سوره مباركه فصلت آیه ۳۰
إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی كُنتُم توعَدونَ﴿۳۰﴾
به یقین كسانی كه گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند كه: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی كه به شما وعده داده شده است!
*نازل شدن فرشتگان بر انسان
دل و جان ما در برخورد با حوادث روزمرّهى زندگى، به طور دائم در حال فرسایش است. باید حساب این فرسایشها را كرد و جبران آن را با وسایل درست، پیشبینى نمود، و الّا انسان از بین خواهد رفت. ممكن است انسان از لحاظ مادّى و صورى، تنومند و فربه هم بشود؛ اما اگر به فكر جبران این سایشها نباشد، از لحاظ معنوى نابود خواهد شد. «ربّنا اللَّه» یعنى اعتراف به عبودیّت در مقابل خدا و تسلیم در مقابل او. این چیز خیلى بزرگى است؛ اما كافى نیست. وقتى مىگوییم «ربّنا اللَّه»، براى همین لحظهاى كه مىگوییم، خیلى خوب است؛ اما اگر «ربّنا اللَّه» را فراموش كردیم، «ربّنا اللَّه» امروزِ ما دیگر براى فرداى ما كارى صورت نخواهد داد. لذا مىفرماید: «ثمّ استقاموا»؛ پایدارى و استقامت كنند و در این راه باقى بمانند. این است كه موجب مىشود «تتنزّل علیهم الملائكة»، والّا با یك لحظه و یك برهه خوب بودن، فرشتگان خدا بر انسان نازل نمىشوند، نور هدایت و دست كمك الهى به سوى انسان دراز نمىشود و انسان به مرتبهى عباد صالحین نمىرسد. باید این را ادامه داد و در این راه باقى ماند؛ «ثمّ استقاموا»(۱).(۲) گفتن، آسان است؛ عمل كردن، دشوار است؛ استمرار عمل، بمراتب دشوارتر است. بعضى فقط میگویند؛ بعضى این گفته را در عمل هم نشان میدهند، اما نمیتوانند در مقابل حوادث عالم، در مقابل طوفانها، در مقابل تمسخرها، در مقابل طعنهزدنها، در مقابل دشمنىهاى غیرمنصفانه طاقت بیاورند، لذا متوقف میشوند؛ بعضى به این اكتفاء هم نمیكنند كه متوقف بشوند، عقبگرد میكنند.(۳)
*استقامت اساس كار است
استقامت كردن اساس كار است؛ والّا یك وزنهى سنگین را آدم ضعیفى مثل بنده هم ممكن است بردارد و یك لحظه سرِ دست بلند كند؛ لیكن نمىتواند نگه دارد؛ آن را مىاندازد. قوى و كنندهى كار، كسى است كه بتواند این وزنهى سنگین را ظرف مدت لازم سرِ دستش نگه دارد. خیلى از ماها نیتهایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد مىشویم؛ اما نمىتوانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثناى راه به موانعى برخورد مىكند؛ سایش پیدا مىكند؛ كمرنگ و ضعیف مىشود و احیاناً یك جاذبهى قوىِ معارضى دل را - كه جایگاه نیت، دل است - به سوى خودش جذب مىكند؛ یك وقت نگاه مىكنید، مىبینید اصلاً نیت رفت؛ نیت یك چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض مىشود.
اگر مىبینید بعضىها «ربّنا اللَّه» را گفتند، اما امروز به جاى كعبه رو به بتكده دارند؛ شعارِ خوب را دادند، اما امروز ۱۸۰ درجه در جهت عكس آن شعار حركت مىكنند، عاملش این است؛ نتوانستند نگه دارند. چرا نتوانستند؟ چون در اثناى راه، جاذبهها پیدا مىشود.(۴)
* انسانی كه حزن و اندوه ندارد
كسانى كه پایدارى و استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنها نازل مىشوند؛ یعنى در همین حالِ حیات دنیوىشان، با ملكوت اعلى ارتباط پیدا مىكنند؛ یعنى از لحاظ روحى و فكرى و روانى، یك ذخیرهى تمامنشدنى پیدا مىكنند و هیچ خوف و بیم و اندوهى بر آنها سایه نخواهد افكند. بیم در مقابل خطرهایى است كه ممكن است در این راه انسان را تهدید كند. وقتى انسان ترس نداشت، جرىتر و با قدرتِ بیشتر و روحیهى بهتر در این راه پیش مىرود و به هدف نزدیكتر مىشود. انسان وقتى حزن و اندوه ندارد، به خاطر این است كه چیزى را از دست نمىدهد. اوّلاً موفّقیتهاى این راه زیاد است؛ ثانیاً اگر انسان چیزى را هم از دست بدهد، چون در راه وظیفه و انجام تكلیف الهى است، وجدانش آسوده است؛ مثل خانوادههاى شهدا كه بچههاى آنها شهید شدهاند و داغدیدهاند، اما درعینحال دلهایشان شاد است. اینها فرق دارند با كسانى كه این حادثه براى آنها بر اثر غیر شهادت پیش آمده است.(۵)
* میوههای شیرین ایستادگی
موازنه قدرت در دنیا، همهاش به یال و كوپال ظاهرى و به چهره ابرقدرتى نیست؛ ایستادگى لازم است. ملت ما هم ایستادگى كرد و پیروز شد - هم در انقلاب، هم در جنگ، هم در دوران بعد از جنگ - امروز هم ایستادگى مىكند و پیروز مىشود. این فشارهایى كه شما مشاهده مىكنید - فشار تبلیغاتى، سیاسى، اقتصادى، یارگیریهاى خائنانه و رذالتآمیز از درون كشور به وسیله دشمن - به خاطر این است كه ملت ایران طبق آیه شریفهى «قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا»، سخن حق و خواستهى مشروع و منطقى خود را - كه در دست گرفتن امور خود و قطع دخالت بیگانگان و تكیه به حكم و دین الهى است - با صداى رسا اعلام كرده و پاى آن محكم ایستاده است. اما چه كسى در این خصوص پیروز خواهد شد؟ ملت و ایستادگى اوست كه پیروز خواهد شد.(۶)
امروز امریكا قدرتش، هیمنهاش، ابهت ابرقدرتىاش در چشم ملتها ریخته و ملتها بیدار شدهاند؛ جرئت و جسارت پیدا كردهاند. و عامل اصلى شما هستید؛ شما ملت ایران، شما جوانها، كه قیام كردید، ایستادید، انقلاب كردید، حرف حقى را زدید، پاى آن حرف ایستادید. «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا»؛ استقامت كردید. نتیجه این است كه خداى متعال رحمت و بركتش را بر شما نازل میكند؛ «تتنزّل علیهم الملائكة الّا تخافوا و لاتحزنوا». خوف از دشمن در دل جوانان ایرانى نیست. جوانان ما از دشمن نمیترسند. حزن و اندوه بر اینكه زیر سلطهى دشمنند، در دل آنها نیست. «الّا تخافوا و لاتحزنوا»؛ خوف نداشته باشید، حزن و اندوه نداشته باشید. این پیام ملائكهى الهى و فرشتگان الهى به شماست.(۷)
خداى متعال وعدهى قطعى كرده است كه: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم الملائكة الّا تخافوا و لاتحزنوا»؛ استقامت در راه درست نتیجهاش این است كه خداى متعال اندوه و ترس را از یك انسان و یك جامعه سلب مىكند و موفقیت را نصیب آنها مىكند. ما راهى كه انتخاب كردیم، راه خداست. راه خدا فقط به معناى عبادت كردن و در كنج نشستن نیست؛ راه خدا یعنى به سعادت رساندن جامعهى انسانى. ملت ما این راه را انتخاب كرد؛ یعنى راه عدالت، راه انصاف، راه عبودیت الهى، راه برابرى انسانها، راه برادرى انسانها با یكدیگر و راه اخلاق نیكو و پسندیده و فضیلتهاى انسانى؛ و در این راه پافشارى هم كرده است؛ با سختیهایى كه در این راه هست، مقابله كرده و از آنها نهراسیده است. انشاءاللَّه میوههاى شیرین و دلنشین این ایستادگى را خداى متعال به او خواهد چشاند.(۸)
پینوشت:
۱) فصلت: ۳۰
۲) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران 17/۰۷/1381
۳) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوهى قضائیه 07/۰۴/1389
۴) بیانات در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران 08/۰۶/1384
۵) بیانات در دیدار كارگزاران نظام 21/۰۹/1380
۶) بیانات در دیدار جمعی از پرستاران 03/۰۵/1380
۷) بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان بسیجى 09/۰۸/1386
۸) بیانات در دیدار مردم گرمسار 21/۰۸/1385