جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
فرزند لجباز

حوزه/ پسر ۱۲ ساله‌ای دارم که بسیار لجباز و پرتوقع است، آن‌قدر بر خواسته‌ی خود پافشاری و سماجت می‌کند تا بالاخره من و پدرش به ستوه می‌آییم و انتظار او را برآورده می‌کنیم؛ با این فرزند چه کنیم؟

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، تربیت فرزند از مهمترین دغدغه های خانواده های ایرانی است که در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی از راه های تربیت صحیح را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* پسرم خیلی پرتوقع است

سؤال:

پسر 12 ساله‌ای دارم که بسیار لجباز و پرتوقع است، آن‌قدر بر خواسته‌ی خود پافشاری و سماجت می‌کند تا بالاخره من و پدرش به ستوه می‌آییم و انتظار او را برآورده می‌کنیم، مثلاً همین چند وقت پیش وقتی از خرید دوچرخه مورد علاقه ‌اش امتناع کردیم، ماه‌ ها زندگی را به کام‌مان تلخ کرد، گوش به حرف‌مان نمی‌داد، مدام بهانه می‌گرفت و نق می‌زد، صبح تا شب از والدین خوب دوستانش برایمان می‌گفت، تکالیف مدرسه‌اش را بخوبی انجام نمی‌داد و ... تا اینکه مجبور به خرید شدیم و حالا این بار اصرار دارد برای او گوشی هوشمند بخریم، با آنکه من و پدرش مخالف هستیم اما خوب می‌دانم بالاخره روزی دست به جیب خواهیم شد، لطفاً بگویید با این فرزند چگونه رفتار کنم؟

پاسخ:

▪ الگوها را شناسایی کنید

در نخستین گام بهتر است توجه خود را بر الگوهای سرمشق‌گیری فرزندتان معطوف کنید. آیا شما یا پدرش چنین خصیصه‌ای دارید و با لجبازی و به اصطلاح «پا در یک کفش کردن» و عاصی کردن مخاطب خود، سعی می‌کنید به اهدافتان دست یابید یا خیر؟ آیا دوست فرزندتان یا یکی از آشنایان و اطرافیانتان چنین خصیصه‌ای دارد که فرزندتان از آن الگوبرداری کرده است یا خیر؟ اگر جوابتان مثبت است در ابتدا سعی کنید شدت این رفتار را در الگوی سرمشق‌گیری کاهش دهید یا آنکه فرزندتان را از آن الگوی سرمشق‌گیری دور کنید تا از میزان تأثیرپذیری او کاسته شود.

در دومین گام، بررسی کنید که علت این همه باج و رشوه دادن به فرزند چیست؟ آیا از داد و فریاد او خسته می‌شوید؟ آیا از تکرار مدام خواسته از جانب او حوصله‌تان سر می ‌آید و به ستوه می‌آیید و سعی می‌کنید با فراهم کردن خواسته او، از دستش خلاص شوید؟ آیا از روی ترس یا باورهایی چون عقده‌ای بار نیاید، و ... تن به خواسته‌های نامعقول او می‌دهید؟ و ...

علت هر آنچه باشد، تنها یک نتیجه دارد و آن این است که فرزندتان بر شما غالب است و می‌تواند شما را کنترل کند. بی‌تردید عدم مدیریت در رفع نیازهای بجا یا نابجای کودک، باعث شده است که پرتوقع و بی‌مسئولیت بار آید و والدینش را افرادی تعریف کند که موظفند در اسرع وقت به تمایلات منطقی و غیر منطقی او تن دهند و رفع نیاز او کنند.

از تکنیک نظم مؤثر کمک بگیرید: این تکنیک دو قانون دارد، در قانون اول شما و همسرتان در رفتار با فرزندتان باید ثابت قدم و هماهنگ باشید. چه بسا عدم هماهنگی والدین با یکدیگر باعث می‌شود که فرزند از آن سوءاستفاده کند و با راضی کردن والد موافق با خود، به هدف خود دست یابد. از سوی دیگر یک روش برخورد برای مقابله با سرپیچی کودک در نظر بگیرید و در این مورد هم با همسرتان هماهنگ شوید.

قانون دوم این اصل می‌گوید: ضمن گفت‌و‌گوی منطقی با فرزند و مشخص کردن حدودها، قانون‌هایی را تعیین کرده و در همین راستا نیز، قانونمند عمل کنید.

یادتان باشد قانون، قانون است و به هیچ وجه قابل اغماض و چشم‌پوشی نیست، با اجرای درست قانون، فرزند شما خواهد فهمید که عادت قبل، دیگر پاسخگو نیست و او را به هدفش نمی‌رساند. برای مواجهه درست با مسائل، بهتر است به او راه حل نشان دهید نه اینکه او را مجبور به اطاعت از امر خود کنید. چند گزینه انتخابی برای او مطرح کنید و بگویید از بین این گزینه‌ها مجاز به انتخاب است و شما هم آن را خواهید پذیرفت.

نسرین صفری، روان‌شناس بالینی و مدرس دانشگاه

منبع:افق حوزه

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha