جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
غرفه مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در نمایشگاه کتاب تهران

حوزه/ هر چند که نمی توان منکر تاثیر مشکلات اقتصادی و گرانی کاغذ در کاهش خرید کتاب شد، اما علاج معضلِ کتاب نخوانی جامعه ایرانی را باید بیش از هر چیز در عامل فرهنگی و ضعف تبلیغات و فرهنگ سازی مناسب جستجو کرد.

 خبرگزاری «حوزه»، جز افسوس خوردن چه می توان گفت ، وقتی بدانیم برپایه برخی آمارهای رسمی، حجم ریالی خرید و فروش یکسال کتاب در کشور معادل است با میزان خرید و فروش یک روز لوازم آرایشی و بلکه کمتر!

در حال حاضر هر چند که ایران دومین کشور مصرف‌کننده لوازم آرایشی در منطقه غرب آسیا و جزو 5 کشور اول دنیا در این بخش محسوب می شود اما از آن سو متاسفانه در رابطه با مطالعه کتاب و روزنامه ، اوضاع ما به شدت نامناسب است، تا آن جا که به تعبیر برخی ، جامعه ایرانی ، جامعه بی مطالعه و یا کم مطالعه ای است که با کتاب و کتاب خوانی مدت هاست قهر نموده.

از سویی سال هاست که دعواهای آماری بر سر رقم سرانه مطالعه در کشور همچنان وجود دارد اما به طور قطع می توان گفت این آمار هر چه که باشد تناسبی با فرهنگ و تاریخ و تمدن این مرز و بوم و نیز تاکید بزرگان دینی ما بر مساله مطالعه ندارد.

در تشریح چرایی این قضیه البته سخن ها بسیار گفته شده و مقالات و گزارش های بی شماری نیز نگاشته شده اما به واقع باید علت را در جای دیگری جستجو کرد؛ در این که هنوز کتاب خواندن به دغدغه و نیاز جدی بسیاری از ایرانیان تبدیل نشده است و قطعاً بخشی از قصور و کوتاهی در این باره را باید در عملکرد مسئولان و همچنین رسانه ها و نخبگان جامعه جستجو کرد.

در ایام برپایی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به عنوان یکی از مهم ترین رویدادهای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، باید بیش از پیش، این پرسش دغدغه آمیز فراروی ما قرار داشته باشد که به راستی چرا چنین است و بالاخره چه باید کرد؟!

واقعیت آن است بخش اعظمی از افراد جامعه ما دیگر چندان حوصله کتاب‌خوانی ندارند و نباید تقصیر را صرفاً به گردن رسانه‌های جدید و سرگرم شدن مردم به شبکه های اجتماعی و امثال آن بیندازیم؛ البته در این بین کسی منکر مشکلات عدیده اقتصادی و گرانی کاغذ و به تبع آن کتاب نمی شود، اما آنچه مسلم است این که پیش از هر چیز برای حل این معضل می بایست عادت به مطالعه را در کشور رواج داد ؛ حالا چه مطالعه روزنامه و مجله و چه کتاب و غیره و اینجاست که سخن از کلیدواژه ای معروف و تکراری به میان می آید؛ "فرهنگ سازی"

در این بین ، بی شک تبلیغات رسانه ای و هنری می تواند به این مساله کمک بسیاری کند البته به شرط آن که خود این مساله دچار آفت کلیشه سازی و نگاه صرفاً شعاری و کم بازده نگردد.

گذشته از این می بایست به ابتکارات و خلاقیت ها نیز توجه جدی داشت و به آن ها بال و پری با نشاط داد؛ توضیح بیشتر این مطلب ذکر مثالی را می طلبد؛

چندسالی است که انجام نذر فرهنگی و به خصوص اجرای طرح "وقف در گردش کتاب" در جامعه مطرح شده و اتفاقاً بازخوردهای بسیار خوبی در سطح جامعه داشته است به این معنا و مفهوم که

فردی که کتاب به دستش می‌رسد متعهد می‌شود پس از مطالعه آن را به فرد دیگری اهدا کند.

جالب این که این خیرات کردن فرهنگی گاهی تاثیرش بسیار بیشتر از تبلیغات دهان پُرکن اما کم خاصیتی است که در رسانه های جمعی نمونه هایش را به عینه می بینیم.

اتفاقاً رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات حکیمانه خویش ضمن استقبال از چنین طرح های فرهنگی فرمودند: «نذرهایی که انجام می گیرد می تواند به صورت اهدای کتاب باشد تا در دسترس عموم قرار گیرد».

حُسن دیگر توجه به این گونه ابتکارات و فعالیت های خودجوش آن است که می توان به مدد آن در آینده ای نزدیک بسترهای ایجاد شبکه‌های کتابخوانی در کشور را فراهم کرد و از آن سو عادت به مطالعه را به تدریج در میان گروه های مختلف جامعه به خصوص نسل جوان نهادینه ساخت.

البته باید در این گونه فعالیت ها نیز جاذبه هایی از جنس فرهنگ قرار داد تا هم به تداوم آن اُمید کافی داشت و هم این که از این رهگذر بتوان شاهد موج های برقراری در زیر چتر گسترده فرهنگ باشیم که اگر این گونه شد تا حدود زیادی می توان به ارتقای سطح مطالعه آحاد جامعه کمک کرد.

یوسف شعبانعلی

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha