جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
حجت ‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی

حوزه/ استاد حوزه بر لزوم تلاش بیشتر طلاب و فضلای حوزه علمیه قم به منظور حفظ، صیانت و ارتقای مکتب فقهی قم و همچنین مشی علمی و اخلاقی و رفتاری امام راحل تاکید کرد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجت ‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، عضو هیئت مدیره مدرسه فقهی امام خمینی(ره) امروز دهم اسفند در همایش "امام خمینی(ره) و مکتب اجتهادی قم" که در مدرسه فقهی امام خمینی(ره) برگزار شد، گفت: تاکنون مباحثی از نظر مکتب فقهی سامرا، نجف و قم و... شنیده شده است ولی با دقت نمی ‌توان گفت تفاوت میان شیوه اجتهاد در قم، سامراء و نجف تا حدی است که بتوان برای آن مکاتب مختلفی تعریف کرد.

وی افزود: تنوع و تکثر این مکاتب به قدری نیست که بتوان آن را به این شکل مطرح کرد و به همین خاطر است که گاهی به مدرسه تعبیر می ‌شود تا این تفاوت کمتر نمود داشته باشد.

این استاد حوزه تصریح کرد: مراد از مکتب حوزه قم دورۀ بعد از مؤسس حوزه (آیت الله العظمی حائری یزدی) است؛ این حوزه چهار مرحله را سپری کرده است؛ دوره اول دوره تأسیس که نزدیک صد سال از آن می‌ گذرد؛

دوره دوم، دوره پس از وفات حاج شیخ و دوره زعامت آیت ‌الله العظمی بروجردی می باشد؛

دوره سوم دوره پس از رحلت آیت ‌الله العظمی بروجردی است که شاگردان حاج شیخ مانند؛ امام خمینی، آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله محقق داماد در حوزه نقش داشتند؛

دوره چهارم نیز دوره شاگردان آیت ‌الله العظمی بروجردی است که مرجعیت را دارا هستند و ما در سایه آنان قرار داریم.

حجت ‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی با ذکر این مطلب که برخی برای مقایسه دو حوزه، دو مرجع از آن را انتخاب کرده و به مقایسه می ‌پردازند، افزود: این در حالی است که تفاوت میان دو مرجع و شخصیت فقهی نشان ‌دهنده تفاوت میان دو حوزه نیست و حوزه قم را باید در مجموعه ‌ای دید که کسانی مانند آیات عظام؛ حاج شیخ عبدالکریم حائری، بروجردی، امام و دیگران در آن قرار دارند.

استاد حوزه با ذکر این مطلب که جریان فقهی قم تلاقی سه جریانی است که از قبل نیز وجود داشته است، بیان کرد: جریان نخست، حرکتی است که از نجف آغاز شده و به قم رسیده است؛ جریان دوم جریان سامراء است که حاج شیخ متعلق به این جریان می باشد و جریان سومی نیز در شکل‌ گیری حوزه قم مؤثر بوده و آن جریان اصفهان و مکتب اصفهان است که مرحوم آیت الله العظمی بروجردی هر چند در نجف در نزد آخوند درس خوانده بود ولی قبل از آن تحصیل جدی و عمده‌ ای در اصفهان داشت و خیلی از مبانی فکری ایشان ریشه در اصفهان داشته است.

حجت ‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی گفت: ویژگی اول مکتب قم را باید از حیث اخلاقی بیان کرد؛ مرحوم حاج شیخ عبدالکریم مؤسس حوزه، اخلاق ویژه ‌ای داشت که حوزه متأثر از این اخلاق بوده است؛ کسانی که حاج شیخ را درک کرده‌ اند ایشان را در زمینه فضایل اخلاقی می ستودند.

وی افزود: حاج شیخ تعیّنات و تشخصاتی در مقام مرجعیت برای خود قائل نبود با خادم خود هم‌ سفره و هم غذا بود؛ با اکثر طلاب در پایین ‌ترین مرحله، مزاح می ‌فرمود و وقتی کسالت داشت بدون ردا رشته مختصری در سر داشت و در کوچه قدم می ‌زد. این فضایل اخلاقی، شاگردان شیخ را تسخیر کرده بود. عبای خود را در بغل می ‌گرفت و در بازار اراک راه می ‌رفت تا فضای تجملی که برخی داشتند، شکسته شود؛ این ‌ها هویت مکتب قم است و نباید آن را نادیده گرفت لذا معلوم نیست اگر مرحوم حاج شیخ روش دیگری داشت با تأسیس حوزه و با آن مشکلات توفیقی می ‌یافت.

عضو هیئت مدیره مدرسه فقهی امام خمینی (ره) تصریح کرد: مکتب و فقه قم از ابتدا جریانی اجتماعی بوده است یعنی فقاهت توأم با سیاست؛ سیاست تنها به معنای درگیری و انقلاب نیست بلکه شناخت مسایل زمانه، احساس مسئولیت در مورد آن و حضور فعال در عرصه و بهره ‌مندی از ظرفیت خود است از این رو آیات عظام؛ مرحوم شیخ حائری یزدی و بروجردی این ویژگی‌ ها را دارا بودند و به هیچ عنوان فقهایی که دچار انفعال و بی اعتنا باشند، نبودند.

وی افزود: امام راحل در حرکت انقلابی خود تضادی با آنچه در گذشته رخ داده بود، نمی ‌دید اگرچه گاهی انتقاداتی داشت ولی روش بزرگان قبل خود را از روی اصول و مبانی می ‌دانست.

حجت ‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی، تنوع و تکثر علمی این مکتب را از دیگر ویژگی های آن ذکر کرد و گفت: فقه، کلام، فلسفه، معقول و منقول و ...  در حوزه قم وجود داشته است و امام (ره) و مراجع قبل از ایشان مدرّس معقول و منقول بودند و هرگز در این حوزه، فلسفه و حکمت ممنوع نبوده است. علاوه بر این مسایل، تعامل میان فقها هم وجود داشت و مباحثه و نقد همیشه در قم  وجود داشته است؛ امام (ره) نیز به آراء بزرگان دیگر پرداخته و آنان را نقد کرده است.

وی با بیان اینکه مکتب قم همیشه با روشن ‌بینی همراه بوده است، افزود: باید محققان بنشینند و حوزه قم را حداقل در مدت ۶۰ سال مورد بررسی و تحقیق قرار دهند؛ امروز بعد از چندین دهه نظریات آن دوره بدیع و جالب به نظر می ‌رسد از جمله اینکه نظریه تخصصی ‌شدن ابواب فقه را مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری مطرح نمود؛ زیرا معتقد بود فقیه فرصت نمی ‌کند همه ابواب را مورد بررسی قرار دهد یا اینکه حاج شیخ ترغیب و تشویق به فراگیری زبان انگلیسی از سوی برخی طلاب داشته است که در چند دهه قبل کاری بسیار دشوار و سخت بوده است.

حجت ‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی عنوان کرد: توجه به مسئله وحدت مسلمین در قم از ابتدا برای آیت الله العظمی حائری و دیگران مطرح بوده است؛ همچنین اقدامات آیت ‌الله العظمی بروجردی و مکاتبات و ارتباطاتی که ایجاد کرد همه در این راستا بوده است.

وی با ذکر این مطلب که قم از ابتدا گرایش خاص کلامی داشته است، اظهار کرد: البته منظور ما از این سخن، قم در هزار سال قبل نیست که گرایشات خاصی در میان اصحاب ائمه(ع) وجود داشته است بلکه مراد همین دوره آیت الله العظمی حائری یزدی است؛ ایشان فردی است که روی مسایل ولایی حساسیت زیادی داشته و روضه ‌خوانی ایام فاطمیه به این شکل از تأسیسات مؤسس حوزۀ علمیه قم است اما آن مرحوم در اعتقادات کلامی فردی بسیار معتدل بوده که در دروس وی کاملاً مشهود است.

حجت ‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی بیان کرد: آیت ‌الله العظمی اراکی که دروس شیخ را مرتب می ‌نوشته و ضبط می‌ کردند، این مسایل را عنوان کرده اند و قابل تردید نیست؛ از جمله در مسئله حالت سجده شیعه در عتبات که عمدتاً فقها روی نیت متمرکز شده و بسته به آن فتوا داده و تجویز و توجیه کرده ‌اند ولی حاج شیخ در دو عرصه بحث کرده است؛ یکی در مقابل وهابیت که هر نوع توسلی را شرک می ‌دانند اما بحث دوم ایشان انتقاد از کارهایی است که عوام شیعه انجام می ‌داده ‌اند.

 

اخلاق، اعتدال و تنوع دانش؛ مهم ترین ویژگی

وی افزود: قم واقعاً دارای مکتب است و خصوصیات آن نیز به لحاظ فقهی متفاوت می باشد؛ البته ممکن است کسی بگوید آنچه شیخ در مورد سجده در عتبات گفته را قبول نداریم ، ولی عرض بنده این است که قمِ حاج شیخ و مرحوم بروجرودی دارای این ویژگی بوده و حتی مرحوم بروجردی نیز در مورد این سنخ کارها نفی و نهی شدید داشتند؛ ایشان حتماً برخورد می‌ کردند و حساسیت زیادی روی آن داشتند. این از مشترکات دوره اول و دوم در حوزه قم بوده است.

حجت ‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی بیان کرد: اگر از این اصول ویژگی ‌های مکتب قم عدول کنیم به مسئله فروع نیز می‌ توانیم بپردازیم؛ از جمله در بحث عرف میان قم و نجف تفاوت وجود دارد؛ همه پذیرفته ‌اند که "عرف "مرجعیت در تطبیق مصادیق هم نقش دارد یا نه؛  نجف منکر نقش عرف در مصادیق هستند و اکثراً نسبت به آن متفق ‌القول می باشند، ولی قم، مرجعیتِ عرف در مفاهیم و مصادیق یعنی هر دو را پذیرفته است و مرحوم حاج شیخ و امام هر دو نیز این مسئله را پذیرفته ‌اند.

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha