به گزارش خبرگزاری حوزه، مجموعه «لمحات في الكتاب و الحديث و المذهب» عنوان جديدترين اثر عربي معظم له ميباشد كه مشتمل بر 23 رساله فقهي اعتقادي از ايشان است. بعضي از اين رسالهها در سالهاي گذشته مستقل به چاپ رسيده است و برخي ديگر براي اولين بار منتشر ميشود كه گردآوري اين 23 رساله در يك دوره 3 جلدي توسط واحد بين الملل دفتر معظم له، ميتواند استفاده محققان و بينشآموزان از تأليفات ارزشمند ايشان را آسانتر و مفيدتر نمايد.
آنچه در پی ميآيد گزارش كوتاهي از عناوين و فصول رسالههاي اين مجموعه ميباشد كه تقديم اهل علم و فضيلت ميگردد و اميد است مورد قبول حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه الشريف قرار گيرد:
جلد اول
رساله اول: «إلي هدي كتاب الله»
«به سوي هدايت كتاب خدا» اولين رساله اين مجموعه ميباشد. معظم له در اين اثر- كه چند سال قبل از انقلاب آن را به رشته تحرير درآورده به مباحث مهمّي اشاره نموده است.
ايشان، تنها درد مسلمانان معاصر را در ترك عمل به قرآن و اكتفا به اسم اسلام دانسته و با تذكّر آياتي از قرآن مجيد و دعوت مخاطبان به قرائت مكرر آنها، وضعيت فعلي جامعه اسلامي را در ابعاد مختلف بازگو و آن را با جامعه ايدهآل قرآني مقايسه نموده است.
معظم له در قسمت پاياني اين رساله با اشاره به بيداريهاي اسلامي، استمرار و فراگير شدن آن را در تمسّك به دستورات اسلام عزيز دانسته و همه نويسندگان و مصلحان اجتماعي را به عرضه آموزههاي اسلامي به مردم دعوت كرده است.
رساله دوم: «احاديث افتراق المسلمين علي ثلاث و سبعين فرقة»
«حديثهاي تفرقه مسلمانان بر 73 فرقه» دومين رساله اين مجموعه ميباشد كه نويسنده محترم، بحث تفرقه و اختلاف در امّت پيامبر را داراي سابقه در امّت حضرت عيسي و موسي عليهماالسلام دانسته است.
معظّم له در ادامه، به تفصيل و با دلايل محكم اثبات ميكند كه تنها فرقه ناجيه، شيعه دوازده امامي ميباشد.
رساله سوم:«من لهذا العالَم؟»
در اين رساله، مؤلف گرانقدر، با تشريح ابعاد مختلف و اوضاع ناهنجار سياسي، نظامي و اقتصادي به اين سؤال پاسخ ميدهد كه خدا چه كسي را براي اصلاح اين وضع ميفرستد؟
ايشان در ادامه با اشاره به آيات و روايات، ايجاد روح امّيدواري در جامعه را شاخصه اصلي نظريه اسلام درباره آينده جهان دانسته و با ذكر روايات و منابعي كه تصريح به اسامي ائمه به خصوص امام زمان عليهالسلام، تنها راه نجات بشريت را در ظهور موعود همه انبياء معرّفي مينمايد.
رساله چهارم: «العقيدة بالمهدية»
«اعتقاد به مهدويت» چهارمين رساله اين اثر ارزشمند ميباشد كه نويسنده محترم پس از بيان مقدّمهاي كوتاه درباره اهميت عقيده به مهدويت، به معرّفي تفصيلي كتاب «البرهان في علامات مهدي آخر الزمان» تأليف علي بن حسام الدين المتقي الشاذلي از مشاهير علما اهل سنّت ميپردازد.
رساله پنجم: «عصمة الأنبياء و الائمة عليهمالسلام»
«عصمت پيامبران و ائمه عليهمالسلام» عنوان پنجمين رساله ميباشد كه در بردارنده مباحث بسيار ارزشمندي است. اين رساله مشتمل بر مقدمهاي از دانشمند فرزانه حضرت آيت الله سبحاني دامت بركاته ميباشد كه در آن اشاره به اين دارد كه حدود سي و دو سال پيش، رئيس جماعت اسلامي آمريكا و كانادا آقاي عادل جوهر نامهاي به ايشان فرستاده بود كه سه سؤال درباره عصمت انبياء در آن نوشته بودند.
سپس ايشان با اشاره به اينكه حضرت آيت الله صافي گلپايگاني از فحول و پهلوانان مباحث اعتقادي است، مي گویند كه سؤالات را خدمت ايشان دادم و جواب دادهاند. اين جوابها در اين رساله گردآوري شده است كه در سه بحث عصمت پيامبران و ائمه عليهمالسلام، علم امام و اختلاف درجات ائمه در ايمان و علم و اخلاق بحث ميكند.
رساله ششم: «ايران تسمع و تجيب»
«ايران ميشنود و جواب ميدهد» يكي ديگر از رسالههاي با ارزش تأليف اين مرجع بزرگوار در سال 1395 هجري قمري ميباشد. فرقه ضاله وهّابي قبل از انقلاب، هيئتي را به ايران فرستادند و به خيال خودشان اشكالاتي عليه تشيّع مطرح كردند و در پي آن، وهّابي مغرض ابوالحسن ندوي هندي كتابي به نام «اسمعي يا ايران» عليه ملّت مسلمان ايران نوشت. معظم له در جواب اتهامات اين كتاب، اين رساله را نوشته و با انتخاب نام آن توسط امام موسي صدر ره آن را به طبع رساندند.
رساله هفتم: «جلاء البصر لمن يتولّي الائمة الإثني عشر»
«روشني ديده براي كساني كه امامت دوازده امام را پذيرفتهاند» عنوان هفتمين رساله مجموعه لمحات است كه مشتمل بر انكار و ردّ رواياتي است كه دلالت بر اين دارد كه ائمه عليهمالسلام سيزده نفر هستند.
در زمان مرجعيّت آيت الله العظمي گلپايگاني (ره)، سؤالات و شبهاتي پيرامون اين موضوع به دست مبارك آن مرجع فقيد رسيده بود كه ايشان هم جواب اين بحث را به حضرت آيت الله صافي واگذار نمودند كه ايشان اين رساله با ارزش را در جواب آن سؤالات نوشتند.
رساله هشتم: «مشروعية الإستخارة و انّها ليست من الإستسقام بالأزلام»
حدود سه دهه پيش، شيخ جامع الأزهر محمود شلتوت در مجله «رسالة الاسلام» مقالهاي در تفسير آيه «و أن تستقسموا بالازلام» نوشت و استخاره در مكتب اهل بيت عليهمالسلام را همرديف اين خرافه عصر جاهليت قرار داد.
وقتي اين مجله به دست مرحوم آيت الله العظمي بروجردي اعلي الله مقامه رسيد، ايشان به آيت الله العظمي صافي امر فرمودند كه جوابي در ردّ اين مقاله بنويس و معظم له اين رساله گرانقدر را در اجابت اين درخواست تأليف نمودند.
رساله نهم: «تفنيد اكذوبة خِطبة الامام علي علي الزهراء عليهاالسلام»
از شبهات مطرحشده توسط وهابيت، بحث خواستگاري حضرت علي عليهالسلام از دختر ابوجهل در زماني كه حضرت زهرا عليهاالسلام همسر ايشان بود، ميباشد. معظّم له در اين رساله با بحثي مستدل و تكيه بر منابع اهل سنّت، به اين شبهه جواب دادهاند.
رساله دهم: «البكاء علي الامام الحسين عليهالسلام»
«گريه بر امام حسين عليهالسلام» عنوان رساله ديگري از اين مجموعه است كه در استحباب گريه، عزاداري و احياء شعائر حسيني عليهالسلام به رشته تحرير درآمده است كه ميتواند جوابگوي شبهات زيادي كه امروزه در فضاي جامعه مطرح ميشود باشد.
رساله يازدهم: «في تفسير آية التطهير»
آيه تطهير يكي از ادله محكم و منصوص بر عصمت اهل بيت عليهمالسلام ميباشد كه معظم له در اين رساله با تحليل و بررسي مفاد اين آيه شريفه، بحث مفيد و ارزندهاي در اين باره ارائه دادهاند.
رساله دوازدهم: «تفسير آية الإنذار و أحاديث يوم الدار أو بدء الدعوة»
در سال 1397 هـ.ق مطالبي پيرامون آية الإنذار در مجله «حضارة الاسلام» به طبع رسيده بود كه مشتمل بر اشتباهاتي در زمينه اين قضيه بود.
حضرت آيت الله العظمي صافي در اين رساله با اشاره به اشكالات مطرحشده به همه آنها با استدلال متين و برهاني محكم پاسخ ارائه فرموده است.
جلد دوم
رساله سيزدهم: «مع الخطيب في خطوطه العريضة»
در سال 1380هـ.ق محب الدين خطيب وهابي معروف، كتاب (الخطوط العريضة) را در ايراد اتهاماتي به مذهب شيعه نوشت و نوبت اول آن چاپ شد.
معظّم له در مقدمه اين رساله ميفرمايد كه به خاطر اوضاع امّت اسلام بعد از چاپ اول، به اين كتاب جوابي ندادم ليكن وقتي چاپهاي مكرّر آن را ديدم به طوري كه حتي رايگان در موسم حج تقسيم ميشد، به درخواست جمعي از آگاهان و بزرگان، جوابي به اين كتاب نوشتم. اين كتاب تا به حال در صدها هزار تيراژ مستقلاً به چاپ رسيده است.
رساله چهاردهم: «صوت الحق و دعوة الصدق»
اين رساله با ارزش در سال 1396 هـ.ق به رشته تحرير در آمد كه به بحث مهم تقريب بين مذاهب و اتحاد بين شيعه و اهل سنّت پرداخته است.
در اين كتاب، به عقائد مشترك و اختلافي بين اين دو فرقه مهم اسلامي اشاره كرده و اشارهاي هم به بحث صيانت قرآن از تحريف دارند. معظم له با طرح پيشنهاد «تشكيل مؤتمر من اقطاب فكرة التقريب» به عنوان پيشنهاد اصولي براي پايان دادن اختلاف بين مذاهب اين رساله را به پايان برده است.
رساله پانزدهم: «أمان الأمة من الضلال و الإختلاف»
«ايمني امّت از گمراهي و اختلاف» عنوان چهاردهمين رساله اين مجموعه نفيس ميباشد كه به مباحث مهمي از جمله سبب اعراض اهل سنت از احاديث شيعه و نيز وجوب تقديم روايات اهل بيت عليهمالسلام بر روايات ديگران و نصوص صحيحه بر وجوب تمسك به اهل بيت عليهمالسلام پرداخته است.
جلد سوم
رساله شانزدهم: «الأحكام الشرعية ثابتة لا تتغير»
در سال 1410 هـ.ق مقالهاي در مجله كويتي «العربي» شماره 379 تحت عنوان «الفتاوي و الأحكام الإسلامية بين التغير و الثبات» به چاپ رسيد كه معظم له با توجه به اهميت اين مبحث، اين رساله را در يازده فصل در جواب و نقد اين مقاله به رشته تحرير درآوردند.
رساله هفدهم: « مسألة التعصيب»
شيخ جاد الحق در يكي از سخنرانيهاي خود كه در روزنامه «الأهرام» مصر به چاپ رسيده بود به درخواست استاد احمد بهاء الدين مالكي (كه درخواست مراجعه به فقه شيعه در باب مواريث و بخصوص منع عصبة از ارث باقي تركه و ردّ بقيه به اصحاب فرض كرده بود) جواب رد داده و مراجعه به فتواي شيعه را عمل بر خلاف نصوص قرآن و سنّت دانسته بود.
معظّم له با توجه به اهميت اين بحث، و نيز بحث از اينكه فتاواي شيعه همه مبتني بر نصوص قرآن و سنت است،اين رساله را با قلمي مستدل نگاشتهاند.
رساله هجدهم: «القرآن مصون عن التحريف»
رساله «قرآن محفوظ از تحريف» به عنوان هجدهمين رساله مجموعه «لمحات»، اجابت درخواست برخي از فضلاء حوزه از معظم له نسبت به كتابت رسالهاي در اين باب است كه ميتواند جوابگوي بسياري از شبهات مطرح پيرامون اين موضوع باشد.
رساله نوزدهم: «وقت الغداة في بلاد الإغتراب»
جمعي از مؤمنين لندن در ماه رمضان 1406 هـ.ق سؤالاتي را درباره اوقات نماز به خصوص نماز صبح و طلوع فجر پرسيده بودند كه حضرت آيت الله صافي جوابهايي تفصيلي به اين سؤالات در لندن ارائه فرمودهاند و در اين رساله به طبع رسيده است.
رساله بيستم: «شرح حديث عرض الدين»
اين رساله، ترجمه عربي اثر ارزشمند معظّم له «شرح حديث عرض دين» است كه به مبحث مهم و جذاب عرض دين و احتياج جامعه به آن و نيز شرح و تفسير حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني نزد امام هادي عليهالسلام پرداخته است.
رساله بيست و يكم: «بين العلمين الشيخ الصدوق و الشيخ المفيد»
اين رساله مهمّ اعتقادي، به داوري ميان دو كتاب «اعتقادات شيخ صدوق» و «اعتقادات شيخ مفيد» ميپردازد.
معظّم له در اين رساله، به بيان اشتراكات و اختلافات مطالب موجود در اين دو كتاب ميپردازد كه ميتواند منبع بسيار خوبي در جنبه مباحث اعتقادي باشد.
رساله بيست و دوم: «سرّ البداء»
« راز بداء» عنوان بيست و دومين رساله اين مجموعه است كه در هشت فصل به مبحث مهم بداء و معناي آن و اعتقاد شيعه نسبت به آن ميپردازد كه پاسخگوي بسياري از شبهات مطرحشده در اين باب ميباشد.
رساله بيست و سوم: «فتنة رد النصوص أو الإجتهاد في مقابل النص»
آخرين رساله اين مجموعه ارزشمند، فتنه رد نصوص يا بحث اجتهاد در مقابل نص است كه از بهترين رسالههاي اين مجموعه ميباشد كه به بحث تاريخي رد نصوص از ابتداي خلقت تا به حال پرداخته و با اشاره به بحث «فتنه متصوفة و عارفنماها»، «فتنه روشنفكران و متمدننماها» و ... در سال 1406 هـ.ق با قلمي زيبا و مستدل نوشته شده است.