شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
کد خبر: 254532
۲۴ مرداد ۱۳۹۰ - ۲۰:۲۸

حوزه نیوز: هنگامى كه داستان حضور بانوان در ورزشگاه‌ها با پافشارى برخى از مسئولان اجرايى مطرح شد و بزرگان حوزه، موضع صريح و شفاف گرفتند، جامعه تنها به مسكوت ماندن موقت اين طرح راضى شد، اما ...

بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحيم

ديرگاهى است كه گاه‌گاه صداى گام‌هاى انحراف فكرى از دالان‌هاى مرتبط به دولتى كه مدعى و منادى ارزش‌ها بود و هست، به گوش مى‌آيد. هزار و يك حرف گفته و نگفته را در اين گفتار وامى‌نهيم و تنها به شأن نزول پرده پايانى اين نمايش بسنده مى‌كنيم.

چند روزى است كه ويژه‌نامه «خاتون1» به‌عنوان ضميمه رايگان روزنامه رسمى دولت، «ايران»، در 260 صفحه با موضوع زنان و حجاب انتشار يافته و با واكنش سريع و صريح شخصيت‌هاى دينى، فرهنگى و قضايى مواجه گشت، به‌گونه‌اى كه جهت پيشگيرى از حملات جوانان مؤمن و مردم متدين، دفتر اين روزنامه توسط نيروهاى ويژه حفاظت شد.

گذرى بر مطالب اين ويژه‌نامه كه با كاغذ گلاسه و چاپ  رنگى مرغوب به‌صورت رايگان در اختيار خوانندگان ايران قرار گرفته، گوياى هدف‌گذارى كلى اين نشريه در راستاى هنجارشكنى، نسبت به فرهنگ فعلى حجاب در جامعه دينى است و گاه پا را فراتر نهاده و نسبت به تشابه لباس روحانيون و عمامه آن‌ها با لباس موبدان زرتشتى در تاريخ قلم مى‌راند! و در جاى ديگر، هنجارشكنى ورزشى بانوان در مسابقات بين‌المللى چين را كه برخى مراجع عظام، آن را سبب خفت دانستند، رنسانس در ورزش بانوان مى‌نامد! و در ديگر بخش از اين منشور التقاطى، چادر مشكى را با تأكيد، بدترين پوشش مى‌داند!! و حال آن‌كه مقام معظم رهبرى چادر را حجاب برتر دانسته‌اند. ‌ نكات تأمل‌انگيز اين مجله، به مطالب پيش‌گفته ختم نمى‌شود، كه آقاى كلهر در مصاحبه‌اش سراغ گنبد‌هاى طلايى هم مى‌رود و آن‌ها را به‌صورت احتمالى، برگرفته از هندوها و بودايى‌ها مى‌داند! البته تدوين‌گران خاتون، براى آن‌كه مورد نقد دينى سنگين قرار نگيرند، در جاى‌جاى آن، با بهره از سخنان برخى از علما و فضلا، فضاى كلى آن را از غيردينى بودن پرهيز داده‌اند، اما انتخاب تيترهاى جهت‌دار براى اين مطالب متناسب با هدف‌گذارى نشريه، در نگاه اول هويداست. اين همه، تنها بخشى از مطالب شگفت‌انگيز اولين شماره خاتون است. تعجب آن‌گاه فزونى مى‌يابد كه توجه داشته باشيم صاحب امتياز آن، خبرگزارى رسمى جمهورى اسلامى «ايرنا» است. شايد اگر مندرجات اين نشريه را در مجلات دگرانديش كه تقابلى پذيرفته‌شده با نظام مقدس اسلامى و تفكر دينى دارند مى‌ديديم، هضم آن برايمان آسان مى‌نمود، اما چگونه مى‌توان باور كرد كه نه‌فقط با پول بيت‌المال اين نظام مقدس، بلكه رسماً  از رسانه دولت جمهورى اسلامى اين مطالب انتشار يابد؟!

اگر بخواهيم با خودمان در وادى تأمل، چندى انديشه نموده و تذكرات مكرر و دلسوزانه بزرگان را راجع به اين جريان و تراوشات فكرى و برآيند اجرايى آنان بازخوانى كنيم، بايد بى‌محابا خويش را سرزنش كنيم، زيرا هنگامى كه داستان حضور بانوان در ورزشگاه‌ها با پافشارى برخى از مسئولان اجرايى مطرح شد و بزرگان حوزه، موضع صريح و شفاف گرفتند، جامعه تنها به مسكوت ماندن موقت اين طرح راضى شد، اما اين تفكر هم‌چون آتشى زير خاكستر  ماند و باز زبانه كشيد و اصرار به انتخاب مديران ارشد اجرايى از زنان، ديگر‌باره غيرت دينى مراجع عظام را به جوش آورد و به صورت قاطع نسبت به اين امر برخورد نمودند و اين مرتبه نيز با اغماض مصلحت‌جويانه از آن گذشتيم! تا عدم اجراى طرح عفاف كه به‌عنوان قانون جمهورى اسلامى بود، اهل دين و فرهنگ را به خروش آورد. اما مقاومت نابجا و لجبازى برخى از مسئولان نسبت به عدم اجراى قانون و فراتر از آن، دستور به فرمانده ناجا و تهديد مبنى بر عدم برخورد با بدحجابان و باز صبر و سكوت ما، بحرانى ديگر آفريد و اين‌بار درصدد نهادينه‌سازى فرهنگ جديد و هنجارساختن يك ناهنجارى‌اند!                   

بر اين اساس، تبيين مبانى فكرى اين جريان، مأموريت نشريه خاتون شد تا آرام‌آرام ذهن جوانان را با ابعاد فكرى آنان آشنا سازد و با مبنادهى به آنان، اين جريان سياسى را به جريانى فكرى تبديل نموده و با پشتيبانى‌هاى رسانه‌اى، اجتماعى، سياسى و مالى، دامنه‌هاى آن در اقصى نقاط جامعه جاى گيرد. حال چگونه و در چه فرآيندى، اين جريان كه با تمسك به روحانيت و تفكر دينى دست به قدرت يازيده، در مقابله فكرى و فرهنگى با روحانيت قرار گرفته؟ شاه‌بيت غزل سياسى اين فصل تاريخى است كه سه نسل ديروز و امروز و فردا، بايد آن‌را براى نسل‌هاى آينده به‌صورت صادق و ماندگار بسراييم.

ما را چه مى‌شود، وقتى كه بزرگان به عنوان ديده‌بان دين، از سر سوز و با تأكيد و تكرار، ما را به بيدارى فراخوان مى‌دهند، گوش جانمان شنواى آن نيست و آن‌گاه كه گزشى ديگر پيكر فرهنگى جامعه را مى‌آزارد، دگر‌باره به تأملى كوتاه مى‌نشينيم و باز، زندگى و فراموشى تا دوباره...!

آرى! قصه خاتون، خاتمه خواهد يافت اما، داستان‌سرايان انحرافى باز به سرايش‌اند!

حسن مولایی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha