به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» به نقل از مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان استاد حسین انصاریان، در حسینیهٔ آیت الله ابن الرضا خوانسار، اظهار داشت: وقتی امام معصوم(ع) با یک نفر تا یک جمعیت سخن می گوید، ارزش سخن امام به خاطر این است که معصوم، عقل کامل، ایمان مجسّم، خیرخواه و دلسوز است. طبق صریح قرآن، ارزش سخن پیغمبر، ارزش سخن خداست.
وی ادامه داد: یک وقت کلام خدا به صورت قرآن است و یک وقت به صورت قول معصوم است: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ» (سورهٔ نساء، آیهٔ 80). کسی که بی کم و زیاد از پیغمبر(ص) اطاعت کند، به مانند اطاعت کردن از خداست. مواردی را که انسان باید از خدا اطاعت کند، در قرآن است که این یک نوع کلام خداست. مواردی را که باید از پیغمبر(ص) اطاعت کرد، در روایات پیغمبر(ص) است و این هم یک نوع کلام خداست.
مخالفت با معصوم یعنی ارزش ندادن به کلام معصوم و کلام خدا
مبلغ عرصه بین الملل مخالفت با معصوم را مخالفت با پروردگار دانست و اظهار کرد: مخالفت با معصوم(ع) یعنی ارزش ندادن به کلام معصوم و کلام خدا. عموی پیغمبر(ص) و ابوجهل سیزده سال کلام پیغمبر را شنیدند، اما تحت تأثیر قرار نگرفتند و قبول نکردند، قرآن یک علت آن را کوردل بودن بیان می کند یعنی این قدر گناه بار کرده بودند که گناه قاتل قلبشان شده بود. گوش داشتند، ولی گوش قلب نداشتند، اما آن که هنوز ضربهٔ کاری به عقلش، روانش و قلبش نخورده است، یقیناً تحت تأثیر کلام الله و کلام معصوم قرار می گیرد. از سی هزار نفر لشکر بنی امیه که به کربلا آمده بودند، از روز دوم محرم تا سه بعدازظهر عاشورا، سه نفر از کلام ابی عبدالله(ع) اثر برداشتند: یکی حر بن یزید ریاحی و دو برادر به نام های سعد بن حرث انصاری و ابوالهتوف بن حرث انصاری که در لشکر عمرسعد بودند. این قدر هم زیبا اثر گرفتند که هر سه شهید شدند؛ یعنی حاضر شدند جانشان را فدای دین کنند.
خداوند به همهٔ عالم، استعداد دگرگونی داده است
استاد انصاریان فرصت تغییر و دگرگون شدن را نعمت عظیم خداوند برای انسان دانست و اظهار کرد: خداوند به همهٔ عالم، از موجودات ندیدنی تا موجودات دیدنی، استعداد دگرگونی داده است. شما نمی توانید یک موجود ساکن را مَثَل بزنید و بگویید که این موجود امکان دگرگون شدن ندارد. شما یک دانهٔ نباتی، یک هستهٔ نباتی یا یک نهال کوچکی را در یک سرزمین مستعد بکارید، ذات این هسته و دانهٔ نباتی قدرت دگرگونی دارد؛ مثلاً پروردگار در سورهٔ بقره می فرماید: شما یک دانه را می کارید، «أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ» (سورهٔ بقره، آیهٔ 261)، هفت خوشه از درون خودش ظهور می دهد، «فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» در هر خوشه ای صد دانه عین خودش را تحویل می دهد. بعد پروردگار می فرماید: «وَ اَللّٰهُ یضٰاعِفُ لِمَنْ یشٰاءُ» من تا ابد قدرت اضافه کردن هم دارم.
اگر عبادت با شرایط باشد، قدرت دگرگونی وجود دارد
وی در مورد قدرت دگرگونی در ذات عبادات نیز گفت: اگر عبادت با شرایط باشد، قدرت دگرگونی وجود دارد. رساله های کنونی را نمی دانم که این روایت را دارند یا ندارند، ولی این روایت اوّلین بار در رسالهٔ آیت الله العظمی بروجردی(ره) در باب نماز جماعت آمده بود. رساله به امضای مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بود و معلوم بود که این مرد بزرگ الهی این روایت را قبول دارد. صادر شده که در روایت می فرماید: نماز جماعت را می شود تا ده نفر محاسبه کرد و اگر یازده نفر شود، دریاها مرکّب شوند، درخت ها قلم شوند و جن و انس نویسنده شوند، نمی توانند پاداش این نماز را برای هر کدام از این یازده تا بنویسند. این قدرت دگرگونی هست و این دگرگونی هم فقط در اختیار پروردگار مهربان عالم است.
هر انسانی پاک و بر مبنای سرشت توحیدی به دنیا می آید
پژوهشگر علوم و معارف قرآنی ادامه داد: این دگرگونی در همهٔ موجودات عالم مثبت است و فقط در دو جا ممکن است که این دگرگونی برعکس شود و به قول فلاسفه، از حالت صعود به حالت نزول برگردد. این دو جا یکی در وجود انسان و یکی در وجود جن است؛ اگر سورهٔ مبارکهٔ جن را بخوانید، یک بخش از آیاتش مربوط به دگرگونی جن به طرف کفر، شرک، فساد و تباهی است. یکی هم در انسان است. خداوند در آیه 30 سوره روم می فرماید: «فِطْرَتَ اَللّٰهِ اَلَّتِی فَطَرَ اَلنّٰاسَ عَلَیهٰا لاٰ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اَللّٰهِ» سرشت، سرشت توحیدی است. رسول خدا(ص) می فرمایند: «کل مولود یولد علی الفطره»، هر بچه ای به دنیا می آید، بر مبنای سرشت توحیدی به دنیا می آید؛ اما دگرگونی منفی برای خیلی ها در مسیر پیش می آید. پاک به دنیا آمده است، ولی نجس می شود؛ یا به تعبیر قرآن، بالاتر از نجس می شود: «إِنَّمَا اَلْمُشْرِکونَ نَجَسٌ» (سورهٔ توبه، آیهٔ 28).
دگرگونی مثبت علاوه بر ارزش خودِ دگرگونی، هماهنگ شدن با کل موجودات عالم است
وی در مورد دگرگونی مثبت نیز گفت: دگرگونی مثبت علاوه بر ارزش خودِ دگرگونی، هماهنگ شدن با کل موجودات عالم است؛ یعنی یک آدم متدین، دیندار، درستکار، اخلاقی و باکرامت که با کل موجودات عالم در حرکت و آشناست و در عالم هستی بیگانه نیست. کل جهان یار او هستند. در «اصول کافی» آمده است: «ضمنت السماوات و الارض رزقه»، به تمام آسمان ها و زمین می گویم ضامن زندگی این بندهٔ من باشید. باید آدم را بشناسند که ضامن و عهده دار شوند؛ اگر نشناسند که عهده دار نمی شوند. پروردگار به آسمان و زمین که امر مجهولی را پیشنهاد نمی کند، امر معلوم را پیشنهاد می کند: «ضمنت السماوات و الارض».
دگرگونیِ مثبت پیدا کردن سخت نیست
استاد حوزه افزود: دگرگونیِ مثبت پیدا کردن سخت نیست؛ یک بی نماز می آید و می نشیند، یک گویندهٔ خیلی خوب، سنگین و متین راجع به نماز و نمازگزار و موقعیت نمازخوان در قیامت و بی نماز در قیامت صحبت می کند، او هم می شنود و می پذیرد. دلش هنوز نمرده و می گوید از امروز به بعد نماز می خوانم و روزه می گیرم، این دگرگونی است. حرامی را که خودم می دانم در مالم هست، جدا می کنم و به صاحب هایش پس می دهم، این دگرگونی است. وقتی که دل نمرده باشد، در لشکر عمرسعد هم باشد، وقتی زنگ بیدارباش ملکوتی به گوشش می خورد، دگرگونی را می پذیرد و شهید می شود و جزء اولیای خدا می گردد.
اگر دل مُرده باشد، سخن حق را نمی پذیرد
استاد انصاریان دگرگونی به سوی ظلمت را حقیقت ایستایی انسان عنوان و بیان کرد: اگر اهل دل بخواهند ما را نصیحت کنند، می توانند بگویند دیدی یک دانهٔ گندم را روی زمین انداختی و چندین برابر شد! پس انسان هم می تواند دگرگون شود منتها باید مراقب باشد که دگرگونی به سمت مثبت داشته باشد. اگر هم محرّم و صفر و ماه رمضان پای منبر خوب رفتم و خودم هم می دانم چند بدی دارم، اما این منابر اثر به من نگذاشت و دگرگون نشدم، معلوم می شود خیلی مریض هستم و باید فکری به حال خودم بکنم؛ اگر دلم هم مرده باشد که راحت می گویم منبری ها برای خودشان می گویند و می خواهند سر ما را کلاه بگذارند و جیب خودشان را پر کنند. در واقع عکس العمل قلب مرده در مقابل گفتار حق همین است.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷