به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، آیتالله سید محمد علوی بروجردی, استاد حوزه در دیدار رئیس فدراسیون و دختران ملی پوش تکواندو به بیان مطالب پرداخت که متن آن به این شرح است:
منزلت و جایگاهی که برای زن در اسلام مطرح هست، بهطور کامل شناختهشده نیست و حتی در بین زنان مسلمان، به طرز شایستهای معرفی نشده است؛ این یک واقعیتی است که بسیار مجهول مانده است و شاید ما مردها مقصر بوده و نسبت به این امر مهم بیتوجهیم و تمایلی به شناساندن این مقام و منزلت نداشتیم.
انحطاط زن در جاهلیت عرب و برگرداندن شأن و منزلت زن در اسلام
ظهور اسلام در جامعهای است که بههیچوجه برای زن و دختر، شأن و منزلتی قائل نبودند. زندهبهگور کردن دختران در دوران جاهلیت عرب، یک امر رایجی بوده و جامعهی غالب آن روز این فعل را قبیح نمیدانستند؛ حتی خداوند در قرآن در سوره نحل آیه 58 میفرماید (وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظيمٌ) یعنی وقتی به پدر یک خانوادهای اعلام میکردند که همسرت، دختر به دنیا آورده است چهرهاش سیاه میشد؛ یعنی وجود دختر را مایهی ننگ میدانستند و شما تبلور نظر اسلام را در این جامعه با این ظرفیت، در رفتار پیغمبر خدا (ص) با فاطمهی زهرا (س) میبینید؛ یعنی در مقابل آنکسانی که به داشتن پسرهای زیاد، فخر میفروختند و مباهات میکردند و قائل بودند که فقط پسران برای آنها افتخار کسب میکند، افتخاری که نصیب پیامبر خدا (ص) شد بهمقتضای سورهی کوثر، فقط از طرف دختر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا (س) بود که میفرماید:( إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ، إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ) مشرکان مکه با توجه به آن عقیده و تفکر، خشنودی میکردند و میگفتند که پیغمبر (ص) پسر ندارد پس ابتر است چون فقط دختر دارد؛ اما خطاب آمد از همین دختر، چنان شاخ و برگی در عالم پراکنده میشود که تمام عظمت اسلام را به رخ جهانیان میکشد. این جناب فخر رازی، دانشمند بزرگ اهل تسنن در تفسیر سورهی کوثر میگوید بااینکه تا زمان ما هزاران نفر از فرزندان فاطمه (س) را کشتند، اما هنوز فرزندان فاطمه (س) شرق و غرب عالم را پرکردهاند. اینکه خداوند متعال در چنین جامعهای، تجلی اسلام را در بقاء پیغمبر (ص) از طریق وجود مقدس فاطمه زهرا (س) قرار میدهد، این خود یک پیام بسیار رسایی برای همگان است؛ و عظمت فاطمه زهرا (س) فقط به این واسطه نیست که چون دختر پیغمبر (ص) است و به گفتهی بعضی از اساتید و نویسندگان که وقتی تأمل میکنیم، میبینیم که فاطمه (س) دختر پیغمبر (ص) است و فاطمه (س) همسر علی ابن ابیطالب (ع) است و فاطمه (س) مادر حسنین (ع) و مادر زینب کبرا (س) است لکن عظمت فاطمه (س) به این نسبتها نیست بلکه فاطمه (س) خودِ فاطمه (س) است؛ خود فاطمه (س) موضوعیت دارد. فلذا اول خودش موضوعیت دارد بعد آن آثار متجلی میشود که یک خانوادهای شکل میگیرد و یک فرزند آن خانواده، امام حسین (ع) میشود و فرزند دیگر آن خانواده وجود مقدس امام مجتبی (ع) میگردد و یک فرزند هم زینب کبرا (س) است.
حضرت زهرا(س) اولین مدافع حریم ولایت
بعد از رحلت پیغمبر(ص) اولین کسی که در مقابل انحراف غدیر ایستاد و پرچم روشنگری و ولایتمداری برافراشت، فاطمه زهرا(س) است؛ این خانم بزرگوار، در مسجد پیغمبر(ص) علیرغم سن کم که در آن زمان هفده یا هیجده سال داشتند در حضور مهاجر و انصار یعنی همه مسلمانها، با ایراد خطبهای غرا با مضامین بلند، حکومت عصر خودش را استیضاح میکند که نویسنده سنی، آن سخنرانی حضرت(س) را به عنوان شاهکار سخنرانیهای عرب، در کتاب بلاغات النساء نقل کرده است.
شأن و منزلت بانوی کرامت حضرت معصومه(س)
مقام زن مقام شامخی است و لذا روز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) را روز دختر نامگذاری کردهاند؛ حضرت معصومه(س) کسی است که وقتی برادرش امام رضا(ع) را با سفر اجباری، بهسوی خراسان و طوس میکشانند، حضرت معصومه(س) به دنبال برادر و برای احقاق حق برادر خود از مدینه به سمت ایران حرکت میکند؛ و سفر ایشان هم اینگونه نبوده که به طور مخفیانه، تنها و منزوی مسافرت کنند بلکه تا قم، افراد و کاروانی حضرت(س) را همراهی میکردند که آنها در ساوه، با دشمن درگیر میشوند و جنگ درمیگیرد و عدهای کشته میشوند؛ حتی در بعضی از نقلها آمده است که حضرت فاطمهی معصومه(س) در آن جنگ و درگیری مجروح میشوند و بعد که ایشان را به قم منتقل کردند، بیش از 16 یا 17 روز دوام نمیآورند و عمر شریفشان به پایان میرسد و به شهادت میرسند.
زنان مسلمان توانمند در تمام عرصهها
امروز بنام روز دختر نامگذاری شده است و من درصددم که این نکته را به شما عزیزان بگویم که همیشه در زندگی، اعتماد به نفس کافی داشته باشید و هیچوقت این احساس در درون شما ایجاد نشود که چون من مرد نیستم، نمیتوانم رشد کنم و در تمام زمینهها، قادر به ترقی و تعالی نیستم؛ نه اینچنین نیست شما شاهد بودید که یکی از بهترین ریاضیدانهای عصر حاضر، خانمی از همین مملکت ما بود و چه افتخاراتی برای این مملکت آفرید. ما وقتی میشنویم که تعداد قبولی دخترها در کنکور سراسری، بیش از پسرها است خوشحال میشویم. برخی تصور میکنند که این اتفاق، یک تهدید است؛ خیر، تهدید نیست بلکه یک فرصت است و آن اینکه این فرهنگ و آگاهی عمومی، بهگونهای تعالی یافته است که مانع از بروز استعدادهای دختران ما نمیگردد. البته متأسفانه ما هنوز در این زمینه با مشکل مواجه هستیم و هنوز در بعضی از مناطق، خانوادهها از تحصیل دختران در سطوح بالا و دانشگاهی ممانعت به عمل میآورند و این نگاه، برای ما مصیبتبار است. هر مقدار که مسیر درخشش این استعدادها باز شود و بتوانند در سطح جهانی مطرح گردند، ما حق نداریم جلوی رشد این استعدادها را بگیریم.
لزوم اسوه بودن زنان ورزشکار برای دیگر زنان و مسلمانان جهان
وقتی شما در عرصههای بینالمللی با پوشش اسلامی، بر سکوی قهرمانی آسیا و یا جهانی میایستید حقیقتاً برای کشور خودتان و اسلام، افتخار میآفرینید؛ در این راستا یک عده خیال میکنند که تقید به آداب اسلامی، مانع از رشد و پیشرفت ما میگردد، رشد در سایه برهنگی نیست بلکه رشد، مقوله دیگری است؛ این فکری که حرکت میکند و اسلام را رشد میدهد، لباس نمیشناسد. وقتی شما در این لباس، بر سکوی قهرمانی میایستید نهتنها برای زنان و دختران کشور خودتان، توانمندیهای خود و پویایی اسلام را ثابت میکنید بلکه به همه مسلمانان جهان این پیام را میرسانید که اسلام، مانع از رشد ما زنان و دختران نشده است.
ارزش کار شما نوجوانان و نونهالان عزیز از ارزش بانوان بالاتر از هیجده سال بیشتر است؛ چون شما عزیزان - چه نونهال و چه نوجوان – از الآن این استعداد و توان را در درون خودتان ایجاد میکنید که در آینده از قهرمانان بزرگ بینالمللی و نامآور شوید و در سطح بینالملل افتخاراتی بیافرینید که کسی قبل از شما نیافریده است.
امروز به مناسبت روز دختر این فرصت را غنیمت میشماریم و به همهیشما عزیزان تبریک عرض میکنیم و میگوییم که ما به دختران مملکتمان افتخار میکنیم و میگوییم که ما به دختران مملکتمان هم در این رشته ورزشی شما یعنی تکواندو و هم در رشتههای دیگر علمی، امید داریم؛ که خوشبختانه الآن درخشش شما عزیزان ما در همهی رشتهها است. رنان دیگر که اوج گرفتند چیزی از ما بیشتر نداشتند مثلاً استعداد و توان شخصی مثل مادام کوری و امثال او که در دنیا درخشیدند و در علم تأثیرگذار شدهاند از زنان ما بیشتر نبود؛ فلذا ما چیزی از آنها کم نداریم.
در جامعه ما زن و مرد از این حیث تفاوتی نمیکند اما چون زنها بههرحال یک محرومیتهای اجباری در طول تاریخ کشیدهاند در بروز توانائیهایشان محدودتر دیده میشوند؛ البته فقط جاهلیت عرب نبوده که با زن اینگونه رفتار میکرده هرچند ما جاهلیت عرب را نفی میکنیم لکن ما در خود یهودیت هم شاهد محدودیتهای وسیعتری از جاهلیت عرب برای زنان هستیم و حتی در مسیحیت گذشته نیز محدودیتهای بسیار زیادی برای خانمها وجود داشته است و این نگاه شیء انگارانه نسبت به زن، تنها در جاهلیت عرب نبوده است.
محوریت حضرت فاطمه زهرا(س) در دعاها
ما باز میبینیم تبلور شخصیت حضرت زهرا(س)، در وجود دخترش منعکس میشود؛ شما میدانید که نهضت عاشورا، یک حرکتی بود که در تمام حوادث بعد از خودش در دنیای اسلام تأثیر گذاشت؛ یعنی عملاً خلافت بنیامیه را که سیطرهاش بر نیمی از جهان گسترانده بود، ساقط کرد و با گذشت زمان ریشهاش را خشکاند. بقاء این قیام و نشر پیام عاشورا به دست حضرت زینب(س) بود چراکه خود سیدالشهدا در روز عاشورا به شهادت رسید اما روشنگری پیرامون فلسفه قیام عاشورا و رسوا کردن حکومت فاسد یزید، بهواسطهی زینب کبری(س) اتفاق افتاد که این وجود مقدس و اثرگذار، یک دختر و یک زن بود.
شأن و مقام زینب کبری(س) به حدی است که مرحوم آیتاللهالعظمی خویی(ره) در این معجم رجال الحدیث، هنگامیکه درصدد شرح نام زینب کبری(س) برمیآید، تعبيری فوقالعاده زيبا درباره ایشان دارند و میفرماید که او شريكة الحسين است؛ يعني سيدالشهدا(ع) در كربلا و عاشورا یک شريك و همراه واقعی دارد و آن هم زينب کبری(س) است، دلیلش این است که زینب کبری(س) بعد از شهادت امام حسین(ع) با سخنرانی و روشنگری مردم شام را آگاه ساخت. شام در آن زمان مرکز خلافت بنیامیه بود؛ وقتیکه اسراء وارد شام شدند، مردم جشن گرفتند و در مقابل سرهای بریده، اظهار شعف و شادمانی مینمودند؛ اما روزی که زینب کبری(س) میخواست از شام خارج شود، همین زنهای شامی جمع شده بودند و بر مصائب آنها گریه میکردند.
رقیه(س) نماینده تفکر اسلام و شیعه در شام
رقیه دختر امام حسین(ع) در شام از دنیا رفت که زینب کبری(س) در همان جمعزنان شامی فرمود: من از اینجا میروم اما یک امانت نزد شما بجا گذاشتم. در حال حاضر این دختر عظیم الشأن، نماینده امام حسین (ع) و نماینده تفکر اسلام و شیعه در کل آن منطقه شده است.
کاخ یزید در کنار حرم حضرت رقیه(س) است که به یک خرابهای تبدیل شده است و به عنوان آثار باستانی از آن حفاظت میشود. این کاخ ظلم و جور به خرابهای تبدیلشده است، لکن حرم حضرت رقیه(س) که همان خرابه شام بود، به حرمی آباد و با تردد جمعیت بالا مبدل گشته است. بنده زمانی که سوریه بودم، شنیدم که قضیهای میان اهل شام معروف است که مخصوصاً خانمهایشان مقید هستند در طول سال یکبار به حرم حضرت رقیه(س) مشرف شوند و در آنجا دو رکعت نماز بجا آورند و آن را یادگار سفارش زینب کبری(س) میدانند که حضرت(س) سفارش کرده بودند که من این دختر را در اینجا به امانت میگذارم، مبادا تنهایش بگذارید.
لذا این اسلامی که تلألؤ و درخشش آن بهواسطه فاطمه زهرا(س) است و حیاتش با قیام سیدالشهداء و بهواسطهی زینب کبری(س) است و بقایش در آن منطقه به وسیله رقیه خاتون(س) است، ما نمیتوانیم شخصیت زن را از دین اسلام جدا کنیم و زنان ما دارای توانمندیهایی بوده و نصف جامعه را تشکیل میدهند؛ مگر میتوان نصف جامعه را کنار گذاشت؟ و مگر میشود خانمها را از آن جهاتی که قادرند در امور جامعه دخالت داشته باشند، بازداشت؟ نقش زن اگر قویتر و بیشتر از نقش مرد نباشد، کمتر هم نیست. چون زنان یک نقشهای منحصربهفردی دارند که مردها نمیتواند این نقشها را ایفا کنند و تأثیر تربیتی زنان بر نسل آینده بسیار فوقالعاده است و به جهت همین نقش مؤثر زن در جامعه است که بر ما لازم است مقام و شأن زن را در اسلام بشناسیم.
پاسخ به یک شبهه
گاهی از اوقات شبهاتی نسبت به نگاه اسلام به زن مطرح است که باید به آنها پاسخ داد مثلاً بیان میکنند که اسلام نسبت به زن کوتاه آمده و یا در اسلام حقوق زن رعایت نشده است و این کلمه(وَ اضْرِبُوهُن) که در سوره نساء، آیه 34 آمده است را به عنوان شاهد بر مدعای خود میگیرند. معنای (وَ اضْرِبُوهُن) این است که اگر زن، به حرف شوهرش گوش نکرد شوهر حق دارد که چنین زنی را بزند فلذا(وَ اضْرِبُوهُن) را اینگونه ترجمه و تفسیر هم میکنند یعنی «بزنید آنها را» حال سؤال این است که وقتی اسلام میگوید چنین زنی را بزنید، آیا اگر جای این ضرب، قرمز شد دیه ندارد؟ البته که دارد؛ اصلاً معنی «ضرب» در اینجا زدن نیست (وَ اضْرِبُوهُن) در موارد مشابهی – که ما قبلاً در جاهایی بحث کردیم - یعنی به زن ناشزه، بیاعتنایی و بیتوجهی کنید. نه اینکه او را بزنید؛ یعنی وقتی زن در خانواده، به شوهر بیاعتنایی کرد و به وظایف خانوادگی در قبال همسرش عمل نکرد، شوهر حق دارد به او بیاعتنایی کند نه اینکه او را بزند؛ در اینجا صحبت از «ضرب» نیست و این یک برداشت اشتباه از این لغت است و نمونههای «ضرب» نیز به این معنا که در اصطلاحات مورد استفاده قرار میگیرد، داریم. فلذا بهکارگیری آن معنی از این لغت، باعث میشود که چنین شبهاتی ریشه بدواند که متأسفانه ما در ایجاد این تصور که اسلام نسبت به مقام شامخ زن کوتاهی کرده است، مقصریم.
من از شما عزیزان تقاضا میکنم در صورت مواجهشدن با شبهه افکنی دیگران نسبت به مقام زن، به دنبال پاسخ آن شبهات از افرادی صالح باشید و بدانید که اسلام آن بهایی که برای زن پرداخت کرده است چنین بهایی را به مرد نداده؛ یعنی برخوردها و رفتارهایی که پیغمبر(ص) با دخترش فاطمهی زهرا(س) داشت بسیار عجیبوغریب بود و تعبیراتی که حضرت (ص) به کاربردهاند بسیار عجیب است.
به مناسبت امروز، آن تعابیری را که در بعضی از ادعیهی ما وارد شده است، خدمت شما عرض میکنم؛ مثلاً در حدیث کساء این فراز را زیاد میخوانند (اللهم صل علی فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها و السرّ المستودع فيها) که در اینجا، فاطمه زهرا(س) محور قرارگرفته است؛ یعنی خدایا صلوات بفرست بر فاطمه و پدر فاطمه و صلوات بفرست بر فاطمه و شوهر فاطمه و فاطمه و فرزندان فاطمه که محور فقط فاطمه است و این محوریت را به کس دیگری ندادهاند؛ این خیلی مهم است مخصوصاً این فقره از دعا(و السرّ المستودع فيها) که در متن بعضی دعاها داریم؛ و «سرّ» در اینجا یعنی سرّ بقای اسلام در این دختر متبلور بوده است.
یک روایتی در این روز عزیز برای شما عزیزان نقل میکنم که هر چند بعضی، این روایت را نفی میکنند اما ما قبلاً آن را اثبات کردیم که در آن حدیث قدسی خداوند به پیغمبر (ص) خطاب میکند و میفرماید (لولاک لما خلقت الافلاک) ای پیامبر من اگر تو نبودی آسمان و زمین را خلق نمیکردم و (لولا علی لما خلقتک) و اگر علی نبود تو پیغمبر(ص) را خلق نمیکردم و بعد میفرماید (لولا فاطمة لما خلقتکما) اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را خلق نمیکردم؛ یعنی فاطمه زهرا(س) بهعنوان غایت و نتیجه گرفتهشده است؛ این یک معنای بلندی است و لذا مقام زن مقام شامخی است.
با خود حضرت معصومه(س) که توفیق زیارتش را پیدا کردید عهد ببندید که تمام تلاشتان را در راه رشد و تعالی و پیشرفت زنان به کار بگیرید؛ یعنی نه تنها خودتان رشد کنید بلکه دیگران را هم به همراه خودتان رشد دهید تا شاهد تعالی و رشد زنان و دخترانمان در سطح بینالملل باشیم و زنان ما همانطور که در فعالیتهای ورزشی و قهرمانیهایشان در جهان، نمونه بودند در الگو و اسوه بودن برای زنان مسلمان جهان هم نمونه خواهند بود. شاید این کشورهای مختلف اسلامی آنگونه که شما به رشتههای ورزشی بها میدهید، آنها بها نمیدادند؛ لکن الآن به برکت رفتارهای شما در عرصههای بینالمللی این حرکتها در بین آنها هم زنده شده است و نشان دادید که با وجوداینکه در کشور ما اسلامیت هم حاکم است و محدودیتهایی وجود دارد لکن نمونه و اسوه میتواند باشد.
313/60