به گزارش سرویس بینالملل مرکزخبر حوزه، آنچه در پی میآید، دومین بخش از خاطرات خبرنگار حوزهنیوز به کشورهای عراق و سوریه است که سال گذشته به این کشورها سفر کرده است:
اگر چه آمریکا برای جنگ عراق چند میلیارد دلار هزینه کرد، اما چند برابر بهرهبرداری از آن به وضوح قابل مشاهده است. اکثر ماشینهای پلیس در عراق از شرکتهای آمریکایی مثل فورد و جنرال موتورز خریداری شدهاند و لااقل تا پایان عمر مفید این ماشینها باید عراق دست به دامان آمریکا باشد تا گرفتار تهیه لوازم یدکی آنها نشود.
از این مسئله مهمتر دیدگاهی است که عراقیها در مورد حمله آمریکا دارند؛ بیشتر مسئولان عراقی معتقدند که آمریکا به خاک آنها تجاوز کرده و باید هر چه زودتر خارج شود، اما عده دیگری هم که تعدادشان قابل توجه است، اینگونه میپندارند که آمریکا با سرنگونکردن صدام خدمت بزرگی به ملت عراق کرده و حتی ضرورت تشکر از آمریکا را مطرح میکنند! در هر صورت حل مشکل عراق نیازمند اراده جدی مردم این کشور است.
*حوزه علمیه نجف
یکی از برنامههای مهم این سفر آشنایی با حوزه علمیه نجف بود. حوزه نجف با تصورات ذهنی افرادی که از قم به اینجا میآیند تفاوت زیادی دارد. تقریباً هیچ مرکزیتی برای حوزه نجف ندارد و طلاب که تعدادشان به پنچ الی شش هزار نفر میرسد در مدارس مختلف پراکنده هستند. انتهای خیابان شارعالرسول به طرف حرم مطهر جایی است که بیشترین تعداد طلبه را میتوان پیدا کرد. دفتر آیتاللهالعظمی سیستانی از یک طرف و مدارس و مساجد مهمی مثل مسجد هندی، مدرسه و مسجد شیخ انصاری، مرقد آیتاللهالعظمی سیدمحسن حکیم و مدارس آخوند خراسانی در اینجا قرار دارند.
از محل اقامت پیاده راه میافتم تا از نزدیک با مدارس علمیه آشنا شوم. هنوز وار خیابان اصلی نشدهام که به قبر آقابزرگ تهرانی میرسم. طبق وصیت ایشان را در منزل خود دفن کردهاند و مدتی است که غریب و تنها مانده است. سپس از عبور از ایست بازرسی به سمت مرقد آیتالله سیدعبدالاعلی سبزواری حرکت میکنم. مرقد در سمت چپ خیابان قرار دارد و به واسطه مسجد زیبایی که جنب آن ساخته شده به جامع سبزواری معروف است. حدوداً صدمتر آن طرفتر منزل مسکونی امام در نجف قرار دارد که در حال بازسازی است. از انتهای کوچه خود را به بازاری میرسانم که موازی خیابان اصلی است و مسجد و مدرسه شیخ انصاری در آن قرار دارد. ابتدا حیاط و در سمت راست ساختمان مسجد است که حالت سنتی خود را حفظ کرده و رنگ شده است. از اینجا تا مرقد حضرت آیتالله سیدمحسن حکیم کتابفروشیهای مذهبی و حوزوی زیادی وجود دارد. کتابهای مختلف با چاپهای گوناگون (از آن جمله کتاب شبهای پیشاور و گناهان کبیره نظرم را جلب میکند) در سفر قبلی که در سال تحصیلی بود این بخش از بازار رونق خوبی داشت، ولی الان ماه رمضان است و گرمای شدید هوا.
مرقد آیتالله حکیم تا درب ورودی حرم کمتر از صد متر فاصله دراد. مرقد در حیاط مسجد هندی واقع شده و مسجد دو درب دارد، یکی بازار و دیگری از شارعالرسول.
مرقد صاحب جواهر و شیخ جعفر کاشفالغطاء هم با فاصله کمی از حرم قرار دارند و به خاطر حسینیهای که جنب هر دو مرقد به همت نوادگانشان ایجاد شده رونق خوبی دارند.
آخرین جایی که میروم مرقد علامه امینی است که مرقد صاحبالغدیر چسبیده به کتابخانه او قرار دارد و اطراف قبر نظرات بزرگان شیعه در مورد کتاب ارزشمند الغدیر به چشم میخورد.
*ادامه مجالس بیوت علما
دفتر حضرات آیات سید محمد حکیم، شیخ اسحاق فیاض و شیخ بشیر حسین نجفی با فاصله کمی از یکدیگر قرار دارد این سه عالم بزرگوار به همراه آیتالله سیستانی مراجع چهارگانه نجف را تشکیل میدهند و گروهی هم که زیر نظر آنان به اداره امور حوزه میپردازند به لجنه رباعیه معروف است.
هر شب توفیق داشتم خدمت یکی از این بزرگواران برسم. در دفتر آیتالله حکیم پس از اتمام مجالس روضه به همراه عده دیگری از طلاب خدمت ایشان رسیدیم وقتی که فهمیدند از ایران آمدهایم از اوضاع ایران سوال کردند و از جمله پرسیدند هوای نجف گرمتر است یا قم؟
دیدار با آیتالله فیاض نیز بسیار مفید و صمیمی بود، ایشان از برجستهترین شاگردان آیتالله خویی بوده و مسئولیت شورای استفتاء آن مرجع عالیقدر را برعهده داشته است. اکنون برجستهترین کرسی تدریس حوزه متعلق به ایشان است. در محضر آیتالله فیاض مسایل مختلی مطرح شد از جمله آنها توجه ایشان به مسئله آموزش زبان خارجی در حوزه بود ایشان گفتند: ما در قدیم فکر میکردیم به یادگیری زبان هیچ نیازی نداریم اما امروزه فهمیدهایم که کاری ضروری است.
در چند روزی که در نجف بودم و به بیوت علما یا مدارس علمیه میرفتم هر جا که متوجه میشدند از طلاب قم هستم، زبان عربی دست و پا شکستهام موجب تعجب آنها میشد و خبر نداشتند که اکثر طلاب و حتی مدرسین قم قدرت تکلم عربی را ندارند.
*دیدار آیتالله العظمی سیستانی
ایشان سالهاست به ملت شرایط امنیتی تدریس نمیکنند برای دیدار با ایشان در یک مسیر مستقیم سی الی چهل متری سه بار بازرسی بدنی شدم و نوعی اضطراب در چهره محافظان دیده میشد آنچه در نگاه اول توجهم را به خود جذب کرد لهجه مشهدی آیتالله سیستانی بود که با وجود سالها دوری (حدود 50 سال) هنوز برخی اصطلاحات مشهدی را به کار میبردند. در محضرشان سوالی درباره خمس طلاب مطرح شد که ابتدا حکم شرعی مسئله را بیان کردند و سپس چند توصیه اخلاقی مبنی بر سادهزیستی. بخشی از مطالب آن دیدار را قبل از این منتشر کردهام و آنچه جای تاکید دارد اینکه فرمودند: پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خاطر سادهزیستی روحانیت بود و اگر امروز برخی بر علیه دین چیزی مینویسند به خاطر علاقه به دنیا است.
مرتضی سعیدینجفی