جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024

حضرت آیت‌الله وحید خراسانی با سرودن شعری، به ساحت مقدس قطب عالم امکان، حضرت صاحب العصر امام زمان(عج) ابراز ارادت و عشق و دلدادگی کردند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، این مرجع تقلید در سروده خود از عمق وجود، به ساحت مقدس و نورانی منجی عالم بشریت، مهدی فاطمه حضرت ولی عصر (عج) ابراز ارادت و عشق و دلدادگی کرده و به توصیف جایگاه بسیار رفیع آن حضرت پرداخته اند.

سروده آیت الله وحید خراسانی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر معظم له، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

تویی پشت و پناه اهل عالم

تویی تاج سر اولاد آدم

***

تویی چشم و چراغ آفرینش

به تو خرم بهار دین و دانش

***

تو معصوم از هوی و از خطایی

امین الله در ارض و سمایی

***

تویی گنجینه اسرار توحید

تویی بالاتر از تعریف و تمجید

***

تو سرّ مستسرّ کبریایی

تو فیض مستمرّ بر من و مایی

***

منیر الحق مجلّی الظّلمتی تو

لسان الصّدق و علم و حکمتی تو

***

تو خیر من تقمّص و ارتدایی

ضیاء و نور أبصار الورایی

***

چو نور الله لا یطفی تو هستی

شدی خورشید عالمتاب هستی

***

تو که عالم به علم لا یبیدی

بحق حق که تو حق جدیدی

***

به این منصب خدایت کرد منصوب

شدی عدل مجسّم علم مصبوب

***

فروغ روی تو بدر التمام است

ظهور نور تو شمس الظّلام است

***

تو هستی سیف شاهر نور زاهر

شد علم و قدرت حق در تو ظاهر

***

تو هستی قائم آل محمد

قیامت رمز ظلّ الله ممتد

***

رخ او شمع جمع آل یس

تجلّی خدا در طور سینین

***

امید اوّلین و آخرین است

نوید انبیا و مرسلین است

***

بود ذکر تو در تورات و انجیل

مزامير از ظهورت کرده تجلیل

***

در آیات کتاب الله منزّل

بیان مجملي از آن مفصّل

***

کند برپا قیامت را قیامش

خدا می داند و جاه و مقامش

***

تمام انبیا مشتاق رویش

جمیع اولیا در جستجویش

***

چو قلبش عرش ربّ العالمین است

در عالم امر او نقش آفرین است

***

رسول الله در شکل و شمائل

وجودش فضل کل، کلّ الفضائل

***

به او شد منتهی کلّ کمالات

مقامش جامع الشّمل مقامات

***

مدار دهر آن عالی جناب است

که امر و نهی او فصل الخطاب است

***

چو فوق عرش و کرسی مسند اوست

ید الله است و ملک اندر ید اوست

***

کند او متصل ارض و سما را

به حق واصل کند او اولیا را

***

کسی که باشد عند الله عابد

خدا را بر خلائق هست شاهد

***

بود اشراق نور الرّب ظهورش

زمین و آسمان روشن به نورش

***

خودش نور خدا در غیب مستور

ظهورش مظهر نورٌ علی نور

***

وجودش جود خالق بر خلائق

ضمیرش مخزن اسرار خالق

***

خلافت از خدا شایسته اوست

که در غیب و شهود، او آیت هوست

***

شد اسم و کنیه خاتم در او جمع

کمال عالم و آدم در او جمع

***

ضیاء الله مشرق طلعت اوست

کلام الله ناطق مدحت اوست

***

که او ماء معین علم و دین است

ظهورش مظهر دین مبین است

***

نصیبش شد مواریث رسالت

به او شد ختم آیات امامت

***

نشان ذات بی مثل و مثال است

جلالش آیتی از ذو الجلال است

***

جمالش مظهر اسماء حُسناست

کمالش مجمع امثال عُلیاست

***

مرکّب طینتش از علم و از عقل

سرشت او را خدا از صدق و از عدل

***

بود خیر الوری در خَلق و خویش

شود عرش خدا روشن ز رویش

***

شب معراج در دیدار خورشید

بسان کوکب درّی درخشید

***

چو قائم شد مقام آن سرافراز

در آن انوار شد آن نور ممتاز

***

سرور احمد آن محمود معبود

بود در رؤیت مهدی موعود

***

رخش شد دلربای قلب عالم

به او وابسته آدم تا به خاتم

***

چو در حال قیام است و قعود است

چو مشغول رکوع است و سجود است

***

سلام الله بر او در همه حال

ز حیرت منفعل شد عقل فعّال

***

چو دید آن انقطاع از ما سوا را

خودش را داده بگرفته خدا را

***

نزول روح بر او در شب قدر

ملک پابوس او تا مطلع الفجر

***

بود صاحب زمان و واحد دهر

کند امضای او انفاذ هر امر

***

ولی امر در تشریع و تکوین

مدار آفتاب و ماه و پروین

***

وجودش رابط ناسوت و لاهوت

خرد در قدرتش مات است و مبهوت

***

دهد روح الامین بر درگهش پاس

شرفیاب حضورش خضر و الیاس

***

ز مغرب آفتابی سر برآرد

که بر هفت آسمان نورش بتابد

***

به شوق دیدن آن مهر تابان

بیاید ز آسمان فرزند انسان

***

کند در بند مکر و کید شیطان

زمین گردد محیط امن و ایمان

***

ملائک بسته صف در خدمت او

خلائق سر به زیر از حشمت او

***

بود عیسی علمدار سپاهش

ز عقل و وهم برتر جایگاهش

***

زمین و آسمان در اختیارش

بود روح خدا در انتظارش

***

که پر سازد زمین از عدل و ایمان

بگیرد داد دین از کفر و طغیان

***

جدا شد چون سر سلطان عالم

پريشان شد نظام عرش اعظم

***

از آن رگها چو ثار الله جوشید

زمین و آسمان و عرش لرزید

***

چو دست انتقام او عیان شد

از آن طوفان جهانی در امان شد

***

وجودش لطف و جود و فضل و احسان

عصاری علم و حلم وعدل و ایمان

***

کسی که شد ولی ثار الله

بود سلطان خلق، الحکم لله

***

تمام فخر آدم علم اسماست

ولی او حامل علم مسمّی است

***

چو هست او نور هو در آیه نور

بود کنه وجودش سرّ مستور

***

چو ایمان به او ایمان به غیب است

نشان بی نشان بی شک و ریب است

***

تعالی الله از این شأن و از این جاه

که شد ربّانی آیات الله

***

ز حد بگذشته قدر شیعیانش

شدند اخوان خاتم پیروانش

***

خرد قاصر ز درک آن امام است

که  مأمومش چنین عالی مقام است

***

بود بر عالم و آدم مقدّم

امام حضرت عیسی بن مریم

***

چو موسی دید آن شأن و مقامات

گذشت از آن ید بیضاء و آیات

***

تمنّی کرد چون آن مرتبت را

جواب رد شنید این مسألت را

***

کاین خلعت فقط بر قامت اوست

غرض از خلق آدم دولت اوست

***

قیامش منتهی الآمال خاتم

مقامش غایة الغایات عالم

***

ظهورش ترجمان اِنّی اَعلم

وجودش راز و رمز اسم اعظم

***

به او بر پا زمین و آسمان است

جهان جسم است و او جان جهان است

***

چو نامش زینت عرش برین است

کجا در دسترس آن نازنین است

***

امین وحی ربّ العالمین است

امان آسمانها و زمین است

***

الهی کی شب هجران سر آید

امید عالم امکان بيايد

***

ببارد بر جهان باران رحمت

در آید آفتاب از ابر غیبت

***

ز هجر روی او جان بر لب آمد

سر آمد عمر و آن جانان نیامد

***

خداوندا به سالار شهیدان

به آه زینب و اشک یتیمان

***

تو بگشا آن ید مشکل گشایش

نمایان کن رخ ایزد نمایش

***

در آور از ابر آن بدر الدّجی را

عیان کن طلعت شمس الضّحی را

***

بر آور حاجت ختم النّبییّن

به پا کن دولت طه و یس

***

همه در انتظار روز موعود

که كي آید دلیل راه معبود

***

در آرد اهل عالم را ز حیرت

به یمن دولت قرآن و عترت

***

حکومت می کند با عدل مطلق

شود مصداق جاء الحق محقق

***

زمان می پرورد عقل مجرّد

به دست قدرت آن سرّ سرمد

***

کسی که شد ولی عصر والعصر

ظهورش می شود تفسیر والفجر

***

چو فجری که بود مصداق ساعت

همان ساعت که شد صبح قیامت

***

قیامت قامتی قائم به عدل است

که حق را مظهر اندر عدل و فضل است

***

به دست او لوای حمد و تهلیل

کلید قفل تنزیل است و تأویل

***

دلش مشکات نور حق تعالی است

وجودش بابُ وجه رب اعلی است

***

لسان الله باشد در بیانش

کلام الله جاری بر لسانش

***

به دست اوست رتق و فتق هر کار

فلک گردد به دور او چو پرگار

***

ملقّب شد به جحجاح مجاهد

محوّل شد به او رفع شدائد

***

نه جولانگاه حسنش در زمین است

که او طاووس فردوس برین است

***

ز قرب او بحق کس نیست آگاه

من الله است و بالله و الی الله

***

خرد عاجز ز حلّ این معماست

کسی که سرپرست دین و دنیاست

***

وجودش اسوۀ موسی و عیسی است

ولیکن اسوۀ آن اسوه، زهراست

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha