به گزارش خبرگزاری «حوزه»،معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در شماره 168 کتاب «ره توشه راهیان نور» به مناسبت ماه رمضان 1440 و ویژه خانواده به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.
* زن غربی از افسانه تا واقعیت
مقدمه
وقتی که خداوند بشر را میآفرید بدون هیچ تفاوتی در ارزش، انسان را به دو جنس زن و مرد تقسیم کرد. سپس زن را ریحانه دانست و به احترام و محبت به او سفارش کرد. اما بعضی از افراد با هدفِ ضربه زدن به زن، قصد دارند زن ایرانی مسلمان را موجودی معرفی کنند که مورد ظلم قرار گرفته است. موج گسترده و سنگین تبلیغات رسانهای همواره بر این مبنا بوده که زنان در جمهوری اسلامی، از هیچیک از آزادیهای قانونی و شرعی خود برخوردار نیستند و در مقابل، زنان در غرب با برخورداری از عدالت جنسیتی و تمامی آزادیها و حقوق برابر با مردان، به سرعت در حال طی کردن مسیرهای پیشرفت و ترقی هستند؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ زیرا زن همچون مرد، انسانی است که هیچ خللی در گوهر وجود او نیست: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى... إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ».
این روزها زنان غربی با حقوقِ به اصطلاح برابر، از آسیبها و حسرتهایشان فریاد سر میدهند؛ حسرتهایی که زنان مسلمان ایرانی با آن آشنا نیستند.
کرامت، گمشدۀ زن غربی
در جوامع غربی، از سالها پیش هیچگاه زن جزو طبقات انسانی تلقی نمیشد؛ برای مثال در یونان باستان، زن در بازارها خریدوفروش میشد. در استرالیا بیشتر اوقات مردان، زنان مریض خود را خفه میکردند. در فرانسه، زنان مانند مردان مجازات میشدند، اما هیچیک از حقوق و امتیازات مردان (مثلاً حق رأی سیاسی) را نداشتند. پس از دوران رنسانس و با شکلگیری انقلاب صنعتی، سرمایهداران غربی با راه انداختن جریان «فمینیسم» و برابری زنان با مردان، به بهانۀ حضور زنان در اجتماع، از آنها بیگاری کشیدند و زن را به عنوان نیروی کار ارزان وارد کارخانههای تولیدی کردند.
درحالیکه در کشور ما زنان همیشه و همه جا مورد احترام هستند، و نوعروس با بهترین مراسم، زن تازهمادرشده با بیشترین محبت و پیرزنان با بیشترین تکریم و احترام مورد استقبال قرار میگیرند، زن غربی مجبور است برای داشتن برابری جنسی، از کرامت خود مایه بگذارد. در کشورهای غربی زنان هورمونهای مردانه مصرف میکنند تا با نزدیک شدن به قابلیتهای مردانه بتوانند در جایگاههای بالای سیاسی قرار گیرند. از نظر سرمایهداران غربی زن به عنوان یک نیروی کارِ کمهزینه و ابزاری برای تأمین نیازهای جنسی شناخته میشود، درحالیکه با انقلاب اسلامی، جامعۀ ایرانِ اسلامی ما نقشهای بسیار والاتری برای زن قائل شده است؛ از این رو، امام راحل فرمود: «زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مىکنند. قرآن کریم انسانساز است و وظیفۀ زنها نیز انسانسازى است. اگر زنهاى انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط دچار خواهند شد» ؛
اگر فلاطن و سقراط بودهاند بزرگ بزرگ بوده پرستار خُردی ایشان
چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیه شدند یکسره، شاگرد این دبیرستان
همیشه دختر امروز مادر فرداست زمادرست میَّسر، بزرگی پسران
نکتۀ دیگر اینکه زن مسلمان ایرانی با افزایش سن، طبق فرمودۀ پیامبر گرامی اسلام(ص) در خانواده جایگاه ویژهای پیدا میکند: «الْبَرَکَةُ مَعَ أَکَابِرِکُمْ: وجود پیران سالخورده بین شما، باعث افزایش نعمتهاى الهى است». پیرمردى حضور رسول اکرم(ص) شرفیاب شد و کسانى که در محضر حضرت نشسته بودند، احترامش را رعایت نکردند. پیغمبر اکرم(ص) از این رفتارِ آنان ناراحت شد و فرمود: «لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَرْحَمْ صَغِیرَنَا وَلَمْ یُوَقِّرْ کَبِیرَنَا: کسى که به خُردسالان ما ترحم نکند و پیران ما را مورد تکریم و احترام قرار ندهد، از ما نیست و با ما بستگى و پیوستگى ندارد».
اما زن غربی با ورود به میانسالی در هراس است؛ چون با افزایش سن، جاذبههای جنسی او کاهش پیدا میکند و دیگر مورد نیاز و محبوب کسی نیست؛ در نتیجه، جایگاه خود را از دست میدهد و تنها و بدون یاور باقی میماند؛ این یعنی کرامت، گمشدۀ زن غربی است.
خانهداری، حسرت زن غربی
درست زمانی که بسیاری از بانوان ایرانی برای حضور در جامعه دستوپا میزنند، زن غربی مشتاق است بدون وجود دغدغههای مالی و تأمین اقتصاد خانواده، خانهداری و تربیت فرزند را تجربه کند. تصویری که فیلمها و رسانههای غربی از زنان نشان میدهند، طوری است که آنان موفق، آزاد و در رفاه هستند؛ اما واقعیت این نیست. یک زن غربی حتماً باید کار کند و وقتی یک زن ازدواج میکند، نمیتواند بگوید: «میخواهم در خانه بنشینم». بعد از تولد فرزند هم این ماجرا ادامه دارد. از طرفی در غرب اغلب شغلهایی که تمایل مردان برای اشتغال به آن کمتر است، مانند رفتگری شهرداریها، گارسونی رستورانها و کارگری کارخانهها را به زنان میدهند.
زن در غرب باید بخشی از اقتصاد خانه را به دوش بگیرد؛ درحالیکه زن ایرانی علاوه بر اینکه وظیفهای در تأمین خرج و مخارج منزل ندارد، دارای حقوق شرعی و قانونی مانند مهریه و نفقه از مرد برای شیر دادن به فرزند مشترک و کار در منزل است؛ حقوقی که مورد حسرت زنان غربی و مایۀ تعجب حقوقدانان آنهاست.
نداشتن امنیت
رسانههای غربی ادعا دارند که زنان در غرب به دلیل عدم وجود حجاب، باید زندگی بدون استرس و فشاری داشته باشند؛ اما گزارشهایی که در مراکز غربی طی سالهای اخیر منتشر شده، نشان میدهد در پشت ظاهر فریبندۀ تبلیغاتی «برابری جنسیتی» واقعیت تلخ دیگری در جریان است؛ به طوری که در مجاورت بسیاری از مدارس آمریکایی، مهدکودک وجود دارد و دختران کمسنوسال فرزندان نامشروع خود را به این مهدها میسپارند و به کلاس درس میروند! نتایج بهدستآمده از نظرسنجیها در آمریکا نیز نشان میدهد، بیش از 60 درصد زنان در این کشور، مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند. آمار رسمی انگلیس نشان میدهد که حدود یک میلیون و 200 هزار زن تا مارس 2017 قربانی آزار و اذیتهای جنسی در انگلستان بودهاند. چندی پیش کمپینی به نام «میتو» (Me Too) در آمریکا توسط یک هنرمند زن به راه افتاد که برای افشای تجاوزهای خاموش بود. این کمپین باعث شد بیش از هزاران نفر از قربانیان، روایت تجاوز جنسی خود را بیان کنند. به تازگی یک شرکت، لباسهای حساس به لمس دوخته و سه زن این لباسها را در پارتی شبانه پوشیدهاند. حسگر لباسها نشان داد که هر زن در ساعت، چهل بار مورد تعرض قرار گرفته است.
از طرفی در بسیاری از فروشگاههای مجلل غربی به جای مانکن، از زنان برهنه استفاده میشود و گاهی زنانی که به عنوان مانکن استفاده شدهاند، فروخته یا اجاره داده میشوند؛ به گونهای که این زنان اتیکت قیمت دارند. به گفتۀ یکی از قاچاقچیان انسان، قیمت یک بردۀ جنسی در اروپا به اندازۀ بهای یک خودروی دست دوم و یا یک گوشی هوشمند است.
شاید عجیب به نظر برسد، اما یکی از انواع توریسم در جهان، «گردشگری جنسی» است که در آن گردشگران با هدف لذت جنسی، به مناطقی خاص سفر میکنند. این نوع گردشگری درآمد خوبی برای کشور مقصد دارد. امروزه زنان و دختران نوجوان یکی از اصلیترین منابع تأمین نیازهای جنسی گردشگران خارجی هستند. آمار نشان میدهد بسیاری از زنان تایلندی، چینی، فیلیپینی، اندونزیایی، و اروپای شرقی، برای تأمین درآمد، در خانههای فساد تایلند مشغول کار میشوند. کودکان نامشروع، افسردگی، صدمات جنسی، آلوده شدن به ویروس HIV، از مهمترین آسیبهای توریسم جنسی است.
خشونتهای بیپایان علیه زن غربی
از قرن 19 به بعد که جو حاکم بر کشورها به سمت سکولاریستی و اومانیستی پیش رفت، آرامآرام خشونت علیه زنان بیشتر شد تا جایی که در کشورهای غربی به فکر مقابله با خشونت علیه زنان افتادند و مراکز متعددی برای حمایت از زنان آسیبدیده در غرب تشکیل دادند؛ آمار وحشتناک ستم به زنان در فجایع افسارگسیخته غرب همچنان رو به افزایش است. رفتارهای فاجعهبار بر پیکرۀ زنان کشورهای اروپایی، خیل کثیری از قربانیان را با اختلالات جبرانناپذیر روحی و روانی روبهرو میکند که گاه تا آخر عمر، از عوارضی چون اضطراب، افسردگی، احساس گناه، پارانویا، افکار خودکشی و ازدستدادن اعتماد به نفس، رنج خواهند برد. پایگاه اطلاعرسانی نیشنمستر در یکی از صفحات خود، نمودارهایی را دربارۀ تعداد قربانیان تجاوز به عنف در کشورهای جهان تنظیم کرده که ایالات متحده آمریکا در این ردهبندی در جایگاه سیزدهم قرار دارد؛ جالب اینکه تمام کشورهای غربی مدعی رعایت حقوق بشر، از جمله انگلیس، فرانسه، آلمان، کانادا و سوئد، در میان 10 کشور رتبۀ اول قرار دارند و تنها ایتالیا با رتبۀ یازدهم، نتوانسته در میان 10 کشور برتر قرار بگیرد. در این نمودار که 20 کشور اول در این زمینه نشان داده شده، هیچ کشور اسلامی به چشم نمیخورد.
در تحقیق انجامشده توسط مؤسسۀ تحقیقاتی آلبرتا، 40 درصد مردان، پوشش زننده و تحریکآمیز زنان در اجتماع به خصوص کلوپهای شبانه را به عنوان دلیلی برای رفتارهای خشونتآمیز جنسی دانستهاند. خشونتهای خانگی، حملات اسیدپاشی، تجاوز در زندانها، تجاوز در نیروهای نظامی، شهوترانی با سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان، سراسر غرب را فرا گرفته است. نکتۀ قابلتوجه اینکه آمار ارائهشده تنها از افزایش خشونت علیه زنان خبر میدهد؛ چون ارقام ذکرشده، لزوماً تعداد واقعی قربانیان نیست و بسیاری از قربانیان گزارشهای سوءاستفادۀ جنسی را به پلیس گزارش نمیدهند.
بیحجابی و بیعفتی
معصومه علینژاد یا مسیح علینژاد، خبرنگار ایرانیای است که در خارج از کشور علیه حجاب فعالیت میکند و هدف خود را آزادی زنان ایرانی میداند. او کمپین آزادیهای یواشکی و چهارشنبههای سفید را به راه انداخت تا حجاب را محدودیت بداند و برای برداشتن آن تلاش کند؛ درحالیکه بسیاری از زنان غربی به حجاب و امنیت و آرامش زنان مسلمان ایرانی غبطه میخورند.
شاهد این حرف، «مدونا لوئیس چیکونی» خوانندۀ معروف است. او درحالیکه جایزۀ زن سال را دریافت میکرد، خطاب به جمعیت گفت: «من، یک پادری هستم؛ چون مردان مثل یک شیء با ما برخورد میکنند؛ اما اختیار این فاحشگی (مردانهپسند) را نداریم. باید همان چیزی باشیم که مردها از ما میخواهند». علاوه بر این «وندی شلیت» یک زن آمریکایی در کتاب خود در این باره مینویسد: «بسیاری از مردم گمان میکنند زنانی که روش زندگی همراه با عفاف پیشه کردهاند، افرادی هستند که مورد بدرفتاری واقع شدهاند و یا از یک بحران روحی رنج میبرند، درحالیکه به هیچوجه اینگونه نیست و بیشتر این افراد بانشاط، سرزنده و فعال هستند. ما یک اعتقاد مهم را فراموش کردهایم و آن احترام به یک فضیلت خاص است. اندوهی که زنان جوان را در بر گرفته، نماد جامعهای است که احترام به پاکدامنی زنانه را از دست داده است». نکتۀ جالبتر این است که زنان غربی بر خلاف سیاستهای غرب، متوجه ارزش وجودی حجاب شدهاند. روزنامۀ «سانسنتیال» میگوید: «تعداد دختران بین 18 تا 30 سال که در ایالت فلوریدا با حجاب و روسری مشاهده میشوند، نسبت به یک دهۀ گذشته، افزایش چشمگیری داشته است». آمار پایگاه «آیجی» بیانگر آن است که نسل جدید دختران جوان نیویورک، بر خلاف نسلهای قبلی، علاقۀ چندانی به پوشیدن لباسهای بدننما ندارند و مردم به پوشیدگی بیشتر روی آوردهاند. علت اصلی این امر، بیبندوباریای است که در چند سال گذشته رایج شده بود و اکنون در عکسالعمل به آن، گرایش به پوشیدگی بیشتر در میان دختران جوان و نوجوان اوج میگیرد». احمد هوبر میگوید: «زنان ترک در سوئیس و آلمان و اروپا به حجاب روی آوردهاند؛ زیرا آنان متوجه شدهاند که حجاب یک سلاح پرقدرت و شگفتآور است که خدا به زنان داده است...؛ اکنون زنان سوئیسی تقاضا دارند که برای آنان لباس با پوشش و حیای بیشتری تهیه شود». حجاب و عفاف مسئلهای فراتر از بحث اجتماعی و سیاسی است، حتی افرادی هم که خود مسلمان نیستند و ارزشهای اسلامی برایشان اهمیت چندانی ندارد، به جایگاه بلند پوشیدگی پی بردهاند؛ برای مثال دکتر هنری ماکووو، استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر مسائل زنان و جنبشهای آزادیبخش مینویسد: «روی دیوار دفترم دو عکس چسباندهام: عکس اول، تصویر زنی مسلمان و باحجاب است؛ و در کنارش، تصویر زنی آمریکایی قرار دارد که در مسابقۀ ملکۀ زیبایی شرکت کرده و چیزی بر تن ندارد. زن نخست کاملاً پوشیده است و دیگری کاملاً عریان! من کارشناس مسائل زنان مسلمان نیستم. به همین دلیل اینجا، انگیزهای برای دفاع از حجاب ندارم؛ ولی زیبایی زنان را دوست دارم و بدینرو از برخی ارزشهایی که حجاب، گویای آن است، دفاع میکنم. تنها کسانی که زن مسلمان را بدون حجاب میبینند، خانوادۀ او هستند و این مسئله، تأکیدی بر ویژه بودن زن مسلمان است.
زن مسلمان ریشهای است که زندگی و روح خانواده را استمرار میبخشد. فرزندان را تربیت میکند و زندگی میآموزد و یاریکنندۀ همسر و پناهگاه اوست. در نقطۀ مقابل، ملکۀ زیبایی آمریکایی است. در برابر میلیونها نفر در صفحههای تلویزیون، عشوهگری میکند. او ملکهای عمومی است! زیباییاش را در مزایدۀ همگانی به بالاترین قیمت عرضه میکند....؛ در آمریکا معیار ارزش فرهنگی زن، جذّابیت اوست. بر اساس این معیارها، ارزش زن بهسرعت کاسته میشود؛ چون خود و اعصاب و روانش را برای خودنمایی به کار میگیرد.»
دکتر هنری در ادامه مینویسد:
من از حجاب دفاع نمیکنم؛ ولی تا اندازهای طرفدار ارزشهایی هستم که حجاب گویای آن است. بهشکل ویژه، وقتی زن، خود را وقف همسر و خانوادهاش میکند و با وقار و تواضع رفتار میکند، باید چنین موضعی نسبت به او داشته باشم.
جانِ کلام
کلام مقام معظم رهبری بهتر از هر حرفی ماهیت زن غربی را مشخص میکند:
خصوصیّت و امتیاز عمدۀ زن غربی امروز این است که بتواند نظر مردان را جلب کند و در معرض التذاذ مردان قرار بگیرد. لذا شما میبینید شاخصۀ زن غربی، امروز عبارت است از برهنگی. در مجلس رسمی که مرد و زن شرکت میکنند، مرد باید کاملاً پوشیده باشد، زن بایستی هر چه ممکن است، به سمت عریانی پیش رفته باشد. شما شنیدید که تعداد قابلتوجّهی از بانوان صاحبمقام غربی، در همین چند ماه قبل از این، یکی پس از دیگری اعلان کردند که در دوران جوانی، در جریان مسائل اداریای که در آنجاها عضو بودهاند، با زور و با خشونت مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند؛ این را به زبان آوردند، گفتند. اینها زنهای معمولی نیستند؛ زنهای برجستۀ غربیاند. اسلام به وسیلۀ حجاب، در را بر روی آن مسیری که جنس زن را به این نقطۀ انحراف برساند، بسته؛ اجازه نداده. حجاب اسلامی وسیلۀ مصونیّت زن است؛ حجاب وسیلۀ محدودیّت زن نیست.
به قلم: فاطمه دولتی