جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
ایران و آمریکا

حوزه/ برای پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا از ایران اسلامی دست بردار نیست، می‌توان صدها مقاله و ده‌ها کتاب نوشت؛ ولی در این مختصر فقط به یک موضوع اشاره می‌کنم که البته علت‌العلل همه عوامل دیگر نیز هست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از بوشهر، نصرالله شفیعی فعال رسانه ای و سیاسی در یادداشتی به چرایی دست برنداشتن آمریکا از ایران پرداخت و نوشت: برای پاسخ به این سؤال می‌توان صدها مقاله و ده‌ها کتاب نوشت؛ ولی در این مختصر فقط به یک موضوع اشاره می‌کنم که البته علت‌العلل همه عوامل دیگر نیز هست.

حکومت ایران در زمان رژیم پهلوی نوکر بی‌چون‌وچرای آمریکا بود و در همه‌ی مناسبات اساسی و مواضع کلان لازم بود از آمریکا اجازه بگیرد، به عبارتی ایران با همه‌ی سرمایه و سوابق تمدنی‌اش یکی از ایالت‌های آمریکا محسوب می‌گردید؛ و کارگزاران رژیم پهلوی و در رأس آن شخص شاه، نوکر بلامنازع و مجری همه‌ی سیاست‌های آمریکا بودند.

هر تغییر و تحولی در نظام حکومتی، انتخاب نخست‌وزیر، وزرا و فرماندهان نظامی و حتی نمایندگان مجلس که به‌ظاهر بارأی مردم انتخاب می‌شدند همگی می‌بایست با هماهنگی و تأیید دولت‌های آمریکا صورت پذیرد.

به‌عنوان نمونه در آغاز دهه‌ی چهل که دکتر علی امینی نخست‌وزیر بوده و شاه از این انتخاب که توسط آمریکایی‌ها صورت گرفته بود نگران بود که  امینی پشت پرده علیه او نقشه‌هایی طراحی کند به همراه اسدالله علم تلاش زیادی کرد که امینی را سرنگون و مهره‌ی موردنظر خویش را که خیالش از جانب او راحت باشد به پست نخست‌وزیری منصوب نماید. ولی شاه می‌دانست تا آمریکا پشتیبان امینی است کاری از دست او ساخته نیست. ازاین‌رو «شاه شخصاً عازم آمریکا شد تا با مقامات درجه اول آن کشور به گفت‌وگوی مستقیم بپردازد و نظر موافق آنان را به‌سوی خود جلب کند و قول و قرارهای لازم در اجرای برنامه‌های موردنظر آمریکا گذارده شود.

به همین منظور محمدرضا پهلوی در تاریخ چهاردهم فرودین 1341 به آمریکا رفت. تحلیل گران مسائل اجتماعی ایران بر این عقیده‌اند که یکی از مهم‌ترین هدف‌های سیاسی محمدرضا پهلوی از این مسافرت مجاب کردن مقامات طراز اول آمریکایی برای کنار گذاشتن علی امینی بوده است. شاه در این سفر موفق شد تا نظر مساعد دولت آمریکا را به‌سوی خود جلب کنند و خود رأساً اجرای دستورات و انجام برنامه‌های موردنظر ایالات‌متحده آمریکا را بر عهده بگیرد. او با خشنودی و احساس رضایت عمیق از این سفر به ایران برگشت در فاصله کوتاهی امیر اسدالله علم دست‌به‌کار تهیه مقدمات نخست‌وزیری خود شد»(1)

اسماعیل پور والی، مدیر و صاحب‌امتیاز نشریه «بامشاد» در خاطرات خود درباره‌ی استعفای امینی می‌نویسد: «...محمدرضا شاه از زیارت واشنگتن با قلبی سرشار از رضایت برگشت. زیرا جان کندی موافقت کرده بود که او می‌تواند دکتر امینی را درصورتی‌که آبش با شاه به یک جو نرود کنار بگذارد و او برای اینکه محل مناسبی برای چنین کاری پیدا کند، مترصد فرصت مناسبی بود...»(2)

همان‌طور که ملاحظه گردید شاه ایران برای آنکه موفق شود نخست‌وزیر خود را که انتصابش نیز با امضای خود اوست عوض کند مجبور است شخصاً به آمریکا برود و از رئیس‌جمهور آمریکا التماس کند و متعهد به اجرای همه‌ی خواسته‌های آمریکا شود تا سرانجام بتواند چنین موافقتی را از دولت آمریکا بگیرد.

این بخش کوچکی از نمای دولت وابسته و مزدور رژیم سابق به بیگانگان خصوصاً آمریکاست که در مسائل کلان کشور هیچ اراده‌ای از خود نداشتند.

امروز ایران اسلامی نه‌تنها در هیچ امری از آمریکا اطاعت نمی‌کند بلکه مقتدرانه در برابر سیاست‌های سلطه‌گرانه آمریکا در منطقه و دنیا ایستاده و توانسته اعتباری برای جهان اسلام و مسلمانان ایجاد نماید. به همین دلیل است که آمریکا نمی‌تواند جمهوری اسلامی را بپذیرد و آن را تحمل کنند.

پی‌نوشت:
1) نیمه پنهان، جلد پانزدهم، اسدالله علم، نخست‌وزیر ایران، دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان (ص 54 -53
2) همان، ص 54

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha