خبرگزاری حوزه/ هدف افراد از نگاشتن وصیت نامه می تواند متفاوت باشد؛ یکی مال و اموالی دارد که می خواهد آن را بین ورثه خود تقسیم کند. دیگری شاید دِین و قرضی بر گردن دارد که از اطرافیان اَدای آن را می طلبد. فرد دیگری شاید می خواهد پس از مرگ بخشی از آرزوهای دنیایی اش را محقق سازند؛ با این همه اما وصیت نامه شهدا گرچه بعضا این نکات را هم در درون خود دارد، اما به راستی که از اساس چیز دیگری است؛ البته جز این هم نیست که آدمیان جبهه نور ، پیام آور نور هم باشند و این نورانیت در وصیت نامه های آنان به خوبی متبلور است.
روحانی شهید محسن آقاخاني در وصیت نامه خویش همگان را توصیه به وصل شدن به منبع اصلی نور هدایت می کند ، آن جا که می نویسد؛ « به همه مردم توصيه ميكنم دست از دامان ائمه(ع) برندارند كه ما بدون ائمه(ع) هيچيم و كاري از ما برنميآيد. آنهايي كه علي(ع) را ندارند چه دارند؟ آنها كه حسين(ع) را ندارند چه دارند؟ هيچ ندارند. اگر ميخواهيد پيروز شويد علوي باشيد، اگر ميخواهيد رستگار شويد حسيني باشيد و اگر ميخواهيد همه چيز باشيد شيعه باشيد»
هشت روز بیشتر از سومین ماه سال 47 نگذشته بود که در خانوادهاي مذهبي در کلان شهر تهران به دنیا آمد.
دوران كودكي خود را همراه پدر در حسينيهها و مساجد گذراند و از همان اوان كودكي به خاندان عصمت و طهارت(ع) عشق ميورزيد.
12 سال بیشتر نداشت که به سبب عشق و علاقه به فراگيري علوم و معارف اسلامي در مدرسه علميه حاجآقا مجتهدي مشغول به تحصيل علوم حوزوي شد.
انقلاب اسلامي که به دوران شکوفایی خود و مرحله انفجار نور نزدیک و نزدیک تر می شد، همگام با امت حزبالله در راهپيمائي ها و تظاهرات عليه رژيم ستمشاهي فعالانه شركت كرد. پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در سنگر مقدس حوزه و بسيج به حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي پرداخت و با شروع جنگ تحميلي از سوي كميته انقلاب اسلامي به عنوان مبلغ به جبهههاي نبرد حق عليه باطل اعزام شد.
در سال های پر تلاطم استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ارتباطش با نهادها و ارگان هاي انقلاب چون سپاه پاسداران، كميته انقلاب اسلامي و بسيج تنگاتنگ بود و در این بین ، از هیچ کوشش و فداکاری ای در راه دفاع از میراث برجای مانده شهدای انقلاب و نهضت، فروگذار نمی کرد.
در آن ایام، مركز فعاليتش براي هدايت جوانان و بیان احکام الهی، مسجد جامع جواديه پايگاه بسيج محمدرسولالله(ص) بود.
با روحيهاي بشاش و جاذبهاي وصفناشدني نسبت به جذب و هدايت جوانان همت می گماشت و با نطق هايي شيوا و عارفانه و با منطقي محكم، ماهیت منافقين را برای جوانان افشا می كرد.
در سال 1362 از سوي تيپ موسيابن جعفر(ع) به جبهههاي غرب كشور اعزام و در همان سال جانباز مکتب امام روح الله (ره) شد.
این روحانی شهید، در عمليات های رمضان، والفجر 8 و كربلاي 5 حضوري فعال داشت و سرانجام در هشتم بهمن ماه سال1365 در منطقه عملياتي كربلاي 5 در منطقه شلمچه هنگام انتقال پيكر مطهر شهداي عمليات، بر اثر اصابت تير مستقيم توپ به فيض عظیم شهادت نايل آمد و پيكر مطهرش در علی اکبر های خمینی (ره) در بهشتزهرا(س) آرام گرفت.