جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
​حجاب در مدارس ایالتی لاگوس در نیجریه ممنوع اعلام شد

حوزه/ شواهد متعددی از قرآن حاکی از این نکته است که در جامعه عرب قبل از اسلام، زنان برای حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبی برخوردار نبودند؛ به همین دلیل همسران پیامبر(ص) از متابعت آن الگو منع می شوند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» صرف نظر از مباحثی چون أدله حجاب، محدوده حجاب اسلامی، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکی از مباحث لازم در این باره، بررسی پیشینه این حکم است؛ به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصی برای پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان، ریشه ای دیرینه دارد؟

ضرورت طرح این بحث از آنجا ناشی می شود که برخی مدعی شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد.» (1) و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان، عادتی است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد».

برخی دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیرمسلمان روم و ایران، به جهان اسلام وارد شده است» و این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است.

 

- حجاب در ایران و روم باستان

 

در کتاب تاریخ تمدن می خوانیم:

پس از داریوش، مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند، آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض که بر ایشان واجب بود، رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت.

زنان طبقات بالای اجتماع، جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان ارتباطی داشته باشند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند. در نقشه ای که از ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد.(2)

شهید مطهری از سخنان جواهر لعل نهرو چنین استنباط می کند که او معتقد است که «رومیان نیز (شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم حرم سراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت».(3)

 

پوشش زنان عرب قبل از اسلام

شواهد متعددی از قرآن حاکی از این نکته است که در جامعه عرب قبل از اسلام، زنان برای حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبی برخوردار نبودند. به همین دلیل همسران پیامبر(ص) از متابعت آن الگو منع می شوند:

«یا نِسَاء النَّبِی لَسْتُنَّ کَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا * وَقَرْنَ فِی بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیّةِ الْأُولَی؛ ای همسران پیامبر! شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید. اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم، زینتهای خود را آشکار مکنید.(4)

دستورهای اصلاحی اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاکی از برخی نقص ها و کاستی ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است: «یا أَیّهَا النَّبِیّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا؛(5) ای پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.(6) تاریخ پژوهان نیز این نکته را که زنان جزیرة العرب از حجاب مناسبی برخوردار نبودند، تأیید می کنند.(7)

اکنون سخن در این است که این وضعیت، به دنبال وضع قانون اسلامی مبنی بر ضرورت حجاب بر هم خورد.

 

حجاب در قرآن

مسئله حجاب در دو سوره از سوره های قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به طور اجمال در سوره احزاب آیه ۵۹ مطرح شده، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است:

«و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِی الْإِرْبَة مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمت کاران مرد که [از زن] بینیازند یا کودکانی که بر عورت های زنان وقوف حاصل نکرده اند، آشکار نکنند و پاهای خود را [به گونهای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می دارند، معلوم گردد. ای مؤمنان! همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید. «وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَن یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَة وَ أَن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ و بر زنان از کار افتاده ای که [دیگر] امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطی که] زینتی را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن برای آنها بهتر است و خدا شنوای داناست.

گزارش های تاریخی حاکی از آن است که مسلمانان بعد از نزول این آیات، رویه متفاوتی را پیش گرفتند و با شنیدن این آیات به ضرورت ایجاد تغییرات و دگرگونی هایی در چگونگی پوشش زنان پی بردند و به همین دلیل بعد از نزول این آیات، زنان با پوشش های متفاوتی در اجتماع حاضر می شدند. مثلاً طبری (۲۴۴ـ۳۱۰ق) در تفسیر خود آورده است:

«عن عائشه زوج النبی(ص)انّها قالت یرحم الله النساء المهاجرات الاول لما انزل الله «ولیضربنّ بخمرهنّ...» شققن اکثف مروطهن فاختمرن به؛(8) رحمت خدا بر زنان مهاجر پیشگام باد که هنگامی که خداوند فرمان حجاب را نازل فرمود، ضخیم ترین پوشش های پشمین خود را برش داده و با آن سر و گردن خود را پوشاندند.»

سیوطی (۸۴۹ـ۹۱۱ق) نیز به سند خود از ام سلمه نقل می کند که بعد از نزول آیه «یدنین علیهن من جلابیبهن»، زنان انصار از منازلشان با پوشش های مشکی خارج می شدند؛ به گونه ای که به نظر می رسید بر سر ایشان کلاغی نشسته است.(9)

به گفته سیوطی این گزارش، ذیل آیه «ولیضربن بخمرهن» از سوره نور نیز در جوامع روایی متعددی نقل شده است.(10) در کلام دیگری آمده است که نزد عایشه از برتری زنان قریش سخن به میان آمد. او گفت: زنان قریش صاحبان فضیلت اند، اما به خدا قسم من در پایبندی به کتاب خدا و ایمان به قرآن کسی را برتر از زنان انصار ندیدم. (11)

از آنچه گذشت معلوم می شود که برداشت مردم از این آیات، ضرورت تجدید نظر در چگونگی حضور زنان در اجتماع و بین نامحرمان بود.

فقها و مفسران نیز مفاد این آیات را وجوب پوشش خاص برای زنان در برابر مردان نامحرم دانسته اند.(12) در محدوده دلالت آیات، ۳۲ ـ ۳۳ و ۵۳ سوره احزاب نیز بین مفسران اختلاف است.

 

تاریخ نزول سوره احزاب و نور

به اتفاق دانشمندان علوم قرآن، سوره  های نور و احزاب از سوره های مدنی قرآن هستند. بر اساس نقل بسیاری از دانشمندان علوم قرآن، سوره احزاب که متعرض حوادث سال پنجم هجری است، چهارمین یا پنجمین سوره ای است که در مدینه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و سوره نور نیز بعد از سوره نصر که بعد از صلح حدیبیه [سال ششم هجری] و قبل از فتح مکه [ماه رمضان سال هشتم ]در مدینه بر پیامبر نازل شده است.(13)

 

شواهد روایی

شواهد روایی متعددی نیز گویای این نکته اند که حجاب در زمان رسول خدا واجب شد و آنجناب با کسانی که خود را با وضعیت جدید وفق نداده بودند و هنوز از پوشش مرسوم گذشته استفاده می کردند، برخورد می کرد و تذکر می داد.

در روایاتی از سوی رسول خدا (ص)، محدوده حجاب بیان شده است. به عنوان نمونه در روایتی آمده است که نمایان ساختن تمام بدن برای زوج رواست و سر و گردن را می توان در برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نامحرم باید از چهار پوشش استفاده کرد: پیراهن (درع)، روسری (خمار)، پوششی وسیع تر از روسری که بر روی سینه می افتد(14) (جلباب) و چادر (ازار).(15)

شیخ صدوق به سند خود از امام صادق (ع) و آن حضرت از پدران خود از رسول خدا (ص) نقل می کنند که آن حضرت فرمود: «روا نیست زنی که به دوران عادت ماهانه بلوغ رسیده، موی جلوی سر و گیسوان خود را آشکار کند.» (16)

برخی روایات نشان می دهد، زنانی که خود را با وضع جدید تطبیق نداده بودند، مورد اعتراض قرار می گرفتند. عایشه می گوید: دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادری من بود، در حالی که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(ص)نیز وارد شد و هنگامی که او را دید، از او روی برگرداند. عایشه گفت: یا رسول الله! این دختر، بردارزاده من و خردسال است. پس پیامبر فرمود: هنگامی که زن به دوران عادت ماهانه رسید، بر او جایز نیست که جز روی خود موضع دیگری را نمایان کند.(17)

در گزارش دیگری نیز عایشه می گوید که اسماء دختر ابیبکر در حالی که پوششی نازک بر تن داشت بر پیامبر (ص) وارد شد.

پیامبر(ص) از وی روی گرداند و به وی فرمود: ای اسماء! وقتی زن به سنی رسید که عادت ماهانه برای او اتفاق می افتد، جایز نیست که جزء صورت و دست وی تا قدری بالای مچ در معرض دید دیگران قرار گیرد.(18)

این روایات اگرچه از نظر سند و دلالت نیازمند بررسی است، اما روی هم رفته حاکی از این موضوع است که حجاب، قبل از آنکه بین مسلمانان و ایرانیان یا رومیان ارتباطی بر قرار شود، تشریع شده و پشتوانه ای دینی داشته است و چنین نبود که پس از تعامل با دیگر ملل، بین مسلمانان پیدا شده باشد.

 

زمان برقراری ارتباط میان اسلام و ایران و روم

سر آغاز ارتباط ایرانیان و رومیان با اسلام، به زمانی باز می گردد که رسول خدا (ص) تصمیم گرفت که دعوت خویش را گسترش داده و ایران و روم و ملل دیگر را به اسلام دعوت نماید.

بر اساس گزارش های تاریخی، پیامبر(ص) در سال ششم هجری برای حاکمان ایران و روم نامه نگاری و دعوت خویش را از ایشان آغاز کرد. البته در این مرحله، ارتباطی برقرار نشد و ارتباط ایرانیان با مسلمانان تا زمان خلیفه دوم در همین حد باقی ماند، ولی در دوره حکومت خلیفه دوم که مسلمانان ایران را فتح کردند، ارتباط تنگاتنگی میان آنها به وجود آمد و زمینه تأثیرگذاری ها و تعامل فرهنگی فراهم شد. ارتباط میان رومیان و مسلمانان نیز به همین دوران باز می گردد.

با مقایسه ای سطحی میان تاریخ نزول آیات حجاب و تشریع حجاب در اسلام و زمان پیدایش ارتباط میان مسلمانان عرب و دیگر ملل، نادرستی پندار تسری حجاب از سایر ملل به اسلام عیان می گردد.

 

شواهدی متعارض

به رغم آنچه گفته شد با گزارش هایی روبه رو می شویم که حاکی از آن است که مردان نامحرم با زنانی برخورد نموده و آنها را شناخته اند. به عنوان نمونه، سبیعه دختر حرث که همسر سعد پسر خوله از قبیله بنی عامر بود و در جنگ بدر حضور داشت، می گوید: شوهرم در سال حجة الوداع از دنیا رفت و من حامله بودم و بعد از مدت کوتاهی از فوت او وضع حمل کردم و پس از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت، خود را آرایش کردم.

مردی به نام ابوالسنابل پسر بعکک از قبیله بنی عبدالدار بر من وارد شد و وقتی مرا در آن حال دید به من ایراد گرفت که چرا آرایش کردی؟ می خواهی ازدواج کنی! به خدا قسم تو تا چهار ماه و ده روز نباید چنین کنی! سبیعه می گوید: با شنیدن این سخنان، خود را جمع کردم و شب هنگام خدمت پیامبر(ص) رسیدم و مسئله را از او سؤال کردم. او به من چنین دستور داد: با وضع حمل، دوران عده تمام شده و اگر بخواهی می توانی ازدواج کنی.(19)

این نقل به روشنی دلالت می کند که در سال آخر عمر رسول خدا(ص) و بنا بر شواهدی که گفته شد بعد از گذشت حدود دو سال از زمان وجوب حجاب، زنی مسلمان در برابر نامحرم به گونه ای حاضر شده که مرد نامحرم وی را شناخته است. آیا این گزارش ها با وجوب حجاب در آن دوره منافاتی ندارد؟ این گزارش ها با توجه به آنچه در این نوشتار استنباط شده چگونه قابل جمع است؟

اگر فرض را بر صحت این گزارش ها قرار دهیم و تعارضی بین این گزارش ها و شواهد داخلی آن وجود نداشته باشد به چند صورت می توان بین این گزارش ها و وجوب حجاب در آن زمان جمع کرد:

۱. بر فرض صحت نقل ها وقتی انسان گزارشی را به صورت های گوناگون و با زیاده و نقصان مشاهده می کند، چگونه می توان به جزئیات مطرح در این گزارش ها بها داد و بر آن استناد کرد و در نتیجه با مطالبی قطعی یا دست کم مطالبی که از درصد قطعیت بالایی برخوردار است معارض دانست؟ این نکته با توجه به آنچه در تاریخ حدیث به اثبات رسیده که اهل سنت دست کم در سده اول هجری از ثبت و ضبط احادیث اجتناب کردند، بسیار موجه است و شاید به همین دلیل است که در فقه روایات نبوی چندان کاربردی ندارد.

شعرانی درباره روایاتی که به طور گوناگون نقل شده، معتقد است: آنچه از این روایات و در این موارد می تواند مورد استناد قرار گیرد، چکیده سخن این است که مردم به طور معمول قادر بر حفظ و ضبط احادیث هستند و خصوصیات الفاظ و کلمات به دلیل مختلف بودن، قابل استناد نیستند.(20)

ایشان در جای دیگر می فرماید: شیوه معاصران ما در تمسک به ویژگی های الفاظی که روایت می شود و جزئیات آن و ادعای ظن اطمینانی با استناد به این امور قابل اعتماد نیست.(21)

۲. از صحت این گزارش ها ـ مشروط بر اینکه ثابت شود که مربوط به بعد از وجوب حجاب است ـ می توان نتیجه گرفت که در آن زمان، صورت زن ها باز بوده و بنابراین، دستور پوشش شامل صورت نمی شود.

چنانکه برخی از حدیث «خثعمیه»(22) چنین استنباط کرده اند.(23) شاید بتوان گفت که این استنباط، منوط به این است که پایبندی فردی که این رفتار از وی مشاهده و گزارش شده به دستورهای شرع مقدس اثبات گردد.

در پاسخ به این سؤال که آیا در این موارد سکوت معصوم، تقریر رفتار وی حساب نمی شود، باید گفت: ممکن است اعتراض معصوم نقل نشده باشد.

 

پرده نشینی

ممکن است کسانی که مدعی شده اند که حجاب از ایران و روم بین اعراب مسلمان راه یافته، مقصودشان از حجاب پرده نشینی زنان باشد. شهید مطهری بعد از تخطئه این ادعا که حجاب از ایران یا جای دیگری به اسلام وارد شده باشد و ارائه شواهد مختصری بر این امر، می فرماید:

فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیرعرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم (ص) وجود داشت شدیدتر شد، نه اینکه اسلام اساساً به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است.(24)

البته برخی سخت گیرها از جانب خلیفه دوم، حتی در زمان حیات رسول خدا (ص) گزارش شده که در برخی موارد با عکس العمل برخی زنان رسول خدا روبه رو شده است. صحت و سقم این گزارش ها و در مرحله بعد، یافتن منشأ این طرز فکر، امری در خور بررسی و پژوهش است.

بعید نیست که سخنان ویل دورانت و جواهر لعل نهرو ـ در ابتدای نوشته نقل شد ـ صرفاً ناظر به پرده نشینی زنان باشد و به ستر و پوشش آنان عنایتی نداشته اند.

برخی محققان نیز منکر پشتوانه دینی برای نقاب زدن و برقع بر چهره افکندن شده اند و آن را رسمی دانسته اند که از دیگر ملل وارد فرهنگ اسلامی شده، البته این خود نیازمند تحقیقی مستقل است.(25)

 

نتیجه گیری

اگر چه رسم حجاب در بین اقوام غیرعرب مرسوم بوده است، اما حجاب در بین زنان عرب نشأت گرفته از اقوام دیگر نیست. حکم حجاب به طور واضح در سال هشتم هجری نازل شد و این زمانی بود که هنوز اسلام از جزیرة العرب پای بیرون نگذاشته بود و به دنبال آن، زنان مسلمان عرب از این دستور پیروی کردند.

در دو سال باقیمانده از عمر رسول خدا(ص)گزارش هایی موجود است که آنجناب با کسانی که هنوز خود را با وضعیت جدید تطبیق نداده بودند برخورد می نمود.

..............................................

پی نوشت ها:

1. ویل دورانت، تاریخ تمدن/ج۴/ص۲۸۲         

2. ویل دورانت، همان/ج۱/ص۴۳۳ـ۴۴۴

3. مرتضی مطهری، مجموعه آثار/ج۱۹/ص۳۹۰

4. احزاب/۳۲ ـ ۳۳                          

5. همان/۵۹

6. معالم المدرستین/ج۱/ص۲۹۱

7. ر.ک: جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب/ج۴/ص۶۱۷

8. جامع البیان/ج۹/ص۳۰۶            

9. الدرالمنثور/ج5/ص221

10. الدرالمنثور/ج۵/ص۴۲            

11. الدرالمنثور/ج۵/ص۴۲

12. احکام القرآن/ج۳/ص۳۱۵ ـ ۳۱۹ و ۳۶۹ ـ ۳۷۲

13. المیزان/ج۲۰/ص۳۷۶ـ۳۷۷               

14. مجمع البحرین، ذیل واژه جلباب

15. مجمع البیان/ج۷/ص۲۷۱                  

16. من لایحضره الفقیه/ج۳/ص۴۶۷

17. جامع البیان/ج۹/ص۳۰۵       

18. الدرالمنثور/ج۵/ص۴۲

19. صحیح البخاری/ج۵/ص۱۳               

20. الوافی/ج۲۱/ص۴۷۴، پاورقی

21. شرح اصول کافی/ج۳/ص۱۶۵، پاورقی

22. صحیح بخاری/ج۲/ص۱۴۰و ۲۱۸

23. مسالک الافهام الی آیات الاحکام/ج۳، پاورقی ص ۲۷۸ـ۲۷۹

24. مرتضی مطهری، مجموعه آثار/ج۱۹/ص۳۹۰

25. المنار، ذیل آیات نور؛ نصر حامد ابوزید، دوائرالخوف، ۲۴۰

 

منبع: سامانه نشریات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha