قسمت شریف ترین ملتهای عرب شده است.

پچ پچ هایی در گرفته بود که او کیست که پیش پای حضرت آقا نطق می کند؟ اما او یک تنه با شعرش که از خمینی کبیر(ره) تا شهدای مقاومت و همچنین حشدالشعبی و حزب الله را می ستود، مجلس را از رسمیت انداخت تا اهلیت بر جمع دوستداران فلسطین حاکم شود.  کمتر کسی این آقای کراوات زده را می شناخت که در سکوت رهبری و سران قوا و مقامات لشکری و کشوری جمهوری اسلامی و سران مجالس و فعالان و مبارزان حدود 80 کشور میهمان شعر مقاومت را سر داده بود.

در همان سه چهار ردیف جلویی در جناح راست سالن ایستاده بود و تنها از پرچم الله اکبر نشانی که جلوی او و همراهانش بود میشد فهمید عراقی است. سرانجام وقتی با ذکر صلواتی به سلامت باش آقایش نشست، حضرت آقا از آن بالای تریبون با لبخندی به جانب او و اشارت سلام دستشان، این نویسنده را شادمان کردند.

رهبر معظم انقلاب در کنفرانس فلسطین

دست آخر که حضرت آیت الله خامنه ای با خاتمه پیامشان و ذکر صلواتی به کنفرانس انتفاضه ،به رسم معمول از جایگاه ریاست به صحن نشست و جمع حاضران قدم رنجه کردند بار دیگر ستاره عراقی محفل درخشید. پای آخرین پله های منتهی به صحن خود را از حلقه های تو در توی میهمانان که گرد حضرت آقا را گرفته بودند گذراند و هنوز به کانون حلقه نرسیده دستش را به سوی ایشان به طلب چفیه متبرک مشهور دراز کرد و این گونه صله شعرش را گرفت. چفیه را همان جا به گردن انداخت و تا روز آخر اجلاس با آن فخر فروخت.

پیش تر هم در دیدار میهمانان کنگره خطر جریان های افراطی و تکفیری با «آقا» شاهد بودیم که چطور معاون وزارت اوقاف سوریه از اهل سنت، با زبردستی چفیه حضرت آقا را گرفته بود.

در انتهای بخش افتتاحیه کنفرانس حمایت از انتفاضه که از جایگاه خبرنگاران به جمع بزرگان مدعو فرود آمدیم خود را به شاعر کراواتی گشاده رو رساندیم و نام و تبارش را جویا شدیم.

 

* شما در همان نخستین دقایق آغازین اجلاس فلسطین و قبل از اینکه رهبر معظم انقلاب شروع به سخنرانی کنند، ایستادید و شعر خواندید. به همین خاطر برایمان جالب شد که با شما گفتگوی کوتاهی داشته باشیم. لطفا در ابتدا خودتان را معرفی کنید.

بنده علی السرای ، عراقی الاصل و مقیم آلمان و رئیس سازمان بین المللی مبارزه با تروریسم و افراطی گری هستم.

 

* این سازمان چه فعالیت هایی دارد؟

این سازمانی است که با تروریسم و به ویژه افراطی گری دینی مبارزه می کند. این سازمان سفرها و فعالیت هایی را در سازمان ملل متحد داشته و هدف از آن جرم انگاری تفکر منحرف وهابی و تکفیری و معرفی سرمدداران و رهبران تفکر تکفیری و تروریستی به دادگاه های  بین المللی و ثبت آن ها در لیست تروریست ها و ممانعت از ورود آن ها به اتحادیه اروپاست.

 

* بسیار خوب. اجلاس حمایت از انتفاضه فلسطین را چطور دیدید؟

این کنفرانس  حقیقتاً به مسئله فلسطین جان تازه بخشید و آن را از نو زنده کرد؛ چرا که فلسطین به خاطر رویدادها و درگیری های منطقه داشت به دست فراموشی سپرده می شد. این کنفرانس همانطور که امام خامنه ای در سخنان خود به آن اشاره کردند، باید این مسئله را دوباره زنده کند و مورد توجه قرار دهد. همچنین تلاش های کشورهای عربی و اسلامی همسو و یکپارچه شود تا بتواند از رنج ها و مشکلات مردم فلسطین که همچنان از ظلم و ستم رژیم صهیونیستی و همچنین برخی دولت های خاورمیانه از جمله عربستان، قطر و ترکیه  رنج می برد، بکاهد. متاسفانه این دولت ها به طور کامل تحت فرمان و بله قربان گوی رژیم اسرائیل هستند و با اقدامات خود قطب نمای دشمنی را از رژیم اسرائیل به جمهوری اسلامی انحراف دادند.

 

* شما در حالی که سکوت خاصی در اجلاس حاکم بود، به یکبار ایستادید و قبل از بیانات رهبر معظم انقلاب  اقدام به خواندن شعر کردید؛ اقدامی که توجه همگان را به خود جلب کرد...

امیدوار بودم که در حضور امام خامنه ای این شعر را که درباره مقاومت عراق، لبنان و فلسطین بود، قرائت کنم  و الحمد الله آقا این شعر را پسندیدند. بعد از مدت ها به هدیه ای گرانبها و با ارزش که همان چفیه است و حضرت آقا هم همیشه بر گردن مبارک دارند، دست پیدا کردم و این چفیه را هنگام خروج آقا از سالن اجلاس گرفتم که به نظرم این چفیه، بهترین هدیه بود به ویژه که معتقدم این چفیه، تنها یه شال گردن نیست بلکه نماد و نشانه مقاومت، عزت و صلابت است.

 

ممکن است که دوباره شعر را بخوانید؟ میخواهیم متن و ترجمه اش را بیاوریم.

بله، حتما

يا صاحي كبّر اله الكون مغتبطاً   الله اكبر وسع قادة الشغب

إنّ الخميني عرش الشاه زلزله    والخامنئي يذيب الكفر بالرعب

وبالحشد المقدس وحزب الله صاعقة    ترمي الطغام بالنيران من الغضب

فتحي ويحيى وعباس وراغب والعماد   قد غدوا بيارق اعزاز مدى الحقب

والسيد الصدر نبراساً سمى صعداً   في مقلتيه صباحاً غير محتجب

(ای دوست بزرگی عظمت خداوند جهان را به یاد آر 

امام خمینی تخت حکومت شاه را به لرزه در آورد و امام خامنه ای با شجاعت کفر را نابود می کند

با بسیج مردمی عراق و حزب الله صاعقه وار با آتش خشم گروهک های تروریستی را به نابودی می کشاند

فتحی، یحیی، عباس، راغب و عماد ( نام تنی چند از علما و رهبران و شهدای مقاومت) با عزت و شرف جاویدان شدند

شهید سید صدر همچون چراغی درخشان  اوج گرفت و به آسمان ها رفت)

 

البته این را بگویم که این شعر را بنده نسرودم بلکه آن را حفظ کردم. این شعر از عباس تفتونی شاعر مقاومت لبنان است.

رهبر معظم انقلاب در کنفرانس فلسطین

* عکس العمل ها بعد از گرفتن چفیه چطور بود؟

بسیاری از حاضران آمدند تا چفیه امام خامنه ای را ببوسند و از تبرک بجویند. حتی برخی از برادران انگشتری خود را متبرک کردند. این چفیه در واقع نماد مقاومت و عزت و صلابت است به ویژه که ایران ثابت کرده است که یک قدرت راهبردی برای تمام آزادی خواهان چه سنی و چه شیعی بوده، هست و خواهد بود. 

 

* بعضی از میهمانان فکر میکردند که رهبری بعد از سخنرانی، از در پشتی سالن خارج خواهند شد اما دیدیم که وارد جمع شدند و با استقبال پرشور میهمانان، صحنه های جالبی رقم خورد.

بنده حقیقتاً امیداور  و علاقه مند بودم که آقا به میان حاضران بیاید و با خودم گفتم که آیا آقا از داخل سالن خارج می شود یا نه اما خدا را شکر به طرف ما آمد و توانستم دستشان را ببوسم و چفیه که هدیه ای مبارک و باارزش است از دست ایشان بگیرم.

 

گفت و گو: حسن صدرایی عارف

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha