جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
حادثه تروریستی در تهران

حوزه/حادثه تروریستی تهران نشان داد، در عین اینکه جمهوری اسلامی ایران یکی از باثبات ترین کشور های جهان می باشد، اما در برخی مواضع امنیتی دچار ضعف هایی هستیم که بایستی این مواضع ضعف ترمیم شوند

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» سرچشمه رویکردهای مسلط به ایجاد بحران در مسیر امنیت جمهوری اسلامی ایران، به دغدغه­های امنیتی،  منافع کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا و همچنین گروه های تکفیری و ترویستی مانند داعش با شاکله فکری وهنابی و... باز می ­گردد.

برای ورود به بحث در ابتدا بایستی درباره مساله امنیت و ضرورت وجود آن در جامعه ، خصوصا در کشورمان که در مرکز ناامنی منطقه آسیای غربی و آسیای میانه و همچنین شبه قاره( افغانستان و پاکستان) قرار دارد، بحث گردد؛ انسان­ها از ابتدای خلقت با معمای امنیت رو به رو بوده­اند زیرا عوامل محیطی، مهم­ترین خطر نسبت به حیاتی­ترین ارزش بشر، یعنی زندگی به شمار می­آمد، خطرهایی که بسیاری از آن­ها از سوی نیروهای طبیعی بود. به این سبب، امنیت معمای آشنای زندگی بشر شمرده می­شود؛ ولی امنیت مانند سایر ارزش­ها و مفاهیم اجتماعی بستگی به شرایط و واقعیت­ های موجود دارد و به این سبب و نیز به دلیل کارکرد نیروهای ثروت و اثرگذاری آن­ها بر محیط اجتماعی، مفهومی پویا به شمار می­رود.[1]

امنیت دغدغه همه بخش­ ها و تخصص­ های مرتبط با انسان بوده، هست و خواهد بود؛ آغاز بررسی مفهوم امنیت در یک نگرش انتزاعی، قرار دادن مفهوم آن در یک حصار تعاریف و تحلیل­ها می­باشد؛ امنیت همان دغدغه تاریخ­مندتر از جامعه­ای بوده که بشر در آرزوی نیل به قدرت توأمان با امنیت بدان سامان داد. وجود "وضع طبیعی" توماس هابز در عصر ماقبل اجتماع، تداعی­گر ظرفیت­های آدمی در بروز واکنش­های ساختارزا در امتداد دغدغه­های امنیتی بوده است؛[2] به عبارت دیگر مطالعه پیرامون امنیت در کانون مباحث روابط بین الملل قرار دارد؛ امنیت در روابط بین الملل به عنوان کالایی بس ارزشمند مطرح بوده و به یک معنا می­توان آن را محور تمامی مباحث حوزه بین الملل قلمداد کرد؛ به گونه­ای که برخی از اندیشه­گران، روابط بین الملل را چنین تعریف نموده­اند که تلاش واحدهای سیاسی برای افزایش توانمندی­ها و امکاناتشان جهت رسیدن به سطح و وضعیتی که خود را ایمن از لطمه­های ناشی از عملکرد سایر بازیگران در عرصه بین الملل بیابند؛[3] در این تلقی، امنیت دلالت بر وضعیتی دارد که در آن یک واحد سیاسی از هجوم دیگران، مصون می­باشد؛ چنان که از این تعریف برمی­آید، امنیت با نظامی­گرمی ارتباط نزدیک داشته و همین موضوع است که بنیاد و پایه مطالعات امنیتی سنتی را شکل می­دهد، البته پژوهش­های بعدی نشان داد که امنیت مقوله­ای پیچیده­تر از آن است که بتوان آن را به نظامی­گرمی صرف تقلیل داد.[4]

سرچشمه رویکردهای مسلط به ایجاد بحران در مسیر امنیت جمهوری اسلامی ایران، به دغدغه­های امنیتی،  منافع کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا و همچنین گروه های تکفیری و ترویستی مانند داعش با شاکله فکری وهنابی و... باز می­گردد.

به طور کلی در مفهوم امنیت دو رکن اساسی قرار دارد: فقدان تهدید و ترس یا اطمینان به خود و ادامه حرکت؛  آزادی و روشنی آینده حرکت و فعل انسان و جامعه.  به همین جهت گاه امنیت را به معنای آزادی نسبی یا آزادی مطلق برای حفظ موجودیت خود و ارتقاء آن دانسته اند. [5]

امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

 موضوع امنیت از لحاظ سطوح به امنیت فردی[6]، امنیت گروهی، امنیت ملی، و بین المللی و ابعاد متنوعی همچون سیاسی[7] ، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و غیره تقسیم می گردد که در ادامه به امنیت ملی به عنوان مهمترین سطح می پردازیم: اهمیت امنیت ملی به حدی است که برخی آن را را پیش شرط تأمین سایر اهداف ملی می دانند. عده ای نیز مطرح می سازند که ملاحظات امنیتی گاه به رژیم های سیاسی حاکم بر کشورها اجازه می دهد دست به اقداماتی بزنند که حداقل در جوامع دموکراتیک برای تأمین سایر اهداف قابل قبول نیست.[8]

ویژگی های امنیت ملی برای جمهوری اسلامی ایران:

امنیت ملی دارای ویژگی ها و خصوصیاتی است که با درک آنها بهتر می توان به مفهوم امنیت ملی پی برد. این ویژگی ها به اختصار عبارتند از:

1. نسبیت: امنیت امری نسبی است و نسبیت امنیت بدان معناست که برای هیچ کشوری امنیت ملی بصورت مطلق و کامل وجود ندارد؛ مصادیق و اجزای گوناگون امنیت ملی و ارجحیت یکی نسبت به دیگری نیز جنبه دیگری از نسبیت امنیت ملی است.

2.کلیت و فراگیری: در قرون گذشته باوری وجود داشته که امنیت ملی تابعی از قدرت نظامی است و با افزایش قدرت نظامی افزایش می یابد و لذا صرفاً جنبه نظامی دارد. در حالی که باید دانست یکی از خصایص امنیت ملی "کلیت" است.کلیت به معنای این است که امنیت ملی از مصادیق متعدد بوجود می آید.

3. ذهنی بودن امنیت: ذهنی و روانی بودن امنیت یک کشور به اعتماد مردم آن به قدرت خودی و دشمن و توانایی بکارگیری توان خودی برای رسیدن به وضع مطلوب ارتباط دارد.

4.رابطه امنیت ملی با قدرت ملی: امنیت هر کشوری معادل و مساوی قدرت نظامی و امنیت نظامی آن کشور یا واحد سیاسی است و با افزایش قدرت نظامی، امنیت ملی نیز افزایش می یابد. از این دیدگاه کثرت نیروها و تجهیزات نظامی بیانگر بالا بردن میزان قدرت و در نتیجه امنیت ملی است و اعمال قدرت نظامی – نظیر توسل به جنگ – یکی از روشهای اصلی برای حفظ و گسترش امنیت ملی کشورها محسوب می شود.

امروزه این باور دگرگون شده ، لذا اعتقاد اکثر محققان و نظریه پردازان سیاسی و نظامی این است که دیگر امنیت ملی، یک فرآیند یک بعدی نیست که فقط از طریق افزایش قدرت نظامی تأمین گردد و بلکه فرآیند کلی و همه جانبه ای است که از طریق افزایش تمام ابعاد قدرت ملی و ایجاد توازن در آنها، تحصیل، تأمین و حفظ می گردد. بنابراین برای تأمین و حفظ امنیت ملی علاوه بر چند بعدی بودن آن، باید ارتباط ابعاد آن را با ابعاد گوناگون قدرت ملی و توازن وتناسب میان این عوامل را در نظر گرفت. [9]

تهديدهاي امنيت ملي جمهوری اسلامی ایران

تهديد نسبت به امنيت ملي کشور عبارت از يک عمل يا يک سلسله حوادث است که در طي زمان کم يا بيش کوتاه، کيفيت زندگي ساکنان يک کشور را شديدا تهديد مي کند يا دامنه اختيار يک حکومت يا کشور يا واحدهاي خصوصي متعلق به يک کشور را در انتخاب سياست مقتضي به شدت به مخاطره مي اندازد.

با توجه به عوامل موثر در امنيت ملي يعني سرزمين، جمعيت و نظام سياسي برخي نويسندگان مولفه  هاي امنيت ملي را به شرح ذيل احصا کرده اند: حفظ جان مردم؛ حفظ تماميت ارضي؛  حفظ سيستم اقتصادي و سياسي  و  حفظ استقلال و حاکميت کشور ؛ همچنین تهديدهاي امنيت ملي را می توان به داخلي و خارجي تقسيم کرده و براي تهديدهاي داخلي بيست قلمرو و براي تهديدهاي خارجي دوازده مصداق ذکر نمود. پس در مقام نتيجه گيري بايد گفت: تهديدهاي امنيت ملي به تهديدهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، نظامي و محيط زيست قابل تقسيم است که جوهره همه آن ها صيانت از کشور در قبال خطرات و تهديدهاي اساسي نسبت به سرزمين، جمعيت و نظام سياسي است. [10]

خطر تروریسم تکفیری برای جمهوری اسلامی ایران :

طرح‌ مساله‌ بنیادگرایی‌ دینی‌ به‌ ویژه‌ بنیادگرایی‌ اسلامی‌ از جمله‌ مفاهیمی‌ است‌ که‌ در سده‌ اخیر، بازتاب‌ گسترده‌ای‌ در سراسر جهان‌ یافته‌؛ این‌ مفهوم‌ پدیده‌ای‌ است‌ که‌ نمی‌توان‌ برای‌ آن‌ پیشینه‌ای‌ در جهان‌ اسلام‌ یافت. هر چند در سنت‌ گذشته‌ اسلامی، مفاهیم‌ مشابهی‌ برای‌ بیان‌ معانی‌ نزدیک‌ به‌ آن‌ وجود داشته‌، اما هرگز چنین‌ تعبیری‌ در سنت‌ اسلامی‌ به‌ کار نرفته‌ است. این‌ مفهوم‌ به‌ لحاظ‌ ریشه‌یابی‌ تاریخی، نخستین‌ بار در اوایل‌ قرن‌ بیستم، در آمریکا و درباره‌ گروهی‌ از مسیحیان‌ پروتستان‌ به‌ کار رفته‌ که‌ با اعتقاد به‌ وحیانی‌ بودن‌ واژگان‌ و عبارات‌ کتاب‌ مقدس‌ مسیحی، بر عمل‌ به‌ مضامین‌ آن‌ تاکید کرده‌ و همچنین‌ نگرش‌ مدرنیسم‌ غربی‌ به‌ دین‌ را رد می‌کردند. از آن‌ پس، غرب‌ در تجربه‌ رویارویی‌ خود با مسلمانان‌ نیز، بدون‌ توجه‌ به‌ تفاوتهای‌ موجود و مبانی‌ متفاوت‌ اندیشه‌ و تفکر اسلامی، از این‌ واژگان‌ استفاده‌ کرده‌ است. تعبیر بنیادگرایی‌ اسلامی‌ بر این‌ اساس، منشایی‌ غربی‌ داشته‌ و ذهنیت‌ غرب‌ مدرن‌ بر آن‌ شده‌ است. با چنین‌ ذهنیتی‌ و بر اساس‌ اصول‌ مدرنیسم‌ غربی‌ و به‌ ویژه‌ اصل‌ جدایی‌ دین‌ از سیاست، دین‌ تعریف‌ و کارکرد خاصی‌ می‌یابد. [11]

در منظر غربی ها موج اسلام گرایی هم گسترده و هم پیچیده است و "هانتینگتون" اجتناب ناپذیری همزیستی تمدنها را گوشزد کرده و بدین صورت لزوم برخورد "ناتو" با اسلام گرایی را مورد توجه قرار می دهد. جامعه غرب بعد از جنگ سرد این پدیده را تهدید اصلی برای جهان بعد از جنگ سرد تلقی می کند و از طریق تحریم های بین المللی ومنع تجارت درصدد انزوای این کشورهاست. سرکوب مخالفین در مصر، عدم اعتنا به انتخابات در الجزایر از سوی نظامیان با نظر موافق غرب و آمریکا صورت گرفت. [12]

 

نقاط تمرکز فعالیت های تروریستی در جمهوری اسلامی ایران

    بررسی اجمالی وضعیت جمهوری اسلامی ایران واقع در منطقه مرکزی بحران های شکل گرفته به واسطه حضور قدرت های بیگانه و گروه های تروریستی و تکفیری، نشان دهنده این است که حتی با لحاظ حوادث تروریستی مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی(ره)، جمهوری اسلامی ایران در این منطقه بحرانی به نسبت سایر کشور های منطقه به مراتب مشکلات کمتری را در رابطه با رشد رادیکالیسم و افراط گرایی دینی داشته است. این در حالی است که هر دو گروه تکفیری و تروریستی و نیز قدرت های غربی مخالف جدی امنیت جمهوری اسلامی ایران بوده و همواره در راستای ضربه زدن به امنیت ملی ایران هستند. در واقع داعش را  می توان طرح سعودی ها، متحدان منطقه ای و صهیونیسم و غرب برای مبارزه با نفوذ ايران در منطقه دانست. ایجاد داعش در عراق و سوریه در واقع نبرد سعودی علیه ایران به ‌جهت تسلط بر خاورمیانه است. منطقه تحت سیطره داعش منطقه ای وسیع از خاک سوریه و عراق است و این گروه تروریستی همچنان به پیشروی خود ادامه می دهد. در صورتیکه اگر پشتیبانی مالی کشورهای شیخ نشین خلیج فارس  نبود، قدرت این گروه بعد از بیش از دو سال می بایست تحلیل می رفت.

چالش های حادثه تروریستی  تهران برای امنیت ملی ایران

نکته اساسی در پاسخ به این مساله نقش مرکزی جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با افراط گرایی و تروریسم در منطقه و حتی جهان است، جمهوری اسلامی ایران در پروسه مبارزه با تروریسم همواره متحدانی داشته اما به طور عام این ملت های منطقه بوده اند که در راستای سیاست های ضد تروریسم ایران با کشور مان همراه بوده اند و دولت مردان عرب و داعیه داران حقوق بشری در دنیا با ایفای نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه مخالف هستند.  به عبارت دیگر آمریکا و متحدان وی در میان کشور های عربی، از وجود نفوذ گروه های تکفیری و تروریستی در ایران ، به عنوان ابزار فشار بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، استفاده می‌کنند که این امر در رابطه با کشورهای منطقه کاملا امکان‌پذیر است و نمود عینی فراوانی می توان دید، اما در ایران این نفوذ امنیتی به سختی امکان پذیر بوده و نمی توان رویداد تاسف بار تهران در حمله عوامل تکفیری و تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) را به عنوان شکست ضریب امنیتی بالای ایران دانست.

راهکارهای پیش رو برای مقابله با جریان های تکفیری و حملات تروریستی در ایران

حادثه تلخ حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) به عنوان نماد هایی از مردم سالاری دینی در کشور و همچنین مرجعیت نظام اسلامی ایران، نشان داد که در عین اینکه جمهوری اسلامی ایران یکی از باثبات ترین کشور های جهان می باشد، اما در برخی مواضع امنیتی دچار ضعف هایی هستیم که بایستی این مواضع ضعف ترمیم شوند، همچنین ايران نيز به يكي از اهداف فعاليت اين گروهك ها تبديل شده است. بنابراین پاسخ ایران به شاخ و شانه کشیدن های ترویست های داعش، کوبنده و قاطع باشد و این عمل در راهبرد های سیاسی، اقتصادی و نظامی خلاصه نشده و از طریق دیپلماسی عمومی نیز نسبت به این امر همت گماشت. در همین خصوص همان طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند: امروز مهمترین مساله دنیای اسلام، وحدت است و با وجود همه توطئه‌ها، آینده امت اسلامی در پرتو وحدت، آگاهی و بیداری اسلامی، درخشان و نوید بخش خواهد بود. لذا به نظر مي رسد از نظر رهبر معظم انقلاب، هوشياري و آگاهي مسلمانان مهمترين راهكار براي مقابله با فعاليت جريان هاي تكفيري است. در اين ميان مهمترين وظيفه بر عهده انديشمندان و علماي اسلام است كه بايد با آگاهي بخشي و تنوير افكار عمومي خطرات و تهديد هايي كه از سوي اين فرقه انحرافي مسلمانان را تهديد مي كند آگاه سازند و با نشان دادن جمود فكري آنها و سست بودن پايه اعتقادات جريان تكفيري نقش بزرگي در وحدت و همزيستي آرام و مسالمت آميز مسلمانان ايفا كنند.

* دکتر مرتضی اشرافی، کارشناس مسایل سیاسی

 

 


[1] - قائمی فرهاد، بررسی مفهوم امنیت در سیاست تازه بین الملل، مجله مطالعات سیاسی ـ اقتصادی، سال 22، شماره 5 و 6 اسفند 1386، صص 13ـ 12.

[2] - وحیدی مهدی ، امنیت بیناپارادایمی، تهران، انتشارات آوای نور، 1388، ص 15.

[3] - کلودزیج ادوارد ، امنیت و روابط بین الملل، ترجمه نادر پورآخوندی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1390، صص 35 الی 39.

[4] - مایکل شیهان، امنیت بین الملل، ترجمه جلال دهقانی فیروزآبادی، تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1388، صص 11 الی 28.

[5] - بهزادی حمید ، اصول روابط بین الملل و سیاست خارجی، تهران انتشارات کتابفروشی دهخدا، 1352، صص 101 – 100.

[6] - ولی پورزرومی، سیدحسین، گفتمان های امنیت ملی، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1383، همچنین رجوع کنید به : اخوان کاظمی، بهرام، امنیت در نظام سیاسی اسلام، کانون اندیشه جوان، 1385

[7] - افتخاری اصغر ، مراحل بنیادین اندیشه در مطالعات امنیت ملی، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1381

[8] - جعفري دولت آبادي عباس ، از امنيت ملي تا امنيت سياسي، روزنامه مردم سالاری، نسخه شماره 2464 - 1389/07/08

[9] - جمشیدی محمد حسین امنیت ملی در سیاست بین المللی معاصر بررسی نظری، پژوهشگاه علوم ومعارف دفاع مقدس، 1394، برگرفته از سایت www.ensani.ir   

[10] - جعفري دولت آبادي عباس ، از امنيت ملي تا امنيت سياسي، روزنامه مردم سالاری، نسخه شماره 2464 - 1389/07/08

[11] - بهروز لک غلام رضا،  درنگی‌ در مفهوم‌شناسی‌ بنیادگرایی‌ اسلامی،‌ مجله کتاب نقد، بهار و تابستان 1382 ، شماره 26 و 27

[12] - ژان دانیل، «اسلام گرایی جانشین کمونیسم»، بولتن دفتر مطالعات وزارت خارجه، شماره 69، فروردین و اردیبهشت 1372.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha