یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024

اسلام به‌عنوان یک نظام فکری، فرهنگی، حقوقی و سیاسی در هر مرحله‌ای از تاریخ، باید نسبت خود را با رقبایش مشخص کند،ه مانند مرزهای جغرافیایی اگر‌چه اعتباری‌اند، ولی آنها را با سانتی‌متر مشخص می‌کنند، در حوزه مباحث فکری هم باید به شاخص‌ها و مرزهای مشخصی با دیگران برسیم.

خبرگزاری حوزه: گفتگو با آقای دکتر محمود حکمت‌نیا فرصت مناسبی برای ما بود تا ضمن مروری بر سوابق علمی، فعالیت‌های پژوهشی، آثار و تألیفات متنوع ایشان، به خصوص کتاب «حقوق زن و خانواده» که موفق به کسب رتبه برگزیده در همایش کتاب سال حوزه شده، از نگاه دقیق علمی و تحلیلی وی در زمینه‌های مختلف حقوقی و مباحث مهم این بخش در دوران معاصر نیز بهره‌مند شویم.

دکتر حکمت‌نیا در سال 1361هجرى شمسى، وارد حوزه علمیه قم شده و در مدت هفت سال، دوره مقدماتى و سطح را طى کرد. سال 1369، همزمان با شروع درس خارج، تحصیل در رشته حقوق را در مجتمع آموزش عالى قم (دانشگاه تهران) آغاز کرد. سردبیری مجله فقه و حقوق (شماره 3ـ1)، عضو تحریریه مجلات مختلف و تدریس در دروس مختلف حقوقی به‌خصوص مبانی مالکیت معنوی، حقوق اموال، مسئولیت مدنی، حقوق زن و خانواده در دانشگاه‌های تربیت مدرس، پردیس فارابی دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دانشگاه قم، دانشگاه کاشان، مرکز تخصصى حقوق و قضای اسلامی، جامعة المصطفی العالمیه و دانشگاه مفید(ره) از سال 1376 تا کنون از فعالیت‌های علمی و پژوهشی این تحصیل کرده حوزه و دانشگاه است.

*ضمن سپاس سخن را با همین کتاب اخیر شما که موفق به اخذ رتبه برتر همایش کتاب سال حوزه هم شده است، یعنی «حقوق زن و خانواده»، آغاز می‌کنیم. روند نگارش این کتاب و عقبه تحقیقاتی آن را بفرمایید.

کتاب‌هایی که من نوشته‌ام، در حوزه حقوق بوده است. همچون مبنای آرای عمومی که در یکی از حوزه‌های حقوق عمومی است.

مجموعه کتاب سه جلدی فلسفه حقوق خانواده هم به‌صورت جمعی نوشته شد و یکی از کتاب‌های منبع دانشگاهی در حوزه خانواده است. کتابی در حوزه مسئولت مدنی در فقه شیعه نیز نوشتم که در این کتاب تلاش کردم تا ساختار فقه مدنی را در حوزه فقه شیعه مشخص کنم.

یکی از بحث‌های جدید در حقوق، مالکیت فکری است؛ این حوزه برای حقوق اسلامی چندان شناخته‌شده نبود و به نظر می‌رسید تا مباحث مبنایی و فلسفی آن روشن نشود، بومی سازی آن با دشواری مواجه است. به همین خاطر کتاب مبانی مالکیت فکری به صورت تألیفی و فلسفه مالکیت فکری به صورت ترجمه و تألیف کار شد. کتاب مبانی مالکیت فکری در جشنواره‌های مختلف از قبیل فارابی، کتاب فصل جمهوری اسلامی و کتاب سال حوزه حائز رتبه گردیده است.

در حوزه حقوق زن با یکی از بحث‌های پرچالش و انتقادی یعنی، فمنیست‌ها روبرو هستیم این موضوع، از جمله موضوعاتی است که به خصوص در چند دهه گذشته بسیار مورد توجه اندیشمندان و حتی سیاستمداران قرار گرفته است.

من معتقدم اگر بحث‌های فقهی را با پشتوانه‌ فلسفی پیگیری کنیم، به نتایج مطلوب‌تری می‌رسیم؛ چون نظام‌های حقوقی غربی مباحث غیر حقوقی را هم مطرح می‌کنند و از نظام‌های غیرحقوقی به حقوقی می‌رسند. بر این اساس، به نظر من رسید که ما باید این رویکرد را پی بگیریم.

به همین دلیل سه جلد کتاب با عناوین «فلسفه نظام حقوق زن»، «حقوق فردی و اجتماعی زن» و «حقوق زن و خانواده» را تالیف کرده‌ام. در جلد سوم این کتاب که به حقوق زن و خانواده اختصاص دارد، تلاش شده که ابعاد مختلف این موضوع در یک ساختار مناسب و نسبتا بدیع بررسی گردد.

بنابراین، بیشتر بحث‌های مطرح شده در این مجموعه به حقوق زن در خانواده اختصاص یافته و برخی از بخش‌های آن هم در زمینه فرزندان و زوج است.

من الان بیشتر در صدد هستم در زمینه فلسفه و حقوق، فعالیت‌های پژوهشی‌ام را ادامه دهم برای سال 93 هم مجموعه جدیدی را در دست تالیف دارم.

*درباره مراحل شکل‌گیری و انگیزه این کار هم اگر نکته‌ای هست بفرمایید.

همیشه این دغدغه را داشته‌ام که بتوانم مجموعه ‌حقوقی کامل و جامعی در زمینه مباحث مربوط به خانواده و زن ارایه دهم که بسیار مورد نیاز جامعه امروز ماست، اگر خاطرتان باشد مجموعه‌ای حقوقی به نام «منشور حقوق و مسئولیت‌های زن در نظام جمهوری اسلامی ایران» سال‌ها پیش تالیف شده و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی هم رسید ماده واحده‌ای با 148 بند است که من در تدوین بخشی از مباحث حقوقی مشارکت کردم.

همان طور که در مقدمه این منشور آمده است، کلیه دستگاه‌های ذی‌ربط مکلف هستند بر حسب وظایف دستگاهی و سازمانی جهت سیاست‌گذاری ، اتخاذ تدابیر قانونی ، تصمیمات و برنامه ریزی راجع به زنان ، قواعد و اصول مندرج در این منشور را رعایت نمایند. همچنین با توجه به نیازهای بین‌المللی مقرر گردید این منشور مبنای معرفی و تبیین جایگاه زن در نظام جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی نیز قرار گیرد. دلیلش هم این است که ما در سطح خارج از کشور، سند جامعی که حقوق و مسئولیت‌های زن را از دیدگاه اسلام نشان دهد، نداشتیم.

بیانیه جهانی حقوق بشر اسلامی که به‌عنوان «سند قاهره» شناخته می‌شود، در زمینه حقوق بشر هم وجود داشت؛ به طور کلی بعد از اعلامیه جهانی حقوق بشر، سندهای منطقه‌ای زیادی ارائه شد و در این سی سال گذشته نیز کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان مبتنی بر آن بیانیه جهانی حقوق بشر، شکل گرفته بود که در کشور ما اشکالات فقهی قابل توجهی بر آن وارد شد و همین باعث شد ایران به آن ملحق نشود. در این شرایط وقتی می‌خواهیم در مجامع جهانی حاضر شویم، باید با یک مجموعه اثباتی و نه سلبی و نفی‌ای، حاضر می‌شدیم. بدین ترتیب بنا شد این سند تهیه شود و سند پشتیبان هم داشته باشد.

مرکز مطالعات  زنان و خانواده ریاست جمهوری درخواست کردند بحث نظریه فقهی در زمینه مسئولیت‌ها و حقوق زن پیگیری و تحقیق شود؛ به طوری‌که چند ویژگی داشته باشد: اول اینکه اسلامی باشد؛ دوم اینکه برای دیگران یعنی غیر مسلمانان قابل فهم و قابل درک باشد؛ و سوم اینکه مرزهای‌ فکری ما را با مرزهای فکری نظام‌های رقیب به‌خوبی روشن کند. من تاکید دارم که اسلام به عنوان یک نظام فکری، فرهنگی و حقوقی و سیاسی در هر مرحله‌ای از تاریخ، باید نسبت خود را با رقبا مشخص کند که این را تشبیه به مرزهای جغرافیایی می‌کنم.

مرزهای جغرافیایی گر چه اعتباری هستند، ولی آنها را با دقت بالا به سانتی‌متر مشخص می‌کنند. پس در حوزه مباحث فکری هم باید به شاخص‌ها و مرزهای مشخصی با دیگران برسیم این مرزها در اسلام، به‌طور روشن مطرح و تبیین گردیده و در صدر اسلام، این موضوع کاملاً گویا و مشخص است یعنی ما با چند شعار محوری روبروییم و دقیقاً مرزها مشخص می‌شود. اصل «لا اله الا الله» یعنی شرک نه. اصل «محمد رسول الله» یعنی یهودیت و مسیحیت و... نه. و همین طور موارد دیگر، به طور مثال حتی در لباس پوشیدن هم اسلام می‌گوید که نباید تشبه به کفار صورت گیرد که همه این مسایل برای این است که چهره اسلام را مشخص سازد.

رقبای ما فقط مسیحیان نیستند. شعارهای توحیدی ما پابرجاست، اما بحث بر سر این است که در مقام تحلیل، در مقابل نظام‌های مبتنی بر آموزه‌های اومانیستی چه باید کرد؟! به عبارتی مرزها کجاست؟. مدل‌های فکری کدام است؟ و اختلافات بر سر چیست؟

در این سه جلد، ابتدا مرزهای فکری را مشخص کرده و در جلد سوم به بحث خانواده پرداخته و بیان داشته‌ام که خانواده‌ مدنظر کدام است و جایگاه زن در آن چیست. این خانواده با خانواده‌ای که مبتنی بر دیدگاه‌ها و آموزه‌های اومانیستی، قراردادگرایی و یا مسیحی است چه تفاوتی می‌کند؟ یا این خانواده با جوامع معتقد به خانواده‌های غایت‌گرا که برای خانواده اصالت قایل نیستند و آن را ابزاری برای اهداف دیگر می‌دانند چه تفاوتی می‌کند؟ این‌ها مدل‌هایی است که امروزه مطرح بوده و بر روی آنها بحث می‌شود. مثلا در مدل فرانسوی «خانواده» به یک قرارداد تنزل داده شده است همینطور در مدل‌های آمریکایی و ... در نگاه ابزاری، مثلا به مقوله فرزند، به عنوان وسیله‌ای برای ارضای محبت در جوانی و عصای دست در زمان پیری نگاه می‌شود و به همین دلیل هم هست که در چنین نگاهی است که در نوع زندگی تجربی مشاهده می‌شود که یک حیوان، مثل گربه، جایگزین کارکردهای فرزند می‌شود. این نگاه ابزارگرا نسبت به حوزه‌های مختلف خانواده، به چنین رهیافت‌هایی منتهی می‌شود.

پس ما با این مدل‌های حقوقی خانوادگی روبروییم و باید مرزهایمان را با آنها مشخص کنیم؛ همینطور نگاه به زن در اسلام که نگاه ویژه‌ای است و باید به درستی تبیین شود. ویژگی‌های خانواده از منظر اسلام را در جمع نمایندگان مجلس دومای روسیه برایشان توضیح دادم و بعد عکس‌العمل آنها خیلی جالب بود و مدل خانواده اسلامی مورد توجه و استقبال آنها قرار گرفت. ما باید مدل اسلامی را برای دیگر فرهنگ‌ها و ملل‌های جهان، تبیین کنیم چون تا زمانی که تمرکز بر درون کشور داریم هم به ارزش‌هایمان هم پی نخواهیم برد و هم رقبای خود را نمی‌توانیم بشناسیم و در نتیجه نمی‌توانیم مرزهایمان را با آنها مشخص کنیم.

بنابراین طرح این موضوع نظام ویژه‌ای را همراه با ادبیات خاص خود می‌طلبد. همین رویکرد یعنی حقوق نظام خانواده و زن، با ادبیاتی که قابل فهم و مورد قبول فلسفه حقوق باشد در این سه جلد کتاب مدنظر قرار گرفته شده است.

*برخی از ویژگی‌هایی این نظام فکری را توضیح دهید؟

موارد متعدد و جالبی را می‌توان نام برد، مثلا یکی این‌که در این نظام فکری، مادر، نسبت به فرزند هم مسئولیت و هم مصونیت دارد دوم اینکه زن نسبت هزینه‌های خانواده، مصونیت داشته و در برابر پولی که دریافت می‌کند نیز در پرداخت آن دارای مصونیت است و یا این‌که رابطه مرد با زن در خانواده نیز به همین شکل می‌باشد. نکته دیگر نقش و رابطه حقوق و اخلاق در خانواده است. همه خانواده مباحث و مسایل حقوقی نیست و نباید به خانواده، صرفا نگاه حقوقی داشت و اساسا محیط خانواده قابلیت تنزل به قواعد حقوقی را ندارد. به طور مثال اصلی که بر روابط افراد در خانواده‌ها حاکم است، اصل مخفی بودن رابطه‌ها است حال آن‌که در حقوق، اصل بر آشکار بودن روابط است و همین‌طور در موارد دیگر نیز این تضادها را می‌توان برشمرد؛ لذا خانواده قابلیت حقوقی شدن را در بسیاری از موارد ندارد در دین اسلام اگر به آیات قرآن توجه کنیم می‌بینیم خداوند حل اختلافات خانواده را در سیستمی جالب و زیبا بیان کرده و می‌گوید؛ خودتان اختلاف‌ها را حل کنید اگر نشد به سراغ نزدیکان بروید و نهایتا به دادگاه مراجعه شود.

*این‌ها همان بحث‌های مهم و جالبی است که محور فهم نظام فکری اسلام درباره خانواده است.

بله، همین‌طور است یادمان باشد که حقوق بیشتر نظام‌مند و نظم‌پذیر است تا محبت آفرین؛ بنابراین نمی‌تواند همه ابعاد نظام خانواده را پوشش دهد. مثلا گاهی در یک اختلاف خانوادگی فرد در دادگاه بر اساس عاطفه و احساس گریه می‌کند، این در حالی‌ است که دادگاه، اصلا درباره این گریه، نمی‌تواند فهمی داشته باشد و اصلا مکان فهم این گریه دادگاه نیست پس این گریه را کجا باید فهمید؟ با ذکر این مثال باید گفت که اگر چاشنی اخلاق، آداب و رسوم و تربیت‌های اخلاقی در این خانواده نباشد، سیستم و نظام خانواده شکست می‌خورد، در یک جمله می‌توان گفت: خانواده را باید حقوقی دید اما اخلاقی اداره کرد. مثلا در خانواده نباید به کسی ظلم شود اما آیا این‌که صرفا در خانواد‌ه‌ای به کسی ظلم نشود، عاطفه و محبت ایجاد می‌گردد یا سکونت و آرامش ایجاد می‌شود؟

ما باید به این مدل‌ها بیاندیشیم. لذا در جلد سوم این کتاب که حقوق زن در خانواده است، بخش کوچکی از ادبیات اسلامی در خانواده بحث و بررسی شده است خانواده در ایران باید به طور دقیق مطالعه شود، آن هم نه صرفا از منظر حقوقی، بلکه با در نظر گرفتن همه ابعاد و ویژگی‌های انسان در خانواده می‌باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.

اگر به برخی از آیات قرآن توجه کنیم، می‌بینیم که خداوند در قرآن گاهی از ادبیات «زوج و زوجه» استفاده می‌کند و گاهی نیز از «امراه»؛ در اینجا است که فرق بین «در خانواده بودن» و یا صرفا «زیر یک سقف زندگی کردن» را با همه ظرایفش، می‌فهمیم. خانواده اسلامی، زن و شوهر بوده و «همسر» هستند ادبیاتی که در آیات قرآن و همچنین در کل دین ما وجود دارد، ما را به فهم دقیق و کاملی از مفهوم خانواده می‌رساند.

بنابراین تلاش این سه جلد کتاب این بوده که در عین حالی که زوج و زوجه را می‌بیند، حقوق را نیز مدنظر داشته باشد، به عبارتی سعی شده در عین فهم و رعایت مفهوم کامل و حقیقی خانواده، بر حقوق اجزا مختلف آن نیز توجه شود.

*شما به تفاوت‌های بین نوع نگاه، فهم و انتظار از خانواده در سبک‌های مختلف زندگی غربی و اسلامی اشاره‌ای داشتید، برخی از تفاوت‌های حقوقی میان این سبک‌های مختلف و نظام‌های فکر آن را بیان کنید؟

سطوح مختلفی را در حقوق می‌توان بحث کرد، یکی از این سطح‌ها، بحث فلسفی است که پرسش‌های بنیادین را در آنها باید پاسخ داد، مثلا این‌که شما جهان را چگونه می‌بینید؟ در این سطح با نگاهی به غرب، مشاهد می‌کنیم که انسان را از خدا و آخرت جدا کرده و ظرف او را در دنیا خلاصه نموده است. این نوع نگاه، باعث می‌شود تا چیزی تحت عنوان ارزش‌ها هم پابرجا نماند یعنی همه چیز در انسانی که به دنبال آزادی‌هایش است خلاصه می‌شود خانواده هم بالتبع در راستای همین غایات قرار می‌گیرد و مدل تحلیل چنین انسانی هم آسان است.

وقتی در این گفتمان صحبت می‌کنیم، خانواده وارد مقوله آخرت نمی‌شود و مثلا چیزی مثل امر به معروف و نهی از منکر هم معنا ندارد ولی اگر گفتیم روابط شخصی و اجتماعی انسان نباید منافعی با سیر کمالی انسان باشد و نیز منافاتی با دنیای اخروی انسان هم نداشته باشد، مسئله به کلی فرق می‌کند و انسان از حالت یکنواخت و تک بعدی خارج شده و در نتیجه باید پیچیده‌تر با آن برخورد نمود.

قرآن می‌فرماید از اهل بهشت می‌پرسند، شما چگونه زندگی کردید، آنها پاسخ می‌دهند «انا کنا فی اهلنا مشفقین» سوره طور آیه 26. مشفق وقتی با «فی» متعدی می‌شود، گویای یک ترس درونی نه برای خود، بلکه برای دیگری است بنابراین می‌گوید من برای اهل خودم می‌ترسیدم و نمی‌خواستم که آنها گرفتار شوند. یعنی ما در خانواده خودمان، برای دیگران و به نفع دیگران می‌ترسیم، این یک حقیقتی زیبا و معنای ارزشمندی انسانیت است.

این آیه ادبیاتی مترقی همراه با یک نوع حقوق و فضای رفتاری را تولید می‌کند که به وسیله آن، انسان به مراتب والای انسانیت و تکمال می‌رسد در برابر ادبیات و حقوقی قرار می‌گیرد که در مراتب و سطوح دیگری سیر می‌کنند. یک سطح دیگر که مطرح است به بحث‌های معرفتی مربوط می شود که دارای ارزش و اهمیت زیادی است، سطح بحث‌های تاریخی نیز از این نوع سبک‌ها و سطح‌ها است که بر اساس این سبک، شما نمی‌توانید بی‌توجه به تاریخ و عقبه‌ای خانواده که دارد، این نهاد را مورد توجه قرار دهید.

در این حیطه فمنیست‌ها متوجه جایگاه مذکور شده و از آن بهره‌برداری کرده اند. آنها توانسته‌اند برای نگاه انسان به خانواده، تداخل و همپوشانی آن با بحث تاریخ و حقوق و هم چنین برای اقناع مخاطب، راه‌هایی را بیان کرده و توجه افکار عمومی را به وسیله شیوه‌های پیچیده‌ای به طرف خود جلب نمایند.

این‌ها سطوح مختلف مواجه شدن با بحث نظام حقوق خانواده و زن است که ما باید بتوانیم در همه این سطوح با ادبیات و فهم درستی که از شرایطمان بر مبنای اندیشه مترقی اسلامی داریم، حضوری جدی داشته باشیم.

*برای رسیدن به این فهم چه باید کرد؟

باید در نظام حقوقی به انسجام واقعی رسیده، زبان و بنایمان برای جهانیان قابل فهم بوده این ادبیات نیز مبتی بر بحث‌های فلسفی و عقیدتی‌مان باشد. بدین طریق است که می‌توانیم مدلی درست و قابل ارائه تنظیم و ارائه کنیم.

*جایگاه حقوق اسلامی و نظام خانواده در برابر زن امروزی را که در سبک زندگی غربی نمود داشته و در جامعه اسلامی ما هم ظهور و بروزی فعال یافته است در این خصوص توضیح دهید؟

این بحث نسبتا پیچیده‌ و دارای ابعاد گوناگونی است که مثلا آیا مدل امروزی از خانواده و زن، مدلی کارامد است یا خیر و نیز بحث‌های متنوع دیگری که در پیرامون آن مطرح می‌شود.

اولا. نباید فراموش کنیم که زندگی ما صرفا بر مبنای حقوقی نیست بلکه بر مبنای تسامح عرفیات و حتی در پیچیده بودن است بسیاری از اوقات حقی از ما زایل می‌شود و ما به دلایل مختلف صرف‌نظر می‌کنیم در اینجا نباید فراموش کنیم که بستر حقوق، بخشی از نظام‌بخشی به جامعه را در بر می‌گیرد و زمینه‌های دیگری مثل عرف تسامح، فهم افراد و اراده آنها در نوع شکل زندگی مردم دخالت و اثربخشی داشته که این موارد در زندگی‌های مختلف، درجه‌بندی متفاوتی دارد.

البته در مقابل تحلیل‌های جامعه‌شناسی، می‌توان سوال را به نحو دیگری مطرح کرد که مثلا بپرسیم، ریشه عرضی و اجتماعی رفتارهای مختلف مردم ما در جامعه چیست؟ مثلا همین مواردی که در سوال شما هم به عنوان رفتارهای «زن امروزی» بوده، مثل خرج زن از خانه یا کار کردن وی آن هم به شیوه امروزی و تحصیل زنان که درصد بالایی از دانشگاه‌ها توسط دختران اشغال شده و... این مسایل را باید از منظر زمینه‌ها و بسترهای ا جتماعی و جامعه شناسی بحث کرد. موارد و دسته‌بندی‌های دیگری هم در اینجا دخالت دارند که باید همه آنها را در جایگاهشان بفهمیم و نیز شرایط جامعه و اخلاق پیرامونی و خیلی چیزهای دیگر را هم باید در نظر گرفت.

ما باید «امنیت» را در بیرون از خانواده تامین کنیم تا در خانه نیز امنیت برقرار ‌شود به عبارتی نهادینه شدن امنیت بیرون از خانواده زنان به راحتی وارد محیط اجتماعی می‌شوند و این مسئله برعکس نیز هست یعنی هم باید مطمئن باشند که مرد وقتی از خانه خارج می‌شوند در یک محیط امن حضور یافته است. یادمان باشد که اگر این محیط امن در خارج از خانه‌ها فراهم شود، بسیاری از اختلافات به وجود نیامده و فضای آرام و قابل دفاعی در خانواده‌های ما حاکم خواهد شد.

در واقع مسئله این نیست که زن از خانه خارج شود یا نه، بلکه مجموعه‌ای از عوامل اجتماعی و امنیت بیرون از خانه است که جای بحث و بررسی دارد در این زمینه فمنیست‌ها می‌گویند که برای حضور زن در جامعه، باید مهارت‌های او مورد توجه باشد نه جذابیت‌های جنسی و ظاهری این حرف درستی است و دنیای مدرن هم با همه دیدگاه‌های اومانیستی که دارد به این نتیجه رسیده است.

در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز در این خصوص مطالبی است که مهمترین آن این است که «جمهوری اسلامی تاسیس شده است تا، نگاه ابزارگونه به زن را تغییر دهد.»

برخی از مفسرین در آیه «و عاشروهن بالمعروف» نسا آیه 19 کلمه «معروف» را معاشرت با نگاه انسانی نسبت به زن دانسته‌اند نه یک ابزار لذت‌خواهی؛ لذا حقوق، زمانی موفق است که «محیط» حقوق اسلامی هم فراهم شود و محیط اسلامی هم وقتی محقق می‌شود که نگاه‌ها به اطرافیان و هم‌ردیفان خودمان، نگاهی انسانی باشد.

*تشکر از این‌که وقت خود را در اختیار خبرگزاری حوزه قراردادید.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha