یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
حجت الاسلام مهاجرنیا

حوزه/ انقلاب اسلامی در این مرحله توانست از میان چالش ها، منازعات سیاسی ، ناهمگنی های افکار، اندیشه ها و ساختارهای وابسته به نظام شاهنشاهی و وابسته به بیگانگان، بر اساس « اصل بنیادین حکمت» چهارستون نظام سیاسی را با صبر و متانت انقلابی و حکیمانه و به تعبیر مقام معظم رهبری «جوشش انقلابی» را سازگار با نظم سیاسی بر پایه های بنیادین خود استوار سازد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در پنجمین  نشست کرسی های آزاداندیشی دوره ای که باعنوان «بنیادها و آرمان های انقلاب اسلامی» به همت دانشگاه طلوع مهر و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم بصورت مجازی برگزار می شود، گفت: اگر یک تحول و انقلاب بتواند مرحله استقرار، نظام سازی و انطباق سازی خود را بر شالوده حکمت بنا کند آن انقلاب به ثبات و استحکام می رسد، دچار تزلزل و گرفتار افراط و تفریط نمی شود، هیجانات مقطعی و شور احساسات آن را به هرج و مرج نمی کشاند، چنین تحولی نه به سمت تحجر و انسداد و تصلب می رود و نه گرفتار انفعال و تقلید و از خودبیگانگی می شود. ویژگی حکمت در چنین انقلاب هایی آن است که از نفاق و دوگانگی و تذبذب به دور است و پیروزی ، استقرار و تثبیت انقلاب اسلامی مرهون مبانی حِکمی آن است.    

وی افزود: یکی از بنیادهای مهم انقلاب اسلامی « مبنای حکمت » است. مقصود از حکمت علم مطابق با حق با عدل و مطابق با واقع در امور اختیاری و در حوزه هستی های مقدور است. به بینش صحیح نسبت به احوال موجودات آنچنان که هستند و باید باشند، حکمت گفته می شود. این دانش  مستحکم‌ترین حوزه‌ی معرفتی است. به عقلانیت دینی و عقلانیت مطابق با واقع، اصطلاحاً حکمت می گوئیم.

استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به مفهوم حکمت سیاسی اشاره کرد و گفت: در حوزه سیاست حکمت، بینش توحیدی و گرایشی است برای اداره و تدبیر درست جامعه است. علم توحید و علم دین که به پیغمبر(ص) اعطا شده تا بر اساس نقشه الهی جامعه را اداره ‏کند انسان ها را بر اساس حق و تکلیف به کمال و انسانیت برساند، آن حکمت سیاسی و عقلانیت سیاسی دینی است.

حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا در ادامه افزود: ویژگی هر انقلابی آن است که نظم سیاسی، اقتصادی وفرهنگی قدیم را تغییرمی دهد. اگر نتواند در بازه زمانی منطقی، نظم جدید را جایگزین کند،جامعه دچار هرج و مرج می‌شود. نظم جدیدهم ممکن است ناشی از هیجانات و احساسات دوره انقلاب باشد و ممکن است ریشه در نظریات پیشینی تئوریسین های قبل از انقلاب باشد و یا حاصل اندیشه ورزی بعد از انقلاب باشد. اگر یک تحول و انقلاب بتواند مرحله استقرار،  نظام سازی و انطباق سازی خود را بر اساس حکمت بنا کند آن انقلاب به ثبات و استحکام می رسد، دچار تزلزل و گرفتار افراط و تفریط نمی شود، هیجانات مقطعی و شور احساسات آن را به هرج و مرج نمی کشاند، چنین تحولی نه به سمت تحجر و انسداد و تصلب می رود و نه گرفتار انفعال و تقلید و از خودبیگانگی می شود. ویژگی حکمت در چنین انقلاب هایی آن است که از نفاق و دوگانگی و تذبذب به دور است و پیروزی، استقرار و تثبیت انقلاب اسلامی مرهون مبانی حِکمی آن است.    

وی گفت: ویژگی انقلاب اسلامی این است که بر اساس بینش و نظریات امام خمینی دقیقاً مطابق با حق و عدالت و مطابق با واقع و مطابق با اصول و ارزش‌های عقلانیت دینی حرکت کرده و پایه‌های خود را مستحکم کرد.انقلاب اسلامی در سال های نخستین با بزرگ ترین چالش ها مواجه شد که اگر مبنای درست عقلانیت ابزاری مبتنی بر حکمت الهی نبود انقلاب نمی توانست ادامه پیدا کند. با این رویکرد بنیادی انقلاب توانست چهار چالش مهم را حل کند: اولین چالش،  تعارض های به ظاهر لاینحلی بود که جوشش انقلابی را در تعارض با نظام سازی و ثبات قرار داده بود. آرمان گرایی را در مقابل واقع گرایی و سنت گرایی را در مقابل نواندیشی و عقل انقلابی را با عقل حِکمی ناسازگار می نمود. دومین چالش بزرگ انقلاب، تعارض منافع و تزاحماتی که به تجزیه طلبی رسید. حزب خلق مسلمان به رهبری یک مرجع تقلید به دنبال تجزیه آذربایجان بود، حزب خلق عرب به رهبری یک عالم دینی دنبال استقلال خوزستان بود. حزب دموکرات و کومله، کردستان را تجزیه کردند، غائله ترکمن صحرا و گنبد در شمال و غائله سیستان و بلوچستان در شرق و مهم تر از همه آنها، آشوب جبهه دموکراتیک ملی و نهضت آزادی و منافقین و جریان های چپگرا در مرکز کشور، سرتاسر کشور را به هرج و مرج سوق می داد.

حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا درباره سومین چالش انقلاب اسلامی که بر سر ماهیت نظام جایگزین بود، گفت: امام راحل(ره) بر جمهوری اسلامی اصرار داشت در حالی که دولت موقت و نهضت آزادی بر« جمهوری دموکراتیک اسلامی» تأکید می کردند. جمعی به دنبال «حکومت جمهوری ایران» و پاره ای جریان های سیاسی « جمهوری دموکراتیک ایران» را مطالبه می کردند. گروهی هر الگویی را منهای قید اسلام دنبال می نمودند. و چهارمین چالش مهم در انطباق سازی مبانی، اصول، ارکان، ساختارها و حقوق و وظایف و مسئولیت های سنتی و مدرن در پیش نویس قانون اساسی بود که جریان اسلامی و خط امامی را در مقابل جریان های لیبرالی، سوسیالیستی، التقاطی و ناسیونالیستی  قرار داده بود.

وی سپس گفت: به نظر می رسد خطیرترین دوره انقلاب اسلامی به دوسال نخست آن برمی گردد که توانست بر اساس مبنای « حکمت» و عقلانیت همه چیز را بر اساس حق و عدالت و آنچه شایسته بود استوار کند. از یک سو به دستور امام راحل، پیش نویس نظام سازی در حال آماده سازی بود و شرایط برای سه همه پرسی ( انتخاب اصل نظام جمهوری اسلامی، انتخاب خبرگان تدوین قانون اساسی و انتخاب قانون اساسی) فراهم شد. با رأی ملت به قانون اساسی بلافاصله انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی  و در ادامه انتخاب خبرگان رهبری برگزار گردید.

حجت الاسلام والمسلمین مهاحرنیا در پایان نشست گفت: انقلاب اسلامی در این مرحله توانست از میان چالش ها، منازعات سیاسی ، ناهمگنی های افکار، اندیشه ها و ساختارهای وابسته به نظام شاهنشاهی و وابسته به بیگانگان، بر اساس « اصل بنیادین حکمت» چهارستون نظام سیاسی را با صبر و متانت انقلابی و حکیمانه و به تعبیر مقام معظم رهبری «جوشش انقلابی» را سازگار با نظم سیاسی بر پایه های بنیادین خود استوار سازد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha