به گزارش مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی از محققین و پژوهشگران حوزوی، شب گذشته در نشست تخصصی جریان شناسی فقه امامیه در قم، با ذکر این مطلب که جریان شناسی مکاتب، منهجها و شاخههای فکری، از جمله علوم درجه دو است، اظهارداشت: به طور کلی مکتب شناسی از شاخههای علوم جدید است که در گذشته سابقه زیادی به خصوص در علوم اسلامی نداشته است.
وی افزود: بحثهای مربوط به جریان شناسی و مکتب شناسی با هدف سنجش و ارزیابی و رسیدن به نظریهها و نظامهای فکری در یک مکتب صورت میگیرد که جایگاه مطالعاتی آن را در جایگاه فلسفه آن علم ذکر میکنند.
این استاد حوزه، در خصوص ویژگیهای علمی و تاریخی مکتب فقه امامیه، اظهارداشت: در یک مطالعه تاریخی و مفهومی میتوان 6 گروه فکری را در دامنه فقه امامیه، مورد توجه قرار داد که تقدم و تأخر آنان در ظهور و شکل گیری و همچنین غالب بودن این نوع تفکر در روزگاران مختلف، متعدد بوده است.
حجت الاسلام والمسلمین مهریزی یادآور شد: اخباریون و اهل حدیث اولین گروه از جریان فقه امامیه را تشکیل میدهند که در سه مقطع تاریخی قرن چهارم، عصر صفویه و دوران معاصر بروز چشمگیری داشته اند؛ ظهور شیخ صدوق و پدر ایشان و چند تن از علمای بزرگ اسلامی در اوایل قرن چهارم با شکل گیری این نظام فکری همراه بود که در دوره صفویه نیز اندیشمندانی همچون شیخ یوسف بحرانی و ملا امین استرآبادی را میتوان نماینده فکری آنها قلمداد کرد و در سده معاصر نوشتههای بسیاری از برخی علما در دسترس است که بیانگر اعتقاد به این نوع نظام فکری است.
وی در خصوص مبانی نظری اخباریون خاطرنشان کرد: این گروه از اندیشمندان شیعی بر مستند بودن به صورت مطلق و اصل تقیه اصرار فراوانی داشتند؛ این گروه از اندیشمندان از اصل تقیه در توضیح تعارض اخبار از نظر محتوا با روایات نظیر، خود بهره میبردند و این دسته از روایات را تفسیر میکردند؛ نوع تعامل خاص و شکننده با اهل سنت تلاش در جهت استخراج قواعد اصولی از روایات از دیگر ویژگیهای اخباریون تلقی میشد.
کارشناس این نشست، متکلمان را گروه دوم از اندیشمندان فقه امامیه ذکر کرد و گفت: خاستگاه این اندیشه از بغداد و با شیخ مفید وابن جنید و سید مرتضی و با شعار عدم حجیت خبر واحد به جز در مواردی که شواهد بیرونی به احراز حجیت بیانجامد، میباشد؛ توجه فراوان به قرآن، توجه به اصول عقلی و ارتباط و تعامل علمی بیشتر با علمای اهل سنت از جمله شاخصههای اصلی متکلمان است.
وی در بیان سومین گروه از اندیشمندان و شاخههای فکری فقه امامیه، اظهارداشت: شیخ طوسی با در پیش گرفتن راه تعادل و میانه این دو گروه فکری، راه سومی را برگزید که آن را در طبقه اصولی گری قرار میدهیم؛ وی خبر واحد با احراز شرایط خاص را دارای حجیت میدانست و طرفداران این نظریه نیز بعد از شیخ طوسی بسیار فراوان بودند که مدتها به نظریه غالب نیز تبدیل شد و در آن به قرآن علوم حدیث ظواهر قرآن توجه بسیار میشد.
این پژوهشگر و نویسنده حوزوی با بیان این مطلب که این سه گروه فکری تا قرن پنجم ایجاد شده است، عنوان کرد: گروه واقع گرایان یا نو متکلمان در واقع با پیدایش علوم جدید و پرسشهای حقوقی جدید از فقه اسلامی در مواردی از جمله حقوق بشر، حقوق زنان، مجازات و کیفرها و... و با هدف پاسخ گویی به شبهات مطروحه بوجود آمد؛ نمایندگان این گروه با پذیرش مکانیزم فقاهت سنتی، خواهان بازخوانی و تجدید نظر در مبانی برای احراز احکام بودند تا از این طریق به شبهات جدید پاسخ بگویند که از جمله نمایندگان این گروه میتوان به شهید صدر، شیخ محمد حسین فضل الله و آیت الله جناتی و... اشاره کرد؛ در این نوع تفکر، بحث پالایش احادیث، توجه خاص به قرآن و بازخوانی منابع مورد توجه فراوان قرار دارد.
وی، سیاسیون و اولویت دهندگان به فقه سیاسی و حکومتی را دسته پنجم از متفکران فقه امامیه دانست وعنوان کرد: در این نوع تفکر، حکومت، از احکام اولیه دین بر شمرده میشود که این نظرات متفکران این گروه در دو دوره صفویه و به خصوص معاصر رخ نمایی میکند؛ پیش فرض سیاسیون بر وجوب حضور حکومت اسلامی است که بر ادبیات فقهی این دوره نیز تاثیرات فراوانی گذاشته است که دست آورد آن در مباحث فقه سیاسی و نظریه ولایت فقیه به چشم میآید.
حجت الاسلام والمسلمین مهریزی، مقاصدگرایان را دسته ششم از منتسبان فقه امامیه عنوان کرد و اظهارداشت: نمایندگان این گروه در بین حوزویان، به چشم نمی خورد و این افراد بر این باورند که باید تلاش کنیم پیام اصلی دین را پیدا کنیم و آنچنان خود را درگیر متون نکنیم؛ یعنی تنها فقهی میتواند حکم دهد که آن حکم را بر مبنای حقیقت دین و پیام دین استخراج کرده باشد که با توجه به روح و گوهر پیام الهی در هر زمان متناسب با شرایط آن زمان میتوان حکم صادر کرد.