به گزارش خبرگزاری حوزه، علیرضا افخمی از جمله سریال سازان نام آشنای تلویزیون است که سال ۹۰ برای شبکه سوم سیما ، سریال "پنج کیلومتر تا بهشت" را ساخت؛ سریالی با ایفای نقش بازیگرانی چون داريوش فرهنگ، رضا توكلي، مهدی سلوکی، پریناز ایزدیار ، شهنام شهابي، شبنم قلي خاني و نفيسه روشن که در زمان پخش به علت دچار شدن به پرونده قضایی یک مرگ حتی جنجالی هم شد.
ماجرا از این قرار بود که پسربچه ای سیزده ساله در تصمیمی ناگهانی و در بین بازی با میله بارفیکس، با تقلید از این سریال و به جهت دست یافتن به توانایی هایی که شخصیت اصلی قصه بعد از به کما رفتن به دست آورده بود، خود را حلق آویز می کند و به خاطر این مساله بر اثر مرگ مغزی جان خود را از دست می دهد.
از همین رو با شکایت والدین وی، پرونده ای در دادگستری تشکیل شد و بازپرس پرونده نیز چندی بعد اعلام کرد علت اصلی پیگیری قانونی این بوده که در تیتراژ سریال از هشدار "تماشا برای افراد زیر ۱۵ سال توصیه نمیشود" استفاده نشده و اینجا بود که کارشناسان اجتماعی و رسانه ای از خلأ سواد رسانه ای در تلویزیون سخن به میان آوردند و از آن به بعد البته رسانه ملی در ساخت این گونه آثار وسواس و حساسیت بسیاری به خرج داد.
قصه اصلی این سریال از این قرار است که امیرحسین با بازی مهدی سلوکی مدیر یک شرکت پخش دارویی است که متعلق به همایون فرزین با بازی داریوش فرهنگ است. امیرحسین از کودکی در خانه همایون فرزین بزرگ شدهاست و عاشق آیدا دختر فرزین است که نقش آن را شبنم قلی خانی ایفا می کند.
در این بین، پسر فرزین که از امیرحسین کینه به دل دارد و رابطهاش با پدرش خوب نیست و به کمک دوستانش از شرکت پدرش دزدی میکند که در حین آن امیرحسین سر میرسد و با ضربه دزدان به کما میرود و آن ها می کوشند تا جسد او را در مکانی دور از بین ببرند.
شواهد و مدارک دزدی علیه امیرحسین گواهی میدهد، اما روح او که اکنون از جسمش جدا شده با حضور در رویاهای آیدا، دختر فرزین سعی میکند آنان را مطلع سازد که در گندمزاری در پنج کیلومتری بهشت زهرا(س) در حال مرگ است.
نهایتاً امیرحسین با کمک روح دختری به نام مینا که در حال زندگی نباتی است، آیدا را از محل جسدش باخبر میسازد و با انتقال به بیمارستان نجات مییابد. امیرحسین هم پس از آن که بهبود پیدا می کند پیش والدین مینا رفته و با دادن نشانیهایی از او آنان را قانع میکند که اعضای بدن دخترشان را که خودکشی کرده، به بیماران نیازمند اهدا کنند.
این سریال ، دومین ساخته علیرضا افخمی بود که البته به دلیل همان جنجال های رسانه ای و جنایی برایش تا حدودی دردسرساز شد.
البته با اوج گیری ساخت سریال های ماورایی در میانه دهه 80 انتقادات نسبتاً زیادی مطرح شد. از سویی در میان دینداران، تردیدی در واقعی بودن روح، وجود شیطان و یا چشم برزخی وجود نداشه و ندارد، اما انتقاد و گلایه از نوع پرداخت نویسندگان و کارگردانان تلویزیونی به این قبیل مباحث بود که چالش برانگیز می شد و خود باعث ایجاد شبهاتی در ذهن مخاطبان انبوه رسانه ملی می شد.
یکی از انتقادات جدی به سریال یاد شده ناظر به بحث عادی سازی روابط دختر و پسر بود ، ضمن این که صحنه های از این سریال از آثار غربی الهام گرفته شده بود، همچون صحنه ای که دختر جوان به امیرحسین می گوید ، اگر می خواهی به هرجا بروی چشم هایت را ببند وآنجا را تصور کن تا به آن مکان بررسی و برای کسانی که با داستان های هری پاتر در ارتباط هستند این قبیل دیالوگ ها ، آشنا هستند، یا صحنه های رد شدن امیرحسین از بین اجسام و انسان ها نیز شباهت جالبی به رفت و آمدهای ارواح سرگردان در فیلم هری پاتر دارد.
از سوی دیگر در این سریال شبهات و سوالاتی درباره ماهیت روح و قابلیت های آن مطرح می شود که متاسفانه در این اثر تلویزیونی به خوبی به آن ها پاسخ داده نمی شود.
نکته حایز اهمیت دیگر هم این که در قسمت های نخست سریال ، هنگامی که امیرحسین به کما می رود و با دختر سرگردان به کما رفته دیگری همراه می شود، چند بار روح دختر با صراحت تمام در پاسخ به برخی مباحث تکیه کلامی را استفاده می کند مبنی بر این که"... اگر بهشت و جهنمی در کار باشد" که قطعاً این نوع صحبت و تاکید بر آن خلاف آموزه های اصیل قرآنی است.
البته بی شک قصد سازندگان سریال ایجاد تشکیک در باور به این موضوع در میان مخاطبان نبوده اما ناخودآگاه شاید برای برخی این مساله ایجاد شود که باید نسبت به این ظرافت ها در تولید یک سریال آن هم در بهترین ساعت پخش بعد از افطار توجه جدی صورت می گرفت که این گونه نشد.
خداوند در قرآن کریم می فرماید هنگامی که روح کسی را به تمامه و کامل گرفتیم او به حقیقت برزخ و قیامت آگاه می شود به همین جهت از خدای متعال می خواهد که یک بار دیگر او را بازگردانند تا گذشته تاریک خود را جبران کند.
در این بحث فرقی میان روح سرگردان و روح غیر سرگردان وجود ندارد، چرا که اساساً روح سرگردان نمی شود ، به این خاطر که انسان یا زنده است یا مرده ، به عبارت دیگر یا روح دارد یا ندارد، سرگردانی روح حتی در خواب نیز بی معنا است و طبق منطق قرآن هرگز روح انسان سرگردان نمی شود.
در بخشی از سریال نیز می بینیم که روح امیر حسین به جهت این که نگاهش به نامحرم نیفتد وارد اتاق یا منزل نمی شود و یا اگر می شود این مساله به طرز مسخره آمیزی صورت می گیرد و این شائبه ایجاد می شود که گویا قصد تمسخر بحث عفاف و حجاب و رعایت حدود محرم و نامحرم وجود دارد، ضمن آن که از این نکته کلیدی هم نباید غافل شد که همان طور که انسان در خواب تکلیفی ندارد، روح نیز به تنهایی مکلف نیست.
در هر صورت این سریال دارای اشکالات جدی در بحث محتوایی است که خود به شبهات درباره مسایل ماورایی به خصوص بحث روح انسان دامن می زند و گویا نسبت به این مساله نظارت و دقت جدی وجود نداشته است.
۳۱۳/۸