جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
سیلاب خوزستان / سیل خوزستان

حوزه/ فراتر از مصیبت سیل، دوران پساسیل است؛ بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان هزینه خساراتی است که پرداخت آن بر دوش دولت سنگینی می‌کند و واضح است که باید بخش عمده‌ ظرفیت مردمی را برای جهاد سازندگی عظیم و مهم پس از فرونشست سیل آماده نگاه داشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در اهواز، سیل بحران است! یک بحران با مختصات فنی و پیچیدگی‌های خاص خودش! هر بحرانی، پیش از هر چیز، به مدیریت نیاز دارد و هر مدیریت کارآمدی، و به‌ویژه مدیریت در بحران، دو رکن اساسی نیاز دارد؛ یکی مدیر، فرمانده ای قوی و باتدبیر، محوری با دیدی وسیع، تجربه‌ای فراوان و آینده‌نگر و دیگری نیروهایی مدیریت پذیر و آماده کار تشکیلاتی!

آنچه از کار گروهی در این روزهای سخت اهواز و خوزستان که مهد و کانون کار تشکیلاتی است دیده می‌شود، در عین بی‌نظیر بودن از جهت حضور نیروهای مردمی و جهادی و پا به کار بودن روحانی و نظامی و انتظامی، اما خالی از اشکال نیست؛ اشکالاتی که هرچند در وهله اول ناچیز و کم تأثیر جلوه می‌کنند، لکن با دقت نظر، برای اهواز به‌عنوان کانون کار تشکیلاتی دور از انتظار و قطعاً موجب کاهش کیفیت و راندمان کاری در خدمت‌رسانی می‌شود.

این روزها، اگر سری به صفحات فضای مجازی یا به محله‌های شهر زده باشید، با پدیده‌هایی مواجه می‌شوید که شاید در نگاه اول شمارا خوشنود کند!

پدیده‌های که در عین خوبی‌های فراوانش، عیب بزرگی نیز دارد.

این امر که هر فرد، گروه یا تشکیلات منطقه‌ای و محله‌ای، گروه جهادی داشته باشد و این روزها به تعداد صفحات مجازی و گروه‌های جهادی، شماره حساب برای دریافت کمک‌های مردمی وجود داشته باشد، مساوی است با پراکنده کردن انرژی عظیم سیل کمک‌های مردمی و هدر رفت بخشی از این سرمایه گران‌بها.

با عدم تمرکز و هدفمندی مالی، مشکل بزرگ‌تری در مدیریت و هزینه کرد این سرمایه‌ای که از مردم و برای مردم گرد آمده است به وجود می‌آید؛ ضعف اولویت‌بندی نیازهای مردم، اختلال در نحوه‌ی توزیع و تداخل در گستره پوشش و همپوشانی مناطق آسیب‌دیده، عناوینی است که نتیجه‌اش در کف میدان بحران، می‌شود توزیع سه‌باره غذا در یک روستا و گرسنه ماندن منطقه‌ای دیگر در همان نزدیکی! و این تنها مثال کوچکی از آثار نبود مدیریت واحد و یا همسو در داشته‌ها و دانسته‌هاست.

در گام بعدی، آنچه مدیریت بحران در سیل اقتضا دارد، نگاه کارشناسانه به آینده و روزهای پیش روست؛ این دید موجب دقت فراوان در کنترل داشته‌های انسانی و مالی و محاسبه دقیق ورودی و خروجی بر اساس پیش‌بینی نیازهای آینده می‌شود.

با این نگاه ویژه است که وقتی همه‌ی گروه‌های جهادی و نهادهای امدادی تنها به فکر امروز مردم مصیبت‌زده هستند، تنها یک نفر به فکر گرمای طاقت‌فرسای روزهای آینده خوزستان است و شعارش می‌شود اسکان در کمپ‌های سرپوشیده و دارای تهویه مطبوع! و سعی می‌کند توان خود را برای کنترل این معضل تقویت کند.

فراتر از مصیبت سیل، دوران پساسیل و سازندگی بعد از آن است؛ بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان هزینه خساراتی است که پرداخت آن بر دوش دولت سنگینی می‌کند و اگر مدیریت متمرکز بحران و مهم‌تر از آن، مدیریت پذیری در نیروهای جهادی وجود داشته باشد، واضح است که باید بخش عمده‌ نیروی انسانی و ظرفیت مردمی را برای جهاد سازندگی عظیم و مهم پس از فرونشست سیل آماده نگاه داشت؛ چراکه تنها مدیری به دریا رفته، از مصیبت‌های بی‌خانمانی مردمی که سیل خانه هاشان را به یغما برده است خبر دارد.

با این مقدمات که با اختصار و پرهیز از مثال گویی و شرح مفصل بیان شد، با اندکی تدبر و درایت درخواهید یافت که هزینه‌ی کار تشکیلاتی نکردن و مدیریت پذیر نبودن برخی نیروهای عزیز و گران‌قدر نهادی و جهادی و مردمی، در دراز مدت و با دید کلان، بسیار بالاتر از آن چیزی ست که با نگاه ذوق‌زده به شلوغی صفحات مجازی و صحنه‌های حماسی میدانی برآورد و دانسته شود.

 این روزها، ما شاهد تلاش‌ها و خدمات فراوانی هستیم که در محل صحیح و دقیق خود فرود نمی‌آیند و هرچند قطعاً، خدمت به خلق جهاد محسوب می‌شود، اما لشکرها و ارتش‌های منظم با فرماندهی مقتدر و واحد کجا و هزار گروهان متفرق در صحرای بحران کجا؟

به کوتاه سخن، برخی تلاش‌های یک سویه و فرد محورانه، موجب «خدمات نابجایی» می‌شوند که هرچند قطعاً در دستگاه حاتم‌بخشی الهی مأجور خواهند بود، لکن موجب کاهش بازدهی و هدر رفت سرمایه‌های عظیمی خواهند شد که بازگشت‌پذیر نیستند.

در آخرین کلام، برای پرهیز از اشکال مقدری که امکان طرح دارد خواهم گفت: آتش به اختیار بودن، هیچ منافاتی با کار تشکیلاتی منسجم نداشته و نخواهد داشت.

 

انتهای پیام./

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha