یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024

مدیر گروه کلام پژوهشگاه علوم وحیانی معارج به تبیین تفاوت نظریه «تفسیر انسان به انسان» با نظریه «انسان کامل» پرداخت.

به گزارش مرکز خبر حوزه حجت‌الاسلام محمد رضا مصطفی‌پور، درباره انگيزه نگارش كتاب «تفسیر انسان به انسان» گفت: حضرت آيت‌الله جوادی آملی دغدغه بسيار زيادی در مطرح كردن انسان‌شناسی داشتند و كتاب‌های گوناگونی در اين باره نوشته و در سخنرانی‌های پراكنده‌ای نيز به این موضوع پرداخته اند و حتی اين بحث را برای عموم مردم هم ارایه كرده بودند.

وی افزود: حضرت استاد، مقاله‌ای در يكی از نشريات غربی درباره انسان مطالعه کردند و بعد آن را جهت استخراج شبهات به بنده دادند. مقاله خلاصه یک كتاب بود که آن كتاب را پيدا كردم و مباحثش را استخراج نموده در اختيار ایشان قرار دادم و ایشان نیز مباحث را در قالب جلساتی ارائه نمودند که بعد از پياده سازی و تنظيم در اختيار آیت الله جوادی آملی قرار گرفت تا نظرات تکمیلی را ارایه نمایند که حاصل آن کتاب «تفسیر انسان به انسان» است.

این استاد حوزه  در معرفی کتاب گفت: كتاب در سه بخش است، بخش اول كليات انسان شناسی است كه بحث مشابه آن در جلد 14 و 15 تفسير موضوعی نيز آمده است، بخش دوم به مباحثی همچون بررسی راه‌های شناخت، روش‌های شناخت، شناخت قرآنی انسان، ماهيت انسان و اوصاف انسان در قرآن مثل اينكه انسان «حی متأله» است پرداخته شده است كه شبيه اين بحث در جلد 15 تفسير موضوعی آمده است و عمده اين كتاب بخش سوم آن، با عنوان «تفسير انسان به انسان» است.

حجت الاسلام مصطفی‌پور خاطر نشان كرد: اسم «تفسير انسان به انسان» در تناظر با تفسير«قرآن به قرآن» مطرح شده است و وقتی بهترين روش تفسير قرآن عرضه آن بر خود قرآن است پس انسان را نيز بايد با انسان تبيين كرد و همانطور كه قرآن كريم دارای آيات محكم و متشابه است و برای شناخت متشابهات بايد آنها را به محكمات ارجاع داد، در مورد انسان‌ها نيز محكم و متشابه داريم.

وی اظهار كرد: از اين مطلب دو برداشت مطرح می‌شود يكی اينكه انسان‌ها را در برابر انسان‌های ديگر تفسير كنيم بدين شكل كه بگوييم يك دسته از انسان‌ها كه پيامبران و ائمه معصومين(ع) هستند در مرحله كمال قرار دارند كه ميزان انسانيت آنها هستند و متشابهات ما هستيم كه مطرح كردن اين بحث، مطلب جديدی نيست.

این استاد حوزه  با اشاره به نظریه انسان کامل گفت: در نظریه انسان کامل، براي سنجيدن مقام انساني هر فرد، بايد سراغ انسان های کامل رفت. آنان ما را به ما مي‌شناسانند و هويت‌هايمان را در رفتار و گفتار و ساير امور مي‌شكافند. در روايات نيز مقصود از «محكمات» كه در آيه هفت سوره آل عمران به آن اشاره شده است، پيامبر(ص) و ائمه(ع) معرفي شده اند. شيعيان نيز متشابهات انسان‌هايند.

مدیر گروه کلام پژوهشگاه افزود : اما مطلب جديدی كه آيت‌الله جوادی آملی در اين كتاب مطرح كرده اند اين است كه همانطور كه قرآن كتاب تدوين شده الهی است، انسان‌ هم مثل يك كتاب تكوينی در كنار اين كتاب تدوينی هستند و دارای محكمات و متشابهات است. در بحث جسمی انسان مشابهتی با ديگر حيوانات داريم و قوايی بين او و ديگر موجودات مشترك است كه اين می‌شود متشابهات و آنچه كه از محكمات انسان است فطرت انسان است كه به روح و نفس او ارتباط دارد و اگر بقيه قوا در خدمت فطرت قرار بگيرند، انسان به كمال می‌رسد.

وی با اشاره به قواي باطني انسان‌ها گفت: به لحاظ شباهت‌هايي كه ميان اين جنبه از قوا با جانوران وجود دارد، قواي باطني جزو متشابهات است. جنبه محكم انسان، فطرت است كه به نفس و روح ارتباط دارد. اين فطرت است كه انتخاب‌گري را رقم مي‌زند، همان ويژگي كه در ساير جانوران وجود ندارد.

حجت الاسلام مصطفی پور ادامه داد: اگر انسان را با هوش يا قوه وهم و خيال او معرفي كنيم، «شبيه» به انسان است، نه خود او. عقلانيت، فطرت، ملهم بودن انسان از قدرت الهي، قدرت ارزيابي، تجزيه و تحليل و استدلال‌گري است كه از محكمات انسان به شمار مي‌آيد. فطرت انسان ميل به جاودانگي و كمال مطلق دارد و اگر اين ميل با استفاده از ابزاري صحيح در مسير خود قرار گيرد، انسان به جنبه محكم خويش دست مي‌يابد.

وي با مرجع برشمردن محكمات انسان براي متشابهات گفت: تمامي محكمات نيز به يك محكم كه حيات است، بازمي‌گردند. آيت‌الله جوادي آملي در اين كتاب از حيات متشابه و محكم نيز سخن به ميان مي‌آورند؛ حياتي كه مدارج و مراتبي دارد.

حجت الاسلام مصطفی پور  با اشاره به نتايج اين نظریه افزود : با تفسير انسان به انسان، فرد از مغالطه در شناخت خود مصون می‌ماند و آن مغالطه كنه و وجه است يعنی فقط يك وجهه خاصی از انسان را نصب العين خود قرار دهيم و بگوييم انسان آن است در حالي كه اين تعريف اشتباه است.

بر اساس گزارش بنیاد وحیانی اسرا وی خاطر نشان کرد : نتيجه ديگر اين است كه انسانی كه خود را از اين راه بشناسد از تباهی مصون می‌ماند و در نهايت از هم و غم رها می‌شود، همه قوای او با هم و با موجودات هماهنگ می‌شود و در نهايت انسان به مقام ولايت الهی می‌رسد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha