این فقیه و مرجع تقلید بزرگ عصر خویش و بلکه از بزرگترین زعمای حوزوی همه اعصار تاریخ علمای شیعی، از برجستگان علم و اندیشه و طی طریق در وادی معرفت بود.
اگر بخواهیم بزرگمردی همچون آخوند خراسانی را چه در جامه یک فقیه وارسته، چه در هیئت یک عنصر فعال و بصیر سیاسی مشروطه خواه، در قامت یک سالک طریق الی الله بشناسیم، می توانیم و باید همه این ابعاد گونه گون و زوایای پیدا و پنهان از حیات طیبه این مرد بزرگ را با هم و زیر چتر دیانت و ایمان قوی و رادمردیش در عرصه فکر و اندیشه اسلامی و دفاع از هویت شیعی بشناسیم و بسنجیم.
آری، آخوند خراسانی بزرگ را می توان در پهنه حیات طیبهاش به عنوان یک عالم عامل به مطالعه و پژوهش نشست و از سیره اش به سان خورشیدی فروزان و چراغی نورافشان بهرهمند شد.
بی تردید بیشتر طلاب علوم دینی و ملازمان ساحت علمی این مرد شریف آخوند را با کتاب «کفایه» اش می شناسند و یا اهالی سیاست و شیفتگان مشروطه با عزم، اراده و اقدام ایشان در امر مشروطه و نقش موثری که در آن تاریخ پر فراز و نشیب ایران ایفا نمود و همین طور هر گروه و قشر و صنف و سلک دیگری بنابر عقاید و علایق خود، وجهی از آخوند را که برایشان مبرزتر است، برگزینند و از ان دریچه به او بنگرند.
اما همان طور که گفتیم، حقیقت آن است که عالمان دینی و بزرگان عرصه خرد و آگاهی را باید در منظومه فکری و رویکردهای عملی مبتنی بر اندیشهشان سنجید و آنان را همچون منشوری نورانی دید و زوایای مختلف زندگی و نقش های فردی و اجتماعیشان را از مجرا، مجلای فکر و خرد و اندیشه منتشر و مستتر در ذهن، رفتار و گفتارشان جست.
به عبارت دیگر، باید گفت که آن چه عالمان دینی به انجام میرسانند و میگویند شاید از منظر یک ناظر بیرونی وجوه متنوع و مختلفی داشته باشد اما آبشخور اصلی اش یکی است و از یک جا سرمنشأ میگیرد و در حیات طیبه آن بزرگواران جاری و ساری میگردد و آن، همان حقیقتی است که زیر چترش، همه هم و غم و حیات و ممات آن عالم ربانی شکل میگیرد و نضج مییابد که دربراه آخوند خراسانی و اقران و امثالش، همانا، دل دادن به خدا و جان گذاشتن در راه اعتلای دیانت شریف اسلام است.
مرور تاریخ زندگی و سیره آخوند خراسانی نیز گویا و جویای همین امر است.
چه در تفقه و علم آوری و طلبگی، چه در سیاست ورزی و مشروطه خواهی، یا چه در عبادت و تهجد و چه حتی در طلبه پروری، استادی و سلوک عرفانی ای که بر همه این ساحتها و قالبها و جنبههای حیات ظاهری و باطنی ایشان همچون چتری سایه افکنده بود.
مرحوم آخوند خراسانی در کنار شیخ عبدالله لاهیجی و میرزا حسین نجل میرزا خلیل رازی تهرانی مشهور به میرزا حسین خلیلی تهرانی و ... از رهبران مشروطیت بودند و تاریخ مشروطیت را با تمام پایان بندی غم انگیز و تلخش، در جاری حضور علمای ربانی تطهیر نمودند و برای مقطعی هر چند بیفرجام، حضور روحانیت را در آن به ثمر رساندند و به منصه ظهور کشاندند.
مرور فشرده و موجزی از تاریخ زندگی و حیات پربرکت آن رادمرد عرصه علم و تقوی بر نظرگاه مخاطبان عزیز و آگاه ما نسبت به ایشان می افزاد و ثمربخش است.
آخوند خراسانی درسال ۱۲۵۵ در مشهد متولد شد. پدرش ملا حسین هروی بود. وی در مشهد علوم مقدماتی و سطوح را فرا گرفت. سپس بسال ۱۲۷۷ قمری در سبزوار از حاج ملا هادی سبزواری فلسفه آموخت. پس از آن در سن بیست و دو سالگی، در سال ۱۲۷۷ قمری به تهران رفت و نزد ملا حسین خویی و میرزا ابوالحسن جلوه به تحصیلات تکمیلیش در حکمت و فلسفه پرداخت، سپس عازم نجف شد و نزد شیخ انصاری، حاج سید علی شوشتری، میرزای شیرازی، شیخ راضی نجفی و میرزا مهدی قزوینی مشغول تحصیل شد. ملا محمد کاظم خراسانی پس از فراگیری علوم دینی در نجف و سامرا به تدریس مشغول شد و حدود نیم قرن به تدریس علوم معقول و منقول پرداخت.
آخوند خراسانی به همراه شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی سه مرجع امضا کننده مشروطه بودند که به آیات ثلاث نجف و مراجع ثلاثه مشروطه خواه مشهور شده اند. اینان –چنان که از تلگرافهایشان هویداست- تا پایان زندگانی به مشروطه وفادار ماندند. آخوند خراسانی در جریان مشروطیت تلگرافها و پیامهایی از نجف به ایران می فرستاد و در آنها مردم را به مبارزه ترغیب میکرد. خراسانی به همراه دو مرجع دیگر در زمان استبداد صغیر شاه ایران را تکفیر و از سلطنت خلع کردند.سرانجام در حالی که برای جهاد بر ضد روسها قصد هجرت به ایران را داشت، در سحرگاه سه شنبه ۲۰ ذیحجه ۱۳۲۹ قمری جامه از خاک برکشید و به ملکوت اعلی شتافت. قبر ایشان در آستان ملک پاسبان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع) قرار دارد.
از شاگردان ایشان میتوان به سیّدمحسن نبویِاشرفی، محمدحسین نائینی، محمدرضا تنکابنی، محمدحسین کاشفالغطاء، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدحسن مدرس سید ابوالقاسم کاشانی، سید محسن حکیم، سید محمد موسوی زنجانی مرحوم خالصی، سید محسن امین علی اصغر مازندرانی، سید عبدالحسین شرفالدین عاملی، آقابزرگ تهرانی آقا نجفی قوچانی نویسنده حاشیه کفایة، سیاحت شرق و سیاحت غرب میرزا ابوالحسن مشکینی آقا ضیاءالدین عراقی، محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)، سید حسین طباطبایی بروجردی، محمد حسین اشنی، آقا نورالدین عراقی و بسیاری از برجستگان و اعاظم علم و عرفان شیعی اشاره نمود.
و نیز از تالیفات و آثار سترگ، گرانسنگ و شگرف ایشان علاوه بر کفایه در اصول که مهمترین و معروف ترین و نامدارترین اثر علمی او و سالها جزء متون درسی حوزه های علوم دینی بوده است می توان به حاشیهای بر مکاسب استادش شیخ انصاری، شرح و تعلیقهای بر منظومه دیگر استادش ملاهادی سبزواری، حاشیه بر اسفار صدرالمتالهین شیرازی، رساله دماء ثلاثه، چندین رساله فقهی و اخلاقی و عقیدتی،اشاره نمود.
از مهمترین، جدیترین و خواندنیترین آثار به جا مانده از آخوند خراسانی که بازتابی از نظرات سیاسی ایشان است گفتگوی آخوند بامیرزای نائینی پیرامون حکومت دینی است.
باری؛ نام بلند و یاد سترگ و تاریخ شگرف زندگانی آخوند خراسانی این رادمرد عرصه علم دین و خرد انسانی و فهم حقیقی اسلام هنوز بر تارک علم دین و حقیقت آیین میدرخشد.
او که به راستی و درستی فقیه و مرجع تقلید بزرگ عصر خویش و بلکه از بزرگترین زعمای حوزوی همه اعصار تاریخ علمای شیعی بود و از برجستگان علم و اندیشه و طی طریق در وادی حقیقت.
درود و رحمت خدا و پاکان و نیکان همه روزگاران بر روح پرفتوحش؛ مانا و پرتلألو باد راه نورانیش و پر رهرو و جاوید سلک ربانیش!
· منابع
*گفتگوی میرزای نائینی و آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی
http://akhondekhorasani.ir* سایت آخوند خراسانی