سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه» سرگذشت زندگی علامه سید حسن صدر که با قلم عربی به رشته تحریر درآمده را ترجمه کرده است، آنچه می خوانید سرگذشت خودنوشت این عالم ربانی است.
بنده امیدوار به فضل پروردگار، ابومحمد حسن مشهور به سید حسن صدرالدین، فرزند سید هادی، فرزند سید محمدعلی، فرزند سید صالح، فرزند سید محمد، فرزند ابراهیم، فرزند سید زین العابدین، فرزند سید نورالدین علی[1]، فرزند سید علی، فرزند سید حسین، فرزند محمد، فرزند حسین، فرزند سید علی، فرزند سید محمد، فرزند ابی الحسن عباس، فرزند محمد، فرزند عبدالله، فرزند احمد، فرزند حمزه الاصغر، فرزند سعدالله، فرزند حمزه الاکبر، فرزند ابی السعادات، محمد [ابی محمد عبدالله][2]، فرزند ابی الحارث محمد، فرزند ابی الحسن علی، فرزند ابی طاهر عبدالله، فرزند ابی الحسن محمد محدث، فرزند ابی الطیب طاهر، فرزند حسین القطعی، فرزند موسی ابی سبحه، فرزند ابراهیم الاصغر، فرزند امام ابی الحسن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب (صلوات الله علیهم) چنین می گوید:
تولد و تحصیل
ظهر روز جمعه بیست و نهم ماه مبارک رمضان سال 1272 هجری قمری متولد شدم.
پدرم که به قصد علم آموزی از اصفهان به نجف اشرف مهاجرت کرده بود، در نهایت امر در شهر کاظمین ساکن شد. پدرم از علمای بزرگ و مورد مراجعه مردم بود و من نزد ایشان و علمای دیگر کاظمین علوم زبان عربی و معانی و بیان و منطق را فرا گرفتم و سپس به فراگیری کتب فقهی و اصول فقه مشغول شدم و پس از آن در سال 1288 هجری به نجف اشرف مهاجرت کردم و از علمای نجف استفاده بردم و مطالبی را در فقه و اصول به رشته تحریر در آوردم.
مهاجرت به سامرا
هنگامی که استاد ما حجت الاسلام و المسلمین میرزا محمد حسن شیرازی در سال 1291هجری از نجف به سامرا مهاجرت کرد، من نیز پس از ایشان در سال 1292 به سامرا رفتم و مدت زمانی کمتر از دو سال در محضر ایشان بودم، اما از آنجا که اوضاع سامرا و زندگی در آنجا سامانی نداشت، نتوانستم در آنجا بمانم و بار دیگر به نجف اشرف بازگشتم.
هنگامی که اوضاع سامرا سامان یافت، در سال 1297 بار دیگر به سامرا مهاجرت کردم و با جدیت مشغول تحصیل و تالیف شدم تا اینکه استاد ما در ماه شعبان سال 1312 هجری وفات کرد و من تا سال 1314 در سامرا مشغول تدریس بودم.
سفر به کاظمین
پس از آن به کاظمین مهاجرت کردم و از آن زمان تا کنون یعنی تاریخ نگارش کتاب «تاسیس الشیعه» مصادف با هجدهم جمادی الآخر سال 1328 در این شهر مشغول تالیف و تصنیف هستم.
تالیفات و آثار
تا کنون به توفیق خداوند متعال کتاب ها و رساله ها و حواشی و تعلیقات متعددی در علوم مختلف تالیف کرده ام که عبارتند از:
1. کتاب «سبیل الرشاد فی شرح رسالة نجاة العباد» در شرح باب طهارت و صلاه صاحب جواهر که به صورت شرح مزجی مبسوط در مجلدات متعدد نگاشته شده که در دست تکمیل است.
2. کتاب «سبیل النجاة في فقه المعاملات» که به صورت متن و بیان فروع نگاشته شده و فاقد استدلال می باشد، همانند کتاب جواهر الکلمات في المعاملات از شیخ مفلح الصيمري.
3. کتاب «الدرر الموسوية في شرح العقائد الجعفرية» در اصول دین و اثبات امامت دوازده امام، کتابی ارزشمند است که مانند آن را در این رشته ندیده ام.
4. کتاب «اللباب في شرح رسالة الإستصحاب للشیخ مرتضی الأنصاری».
5. حواشی بر کتاب فرائد شیخ مرتضی انصاری در اصول فقه.
6. «قاطعة اللجاج في إبطال طريقة أهل الإعوجاج» که گروهی از اخباریون شیعه هستند که منکر اجتهاد و تقلید در فروع دین هستند.
7. «نهاية الدراية» در اصول علم حدیث و انواع حدیث که در واقع شرح مزجی مبسوط رساله الوجیزه شیخ بهاءالدین عاملی می باشد و مطالب مهم این علم را که شیخ بهایی بیان نکرده در این شرح بیان کرده ام به اضافه نکات فراوانی مربوط به علم حدیث که در غیر این کتاب به صورت یکجا جمع نشده است. این کتاب در ایران و هند چاپ شده است.
8. «مختلف الرجال»، کتابی است در علم رجال که به روش سایر علوم به تعریف و بیان موضوع و غایت و مبادی تصوری و تصدیقی این علم پرداخته و شامل تحقیقاتی است که در کتب مشابه موجود نمی باشد و از خداوند می خواهم توفیق اتمام آن را به من عنایت کند.
9. کتاب «إحیاء النفوس بآداب السید جمال الدین علی بن طاوس»، این کتاب را از مجموعه کتب سید بن طاوس جمع آوری و به روشی زیبا مرتب کرده ام.
10. «سبیل الصالحین فی السلوک و بین طرق العبودية».
11. «البراهین الجلية في کفر أحمد ابن التیمیة»، این کتاب در سه فصل تدوین شده:
فصل اول: گواهی های علمای اسلام بر کفر ابن تیمیه و فساد عقیده او. فصل دوم: تطبیق دادن این گواهی ها و شهادت های علما بر سخنان او در تالیفات وی و تبیین مغایرت نظریات وی با نظریات اهل سنت. فصل سوم: بیان انواع مطالب کفر آمیزی که در کتاب ها و آثار خود بیان کرده است. این کتاب، اثری بزرگ و مفید است که آن را به روش اهل سنت و برای حفظ اسلام نگاشته ام.
12. کتاب «فصل القضا في کتاب المشتهر بفقه الرضا». در این کتاب به معرفی کتاب فقه الرضا پرداخته و بیان کرده ام که کتاب فقه الرضا در واقع همان کتاب التکلیف ابن ابی العذاقر معروف به «شلمغانی» است و متعلق به امام رضا(ع) نیست و علت انتساب اشتباه این کتاب به امام رضا(ع) را نیز بیان کرده ام به گونه ای که پیش از من کسی به این امر نپرداخته است.
13. «نزهة أهل الحرمين في تواريخ تعميرات الحرمين»، درباره نجف و کربلا نگاشته شده و در این کتاب بیان کرده ام که چه کسی برای اولین بار این شهرها را ساخته و در آنها سکونت داشته و چه سادات و بزرگانی در این شهرها زندگی کرده اند.
14. «تعريف الجنان في حقوق الإخوان» که هنوز تمام نشده است.
15. «مجالس المؤمنين في وفيات الأئمة المعصومين علیهم السلام»، در این کتاب روایات را بدون سند ذکر کرده ام و سبک نگارش آن به صورت خطبه است و در دو جلد نگاشته شده است.
16. «الدر النظيم في مسألة التتميم» یعنی افزدن آب نجس به آب کر.
17. «تبيين الإباحة في مشکوک ما لا یؤکل لحمه للمصلين».
18. «إبانة الصدور في موقوف ابن أذينة المأثور»، کتابی که در مورد مساله ارث چهارپایان بچه دار نوشته شده است.
19. «لزوم صوم ما فات في سنة الفوات».
20. «الغرور في نفي الضرار و الضرر»، این کتاب شامل تحقیقاتی است که در کتب دیگر یافت نمی شود.
21. «کشف الإلتباس عن قاعدة الناس»، درباره قاعده سلطنت نگاشته شده که مستفاد از روایت الناس مسلطون علی أموالهم می باشد.
22. «تبيين الرشاد في لبس السواد علی الأئمة الأمجاد علیهم السلام»، رساله ای است به زبان فارسی که بنا به درخواست اهل هند نگاشته شده است.
23. «الغاليظ لأهل الأنظار العالية»، کتابی است به زبان فارسی در بیان تجحریم تراشیدن ریش.
24. «رسالة في تعارض الإستصحابين».
25. «ذکری المحسنين»، رساله ای است در زندگینامه سید محقق، محسن بن حسن اعرجی. این رساله را در مقدمه جلد اول کتاب وسائل ایشان چاپ کرده ام.
26. «رسالة في حجية الظن في أفعال الصلاة».
27. «رسالة في حکم الشکوک الغیر المنصوصة» [غیر المنصوصة].
28. «رسالة في النصوص المأثورة علی الحجة صاحب الزمان(ع)».
29. «الإبانة عن کتب الخزانة»، کتابی است جالب که در آن به تبیین فضیلت کتاب و ترتیب علوم به ترتیب حروف الفبا پرداخته ام و هنوز تمام نشده است.
30. «انتخال القريب من التقريب»، رساله ای است که در آن سخنان ابن حجر در کتاب التقریب را که بر شیعه بودن او دلالت دارد جمع کرده ام.
31. «نکت الرجال»، در این کتاب حوشی رجالی به خط آیت الله علامه سید صدرالدین عموی پدرم را در حاشیه منتهی المقال شیخ ابی علی الرجالی ذکر کرده ام.
32. «الحواشي الرجالية علی تلخيص الرجال» که هنوز ناتمام است.
33. «الحواشي الرجالية علی جزئي أمل الآمل للشیخ محمد بن الحسن الحر العاملی» که ناتمام است.
34. «رسالة في إباحة الجمع بين الصلاتين في الحضر و السفر»، در این کتاب احادیث نبوی روایت شده در صحیح بخاری و صحیح مسلم و مسند احمد بن حنبل و موطأ مالک و صحاح دیگر را ذکر کرده ام.
35. «رسالة في مناقب آل الرسول من طريق الجمهور»، این کتاب را از جامع صغیر جلال الدین سیوطی استخراج کرده و به ترتیب حروف الفبا مرتب کردم.
36. رساله ای دیگر همانند رساله فوق.
همچنین کتاب های دیگری دارم که هنوز تدوین نشده و برخی از آنها هنوز تمام نشده که از خداوند توفیق تکمیل آن را خواستارم. این کتب عبارتند از:
37. «بغيظ الوعاة في طبقات مشايخ الإجازات»، در این کتاب اجازات روایت خود از اساتید خود را ذکر کرده ام که برخی مختصر و برخی طولانی است و امیدوارم خداوند سبحان آن را از باقیات الصالحات قرار دهد.
38. کتاب «تأسیس الشیعه الکرام لعلوم الإسلامية» که در آن به بیان طبقات علمای شیعه می پردازم.
39. «عيون الرجال المخصوص بالرواة للحديث الموثقين بالتعدد»، کتابی است ارزشمند و بی نظیر که مانند آن توسط علمای شیعه نگاشته نشده است.
40. کتاب «مفتاح السعادة و ملاذ العبادة» ، مشتمل بر مهم ترین اعمال روز و شب و اعمال هفته و ماه و سال و زیارت مساجد مشرف و آداب زیارت حتی زیارت مکه معظم.
41. «الشيعة و فنون الإسلام» که می توان آن را خلاصه کتاب تاسیس الشیعه دانست با این تفاوت که این کتاب بر اساس شرافت علوم مرتب شده نه بر اساس تدوین علوم در اسلام که در کتاب تاسیس الشیعه رعایت شده است.
42. کتاب «وفيات الأعلام من الشيعة الکرام».
43. کتاب «الآثار الباقية من مصنقات الشيعة الناجية».
44. کتاب «کشف الظنون عن خيانة المأمون».
45. کتاب «توضيح السداد عن حکم أرض السواد».
منبع: کتاب الشیعه
حوزه/ سید حسن صدر؛ از علمای نام آوری است و دارای بیش از 40 اثر علمی است که در میان انها کتاب تاسیس الشیعه و نیز کتاب در تایید کفر ابن تیمیه را باید از شاهکارهای نوشتاری این عالم عارف دانست.
اخبار مرتبط
-
فرزانگان؛
آیت الله انگجی پیشرو در مبارزه با پهلوی
حوزه/ در جريان حركت هاي ضد ديني حکومت پهلوي، آيت الله سید ابوالحسن انگجي پيشرو مبارزين بود و تبريز را عملاً كانون مبارزه بر عليه پهلوي كرده بود؛ دولت…
-
فرزانگان؛
ابتکار عالم شیعی درمقابله با جریانی انحرافی
حوزه/ احمد بن محمد بن عيسي اشعري يكي از راويان نور است كه رهبري شيعيان قم را به عهده داشت. فزوني رواياتي كه از وي برجاي مانده پژوهش در زندگي وي را ضروري…
-
فرزانگان؛
عالمی که تا چهل کیلومتری نجف به استقبال امام آمد
حوزه/ محقق طبسي از جمله كساني بود كه براي تعظيم و تكريم هر چه بيشتر امام و ناكام گذاشتن دشمنان اسلام، تا چهل كيلومتري نجف اشرف به استقبال امام شتافت و…
-
عالم و محدثی که محضر چهار امام را درک کرد
حوزه/ بيشتر رواياتي كه ريّان بن صلت قمی از امامان معصوم (ع) نقل كرده، در ابواب مختلف فقهي است كه نشان از توجه و عنايت خاص او به مسايل فقهي و فهم صحيح احكام…
نظر شما