حوزهنیوز: پس از رحلت آیتالله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در نجف، رهبری سیاسی و دینی جهان تشیع به سامرا منتقل گردید و بر دوش آیتالله محمد تقی شیرازی قرار گرفت از سوی دیگر، دولت انگلیس بعد از اشغال کامل عراق و سرکوب نیروهای مبارز، تصمیم گرفت...
به گزارش سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، پس از رحلت آیتالله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در نجف، رهبری سیاسی و دینی جهان تشیع به سامرا منتقل گردید و آیتالله محمد تقی شیرازی مسئولیت آن را بر عهده گرفت از سوی دیگر، دولت انگلیس بعد از اشغال کامل عراق و سرکوب نیروهای مبارز، تصمیم گرفت تا با یک رفراندم ساختگی، رژیم و دولت دستنشانده خود را بر مردم تحمیل کند و به عرصه قدرت آورد، ولی در این میان وجود علمای بزرگ در نجف، کاظمین و سامرا و در راس ایشان حضور آیتالله شیرازی، مانع بزرگی برای رسیدن به این هدف بود، آیتالله شیرازی در این ایام نزدیک به هشتاد سال داشت؛ اما با این کهولت سن، بسیار دقیق و ظریف ناظر اوضاع سیاسی عراق بود و نسبت به آیتالله سید محمد کاظم یزدی موضعگیری قاطعتری داشت.
*آغاز شیطنتهای ویلسون
سردمداران انگلیس در عراق بسیار تلاش میکردند تا به هر نحو ممکن او را فریب بدهند، ولی همواره سرشان به سنگ میخورد، در رحلت آیتالله یزدی، سرهنگ هاول (معاون ویلسون، حاکم انگلیس عراق) نامه تسلیت به آیتالله شیرازی نوشت و با عبارتهای شیطنتآمیز، خود را شریک در این مصیبت معرفی کرد، چند روز بعد خود ویلسون به حضور آیتالله آمد و چون به زبان فارسی تسلط داشت، بدون واسطه وارد گفت و گو با مرجع تقلید جهان تشیع شد.
*پاسخهای دندانشکن آیتالله شیرازی
ویلسون نخست از ایشان خواست تا برای کلیدداری و تولیت حرم در سامرا یک نفر شیعه معرفی کند تا وی متولی سنی را از حرم بردارد، مرجع تقلید شیعیان پاسخ داد: کلیددار حرم فرد بسیار خوبی است و من موافق عزل او نیستم چون ویلسون از این شیطنت مایوس شد، موضوع سخن را عوض کرد و قرارداد 1919 وثوقالدوله در ایران را مطرح نمود و بعد از شمارش به اصطلاح فوائد آن، از آیتالله خواست این کار وثوقالدوله را تایید کند؛ ولی باز با جواب قاطع مرجع و فقیه سامرا روبهرو شد، ویلسون سپس با کمال پررویی حوادث جنوب ایران و دفاع این مردم در برابر تجاوزات دولت انگلیس را مورد بحث قرار داد و از ایشان خواست برای جلوگیری از خونریزی بیشتر، مردم را به آرامش و عدم درگیری با سربازان انگلیس دعوت کند آیتالله شیرازی جواب داد:«ما در عراق هستیم و در اینجا با شما در مورد عراق صحبت میکنیم و این صحیح نیست من و شما که از اوضاع ایران اطلاع نداریم، در مورد آنها دخالت بکنیم مردم و علمای ایران به شوون زندگی و وظایف اجتماعی خود آشناتر هستند.»(1)
ویلسون ناامید از محضر فقیه سامرا خارج شد و در نامهای به مسئولین در لندن نوشت: میرزا محمد تقی شیرازی در سن پیری و... به سر میبرد و به وسیله عدهای مالپرست که بر ضد انگلیس اقدام میکنند، محاصره شده است.
او در خاطرات خود نیز مینویسد:
آیتالله شیرازی غالبا به اسم تقوا و دین کارهایی را انجام میدهد که کاملا از دین جدا و دور است.(1)
*جمعیت اسلامی عراق
انقلاب عشرین یا انقلاب 1920 میلادی در عراق از آنجا آغاز شد که در سال 1918 دولت انگلستان طی دستوری به ویلسون حاکم عراق از وی خواست تا رفراندمی ظاهری برگزار کند و نظر مردم عراق را در رابطه با آینده سیاسی آن دو کشور و تشکیل دولت عربی با حمایت و قیمومیت انگلستان جویا شود، ویلسون بلافاصله وارد عمل شد و از تمام استانداران مناطق نه گانه عراق خواست تا در جلساتی با سران عشایر و قبایل و تطمیع آنان، تدابیری بیندیشند و آرای مردم عراق را به نفع سیاستهای دولت انگلیس سوق دهند.
به رغم مخالفتها از طرف علما و مردم، همه پرسی انجام گرفت و هم زمان در کشورهای لبنان، سوریه و فلسطین نیز که قبلا جزو دولت عثمانی بودند، این همه پرسی تکرار شد سرانجام در 25 آوریل 1920 در نشست «من رمو» در اروپا، قیومیت انگلیس بر عراق و فلسطین و قیومیت فرانسه بر لبنان و سوریه اعلام شد و این حکم در اول مه همان سال به ویلسون ابلاغ و او نیز در بیانیهای تحقیرآمیز تاکید کرد: دولت بریتانیا قبول زحمت فرمود که عراق را به سوی پیشرفت و خیر و سعادت هدایت و رهبری کند.
*واکنش علمای نجف به انتخابات
در پی این جنایت تاریخی انگلستان، علمای نجف، سامرا، و کاظمین سکوت را جایز ندانستند و حضرات آیات شیخ مهدی خالص سید ابوالقاسم کاشانی، سید محمد علی شهرستانی، میرزا احمد خراسانی، شیخ محمد رضا شیرازی و چند نفر دیگر جلسات متعدد مشورتی تشکیل دادند و سازمانی به نام «جمعیت اسلامی عراق» تاسیس کردند تا در پوشش آن، جنبشهای مردمی و عشایری را انسجام داده و رهبری کنند.
آنها با این نام، اعلامیهها و نامههایی را صادر و به مناطق مختلف عراق فرستادند و با تاکید بر استقلال این کشور و عدم پذیرش قیومیت بیگانه، سران عشایر و توده مردم را به شرکت در نبرد طولانی و سخت در آینده دعوت نمودند در مقابل، ایادی انگلیس در در عراق وارد عمل شدند در ذی قعده 1337 تعدادی از اعضای فعال این جمعیت را بازداشت کردند و به بغداد بردند و از آن جا به یکی از جزایر هندوستان تبعید کردند در این هنگام آیتالله شیرازی نامهای به آرنولد ویلسون حاکم عراق نوشت و خواستار آزادی تبعید شدگان شد.
ویلسون در نامهای طولانی، ضمن اظهار چاپلوسی با شیطنت از خواسته ایشان طفره رفت، بلافاصله مرجع آگاه شیعه تهدید کرد که از عراق خارج میشود و به ایران میرود و در آنجا به وظیفه تاریخی خود عمل خواهد کرد، این برخورد قاطع احساسات مردم عراق را بر انگیخت و ایادی انگلیس را تسلیم خواسته ایشان نمود و تبعیدیان به کربلا بازگشتند.
فتوایی که انگلیس را زمینگیر کرد
از سوی دیگر مرجع بزرگ شیعه آیتالله شیرازی ضمن حمایت از حرکتهای این جمعیت، خود نیز وارد صحنه شد و در فتوایی تاریخی، رهبری جنبش را بر دوش گرفت و اعلام کرد: «لیس لاحد من المسلمین ان ینتخب و یختار غیر المسلم للامارة و السلطنة علی المسلمین، هیچ یک از مسلمانان حق ندارد فرد غیر مسلمان را برای حکومت و سلطنت برخود برگزیند».
وقتی این فتوا از آن مرجع بزرگ صادر شد، نزدیک به هفده نفر از علمای سرشناس عتبات، محتوای آن را تاکید و ذیل آن را امضا کردند و نسخههای زیادی از آن در سرتاسر عراق انتشار یافت.
علاقمندان برای کسب اطلاعات دقیق در این خصوص به کتاب «تبارنامه حوزه و روحانیت از صدر اسلام تا پهلوی اول» نوشته عبدالرحیم اباذری انتشارات سلمان فارسی، به نشانی: قم خیابان صفائیه کوچه ممتاز کوچه پیشوایی، پلاک 14 مراجعه کنند و یا با تلفن 7-7835096-0251 تماس بگیرند.
1- تبار نامه حوزه و روحانیت (از صدر اسلام تا پهلوی اول)، به نقل از لمحات اجتماعیه من تاریخ العراق الجدید، دکتر علی الوردی، ج 5، ص65.