پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
استاد انصاریان

حوزه/ مفسرّ و پژوهشگر علوم و معارف اسلامی، خودداری از گناه با زبان، دوری از لقمهٔ حرام و تصفیهٔ باطن از آلودگی‌ها با روزه و نماز نیمه‌‌شب را نتیجهٔ شناخت خدا دانست و گفت: کسی که خدا را بشناسد، دهان از گناهان زبان می‌بندد، اصلاً حاضر نمی‌شود یک لقمهٔ حرام به شکمش بدهد و باطنش را با روزه و نماز نیمه‌شب از آلودگی‌ها تصفیه می‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از تهران، استاد حسین انصاریان در مسجد امیر(ع) تهران، اظهار کرد: بزرگانِ علمای شیعه دل‌بستگی ویژه‌ای به کتاب با عظمت «اصول کافی» داشتند. گذشتگان ما چهار اقدام دربارهٔ این کتاب تا دو یا سه قرن قبل انجام می‌دادند؛ یکی اینکه برای نقل روایات این کتاب به شاگردان قابل‌توجه‌ خود اجازهٔ کتبی می‌دادند؛ چون خودشان در نقل روایات، به معصوم اتصال داشتند و نمی‌خواستند کسی بدون اجازه، به نقل روایات این کتاب اقدام کند. دوم اینکه این کتاب را جزو اصلی‌ترین کتاب‌های درسی خود قرار می‌دادند و می‌گفتند این کتاب، هم بیان‌کنندهٔ راه و رسم زندگی درست و هم تقویت‌کنندهٔ اعتقادات و اخلاق و اعمال است؛ پس باید مسائل این کتاب را هم به شاگردانمان و هم به مردم انتقال بدهیم. سوم تربیت شاگردانی که به روایات کافی تسلط داشتند و چهارم نوشتن شروح متعدد بر کتاب شریف کافی.

حکایتی شنیدنی از شارح بزرگ کتاب شریف کافی

وی در ادامه حکایتی شنیدنی از شارح بزرگ کتاب شریف کافی عنوان کرد و گفت: یک روز مرحوم ملا محمدتقی که از اعاظم علمای شیعه است، بعد از جلسهٔ درس خود به شاگردانش فرمود: دختری در خانه دارم که وقت شوهر اوست، هر کدام‌ از شما که وقت ازدواجتان است، بعد از درس به من مراجعه کنید. این طلبهٔ مازندرانی(نویسنده کتاب اصول کافی) بعد از درس آمد و گفت: آقا من به ازدواج نیاز دارم، حقوقم هم به‌اندازهٔ کمی است، خانه و پولی هم برای خرج مراسم عروسی ندارم!  

استاد حوزه افزود: مرحوم ملامحمدتقی به خانه آمد و به دختر باکرامتِ و باسوادش که در حدّ اجتهاد بود و می‌توانست به فتوای خودش عمل کند، گفت: طلبه‌ای است که رده‌اش از نظر علمی، ایمان و اخلاق بالاست، اما از نظر پول صفر است؛ دختر به پدر گفت: از نظر علمی، ایمانی و اخلاقی او را قبول داری؟ پدر گفت: قبول دارم. دختر گفت: بعدازظهر بگو بیاید همدیگر را ببینیم، بعد ما را عقد کن. این دو زن و شوهر شدند، شوهر که در مسائل مهم علمی درمی‌ماند، خانم کمکش می‌داد. این زن و شوهر تا همین امروز، حدود پانصد سال است یکی از پاک‌ترین نسل‌های شیعه را پیدا کرده‌اند که آیت‌الله‌العظمی بروجردی، یکی از بچه‌های رشتهٔ این زن و شوهر است. این طلبهٔ مازندرانی اصول کافی را که دو جلد است و حدود چهارهزار روایت دارد، شرحی در دوازده جلد زده است که یک‌نفر از علمای شیعه که اصول کافی را در این پانصد سال شرح کرده‌اند، نمونهٔ شرح او درنیامده است.

با حلال و حرام و اوامر و نواهی خدا مخالفت نکنیم

وی گفت: با خدا، حلال و حرام و اوامر و نواهی خدا مخالفت نکنیم، ببینیم خدا برایمان چه‌کار می‌کند؛ خدا در قرآن حقیقتی را وعده داده است «وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا»(سورهٔ طلاق، آیهٔ 2)، با من وا ببند، تمام درهای بسته را به روی تو باز می‌کنم.

استاد انصاریان خودداری از گناه با زبان، دوری از لقمهٔ حرام و تصفیهٔ باطن از آلودگی‌ها با روزه و نماز نیمه‌‌شب را نتیجهٔ شناخت خدا و بزرگداشت او دانست و اظهار کرد: رسول خدا(ص) در بین اصحاب فرمودند: «من عرف الله» کسی که خدا را بشناسد، «وعظّمه» و او را بزرگ بداند، «منع فاه من الکلام» دهان از کل گناهان زبان می‌بندد و به گناهان زبان حاضر نمی‌شود. «وبطنه من الطعام» ولو گرسنه باشد، اصلاً حاضر نمی‌شود یک لقمهٔ حرام به شکمش بدهد. «وعنی نفسه بصیام والقیام» و باطنش را با روزه و نماز نیمه‌شب از آلودگی‌ها تصفیه می‌کند. سپس صحابه گفتند: «یا رسول الله بابائنا و امهاتنا» یا رسول الله، پدران و مادرانمان فدایت شوند! دارندگان این اوصافی که گفتید، «هولاء اولیاء الله» از اولیای الهی هستند که در سورهٔ یونس مطرح هستند؟ پیامبر(ص) فرمودند: خیر، اینها اولیای خدا نیستند؛ آنها مؤمنین خوب امت من هستند.

اگر از خداوند نجات می خواهید به دینش عمل کنید

خطیب توانای حوزه علمیه ادامه داد: امام باقر(ع) نیز در همین رابطه می‌فرمایند: خدا با یکی از شما قوم و خویش نیست، مولا و مالک شماست و اگر در کنار این خدا نجات می‌خواهید، به دینش عمل کنید. ما از نظر قلبی خوب هستیم، اما از نظر عمل ضعیف هستیم. ما نمی‌توانیم بگوییم این شخصی که مال مردم را می‌خورد، خدا را قبول ندارد بلکه خداوند را قبول دارد، اما از نظر عمل انسان بدبختی است.

محقق، مفسر و پژوهشگر علوم قرآنی در بخش دیگری از سخنان خود به ضرورت سکوت به موقع در میان مؤمنان اشاره و خاطرنشان کرد: «سکتوا» آدم‌های ساکتی هستند و خیلی وقت‌ها در سکوت می مانند. موجودی شوید که پروردگار مارک «اولئک کالأنعام» به شما نزند؛ راه بهشت را به روی شما باز کنند و راه جهنم را به روی شما ببندند. ما واقعاً به این نیاز داریم که تا بیدار هستیم، حرف بزنیم؟ ما به پرحرفی نیازمند هستیم؟ نیازمندیم هر چه در جامعه می‌گویند، نقل کنیم؟ لازم است این‌همه دروغ‌هایی که می‌نویسند یا می‌گویند یا پخش می‌کنند، زبان ما هم به این دروغ‌ها کمک کند؟ ما چه نیازی داریم؟ منطقی و درست این است که چند کلمه حرف حسابی با همسر، فرزند یا دوستان خود بگوییم و پس از آن در پیشگاه خدا سرمان را پایین بیندازیم و سکوت کنیم. پیغمبر(ص) فرمودند: «فکان سکوتهم فکرة» این افراد وقتی ساکت بودند، در اندیشه هستند.  

نویسنده کتاب  «عقل محرم راز ملکوت» حکایاتی از سکوت و اندیشهٔ اهل ایمان بیان کرد و گفت: چندین نفر نزد امام صادق(ع) از ابوذر صحبت کردند و سپس به امام صادق(ع) گفتند: شما آخرین نظر را بدهید. امام ششم فرمودند: «کان اکثر عبادة ابی ذر التفکر و الاعتبار» بیشترین عبادت دورهٔ عمر ابوذر، فکر کردن و درس گرفتن از این حوادث و از این دنیا بود.

استاد انصاریان در پایان به حکایت دیگری اشاره و اظهار کرد: نمی‌دانم آسیه ملکهٔ کشور، زن اعلی‌حضرت همایونیِ قَدرقدرت، فرعونِ «انا ربکم الاعلی»‌گو چند دقیقه فکر کرد و در فکرش به این نتیجه رسید که همه‌چیز فرعون دروغ، پوک، پوچ و باطل است و به موسی(ع) ایمان آورد. نتیجهٔ فکر این زن این شد که خدا این خانم را در قرآن، اسوه و سرمشق تمام مردان مؤمن و زنان اهل ایمان تا قیامت قرار داده و من فکر می‌کنم میلیون‌ها مرد و زن در قیامت به‌خاطر آسیه به جهنم بروند. آیه می‌فرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا»(سورهٔ تحریم، آیهٔ 11). من آسیه را برای تمام اهل ایمان تا قیامت سرمشق قرار داده‌ام؛ سرمشقِ بریدن از بی‌دینی، بریدن از کفر، بریدن از شرک، بریدن از قدرت‌های شیطانی و بریدن از شوهر بی‌دینش؛ فکر آسیه شهادت بود و به شهادت رسید.

انتهای پیام  313/17

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha