چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024
 امدادرسانی طلاب به سیل زدگان

حوزه/ شیخ عباسی آمار جالبی داشت، او می گفت «تا کنون قریب به ۷۰۰ نفر از طلبه های جهادگر حوزوی در قالب گروه های تبلیغی و جهادی با او تماس گرفته اند و داوطلب حضور و خدمت رسانی در مناطق سیل زده استان گلستان شدند» ...

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از گرگان، مهدی زاهدیان که به همراه یک گروه جهادی از طلاب و روحانیون در مناطق سیل زده استان گلستان مشغول کمک رسانی به  سیل زدگان بودند، مشاهدات خود را از فعالیت های جهادی حوزویان به رشته تحریر در آورده است که بخش دیگری از آن را در ادامه می خوانید:

آخرین روز سفرم در مناطق سیل زده با یک گفتگو آغاز شد.

فرمانده نیروهای مردمی و مسئول ساماندهی نیروهای جهادی سراسر کشور در استان گلستان طرف دیگر این گفتگو بود.

سید وضعیت منطقه را برایم تشریح کرد و از حضور روحانیون گفت؛ او می گفت طلبه های شیعه با حضور در کنار مردم سیل زده اهل سنت پیام همدلی و اتحاد را به دنیا مخابره کردند که خاری بر چشم دشمن شد.

سید از حضور پرشمار طلبه ها گفت و تاکید داشت در روزهای نخستین سیل استان گلستان گروه های تبلیغی و جهادی حوزوی مثل همیشه جزء اولین ها بودند و پیشگام حرکت خدمت رسانی به مردم سیل زده.

حرف های سید که تمام شد با نماینده گروه های تبلیغی حوزوی در استان گلستان هم صحبت شدم.

شیخ عباس مسئول هدایت نیروهای جهادی حوزوی بود و هماهنگی بین آن ها و نهادهای امدادرسانی را به عهده داشت.

طلبه ها او را فرمانده خود می دانستند و در میدان عملیات گوش به فرمان او بودند.

شیخ عباسی آمار جالبی داشت، او می گفت تا کنون قریب به ۷۰۰ نفر از طلبه های جهادگر حوزوی در قالب گروه های تبلیغی و جهادی با او تماس گرفته اند و داوطلب حضور و خدمت رسانی در مناطق سیل زده استان گلستان شدند.

شیخ از رضایت مردم و تقدیر آن ها نسبت به حضور طلبه ها گفت و خاطراتی از این قدردانی ها را برایم تعریف کرد.

او تاکید داشت نیروهای جهادی هفته های آینده را فراموش نکنند و در روزهایی که با پایین رفتن سطح آب، گلستان فراموش می شود جهادگران حوزوی در کنار مردم باشند.

پس از گفتگو با شیخ عباس همراه تعدادی از دوستان به سمت کمپ موقت سیل زدگان رفتیم، حوالی ظهر بود و صدای اذان طنین انداز شد.

زیلوهای نماز را پهن کردند، روحانیون اهل سنت و شیعه در کنار هم ایستاده بودند و هرکدام از دیگری می خواست که برای اقامه ی نماز به عنوان امام جماعت بایستد؛

در نهایت روحانی اهل سنت جلو ایستاد و طلبه های جهادگر پشت سر او نماز را به جماعت اقامه کردند.

حس عجیبی بود، لذت وحدت و شیرینی همدلی را در آن لحظه چشیدم.

به دقایق پایانی حضورم در این استان نزدیک می شدم؛ خوشحال بودم از اینکه پایان حضورم با چشیدن شیرینی این اتحاد همراه بود.

اگرچه دل کندن از طلبه های با صفای جهادگر برایم سخت بود اما باید برمی گشتم.

با روحانی اهل سنت و طلبه های جهادی خداحافظی کردم و مسیر برگشت را پیش گرفتم.

در راه برگشت لحظه های تلخ خسارت سیل و شیرینی حضور در کنار جهادگران باصفای گروه های تبلیغی از ذهنم می گذشت و آرزوی حضور دوباره در کنار این عزیزان در دلم حاکم بود.

حالا به آینده امیدوارم، به نسل خودم، نسلی که نشان داد برای خدمتگزاری از جوانان ابتدای انقلاب عقب نیست و با هدایت امام امت می تواند قله های بلند موفقیت را فتح کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha