شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۰
حجت‌‌الاسلام والمسلمین الویری: كربلا نمايشگاه دائمى وحدت، معرفت، ايثار و فداكارى است

حوزه/ عاشورا آفرين، در لسانِ وحى و در منظر قرآن كريم، مظهر بارز كلمه توحيد و توحيد كلمه و نقطه عطف و پيوند نسل‏هاى آينده به امامت و وارث راستين هدايت به مبدأ و معاد و محور ثابت براى هدايت و عبادت و عامل برگشت مردم از شرك به توحيد و خداپرستى معرفى شده است .

حجت‌الاسلام و المسلمین محسن الویری در گفتگو با سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» با اشاره به مسئله قیام « امام حسین علیه السلام و مسأله حفظ امت اسلامی» گفت: امام حسین علیه السلام در موضع­گیری­های خود از بدو حرکت از مدینه تا رسیدن به مکه و سپس از مکه تا کربلاء از سه روش برای حفظ و تقویت انسجام جامعة اسلامی بهره برده­اند: از یک سو به صراحت از مذموم بودن تفرقه نزد اهل بیت علیهم السلام سخن می­گویند و از سوی دیگر بر مسألة مهمی به نام امت پای می­فشرند و در جانب سوم با ارجاعات مکرر به قرآن و رسول الله(ص) ذهن مخاطبان خود را به مشترکات همة مسلمانان متوجه می­سازند.متن گفت وگو در ادامه می آید:

بازدارندگیِ کج فهمی از نقش سازنده دین

همواره در تاریخ شاهد هستیم که کج­فهمی­ها و برداشتهای ناصواب و درکهای ناقص از دین، نقش سازنده دین را به یک نقش تخریب کننده و نقش راهبرنده، دین را به یک نقش بازدارنده تبدیل کرده است. درکهای ناصواب از سیره امیرالمؤمنین علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام هم سبب شده است که گاه این اسوه­های جاودانه به گونه­ای معرفی شوند که به جای تعالی­بخشی به جامعه، جامعه را به نوعی رخوت و حتی تعارض درونی و واگرایی مبتلا سازند.

نهضت امام حسین علیه السلام هم یک نمونة قابل توجه است. این نهضت که با خون پاک امام و یارانش جان تازه­ای به اسلام و مسلمانان بخشید، گاه به گونه­ای مطرح می­شود که خود موجد چنددستگی و از بین رفتن انسجام جامعة اسلامی و برانگیخته شدن روحیة کدورت و انتقام بین مسلمانان می­شود. امروزه متأسفانه شاهدیم که تعداد زیادی پایگاه اطلاع­رسانی و شبکه­های ماهواره­ای و نشریات به نام امام حسین علیه  السلام و زیر لواء امام حسین علیه السلام در این مسیر حرکت می­کنند و به جای این که سبب شوند تعداد بیشتری از مسلمانان به سوی امام حسین علیه السلام جذب شوند باعث دور شدن دیگر مسلمانان از مکتب امام حسین علیه السلام و فاصله گرفتن آنها از محبان امام حسین علیه السلام شده­اند؛ حال آن که به نظر می­رسد این نوع معرفی امام حسین و دفاع از امام حسین و دفاع از ولایت امیرالمؤمنین درست بر خلاف منویات و تصریحات ائمه بزرگوار  علیهم  السلام است. این که در مجلس عزای امام حسین علیه السلام که به تعبیر امام خمینی رحمة الله علیه این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است، به صراحت و یا با کنایه و تعریض ابلغ من التصریح به مقدسات اهل سنت اهانت شود و احساسات برادران و خواهران دینی ما که به مثابه اعضای دیگر همان پیکری هستند که ما هم عضو همان پیکر هستیم، جریجه­دار شود با حرکت امام سازگاری ندارد. زیرا این گونه حرکتها سبب از بین رفتن و یا تضعیف انسجام جامعة بزرگ اسلامی می­شود و حال آن که حفظ و تقویت این انسجام یکی از اهداف امام حسین علیه السلام بوده است.

 * سه روش امام برای حفظ و تقویت انسجام جامعة اسلامی

اگر مجموعه سخنان و موضع­گیری­های امام حسین علیه السلام را از بدو حرکت از مدینه تا رسیدن به مکه و سپس از مکه تا کربلاء مرور کنیم، مشاهده می­کنیم که امام از سه روش برای حفظ و تقویت انسجام جامعة اسلامی بهره برده­اند: از یک سو به صراحت از مذموم بودن تفرقه نزد اهل بیت علیهم السلام سخن می­گویند و از سوی دیگر بر مسألة مهمی به نام امت پای می­فشرند و آن را در سخنان خود برجسته می­سازند و در جانب سوم با ارجاعات مکرر به قرآن و رسول الله ذهن مخاطبان خود را به مشترکات همة مسلمانان متوجه می­سازند.

 * مذموم بودن تفرقه نزد اهل بیت علیهم السلام

در موضوع اول وقتی امام حسین علیه السلام در مکه بودند، در زمرة اقداماتی که برای فرهنگ­سازی و اطلاع­رسانی نسبت به نهضت خود انجام دادند، نامه­ای هم برای سران طوایف پنج­گانة بصره نوشتند. در این نامه که طبری آن را گزارش کرده است و  با اشاره به بعثت پیامبر آغاز می­شود، امام به صراحت از احقیت خاندان خود برای جانشینی پیامبر سخن می­گویند و با همین صراحت بیان می­دارند که به دلیل ناخشنودی از تفرقه به چشم پوشیدن از خلافت خشنود شدیم. متن نامه چنین است:

«اما بعد، فان الله اصطفى محمدا ص على خلقه، و اكرمه بنبوته، و اختاره لرسالته، ثم قبضه الله اليه و قد نصح لعباده، و بلغ ما ارسل به ص، و كنا اهله و أولياءه و اوصياءه و ورثته و أحق الناس بمقامه في الناس، فاستاثر علينا قومنا بذلك، فرضينا و كرهنا الفرقة، و أحببنا العافيه، و نحن نعلم انا أحق بذلك الحق المستحق علينا ممن تولاه، و قد أحسنوا و أصلحوا، و تحروا الحق، فرحمهم الله، و غفر لنا و لهم»[1]

  امام می­فرمایند ما خاندان پیامبر و اولیای او و اوصیای او و میراث­بران او و سزاوارترین مردمان به جایگاه ایشان در بین مردم بودیم ولی قوم ما خویش را بر ما ترجیح داد ولی ما به دلیل ناخوش داشتن تفرقه و دوست داشتن سلامت و تندرستی جامعه به  این تصمیم رضایت دادیم. مسأله مهم در اینجا شیوة بیان امام است که با به کار گیری صیغة متکلم مع الغیر خود را با امیرالمؤمنین علی علیه السلام همراه می­سازند و اعلام می­دارند که آن موضع یک موضع شخصی نبود، بلکه موضع اهل بیت علیهم السلام بود. این موضوع و این طرز بیان تلویحا دلالت بر این دارد که حفظ انسجام جامعه و دوری جستن از چنددستگی همچنان مبنای حرکت امام علیه السلام هم هست.

 *تاکید بر همگرایی و حفظ انسجام جامعة  اسلامی

شکل دوم توجه امام علیه السلام به مسأله همگرایی و حفظ انسجام جامعة  اسلامی، تأکید خاص امام بر مسألة امت و برجسته ساختن آن در  سخنان است. یکی از مواریث پیامبر صلی  الله علیه و آله و سلم که به ویژه ائمه اطهار علیهم السلام اهتمام ویژه­ای به حفظ آن داشتند، مسأله امت اسلامی است. امت اسلامی یعنی همبستگی اجتماعی مجموعه­ای از انسانها که به اسلام معتقد هستند و با وجود اختلاف نژادها و زبانها و سرزمینها و به ویژه اختلاف­نظرها در امور دینی با محوریت یک امام و پیشوا مانند اعضای گوناگون یک پیکر واحد در کنار هم زندگی می­کنند. این چنین جامعه­ای را پیامبر در بدو ورود به مدینه پانه نهادند و به عنوان یک میراث بزرگ از خود به یادگار گذاشتند و مسلمانان برگزیده و به ویژه اهل بیت علیهم السلام همواره برای حفظ آن کوشیدند. پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام هم هر چند به درستی باورهای خود پای­بندند و برای دفاع از آن، تبیین آن و حتی ترویج آن می­کوشند اما به هیچ وجه وظیفه روی برگرداندن از دیگر مسلمانان و ایجاد چنددستگی در درون جامعة اسلامی را ندارند. تعدد و چندگانگی هویتها و باورها یک امر اجتناب­ناپذیر در امت است ولی واگرایی و حرکت غیرهمسوی این هویتهای چندگانه پذیرفته نیست و بی­تردید هویت یکپارچة عام را از بین خواهد برد.

امام حسین علیه السلام در همان آغاز خلافت یزید وقتی که هنوز مدینه را ترک نفرموده بودند، وقتی مروان بن حکم امام را به بیعت با یزید فراخواند، آن جملة معروف را بیان کردند که «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ‏ مِثْلِ‏ يَزِيدَ».[2]

در این جمله امت به عنوان یک ارزش معرفی شده که مبتلا شدن به حاکمی مانند یزید یک آفت و آسیب برای آن به حساب می­آيد و باید برای علاج این آفت کوشید.

همچنین آن امام بزرگوار به هنگام ترک مدینه وقتی برای وداع با پیامبر به کنار مضجع مطهر رسول الله(ص) رفتند، با این عبارات پیامبر را خطاب قرار دادند:

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهُ أَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ فَاطِمَةَ فَرْخُكَ‏ وَ ابْنُ‏ فَرْخَتِكَ‏ وَ سِبْطُكَ الذَّيِ خَلَّفْتَنِي فِي أُمَّتِكَ فَاشْهَدْ عَلَيْهِمْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ إِنَّهُمْ قَدْ خَذَلُونِي وَ ضَيَّعُونِي وَ لَمْ يَحْفَظُونِي وَ هَذِهِ شَكْوَايَ إِلَيْكَ حَتَّى أَلْقَاك‏.[3]

در این جا نیز مشاهده می­کنیم که امام علیه السلام بر این که این امت ، امت رسول الله است تکیه می­کنند و دلالت این سخن برجسته­سازی مفهوم امت و التزام به بایستگی­های آن است. و یا در وصیتنامه معروف امام به برادرشان محمد بن حنفیه، امام آن جمله مشهور را که زبانزد است بر زبان آوردند:

أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ‏ لِطَلَبِ‏ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏‏.[4]

پیش فرض این جمله نیز ارزشمند بودن امت و ضرورت حفظ آن به عنوان یکی از دستاوردهای پیامبر اعظم است. اگر امت یک امر ارزشمند نبود چرا امام برای پیراستن آن از آسیبها این همه رنج و زحمت به خود خرید؟ حال اگر قرار است امت پیامبر(ص) اصلاح شود، لازمة آن و مقدم بر آن حفظ این امت است تا بتوان آن را اصلاح کرد، حفظ امت لوازمی دارد که مهمترین آن تن دادن به این واقعیت است که همه آحاد یک امت مانند هم نمی­اندیشند و باید به این تنوع مذهبی در امت تن داد و از فروغلطیدن به دام منازعات مذهبی اجتناب کرد.

 * دفاع از اسلام و مکتب اهل بیت علیهم  السلام بر پایه مشترکات   

نکتة سومی که در مجموع سخنان امام علیه السلام از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلاء نظر انسان را جلب می­کند کثرت ارجاعات ایشان به قرآن و سخنان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است. پیام روشن این اقدام امام علیه السلام این است که برای دفاع از اسلام و مکتب اهل بیت علیهم  السلام باید بر مشترکات همة مسلمانان تکیه کرد و لازمة تکیه بر مشترکات برخورداری از روحیة تقریبی است. در بارة اشارات قرآنی  امام علیه السلام مطالبی گفته شده است، ولی در بارة منقولات امام از جد بزرگوارشان و ارجاع به ایشان کمتر سخن گفته شده است و لذا در اینجا از بحث قرآنی صرف نظر می­کنیم و به ذکر چند نمونه در باره پیامبر(ص) بسنده می­کنیم. امام حسین علیه السلام خطبه­ای را در منی ایراد فرموده­اند که گرچه اغلب زمان ایراد آن را سال 58ق. و دو سال پیش از مرگ معاویه دانسته­اند ولی به شهادت محتوای خطبه و قرائن تاریخی دیگر شاید بتوان این احتمال را تقویت کرد که زمان ایراد آن همان حج سال 60ق. امام است که آن را نیمه­کاره رها کردند. به هر حال آن چه به بحث ما ارتباط پیدا می­کند، این است که امام در صدر این خطبه  که جنبة مقدمی دارد حداقل پانزده بار نام مبارک پیامبر را می­برد و فضایل امیرالمؤمنین را از زبان پیامبر بیان می­کند:

  1. أَسْأَلُكُمْ بِحَقِّ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ حَقِّ رَسُولِ اللَّهِ وَ حَقِّ قَرَابَتِي مِنْ نَبِيِّكُمْ ....
  2. أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبِ كَانَ أَخَا رَسُولِ اللَّهِ ص حِينَ آخَى بَيْنَ أَصْحَابِهِ فَآخَى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ نَفْسِهِ ....
  3. أَنْشُدُكُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص اشْتَرَى مَوْضِعَ مَسْجِدِهِ وَ مَنَازِلِهِ ...
  4. قَالَ أَنْشُدُكُمُ‏ اللَّهَ‏ أَ تَعْلَمُونَ‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَهُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ ...
  5. أَنْشُدُكُمُ‏ اللَّهَ‏ أَ تَعْلَمُونَ‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لَهُ فِي غَزْوَةِ تَبُوكَ ...
  6. أَنْشُدُكُمُ‏ اللَّهَ‏ أَ تَعْلَمُونَ‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص حِينَ دَعَا النَّصَارَى مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ إِلَى الْمُبَاهَلَةِ ...
  7. أَنْشُدُكُمُ‏ اللَّهَ‏ أَ تَعْلَمُونَ‏ أَنَّهُ دَفَعَ إِلَيْهِ اللِّوَاءَ يَوْمَ خَيْبَرَ ...
  8. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَعَثَهُ بِبَرَاءَةَ ...
  9. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمْ تَنْزِلْ بِهِ شِدَّةٌ قَطُّ إِلَّا قَدَّمَهُ لَهَا ثِقَةً بِهِ ....
  10. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَضَى بَيْنَهُ وَ بَيْنَ جَعْفَرٍ وَ زَيْدٍ ...
  11. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ كَانَتْ لَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص كُلَّ يَوْمٍ خَلْوَةٌ ...
  12. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص فَضَّلَهُ عَلَى جَعْفَرٍ وَ حَمْزَةَ ...
  13. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ أَنَا سَيِّدُ وُلْدِ آدَمَ ... 
  14. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَمَرَهُ بِغُسْلِهِ ....
  15. أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ فِي آخِرِ خُطْبَةٍ خَطَبَهَا ....[5]

همچنین در نامه­ای که به نقل ابن­اعثم در الفتوح از مکه برای بزرگان کوفه نگاشتند، حداقل سه بار به شکلهای مختلف به پیامبر اشاره فرمودند:

... أما بعد فقد علمتهم أن رسول الله صلّى الله عليه و سلّم قد قال في حياته: من رأى سلطانا جائرا مستحلا لحرام أو تاركا لعهد الله و مخالفا لسنة رسول الله صلّى الله عليه و سلّم فعمل في عباد الله بالإثم و العدوان ثم لم يغير عليه بقول و لا فعل كان حقا على الله أن يدخله مدخله، ... و أنا أحق من غيري بهذا الأمر لقرابتي من رسول الله صلّى الله عليه و سلّم،

اشاره و ارجاع به پیامبر در دیگر مقاطع نهضت بزرگ امام به چشم می­خورد؛ از جمله به نقل طبری، امام در یکی از منازل بین راه در یک سخنرانی برای اصحاب خود و سپاه حر فرمود: ايها الناس، ان رسول الله ص قال: من راى سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله، ناكثا لعهد الله، مخالفا لسنه رسول الله، يعمل في عباد الله بالإثم و العدوان، فلم يغير عليه بفعل و لا قول، كان حقا على الله ان يدخله مدخله ....[6]

باز هم به نقل طبری امام علیه السلام جملة نغز "و لكل مسلم برسول الله أسوة"[7] را در شب عاشوراء خطاب به خواهرشان حضرت زینب سلام الله علیها بیان کردند. در این جمله امام حسین علیه السلام پیامبر اعظم را به عنوان یک الگوی مشترک برای همة مسلمانان معرفی می­کنند. در کتاب ارزشمند "سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلاء" که مرحوم آیت الله آقای محمدصادق نجمی گردآوری کرده­اند حداقل 12 نمونة دیگر هم می­توان در این زمینه یافت که طبعا فرصت ذکر همة آنها در این جا نیست. این روش ارجاع مکرر امام حسین علیه السلام به پیامبر(ص)که از نظر ارتباطاتی تکیه کردن بر منبع پیام مورد اعتماد مخاطب است، از نظر جامعه­شناختی نیز کوششی برای حفظ انسجام جامعه حول یک محور مورد پذیرش همگانی به حساب می­آید.

توصیه ها:

اکنون ما در آستانة ماه محرم و شروع عزاداریهای گستردة  مردم و برپایی مجالس ذکر فضایل و مصائب اباعبدالله(ع) هستیم. با توجه به شرایط جدید جهان اسلام، شاید اکنون دیگر کسی تردید نداشته باشد که شعله­ور ساختن آتش اختلافات مذهبی چگونه همه چیز را می­سوزاند و از بین می­برد. گرچه این حقیر در موضعی نیستم که بخواهم توصیه­ای برای مبلغان و خطیبان و مداحان مجالس امام حسین علیه السلام داشته باشم ولی به خود حق می­دهم که به عنوان یک مبلغ کوچک این پیشنهاد را با تأکید مطرح کنم که همان گونه که امام حسین علیه السلام برای تبلیغ و تبیین نهضت بزرگ خود بر مشترکات مذهبی بین همة مسلمانان تکیه می­کردند و همانگونه که آن امام بزرگوار حفظ و انسجام امت اسلامی را همواره مد نظر داشتند و همانگونه که با عبارت صریح "کرهنا الفرقه" کراهت اهل بیت علیهم السلام از تفرقه و چند دستگی را اظهار داشتند، چه خوب است که مبلغان مرام امام حسین علیه السلام هم به تأسی از خود آن امام چنین کنند و مبادا حرفی بر زبان بیاورند که موجب خدشه­دار شدن انسجام امت اسلامی بشود و مبادا با سخنان نسنجیده خود به جای آن بر تعداد دوستداران اباعبدالله بیافزایند، موجب دور شدن برادران اهل سنت از هوادارن و محبان امام حسین علیه السلام بشوند. اگر به سخنان و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب به ویژه در یک سال اخیر و به دنبال تحولات شومی که علیه شیعیان در منطقه اتفاق افتاده است توجه کنیم، می­بینیم که ایشان همواره بر حفظ و تقویت انسجام امت اسلامی و پرهیز از منازعات کور مذهبی تکیه کرده­اند و در اوج شیعه­کشی­های ناجوانمردانه تصریح کردند که مسألة فلسطین همچنان مسألة اول مسلمانان و جهان اسلام است. مرور این سخنان و نصب العین قرار دادن آنها و تأمل روی آنها و بازگویی و تبیین آنها برای مردم با محوریت قیام امام حسین علیه السلام مسؤولیتی است که بر دوش همة مبلغان دین­آشنا و موقع­شناس قرار دارد و امیدواریم که محرم امسال یک محرم وحدت­آفرین، انسجام­بخش و نومید کنندة دشمنان باشد.

پی نوشت ها:



[1] - تاريخ الطبري: 3/ 28

[2] - موسوعة كلمات الامام الحسين( ع)، ص 285 به نقل از اللهوف، ص 10 و بحارالانوار، ج 44، ص 326

[3] - الفتوح، 5: 18؛ بحار الانوار، 44: 327 328

[4] - بحارالانوار، علّامه مجلسى، ج 44، ص 329

[5] - كتاب سليم بن قيس: 206 207

[6] - تاريخ الطبري، 4: 304

[7] - به نقل از وقعة الطّف، ص 201

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha