به گزارش مرکز خبر حوزه، حجتالاسلام والمسلمين علياكبر حسيني به عنوان دبير علمي اين نشست، به ضرورتهاي تدوين متون آموزشي اشاره كرد و اظهار داشت: يكي از خلأها در عرصۀ آموزش، منابع و متون مناسب است. اين خلأ از قديم، به صورت جدي در آموزشهاي قرآني به ويژه تفسير محسوس بوده است.
وي ادامه داد: از چندين سال پيش، به نظر رسيد كه طبق مؤلفههاي مديريت پژوهش، محيطهاي آموزشي به تناسب كلاسهاي درسي، با خلاء و فقدان متون آموزشي رو به رو بوده و منابع، مرتب به خاطر عدم تطبيق با نيازهاي آموزشي تغيير مي كرد. اين خود يك نوع، سرگرداني و حيرتي را ميان دانش آموزان و آموزگاران ايجاد كرده بود.
وي افزود: به همين خاطر پروژه اي به منظور تدوين متن تفسير آموزشي، راه اندازي شد كه جناب حجتالاسلام صفوي كه صاحب ترجمۀ قرآن بر اساس تفسير الميزان مي باشد، تحقيق آن را به عهده گرفت. تا كنون 7 جلد از 14 جلد اين پروژه نوشته شده است كه اميدواريم مورد قبول جامعۀ علمي قرار گيرد.
در ادامۀ نشست، حجتالاسلام والمسلمين محمدحسن نبوي، معاون تبليغ و آموزشهای کاربردی حوزه، نكاتي را در راستاي نيازهاي آموزشي سيستم حوزۀ علميه مطرح كرد و گفت: حوزه به عنوان يك سيستم مصرف كننده از منابع، دچار آسيب است.
وي ادامه داد: مشكل عمدۀ ما جدابودن از قرآن است. قرآن در مجموعههاي آموزشي، بدون جايگاه بوده و متن مناسبي با هدف گزاري مشخص و عناوين دقيق طراحي نشده است.
حجت الاسلام نبوي تصريح كرد: يكي از ويژگي تفسير آموزشي اين است كه به نسبت، به ساير آموزشها از قبيل صرف و نحو و... سير پيدا مي كند و به مناسبت، مباحث صرفي و نحوي و... در آن گنجانده شده است.
وي افزود: برخي اين نقد را وارد مي كردند كه حجم اين متن، زياد است. ولي بايد گفت كه شيوه و روش اين تفسير، فني و دقيق است؛ به طوري كه بحثهاي گوناگون صرفي، نحوي، اعتقادي و اخلاقي را همپوشاني مي كند.
در ادامۀ نشست، حجتالاسلام والمسلمين محمدرضا صفوي، دربارۀ كتاب «تفسير آموزشي» خود گفت: مخاطب اين كتاب، طلابي اند كه 6 ماه درس طلبگي خوانده اند و در واقع از ترم دوم به واسطۀ اين متن با تفسير آشنا مي شوند.
وي ادامه داد: قبل از پرداختن به اين پروژه، كتابهاي صرفي و نحوي كه طلاب با آن سر و كار دارند را مطالعه كردم كه مبادا اصطلاحاتي به كار برم كه طلاب با آن ناآشنا باشند.
حجتالاسلام صفوي افزود: دو جزء اول آن فقط به معاني واژهها و مسائل صرفي مي پردازد. اين کار به منظور تمرين و تسلط بر مسائل صرفي و تعطیل ادبیات را با آيات قرآن است.
براساس گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی، وی تصريح كرد: هر چند كه ترجمۀ تحت اللفظي في نفسه خوب نيست، ولي به خاطر اين كه متن، يك متن آموزشي است، ترجمۀ آيات از جلد اول تا جلد سوم تحت اللفظي است و از جلد چهارم به بعد ترجمۀ معيار به كار برده شده است.
اين پژوهشگر قرآني، انگيزۀ اصلي خود براي پرداختن به تفسير آموزشي را سنگين و مغلق بودن متوني توصيف كرد كه به عنوان متن آموزشي در حال تدريس است و در ادامه افزود: به عنوان مثال در عظمت تفسير مجمعالبيان كه يك تفسير شيعي است، شكي وجود ندارد. اما سؤال اينجاست كه آيا مي شود اين متن را تدريس كرد؟
وي تصريح كرد: دو مشكل اساسي در اين نوع متون وجود دارد: مشكل نخست، مغلق و سنگين بودن آن است. استاد تا بخواهد متن را به طلبه تفهيم كند، اصل آيۀ شريفه از دست مي رود و در پايان مشخص نمي شود كه آيه چه مي خواهد بگويد. دوم اين كه اين نوع متون، در يك سطحي نوشته شده كه تنها براي محققين مفيد است. به عنوان مثال، در يك آيه 5 احتمال را بيان مي كند. آيا فرجام اين كار، اين نيست كه آيات قرآن، مجمل بوده و قابل تفهيم و قابل عمل نيست؟ طلبه در اولين برخورد با اين نوع متون تفسيري، اين سؤال برايش پيش مي آيد كه آيا چنين كتابي ميتواند كتاب هدايت باشد؟ با اين احتمالات، ديگر جايي براي عمل به آيات باقي ميماند؟