پیامبری که در طول سالهای حیات طیبه اش لحظه ای آرام و قرار نداشت و فکر و ذکر امت تا واپسین لحظه های عمر، رهایش نکرد.
پیامبری که خون دلها خورد و غمها به دل نهاد و بار رسالت را بر دوشهای خسته و زخم خورده اش کشید و هدایت امت و فلاح و رستگاری مردمان، تنها دغدغه اش بود.
پیامبری که سنگ بر شکم می بست، طبیب دوار امت بود و تیماردار همه محرومان و آسیب دیدگان از فقر فکری و نداری معیشتی.
پیامبری که نیامد مگر برای اتمام مکارم اخلاق و نبود مگر نماد رحمت برای همه اهل عالم.
براستی کدام پیامبر و رهبری را می شناسیم که اینچنین دلسوز و نگران امتش باشد و به سان پدری مهربان و حتی مهرباتر از پدر، غمخوارشان.
و ما مسلمانان این دوران چه کردیم با میراث آن حضرت؟
سوالی که هر صبح و شام باید از خود بپرسیم و جوابی که باید دل و دیده و روح و روانمان را آماده عزیمت در بارگاه پیروی از آن حضرت گرداند و...و مسلمان شویم که: یا ایها الذین امنوا امنوا...!
در روایت آمده است رسول الله«ص» هر دو آيـه اي را كه دعـا و شفاعت حضرت ابراهيم«ع» و حضرت عيسي«ع» درمورد اُمتهاي شان ذكر شده بود ، تلاوت می فرمودپس آنگاه دستهایش را بلند می کرد و چنین میگفت: خداوندا! اُمت من ، اُمت من! خداوند متعال به حضرت جبراييل «ع» خطاب فرمود نزد پیامبرم برو و بگو كه چرا چنین تضرع و گریه ميكند؟ حضرت جبراييل«ع» پس از رسيــدن به خدمت پيامبراسلام«ص» و مــطرح كردن سوال ، پـيـام رسول خدا«ص» را به خداوند ابــلاغ كرد و خدای متعال فـــرمود : به پیامبرم بگو تو را در مورد اُمتت راضي خواهم كرد.
و بنابر روایتی دیگر آن حضرت در آخرين حج خود وقتي به صحراي منا آمد به اصحابش دستور داد دو گـوسفند برايش اورده و قربانی کنند يكي را ذبح كردند و فرمودند اين مال خودم و ديگري را هم ذبح كرده و فرمــودنــد خدايا شايد اين آخرين حج من باشد و شايد اين سال آخر حياتــم باشد اين گوسفند را ذبح و قرباني مي كنم از طرف تمام جوانان اُمتم.
آری؛ چنین رحمت و دلسوزی و چنان حزن و امید و تلاشی برای صلاح امت و فلاح مردمان، در هیچ کجای تاریخ یافت نمی شود و پیامبر رحمت و مهر ما یگانه تمام دورانها و عصاره تمام خوبیها و زیباییهاست.
براستی اگر منویات و آموزه های این مرد مردستان طه و یادگار تمام خوبیها نصب العین ما مسلمانان این دوران بود روزگارمان دیگر بود و سرنوشتمان دیگر.
همو که فرمود: «من اصبح من امتی وهمته غیر الله فلیس من الله» بحار؛ ج 70، ص 243، ح 12
هر فردى از امت اسلامى، اگر همت روزانه و اهتمام هر بامدادش، چیزى غیر از خداوند باشد، از خدا بیگانه است و چنین شخصى، الهى نمىاندیشد و براى خدا كار نمىكند و در نتیجه، حشر او نیز با انگیزه موهوم غیرخدایى خواهد بود. (آيت الله جوادي آملي - كتاب ولايت فقيه، ص294 )
و نیز یادآور شد: «مَنْ أصْبح لا یَهْتمُّ بِأمورُ الْمسلمینَ فَلیْس منهم و من سَمِعَ رَجلاً یُنادی یا لَلْمسلمینَ فَلم یُجبه فلیْسَ بِمًسلمٍ.» اصول كافی، ج 2 / صفحه 164، حدیث 5.
كسی كه در هر صبحگاه به امور مسلمین همّت نگمارد و در اندیشه كارهای آنان نباشد از آنها نیست، و كسی كه بشنود مردی فریاد می زند و كمك می طلبد و به او كمك نكند مسلمان نیست.
براستی با این ملاک و میزان و معیار که در کلام گهربار رسول خدا موج می زند ما نیز مسلمان واقعی و حقیقی هستیم؟ فتأمل جیدا"!
و مگر نه اینکه اگر مسلمانان به حقیقت فرائض دینی شان توجه می کردند و مبادرت می ورزیدند، اوضاع جوامع اسلامی چه در درون و په در برونشان بیش و پیش از این به سمت و سوی رهاوردهای معنوی و معرفتی آن رسول مکرم شبیه و نزدیک می شد؟
قال رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - : إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعيفِ الَّذي لادينَ لَهُ، فَقيلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعيفُ الَّذي لا دينَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّي لا يَنْهي عَنِ الْمُنْكَرِ. «وسائل الشّيعة، ج 16، ص 122، ح 21139»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمني را كه ضعيف و بي دين است، سؤال شد: مؤمن ضعيف و بي دين كيست؟ پاسخ داد: كسي كه نهي از منكر و جلوگيري از كارهاي زشت نمي كند.
و آیا امروز من و تو می توانیم خود را در جرگه آمران به معروف و ناهیان از منکر واقعی بدانیم و بنامیم؟
قال رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - : عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمي مِنَ الطَّعامِ مَخافَةَ الدّاءِ، كَيْفَ لايَحْتمي مِنَ الذُّنُوبِ، مَخافَةَ النّارِ. «بحارالأنوار، ج 70، ص 347، ح 34»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: تعجّب دارم از كساني كه نسبت به خورد و خوراك خود اهميّت مي دهند تا مبادا مريض شوند وليكن اهميّتي نسبت به گناهان نمي دهند و باكي از آتش سوزان جهنّم ندارند.
و تردیدی نیست که وضع امروز مسلمانان چه خوب و چه بد؛ چه امیدبخش و چه نگران کننده چه در اتفاق چه در تفرق چه در شادی و چه در غم همگی برامده از راه و روشی است که برگزیده اند و میزان تطبیقی که با مرام و منش و منویات آن رسول گرامی و مرد آسمانی داراست.
قال رَسُولُ اللّهِ - صلي الله عليه وآله - : حُبُّ الْجاهِ وَ الْمالِ يُنْبِتُ النِّفاقَ فِي الْقَلْبِ، كَما يُنْبِتُ الْماءُ الْبَقْلَ.
«تنبيه الخواطر، ص 264»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود: علاقه نسبت به رياست و ثروت سبب روئيدن نفاق در قلب و درون خواهد شد، همان طوري كه آب و باران سبب روئيدن سبزيجات مي باشند.
و این گلگفته های حکمی و تشعشعات نورانی که از منبع فیض و جلال و جمال آن آینة صیقلی و تابنده حقیقت الهی سرچشمه می گیرد می تواند و باید چراغی باشد فرا راه ما تا از دام بلا برآئیم و در ساحل آرامش سکنی گزینیم.
رسول رحمت و مهربانی، اشرف رسولان و خلاصه خداوند حضرت محمدمصطفی- صلی الله علیه و آله و سلم- نماد مهر و نمود رأفت و دلسوزی و عشق به امت خویش بود.
پیامبری که در طول سالهای حیات طیبه اش لحظه ای آرام و قرار نداشت و فکر و ذکر امت تا واپسین لحظه های عمر، رهایش نکرد.
پیامبری که خون دلها خورد و غمها به دل نهاد و بار رسالت را بر دوشهای خسته و زخم خورده اش کشید و هدایت امت و فلاح و رستگاری مردمان، تنها دغدغه اش بود.
پیامبری که سنگ بر شکم می بست، طبیب دوار امت بود و تیماردار همه محرومان و آسیب دیدگان از فقر فکری و نداری معیشتی.
پیامبری که نیامد مگر برای اتمام مکارم اخلاق و نبود مگر نماد رحمت برای همه اهل عالم.
و ما مسلمانان این دوران چه کردیم با میراث آن حضرت؟
سوالی که هر صبح و شام باید از خود بپرسیم و جوابی که باید دل و دیده و روح و روانمان را آماده عزیمت در بارگاه پیروی از آن حضرت گرداند و...و مسلمان شویم!