پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
استاد انصاریان

حوزه/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی گفت: مؤمن از کوره در نمی رود، عصبانی نمی شود، داد نمی کشد، آبروی زن و بچه و مردم را نمی برد، تا می بیند آتش خشم شعله می کشد آتش خشم را فرو می دهد و می شکند، اگر طهارت نباشد درِ رحمت فیوضات به روی انسان بسته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه» از تهران، استاد حسین انصاریان در مسجد جامع غدیرخم با بیان اینکه رذایل اخلاقی مانع رسیدن فیض الهی است، اظهار کرد: کتاب خدا از سورۀ بقره تا جزء آخر در سوره های مختلفی پاکی و طهارت باطن را مطرح کرده، البته آلودگی ها را هم در آیات متعددی بیان کرده است. انسان اگر مواظبت نکند، اگر در ارتباط با نبوت و به قول روایات متعددی در جلد اول «کافی» با توحید و نبوت و ولایت اهل بیت(ع) ارتباط برقرار نکند، چنان که تاریخ امت ثابت کرده مصون از آلودگی نخواهد بود.

رذایل اخلاقی مانند پردۀ سیاه ضخیم می ماند که بین دل و بین رحمت الله و فیض الله قرار می گیرد

وی ادامه داد: این آلودگی ها رذایل اخلاقی است که امیرالمؤمنین(ع) می فرماید با هر کدامش انسان از بخشی از رحمت و فیض الهی محروم می شود؛ یعنی مثل یک پردۀ سیاه ضخیم می ماند که بین دل و بین رحمت الله و فیض الله قرار می گیرد. در پیشگاه مقدس او بخل وجود ندارد، می تابد و افاضه می کند؛ ولی ممکن است گیرنده مانع داشته باشد، اگر این طور باشد رحمت و فیض به او نمی رسد.

خداوند در قرآن مجید می فرماید: «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِين»(اعراف، 56) «محسن» کسی است که بین او و رحمت پروردگار مانع وجود ندارد.

پرهیزکاران کسانی هستند که نسبت به مال بخل ندارند

استاد اخلاق حوزه های علمیه با بیان اینکه خداوند بهشت را برای پرهیزکاران آماده کرده، گفت: پرهیزکاران کسانی هستند که «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاء» (آل عمران، 134) نسبت به مال بخل ندارند؛ یعنی خیلی روان و راحت چه در ایامی که گشایش در زندگی آنان است «فی السراء» و چه زمانی که زندگی آنان به سختی و تنگی خورده دریغ از هزینه کردن مال در راه خدا ندارند، نه در ثروتمندی مست می کنند که دیگر چیزی از مسائل الهی را یادشان نیاید و نه در تنگدستی پست می شوند.

عبادالله در ثروتمندی مست نمی شوند که بی خبر از مسائل الهی شوند

وی افزود: عبادالله در ثروتمندی مست نمی شوند که بی خبر از مسائل الهی شوند، پست نمی شوند که پشت پا به مسائل الهی بزنند؛ بخل ندارد چرا که بخل مانع کمی، بین بنده و خداوند نیست. خداوند در سورۀ آل عمران می گوید کسانی که ثروت به آنها عطا شده، معلوم می شود ثروت حلال است چون انفاق به حرام که نمی خورد، مالی که حرام است برای صاحبش است و آن کسی که مال حرام در اختیارش است اجازۀ تصرف در مال غیر ندارد. از معنی کاملاً استفاده می شود که مسئلۀ ثروت در آیۀ آل عمران و دو سه آیۀ توبه ثروت حلال است چون در آل عمران می گوید: «الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه»(آل عمران، 180) من از احسانم ثروتی را عطا کردم. در ضمن آیه می خواهد به ثروتمند بگوید فکر نکنید این ثروت کار خودت است، «آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه». اگر بگویم مال خودم است، با زحمت خودم جمع کردم، با عرق ریزی خودم جمع کردم یقیناً دچار اخلاق قارون شدم. 

وی در مورد عاقبت ثروت قارون، گفت: در سورۀ مبارکۀ قصص می خوانید وقتی مردم مؤمن از قارون خواستند که قارون با این ثروت خود آخرت آباد بخر؛ قارون در مقابل خیرخواهی مردم مؤمن جواب داد: «قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِي»(قصص، 78) این ثروت برای سواد خودم است. همین را گفت و خدا هم برای عبرت مردم آینده می فرماید: «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْض» (قصص، 81) خودش و آن خانۀ وسیع و پر ثروتش را به زمین فرو دادم.

ما به ثروتمان چقدر حق داریم؟

مبلغ عرصه بین الملل افزود: شخصی از پیغمبر(ص) پرسید: ما به ثروتمان چقدر حق داریم؟ پیغمبر چهار پاسخ زیبا به او داد؛ یک حقی که در ثروتت داری تهیه کردن یک خانۀ مناسب شأنت است، یک حقی که به ثروتت داری تأمین لباست است، یک حقی که به ثروتت داری تأمین خوراکت است، یک حقی که به ثروتت داری تأمین مرکبت است. البته در طول سال هم یک خرج های به حق پیش می آید، مهمانی می گیری، دخترت را شوهر می دهی، پسرت را زن می دهی؛ اضافه ای که می ماند هیچ حقی به آن نداری، اضافه برای پروردگار است. آن شخص به پیغمبر اکرم(ص) گفت: من می روم بازار درآمدم هم خوب است، پول خوب گیر می آورم، یا رسول الله یک بخشی از این پول را که زیادی است به قوم و خویش های فقیرم، دوستانم و به پدر و مادرم کمک می کنم یا حج می روم، من اهل دنیا هستم؟ فرمود: خیر، تو اهل آخرتی.

کسانی که تا آخر عمرشان نسبت به مازاد مال حلال بخل دارند مریض هستند

وی در مورد عاقبت ثروت اندوزان در قیامت، اظهار کرد: خداوند در آیه 180 سوره آل عمران می فرماید: «يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه» کسانی که تا آخر عمرشان نسبت به مازاد مال حلال بخل دارند مریض هستند، زکات و خمس نمی دهد و می گوید نمی توانم بدهم، به مستحق کمک نمی کنند می گوید وظیفۀ دولت است. این افراد قیامت که وارد می شوند «سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا» تمام ثروتی که جمع کرده را تبدیل به فلز آتشین می کنم، فلزی که یک قطعه آتش است و آب نمی شود و به صورت گردنبند می اندازم گردنش و می گویم این ثروتی که بخل می کردی و حقوق الهیه و مردم را نمی دادی.

وی تصریح کرد: خداوند در سورۀ توبه می گوید: «يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُم» (توبه، 35) ثروتی که در دنیا جمع کردند به صورت فلز گداخته شده با آتش جهنم است، یک بخشی را می چسبانم به پیشانی آنان و می گویم تو سجده کنِ به پول بودی، خیلی در مقابل پول رها بودی و بدبخت، این پول برای تو؛  تو خیلی عاشق پول بودی، عشق آمیخته به شهوت، آن را حالا به دو طرف پهلویت می بندم که با تو باشد.

استاد انصاریان با اشاره به اینکه بخل یک پرده از ناپاکی هاست که انسان را دوزخی می کند؛ خاطرنشان کرد: اگر آلودگی های دیگر باشد آن وقت می شود آتش روی آتش و راه نجاتی هم برای این گونه مردم وجود ندارد. آلودگی یک پردۀ سیاه ضخیمی است که بین دل و بین خدا قرار می گیرد و انسان را از رحمت او و فیوضات او در حد همین یک پرده محروم می کند. آن کسی که «يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاء» (آل عمران، 134) است، یعنی آلودگی بخل ندارد، پاک است، پرده بین دلش و خدا نیست، تاریکی ندارد.

وی گفت: مرحوم ملا مهدی نراقی(ره) در جلد دوم کتاب اخلاق خود نقل می کند: پیغمبر الهی طواف می کردند، در طواف دیدند یک حاجی حلقۀ در کعبه را گرفته و می گوید: خدایا به حرمت این کعبه مشکل من را حل کن. پیغمبر دست گذاشتند روی شانه اش در طواف، زائر برگشت دید رسول خداست. فرمودند: چرا خدا را به کعبه قسم می دهی؟ گفت: آقا به چه چیزی قسم بدهم؟ فرمود: به قسم بالاتر. گفت: قسم بالاتر از حرمت کعبه چه هست؟ فرمود: اگر مؤمنی خدا را به خودت قسم بده «فان المؤمن اعظم حرمة من الکعبه». حاجی کمی مکث کرد. پیامبر فرمود: چرا مکث کردی؟ گفت: آقا من وضع مالیم خوب است، دست و دلم نمی آید پول بدهم، بخیلم. پیغمبر اکرم حرکتشان را سریع کردند و بلند فرمودند: «البخل فی النار» یعنی به این حاجی نگاه نکنید آمده مکه و طواف می کند و فکر کنید غرق در رحمت الهی است، خیر، طبق قرآن خود پروردگار در آل عمران و  توبه این جناب حاجی فردای قیامت به طور یقین اهل جهنم است.

اگر طهارت نباشد درِ رحمتِ فیوضات بسته است

وی در پاسخ به اینکه چرا خدا در مسئلۀ طهارتِ باطن انسان این قدر حرف مهم دارد؟ گفت: چون اگر طهارت نباشد درِ رحمتِ فیوضات بسته است. بهشت برای شخص «محسن» آماده است، یک اخلاق محسن این است «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ». «وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ» مؤمن از کوره در نمی رود، عصبانی نمی شود، داد نمی کشد، آبروی زن و بچه و مردم را نمی برد، تا می بیند آتش خشم شعله می کشد آتش خشم را فرو می دهد و می شکند، دیگر در چهره اش هم خشم ظاهر نیست، غیر از اینکه آتش خشم را خاموش می کند آن کسی که او را عصبانی کرد «وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ» قلباً از او گذشت می کند. «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين» (آل عمران، 134) خدا عاشق مردم محسن است، چون بین آنها و بین عشق پروردگار مانع وجود ندارد.

وی در ادامه آیه از سوره مبارک واقعه درباره طهارت بیان و خاطرنشان کرد: خداوند در سوره واقعه می فرماید: «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ» قسم به جایگاه تمام ستارگان و به مدارشان. «وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ» که سوگند عظیمی است «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ» قرآن چیزی است که «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» دریافت و درک عمق مطالبش جز برای کسانی که طهارت کامل باطن دارند، آشکار نیست. 

استاد انصاریان با بیان اینکه قلبی که با طهارت است و رفعت دارد «مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَة» (عبس، 14) وحی پاک، علوم الهی و علوم غیب را به راحتی دریافت می کند، اظهار کرد: یکی از کسانی که چنین قلبی داشته که سورۀ واقعه می گوید و در سورۀ احزاب خداوند طهارتش را امضای قطعی می کند، وجود مبارک فاطمۀ زهرا(س) است. هیچ مانعی بین زهرا و خدا نبود، علوم غیبیه از جانب پروردگار دریاوار سرازیر در این قلب بوده که یک مقداری را در اختیار گذاشته و بقیه اش هم مشتری گیر نیاورده است. امیرالمؤمنین(ع) می گوید: «ان هاهنا علماً جمّاً» دانش بی شماره در این سینۀ من است. اما وای به مردم زمانت علی جان که اغلب آن یعنی نود و نه درصدشان لیاقت انتقال علمت را نداشتند.  

استاد انصاریان در پایان گفت: روایتی در کافی شریف جلد دوم آمده که «من اخلص لله اربعین صباحاً جرت من قلبه علی لسانه ینابیع الحکمة» اگر مردم چهل روز طهارت باطن داشته باشند، چشمه های حکمت از قلبشان بر زبانشان جاری می شود.

انتهای پیام  ۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha