پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
من انقلابی ام

حوزه/ پیروزى در یك مرحله از آزمایش، كافى نیست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مى ‏شوند، ولى در مرحله ‏اى دیگر شكست مى ‏خورند. در این داستان گروهى رهبر را بخاطر فقر نپذیرفتند، گروهى در آزمایش شكم، شكست خوردند و گروهى در برخورد با دشمن خود را باختند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه 249 سوره بقره پرداخته است.

* آيه               

فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ

* ترجمه                      

پس هنگامى كه طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شما را به یك نهر آب آزمایش مى ‏كند، پس هر كه از آن بنوشد از من نیست و هركس از آن نخورد از من هست، مگر آنكه با دست، مشتى برگیرد (و بیاشامد.) پس (همین كه به نهر آب رسیدند،) جز اندكى همه از آن نوشیدند، سپس هنگامى كه او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایى مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم. امّا آنها كه اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهى اندك كه با اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت كنندگان) است.

* نکته ها                     

كلمه «جنود» جمع «جُند» به معناى لشكر است و حضور چندین لشكر بعد از اعراض گروه ‏هایى از مردم، نشانه كثرت جمعیّت آنان است.

این آیه خبر از مردودى گروه زیادى از بنى ‏اسرائیل مى ‏دهد كه از صحنه آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگرى داشتند كه آزمایش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایى مقابله با این سپاه مسلح را نداریم. ولى آنهایى كه به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزى به دست خداست، اى بسا گروه ‏هاى اندك كه به اذن خداوند بر سپاهیان بزرگ پیروز مى ‏شوند.

پیروزى در یك مرحله از آزمایش، كافى نیست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مى ‏شوند، ولى در مرحله ‏اى دیگر شكست مى ‏خورند. در این داستان گروهى رهبر را بخاطر فقر نپذیرفتند، گروهى در آزمایش شكم، شكست خوردند و گروهى در برخورد با دشمن خود را باختند.

طالوت در ابتدا جمعیّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جنوده»، بلكه فرمود: «بالجنود» گرچه لشكریان انبوه بودند و فرماندهى او را پذیرفته ‏اند، ولى هنوز میزان فرمانبرى آنان را آزمایش نكرده است، ولى بعد از آزمایش، به خود نسبت مى ‏دهد. «فانّه منّى»

امام باقر علیه السلام مى ‏فرماید: افرادى كه تا آخر كار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند. [تفسیر نورالثقلین، ج‏1، ص‏251]

حساب دو گروه روشن است، هر كس ننوشد قطعاً خودى است و هر كس بنوشد قطعاً بیگانه است، ولى كسانى كه با مشت نوشیدند، نه خودى هستند و نه بیگانه. باید آنان را نه مأیوس كرد و نه مشمول الطاف. لذا براى «من اغترف غرفة بیده» نه كلمه «منّى» بكار رفته و نه «لیس منّى».

كسانى كه دستشان به اموال مردم یا اموال دولتى رسید، ولى با كرامت و زهد از كنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نكرد، حزب اللّهى هستند و كسانى كه پشت خود را با ذخیره اموال مى ‏بندند، مؤمن واقعى نیستند. «فمن شرب منه فلیس منّى و من لم یطعمه فانّه منّى»

* پيام ها                      

1- یكى از وظایف فرمانده نظامى آن است كه نیروهاى رزمى را از تماشاچیان جدا سازد. «فصل طالوت بالجنود»

2- یكى از راه هاى آزمایش، ممنوعیّت ‏هاى موسمى است. راحت طلبى و عدم تحمل فشارها و سختى ‏هاى موسمى و موقّتى، با سلحشورى سازگارى ندارد. «انّ اللّه مبتلیكم بنهر»

3- قبل از برخورد و مقابله با دشمن، باید تمرین مقاومت كرد. «مبتلیكم بنهر»

4- مدیر باید نیروهاى غیر مفید را طرد كند. «فمن شرب منه فلیس منّى»

5 - تسلیم فرمانده بودن، رمز موفقیّت است. «من لم یطعمه فانّه منّى»

6- حسابِ نیازِ ضرورى، از حسابِ رفاه كامل جداست. «الاّ من اغترف غرفةً بیده»

7- كسانى كه از میدان امتحان پیروز بیرون آیند، اندك هستند. «الا قلیلاً»

8 - انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. در این ماجرا شعار دهنده بسیار بود، ولى آنان كه در آزمایشات موفق شدند، اندك بودند. «الاّقلیلاًمنهم»

9- ایمان به معاد و وعده ‏هاى الهى، توانایى ایستادگى در برابر سختى ‏ها و مشكلات را ایجاد مى‏ كند. «ملاقوا اللّه»

10- ایمان، درجاتى دارد. با اینكه گروهى همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند؛ «آمنوا معه» ولى هر مؤمنى رزمنده نیست، تنها مؤمنانى رزمنده هستند كه به لقاء اللّه ایمان داشته باشند. «یظنّون انّهم ملاقوا اللّه»

11- فراوانى عِدّه و عُدّه‏ى دشمن در برابر اراده ‏ى خداوند چیزى نیست. «كم من فئة قلیلة غلبت فئة كثیرة باذن اللّه»

12- نیروهاى كیفى بر نیروهاى كمّى برترى دارند. «كم من فئة قلیلة غلبت...»

13- مؤمن مخلص، پیروزى را از خدا مى ‏داند. «باذن اللّه»

14- مسلمانان اگر صبور و پایدار باشند، نباید از تعداد زیاد دشمن هراس داشته باشند. زیرا خداوند با صابران است. «واللّه مع الصابرین»

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha