شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در پاسخ به سؤالی راز مکلف شدن دختران قبل از پسران را تشریح کردند.

به گزارش مرکز خبر حوزه متن سؤال و پاسخ این مفسر قرآن به شرح ذیل است:

سوال: چرا دختران زودتر از پسران مكلف مى‌شوند؟ ‏

جواب: توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل كند، حداقل بايد بگويد زن همانند مرد است. زيرا ‏تقريباً شش سال قبل از اين كه مرد، مكلف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن ‏همين كه از نُه سالگى گذشت و وارد دهمين سال زندگى‎ ‎شد، خدا او را به حضور مى‏پذيرد و با او ‏سخن مى‏گويد و روزه را بر او واجب مى‏كند، مناجاتهاى او را به عنوان دستور مستحب شرعى ‏گوش مى‏دهد. آن وقتى كه هنوز مرد به عنوان يك نوجوان مشغول بازى است، زن مشغول راز و نياز ‏و نماز است.

شش سال، زمينه‏سازى كردن و از دوران نوجوانى او را به حضور پذيرفتن، نماز را كه ‏عمود دين است بر او واجب كردن، روزه را كه سپر دين است و حج را كه وفد الى‏اللَّه است و ‏مهمانان در آن سفر به ضيافتگاه خداوند مى‏روند، بر زن واجب كردن، اينها همه نشانه آن است كه ‏زن براى دريافت فضائل، شايسته‏تر از مرد است. و اگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً ‏معلوم خواهد شد كه زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است.‏

بهره‌مندی از ثواب نماز

 زن گرچه ممكن است در طى دوران عادت از برخى از عبادت محروم باشد، اما تمامى آن‏ها ‏جبران‏پذير است، زيرا قضاى روزه‏ها را به جا مى‏آورد و براى نماز اگر وضو بگيرد و در مصلّاى خود رو به ‏قبله بنشيند، و به مقدار نماز، ذكر بگويد ثواب نماز را مى‏برد. همان گونه كه اگر مسافرى پس از ‏خواندن دو ركعت واجب، سى يا چهل بار تسبيحات اربعه را تكرار كند، جبران آن دو ركعت ساقط ‏شده را خواهد كرد. پس اين گونه از فضائل جبران‏پذير است.‏ ‎ ‎عمده آن است كه مرد وقتى پانزده سالگى را تمام نمود و وارد شانزدهمين سال زندگى شد، ‏شايستگى خطاب الهى را كسب مى‏نمايد و قبل از آن چنين لياقتى ندارد، زيرا بلوغ زمينه تشرف به ‏مقام عبوديت است.

درباره يكى از علماى شيعه به نام ابن طاووس - رضوان اللَّه عليه - نقل شده است كه روز بلوغش ‏را جشن گرفت، او وقتى از پانزده سالگى وارد شانزدهمين سال زندگى شد، دوستان و آشنايان خود ‏را به شكرانه اين كه عمر داشت و سنّ او به حدّى رسيد كه خداى سبحان با او سخن گفت؛ جشن گرفت، چون انسان‎ ‎تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تكليفى خدا نيست، و به ‏هنگام بلوغ لياقت مى‏يابد كه مورد خطاب خداى سبحان واقع شود. - اما آيا اين جشن در اسلام ‏مشروعيت دارد و جزو سنن هست يا نه؟ مسأله‏اى جداگانه است، كسى به قصد ورودِ سنّت، اقدام ‏به برگزارى اين مراسم نمى‏كند، بلكه اين جشن را به شكرانه يك نعمت برگزار مى‏نمايد. شايد ‏مرحوم سيد ابن طاووس، زير پوشش اطلاقات اوليه كه هر نعمتى به شما رسيده است حق‏شناس و ‏شاكر باشيد، چنين عملى را انجام داده است.‎ ‎بر اين اساس، بلوغ يك شرافت است. آنها كه اهل سلوكند مى‏گويند ما مشرَّف شديم نه ‏مكلّف، چون زحمت و مشقتى در كار نيست، بلكه شرف در كار است. لذا در مناجات‏الذاكرين امام ‏سجاد - صلوات اللَّه وسلامه عليه - مى‏خوانيم «يا من ذكره شرف» اى خدايى كه نام تو مايه ‏شرافت است.‏

 اگر كسى به جايى برسد كه ذكر خدا گويد و در سايه اين ذكر، به ياد خدا و خدا هم به ياد او ‏باشد، شرافتى نصيب او گرديده است، و زن شش سال قبل از مرد به اين شرافت مى‏رسد. اگر ‏چنانچه به اين نكته دقت شود، قبل از اين كه مرد به راه بيفتد و در صراط مستقيم گام بردارد،

زن ‏بخش زيادى از اين راه را طى كرده است. بنابراين هم محروميت‏هايى كه زن در دوران عادت دارد ‏قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد، از همه مزايايى كه مرد محروم است برخوردار ‏مى‏شود.‏ ‎ ‎در پايان عمر نيز براى زنان غير سادات پس از سن پنجاه سالگى سخن از ايام محروميت نيست ‏و در اين مدت محروميت نيز اولاً، ايام عادت محدود وچند روز بيشتر نيست. ثانياً، آنها كه باردارند و ‏توفيق حمل امانت را دارند نيز محروميت از عبادت شامل آنها نمى‏شود، چون غالباً عادت با حمل ‏جمع نمى‏شود. ثالثاً، مدت شش سالى كه زن قبل از بلوغ مرد، بالغه مى‏شود همه نقص‏ها را ‏ترميم مى‏كند. بنابراين اگر نقصانى در ايمان باشد و علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل ‏جبران است، بلكه اگر زن به اين فكر بيفتد كه دوران شش ساله را مغتنم بشمارد عظمتى فزونتر نيز ‏خواهد يافت.‏ ‎ ‎از آنچه گفته شد روشن مى‏شود سِرّ بيان حضرت امير - سلام‏اللَّه عليه - در نهج‏البلاغه كه در ‏وصف زن خطاب به امام مجتبى عليه السلام مى‏فرمايد:‎ ‎ »فاِنّ المرأة ريحانة وليست بقهرمانة»(1).‏ ‎ ‎يعنى اين كه زن ريحان است، بايد او را زودتر از مرد، تحت تربيت و تكليف قرار داد، در غير اين ‏صورت ضايع مى‏شود. روايتى ديگر نيز از حضرت صادق - سلام‏اللَّه عليه - نقل شده است كه ‏مى‏فرمايد:‏ »من اتّخذ امرأة فليكرمها فانّما امرأة أحدكم لعبة فمن اتّخذها فلا يضيّعها»(2).‏ ‎ ‎مراد از لعب در روايت، بازيچه و اسباب‏بازى نيست، بلكه يعنى زن ريحانه است اين ريحانه را ‏ضايع نكنيد. اسلام به اولياى مدرسه و منزل دستور مى‏دهد كه به دخترها بيش از پسرها رسيدگى ‏كنيد.

اگر تكليف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع مى‏شود بنابراين اولياى منزل و مدرسه ‏مسؤوليتشان نسبت به دخترها بيش از پسرهاست.‎ ‎ ‎روى اين تحليل، معلوم مى‏شود زن براى نماز و راز و نياز، زودتر از مرد آمادگى پيدا مى‏كند و اگر‎ ‎احياناً راههاى عاطفى، زمينه‏هاى انحراف را پيش روى زن قرار دهد، تكاليف عبادى آن راهها را تعديل ‏مى‏كند تا مبادا به انحراف برود.

 

 

‏(1) نهج البلاغه، نامه 31.‏ ‏(2) بحارالانوار، ج103، ص224.‏

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha