دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ |۱۴ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 16, 2024

یکی از فیلم‌های اخیر سینمای ایران که با محوریت یک روحانی و حضور اثرگذار و قابل تأمل او شکل می‌گیرد، ره‌آوردهای معرفتی و یادآوری‌های جذابی را برای مخاطب دارد، فیلمی است به نام «پنجشنبه‌های آخر ماه»

خبرگزاری حوزه/ یکی از فیلم‌های اخیر سینمای ایران که با محوریت یک روحانی و حضور اثرگذار و قابل تأمل او شکل می‌گیرد، ره‌آوردهای معرفتی و یادآوری‌های جذابی را برای مخاطب دارد، فیلمی است به نام «پنجشنبه‌های آخر ماه» که می‌توان آن را در زمره فیلم‌های روحانی محوری دانست که در فضای نوعی معناگرایی جذاب و سینماورزانه، به بیان یکی از عمیق ترین و دقیق ترین نکات و مولفه‌های اخلاقی در حوزه سبک زندگی و خاصه در میان جوانان امروزی، با روحیات، مراودات و تعاملات خاص امروزیشان می پردازد.

در این فیلم ما به طور غیرمستقیم و پیام محور، شاهد ظهور و بروز یک طبابت زیبای اخلاقی و درمانگری عمیق روحی، به وسیله روحانی روضه‌خوان هستیم که با برخورد بزرگوارانه و منش صبورانه‌اش جوانان اطراف خود را که در ابتدا دافعه‌ای شدید و غلیظ نسبت به او داشتند، تبدیل به دوستان و همراهانی مهربان و صمیمی می‌کند که چونان پروانه‌هایی لطیف، پاک و معصوم گرد شمع وجود او می‌گردند و از وجود نورانیش، طراوت، محبت، پاکی و سلامت بر می‌گیرند.

داستان فیلم سینمایی «پنجشنبه‌های آخر ماه» مربوط می‌شود به یک خانواده متوسط و مذهبی که طبق رسم و نذری همیشگی، شب‌های جمعه آخر هر ماه را روضه خانگی دارند، ولی این بار به دلیل کسالت روحانی ثابت جلسه، آنها ترجیح داده اند به دیدار اقوامشان در کاشان بروند.

 اما پسر دانشجویشان، به بهانه درس خواندن در خانه می‌ماند، تا دوستان خلافکار از سادگی او سوءاستفاده کنند و میهمانی مختلط راه بیندازند.

 در این میان، روحانی مزبور که کار مداوایش چند ساعتی بیشتر طول نکشیده و از بیمارستان مرخص شده، برای انجام وظیفه روضه خوانی به این خانه می‌آید و دوستان پسر صاحبخانه به ناگاه در یک دورانی قرار گرفته در اطاقی دیگر پنهان می شوند.

 از اینجا تا پایان، لحظاتی پر از کشش، اضطراب و هیجان در فیلم آفریده می‌شود.

داستان از زمان سفر رفتن پدر و مادر و تنها گذاشتن فرزند در خانه شروع می‌شود، اما این شروع لاجرم با پیش مقدمات ‏خانواده‌ای مذهبی که فرزندی نه از جنس تفکرات خود دارند، توامان است‏.

فرزندی که به رغم اشاعه رفتارهای دینی و مذهبی، تمایلات برخی از جوانان روز اجتماع را در سر دارد،‏ یا ناگزیر از تعامل با دوستانی است که چنین هستند.

در این فیلم، تماشاگر شاهد این نکته است که یک روحانی چگونه با مخاطب شناسی، زمان سنجی و شناخت ویژگی ها و خاصیت‌های موقعیت ویژه‌اش، خود را برای ایجاد فضایی همدلانه آماده می‌کند و چونان طبیبی دوار، به این جوانان شوریده و آزرده که بنا به طبیعت وجودیشان دور هم جمع شده اما در انتخاب شیوه و روش راه خطا رفته‌اند، پناه می‌دهد و به جای راندن و دافعه انها، با جذب مومنانه، صبورانه و نجیبش، به آنها پناه می‌دهد و دربرشان می گیرد؛ چونان پدری رئوف، دلسوز و دوستی آگاه و خردمند.

روحانی این فیلم، نماد و نشانه‌ای از جلوه رحمانیت است که چونان طبیبی با دید اصلاح و جذب، به سوی مریضش می‌رود و او را با رفتار زیبا و آرام و صبورانه‌اش به سوی فلاح و صلاح رهنمون می سازد.

این که یک روحانی وقتی در موقعیتی این چنین واقع می‌شود و تفاوت فاحشی میان آن چه او خود را برایش آماده کرده بود- مجلس روضه- و آنچه در واقع در حال رخ دادن بود- میهمانی مختلط جوانان امروزی- به وجود می‌آید، چگونه باید خود را مهیای چنین وضعیتی کند و برای مهار نمودن و اصلاح و هدایت این فضا و آدمهایش، چه تمهیدات رفتاری و فکری اتخاد و اجرا کند، تا به نتیجه ای درخور و درست نایل آید.

روحانی این فیلم که گاه با محبت، گاه با تجاهل العارف، گاه با صبر و شکیب، گاه با غمض عین و زمانی نیز با رأفت و مهر و حتی یاری و امدادرساندن به جوانی که دچار حادثه شده بود، توانسته بود که دل‌های جوانان را به سوی خود جذب کند و دختران را محجبه و نجیب و پسران را نیز دوست‌دار و همصحبت خود سازد، به عنوان الگویی موفق و تأثیرگذار از یک پناهگاه دینی در برخورد با مردم خاصه نسل جوان امروزی معرفی می شود.

وقتی در سکانس پایانی فیلم، روحانی قصه که از ابتدا هم برای روضه خوانی آمده بود، در جمع جوانان و به درخواست آنان نوای روضه سر می‌دهد و اشک پاک و زلال آنها را در ذکر مصیبت امام عشق بر گونه‌هایشان جاری می‌سازد، قلب مخاطب می‌فشرد و دلش به یاد می‌آورد که هنوز هم می‌توان «روحانی» بود و دل را با کشش محبت، نجابت و مهر، صفا و جلا داد و انسان‌های جامعه امروز را به ندای فطرتشان رهنمون کرد و «پنجشنبه‌های آخر ماه» زمان خوبی است برای رسیدن به این حس نورانی زیبا!

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha