جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
مهدی سجاده‌چی

حوزه/ فیلمنامه نویس سینما گفت: از دیدگاه من کاری در حوزه دین ارزشمند است که در شرایط امروز جامعه تولید شود و بتواند تاثیرگذار هم باشد. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که موضوع در قالب رفتارهای اجتماعی و کنش‌هایی که مردم نسبت به یکدیگر دارند عیان شود.اما من فیلم‌هایی که در آن مفاهیم دینی متجلی شود را بسیار کم می‌بینم.

فیلمنامه‌نویس سینما و تلویزیون در گفت‌و‌گو با خبرگزاری «حوزه»، درباره سینمای دینی و الزامات پرداختن به آن، اظهار کرد: ساده‌ترین راه برای پرداختن به موضوعات دینی در سینما، همان مسیر سنتی و مرسوم است که رنگ آمیزی آن هم یک شکل است. این قبیل کارها به اندازه‌‌ای شاخصه‌های عیان دارد که هر فردی به محض مواجه شدن با آن پی می‌برد با موضوعی دینی طرف حساب است. این قبیل کارها عمدتا تاریخی هستند.

وی افزود: اما از دیدگاه من کاری در حوزه دین ارزشمند است که در شرایط امروز جامعه تولید شود و بتواند تاثیرگذار هم باشد. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که موضوع در قالب رفتارهای اجتماعی و کنش‌هایی که مردم نسبت به یکدیگر دارند عیان شود.اما من فیلم‌هایی که در آن مفاهیم دینی متجلی شود را بسیار کم می‌بینم.

فیلمنامه‌نویس فیلم «هفت سنگ» در پاسخ به این سوال که آیا تبلیغی بودن یک فیلم دینی به معنای پروپاگاندا بودن آن اثر است؟ گفت: رویکرد پروپاگاندا در صنعت سینما واقعیتی است که در همه جهان وجود دارد. این ویژگی ممکن است در مقطعی شکلی پررنگ داشته باشد یا این‌که به صورت مستتر چنین خصیصه‌ای در محتوای فیلم نهان باشد. اما در حوزه آثار دینی، باید بگویم این مفهوم از دایره پروپاگاندا خارج است، زیرا دین یک نیاز است که در همه انسان‌ها وجود دارد. این نیاز ریشه در تاریخ بشریت دارد و هیچگاه کهنه نخواهد شد، پس نمی‌توان گفت چنین موضوعی در دام پروپاگاندا گرفتار خواهد آمد.

وی ادامه داد: فیلمسازی یا فیلمنامه‌نویسی که کار دینی تولید می‌کند، نیازی ندارد که کار پروپاگاندا تولید کند، چون همانگونه که گفتم در حال پاسخگویی به نیاز انسان است. در همین رابطه ممکن است عده‌ای بگوید آثاری در سینما تولید شده‌اند که ظاهر دینی دارند، اما به شدت پروپاگاندا هستند. این قبیل تولیدات عمدتا آثاری هستند که با انگیزه‌های سیاسی تولید می‌شوند و به نوعی به معنای واقعی در دسته‌بندی فیلم‌های دینی قرار نمی‌گیرند.

این فیلمنامه‌نویس دانستن فلسفه را برای کسی که می‌خواهد متن دینی بنویسد یکی از الزامات دانست، گفت: برای این‌که فیلمنامه‌نویس بتواند متنی ارزشمند در این حوزه، تولید کند، حتماً باید با فلسفه آشنا باشد، البته وقتی از فلسفه حرف می‌زنیم فلسفه به معنای متافیزیک است، والا فلسفه به معنای یونانی آن، شرایط دیگر دارد. درباره فواید فلسفه هم باید این نکته را اضافه کنم که دانستن این دانش کمک می‌کند تا آن چیزی را که می‌بینید به شکلی بنگرد که در معنا وجود دارد، زیرا برخی مواقع ممکن است ظاهر حرف دیگری داشته باشد، اما باطن مفهومی دیگری داشته باشد.

سجاده‌چی در پاسخ به این سوال که آیا دانستن فلسفه و پرداختن به معنا، نادیده گرفتن ظاهر است؟ آیا در فیلم‌های دینی مظاهر ارزش و جایگاهی ندارد؟ چنین توضیح داد: بدون ظواهر، جهانی وجود ندارد. در حقیقت باید گفت ما انسان‌ها محصور هستیم در دیدن، شنیدن، حس کردن و... بنابراین بدون این موضوعات جهانی برای ما وجود ندارد، اما این تنها آغاز قصه است، اما انسان متفکر این شاخصه‌های استفاده می‌کند تا به سوی مفاهیم حرکت کند.

وی درباره سفارشی‌سازی در سینمای دینی تاکید کرد: این‌که هر کاری با تکیه بر سفارش ساخته شده کاری بی‌کیفیت است، قاعده نیست، بلکه بیشتر تجربه است؛ در حقیقت تجربه در بیشتر مواقع نشان داده که سفارش منجر به وقوع اتفاقات خوب نمی‌شود، زیرا ممکن است آن کار با نیت، مرجع یا آدم غلط ساخته شده باشد. این نکته را باید بدانید که اکثر کارهای گرانقیمت سینمای جهان، سفارشی هستند، بنابراین همانگونه که گفتم در این زمینه نمی‌توان با قاطعیت سخن گفت، بلکه شرایط و عواملی که کنار هم قرار می‌گیرند که کیفیت کار را شکل می‌دهند.

فیلمنامه‌نویس «روز سوم» درباره گرایشات شیعی در کارهایش تاکید کرد: از نگاه من شیعه یک درک درست و واقعی از دین است. برای همین من جای دیگر را هم غیرشیعی نمی‌بینیم منظور این‌که نه تنها در اهل سنت، بلکه در مسیحیت یا یهودیت نیز من تفکر غیردینی نمی‌بینم، البته کارهایی هم به اسم آثار شیعی تولید می‌شود که به نظرم بیشتر آثاری سیاسی هستند، والا آنچه که من مد نظر دارم زمانی رخ می‌دهد که بحث به معنای افلاطونی آن، اصالت داشته باشد.

وی درباره کلی‌نگری به تفکرشیعی یا اسلامی اظهار کرد: در ابتدا باید ببینیم منظور از کلی‌گویی چیست، اگر من می‌گویم درک صحیح از جهان هستی به معنای داشتن تفکر شیعه است کلی سخن نگفته‌ام، چون وقتی این نکته را توضیح می‌دهیم ناخودآگاه وارد جزئیات هم می‌شوید، چون در این موضوع حتما سیره ائمه اطهار(ع) هم مورد بررسی قرار می‌گیرد. توجیه فرار از کلی‌گویی دامی است که ما را به سمت شعار، کلیشه یا پروپاگاندا هدایت می‌کند، پس باید در حد امکان از آن پرهیز کرد.

این نویسنده در پایان تاکید کرد: موضوع پایانی اینکه هر گاه ما سعی کرده‌ایم یک موضوع ارزشی را در قالب یک شکل خاص به مخاطب عرضه کنیم در حقیقت آن مفهوم را به حاشیه رانده‌ایم، همان اتفاقی که برای سینمای انقلابی یا دفاع مقدسی رخ داد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha