ادعیه ماثوره خاندان عصمت گنجهای ارزشمندی هستند که به رایگان در دسترس نوع بشر قرار گرفته تا بیاموزد که چگونه با دادار هستی لب به سخن بگشاید و آداب سخن با آفریدگار را فرا بگیرد، در بین ادعیه، دعای عرفه ابا عبد الله الحسین علیه السلام جایگاه ویژهای دارد و حقایق توحیدی و معارف الهی در این دریای خروشان موج میزند، حجتالاسلام و المسلمین احمد اسدی در گفتگو با سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری حوزه به شرح و توضیح فقراتی از این گنج مخفی پرداختهاند امید آنکه مورد قبول طبع ارباب نظر قرار گیرد.
درباره ماهیت و تاثیرات دعا بسیار گفتهاند و نوشتهاند، اما بد نیست ابتدا حرفی از بعضی بیگانگان نقل کنیم که ایشان چقدر به اهمیت دعا توجه داشته و دارند.
* نزاع مترلینگ و ویکتور هوگو درباره دعا و تاثیرات آن
نزاعی بین ویکتور هوگو و مترلینگ است، مترلینگ استدلالی بر نفی دعا دارد و حرفی میزند که سخت موجب پریشانی جناب هوگو شده و فوق العاده از حرف مترلینگ آشفته گردیده است؛ مترلینگ میگوید : نظام عالم، نظام علت و اسباب است و آنقدر عالم به هم پیوند دارد که اگر کسی بخواهد با دعا در این نظام عالم تاثیر بگذارد و بخواهد از دعا به عنوان یک کلید برای حل مشکلاتش استفاده کند ممکن نیست به گونهای تاثیر دعا را نفی میکند و به نوعی دعا و مناجات را به سخره میگیرد!
ویکتور هوگو در کتاب بینوایان به مناسبتی که سخن از دعا و نیایش میشود سخت به مترلینگ حمله میکند و خطاب به او میگوید: شما یا عالم را درست نشناختهاید یا انسان را و یا هر دو را، در ادامه میگوید : شما نمیدانید وقتی کسی رابطه با خدای خویش بر قرار میکند چه تاثیرات روحی معنوی و چه انبساط و فرحی نصیب او میشود و شما چرا این امتیاز را از بنی آدم حذف میکنید.
گویا مترلینگ در افکارش ابهامی بوده است و فکر میکرده چه دعا باشد یا نباشد عالم و چرخ هستی در حال گردش است و ما تاثیری نمیتوانیم داشته باشیم، البته هوگو میگوید : این به نوعی خاموش کردن چراغ معنوی و کششهای معنوی است البته جواب فلسفی نمیدهد.
* جواب فلسفی علامه شعرانی برمترلینگ :
علامه شعرانی در ترجمه دعای عرفه جواب مترلینگ را دادهاند و میفرمایند :
عالم، نظام علل و اسباب است اما نظام عالم به گونه ای است که خود انسان و دعا یکی از علل و اسباب است، عنایات الهی به شرط قابلیت قابل، تاثیر گذار هستند.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست ****در باغ لاله روید در شوره زار خس.
او دائم الفضل علی البریه است، اما اگر دعا باعث شد انسان قابلیت و صفای قلب پیدا کند و موجب جوشش لطف الهی شود، در علل و اسباب قرار میگیرد لذا علامه فقید مرحوم شعرانی (ره) می گوید که: پس دعا برای چیست؟ خدا مقدر کرده است که بسیاری از مصالح و خیرات را به وسیله دعا عطا فرماید، چنانکه مقدر کرده روزی خلق را به باران، آفتاب و کشت و زرع به ایشان برساند و طلب آن بر خلاف قضا و قدر الهی است.
حقتعالی مقدر کرده است که باید کشت و زرع و تلاش باشد تا به رزق برسی و یکی از اسباب رزق و روزی را هم دعا قرار داده است و دعا انسان را برای دریافت فیض قابلیت میدهد، رزق و روزی منحصر در روزی مادی نیست بلکه علوم و حقایق معنوی که بزرگترین روزیهاست به وسیله قابلیتی که با دعا بدست میآید نصیب آدمی میگردد، البته مترلینگ یک فیلسوف حیران است و فکر میکند دعا امر زائدی است و حال آنکه اینگونه نیست.
* تاسیس درس دعاشناسی
با آنکه ادعیه از بزرگترین ذخائر معارف شیعی محسوب میگردد اما آنچنانکه به آن توجه نمیشود و امام راحل مکرر به این نکته توجه میدادند، نباید ادعیه را دست کم گرفت، توصیههای امام اقتضا دارد که حوزههای علمیه برنامهای برای آشنایی حوزویان نسبت به دعا داشته باشند و درسی به عنوان دعا شناسی تاسیس کنند و ارزش آن کمتر از رشتههای مرسوم حوزه نیست، از نظر محتوا، ادعیه دارای مطالب و مضامین بلندی است که در روایات ما کمتر شاهد آن هستیم، شاید بهترین تعبیر در بلندای محتوی دعا، تعبیر امام احل است که میفرمود: دعا قرآن صاعد است و این نشان میدهد که جوهره قرآن و ادعیه یک حقیقت است، لذا حوزه باید به این مهم بیش از گذشته اهتمام داشته باشند و اگر این محقق شود معارف و علوم بیش از این که شاهد آن هستیم شکوفا میشود.
* گفتاری از علامه حسن زاده آملی
استاد علامه حسن زاده آملی در دروس و آثار ارزشمندشان سیری را ارائه میدادند و میفرمودند : امید آنکه در حوزههای علمیّه صحف ادعیه و اذکار که از ائمّه اطهار ما صادر شدهاند، و بیانگر مقامات و مدارج و معارج انسانند از متون کتب درسی قرار گیرند، و در محضر کسانی که زبان فهم و اهل دعا و سیر و سلوکند و راه رفته و راهنما هستند درس خوانده شود. در نظر این کمترین اول «مفتاح الفلاح» شیخ بهائی، و پس از آن «عدّة الداعی» ابن فهد حلّی، و بعد از آن «قوت القلوب» ابو طالب مکّی و سپس «اقبال» سیّد بن طاووس، و در آخر انجیل اهل بیت و زبور آل محمّد «صحیفه کامله سجّادیّه» در عداد کتب درسی در آیند که نقش خوبی در احیای معارف اصیل اسلامی است. البتّه فهم و تعلیم و تعلّم آنها بدون معرفت به علوم ادبی و معارف نقلی و عقلی و عرفانی صورت پذیر نیست، از تو حرکت و از خدا برکت لَیْسَ لِلإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی؛ و شک نیست که نیل بدین معارف نوری الهی از بسیاری از مباحث رائج و دارج، به مراتب مفیدتر است بلکه به نسبت و قیاس در نمیآید، آن کجا و این کجا. معلّم بزرگ آیة اللّه مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی که به فرموده بعضی از مشایخ ما سیصد تن از اولیاء اللّه در محضر انور او تربیت شدهاند، میفرمود: کتاب «مفتاح الفلاح» شیخ بهائی برای عمل کردن خوب است. ششمین کتاب جامع عظیم الشّأن «کافی» ثقة الاسلام کلینی کتاب دعا است در شصت باب، شامل چهارصد حدیث از وسائط فیض الهی که هر باب آن دری به روضه رضوانست، و هر حدیث آن شاخهای از شجره طوبای ایمان. تا چه رسد به جوامع کبار از قبیل «وافی» و «بحار الانوار» و «عوالم» و «فصل الخطاب» و نظائر آنها. «رساله نورٌ علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ص: 11».
* توحید روح حاکم بر دعای عرفه
اصل توحید، حاکم بر دعای عرفه است و در این دعا معارف توحیدی فراوانی موج میزند و قطعاتی از این دعا بسیار مورد توجه حکما و عرفا قرار گرفته است این دعا دو قسمت شده است و در بخشی از این کتابها به قسمت دوم نپرداختهاند و حال آنکه قسمت دوم دعا از نظر اوج معنوی و اوج معارفی که دارد نسبت به قسمت اول بالاتر است علامه شعرانی (ره) میفرماید : من خودم در کتابخانه آستان قدس رضوی، قسمت دوم را در کتب سید بن طاووس دیدهام.
* دعای عرفه اعجاز قولی امام حسین علیه السلام
علامه شعرانی در ترجمهای که بر دعای عرفه نوشتهاند به مناسبتی میفرمایند : دعای عرفه که از امام(ع) ماثور است، در بلاغت لفظ و علو معنا مشهور است و آن را باید از ادله ولایت و امامت حضرتش خواند. مرحوم خواجه نصرالدین طوسی در شرح اشارت میفرماید : عوام معجزات فعلی را می پسندد اما برای اوحدی از مردم و اهل معنا معجره های قولی است که مهم است، علامه محمد باقر میرداماد نیز در همین پاره، مطالب ارزشمندی فرمودهاند که باید در محل خودش بحث گردد( به رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم، ص: 20 ).
* شرح و توضیح دو فقره از دعای عرفه
«َ إِلَهِی عَلِمْتُ به اختلاف الْآثَارِ وَ تَنَقُّلَاتِ الْأَطْوَارِ أَنَّ مُرَادَکَ مِنِّی أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَیَّ فِی کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی لَا أَجْهَلَکَ فِی شَیْءٍ إِلَهِی؛ إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج1، ص: 348». ترجمه : از اختلاف آثار گوناگون و شدن حالات پی در پی دانستم که میخواهی خود را در همه چیز به من بنمایی تا اینکه هیچ چیزی نباشد که تو را در آن نیابم.
در فلسفه و عرفان مسئله مهمی به نام غایت آفرینش مطرح است که چرا خدا موجودات آفرید؟ و این یکی از مهمترین سئوالات بشر در طول تاریخ بوده است که غایت آفرینش چیست و جوابهایی هم داده شده است، امام علیه السلام میفرماید : از این اختلاف آثار فهمیدم که مراد تو از من این است که خودت را به من نشان دهی و تو را در هر شی ببینم تا نسبت به تو جاهل نباشم و از بنی آدم میخواهی که در همه مظاهر تو را ببیند.
«کَیْفَ یُسْتَدَلُّ عَلَیْکَ به ما هُوَ فِی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَیْکَ أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَک، إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج1، ص: 348 ».چگونه میشود که آدم برای شناخت تو به موجودات استدلال کند!؟ این عبارت نشان میدهد که برای اثبات وجود حقتعالی بر امری که در وجود خودش وابسته و فقیر به غیر است استدلال شود.
این عبارت اولا : وجود رابط را در مقابل وجود مستقل اثبات میکند، امام علیه السلام ماسوای را وجود ربطی میدانند و در ثانی نشان میدهد که وجود رابط توان شناساندن وجود مستقل را ندارد. لذاست که حضرت میفرمایند : مگر موجودات دیگر ظهورشان از ظهور تو بیشتراست که بخواهند تو را بشناسانند!؟...
اگر این مطالب در حوزهها مذاکره شود و بحث آن در لایههای مختلف دروس حوزوی و بین اقشار مختلف طلاب گسترش یابد، معارف دینی بسیار رشد میکرد و بسیاری از بد بینیها که نسبت به معارف عقلی و عرفانی وجود دارد از بین میرفت در فقره بعدی دعا امام میفرماید : «َ مَتَی غِبْتَ حَتَّی تَحْتَاجَ إِلَی دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْک؛ إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج1، ص: 349 » کی تو پنهان بودی که دنبال دلیل باشم تا به سوی تو راهنمایی شوم.
امیدوارم حق متعال روزی درک فهم صحیح معارف حقه الهیه را نصیب همگان بفرماید.
گفتگو: حمید کرمی