سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۰
جنگ سنگ؛ تحلیلی بر وقایع کشمیر بی دفاع

حوزه/ آیا مسلمانان بی رحمانه سرکوب می شوند؟ چه کسانی در این نزاع نقش دارند؟ توطئه انگلیس باعث شد تا تکلیف کشمیر روشن نشود و از همان زمان، به بهانه دفاع از کشمیر، هند و پاکستان به سهم خواهی ازاین کشور کوچک پرداخته اند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، معترضان کشمیری معتقدند که دولت دهلی نو نمی خواهد به نیازهای اساسی مردم این منطقه و تلاش آنان برای آزادی و عدالت پاسخ دهد و چشم بر واقعیت های جامعه کشمیر تحت کنترل این کشور بسته و صرفا می کوشد از طریق نظامی، سیاست های خود را در این منطقه اعمال کند.

کشمیر در قلب قاره آسیا و شمال شبه قاره هند قرار دارد. از شمال و شرق با چین، از شمال غربی با افغانستان، از غرب با پاکستان و از جنوب با هند دارای مرز مشترک استاز شمال به جنوب640 كیلومتر و از شرق به غرب 480 كیلومتر طول دارد. کشمیر تحت حاکمیت سه کشور مختلف اداره می شود: منطقه شمال شرقی در اختیار چین، شمال غربی در اختیار پاکستان و مناطق دیگر نیز در اختیار هند قرار دارد. این منطقه سرچشمه بسیاری از مهمترین رودخانه های شبه قاره هند است. به دلیل ارتباط و شباهت عمیق فرهنگی اش با ایران به «ایران کوچک» و به دلیل چشم انداز بسیار زیبا و آب و هوای خوشش به «بهشت گمشده» شهرت دارد. در منابع انگلیسی در وصف آن از واژه «بهشت روی زمین»  استفاده شده؛ بهشتی که اکنون به بهشت زخم خورده مبدل شده است. کشمیر تا پیش از استقلال پاکستان، امیرنشینی تحت‌الحمایه بریتانیا بود. در ۱۹۴۷م. بعد از اینکه مهاراجه کشمیر از پیوستن به پاکستان خودداری کرد، اختلاف بر سر مالکیت کشمیر به درگیری‌های دامنه‌داری بین دولت هند و پاکستان انجامید؛ درنتیجه بخش‌هایی از شمال کشمیر شامل کشمیر آزاد و گلگت-بلتستان تحت حمایت دولت پاکستان و منطقه جامو و کشمیر و لداخ در کنترل دولت هند درآمد. منطقه‌ای در شرق کشمیر نیز تحت سلطه چین است که با عنوان اقصای چین شناخته می‌شود.

سابقه تاریخی حضور تشیع در کشمیر به سده هشتم بازمی‌گردد. در این دوران برخی از صوفیان و علمای شیعه ایرانی و گروهی از سادات به این منطقه مهاجرت کردند. گسترش تشیع با تأسیس سلسله چک‌ها در کشمیر به اوج خود رسید. بعد از چک‌ها بااینکه شیعیان تا امروز از قدرت سیاسی به دور بوده‌اند، همچنان به حیات اجتماعی خود در کشمیر ادامه داده‌اند. امروزه شهرهای کارگیل، سرینگر، بدگام و دره کشمیر در بخش کشمیر تحت نظارت هند و مناطق بلتستان و گلگت در کشمیر تحت نظارت پاکستان، ازجمله مراکز مهم تشیع در کشمیر به شمار می‌آیند.[1]

در کشمیر چه خبر است؟  آیا مسلمانان بی رحمانه سرکوب می شوند؟ چه کسانی در این نزاع نقش دارند؟ اینها سوالاتی است که ذهن بسیار از مردمی که اخبار منطقه را رصد می کنند مشغول کرده است که پشت پرده این حوادث چیست ؟ بنابراین، آنچه در این متن بدان پرداخته می شود، درگیری در مناطق شیعه نشین در کشمیر و در بخش هندی آن است که ریشه در تاریخ این منطقه دارد. مساله کشمیر پس از انقلاب اسلامی ایران  از اهمیت ویژه ای برخوردار شد و انقلاب ایران به عنوان یکی از عوامل الهام بخش در مبارزه با ظلم در این منطقه بروز بیشتری پیدا کرد. [2]

تاریخچه بحران کشمیر

منطقه کشمیر زمانی در تحت استعمار و کنترل بریتانیا قرار داشت و پس از مدتی این سرزمین را به یک مهاراجه می فروشد. ایالت کشمیر (قبل از تقسیم) از پنج بخش دره کشمیر، جامو، لداخ، بلتستان، پونچ و گیلگت تشکیل شده بود. در سال ۱۸۴۶ میلادی بر اساس معاهده ای به نام امرتسر، کشور استعمارگر انگلیس حکومت کشمیر را به گلاب سینگ فروخت و او سلسله دُگرا را در این منطقه ایجاد کرد. در دوران حکومت سلسله دگرا مسلمانان به‌شدت سرکوب شدند و تبعیض شدیدی بین مسلمانان و هندو‌ها وجود داشت. [3]

انگلیسیها پس از آنکه کشور هندوستان را به تصرف خود درآوردند و سالیان متمادی بر این کشور حکمرانی کردند در سال ۱۹۴۷ میلادی با توطئه ای از پیش تعیین شده هند را بر اساس اختلافات دینی و زبانی به دو بخش تقسیم کردند و بذر دشمنی را بین مسلمانان و هندوها کاشته و از این سرزمین رخت بر بستند.

در ابتدا مسلمانان و هندوها تحت لوای حزب کنگره و رهبری «ماهاتما گاندی» و «محمد علی جناح» برای بدست آوردن آزادی و رهایی از بردگی انگلیسیها تلاش طاقت فرسایی انجام دادند و بالاخره توانستند دست استعمار پیر بریتانیا را از سر هندوستان کوتاه کنند. مسلمانان زمانی که احساس کردند نمی توانند با هندوها متحد شده و برای احقاق حقوق حقه خود دست به مبارزه با انگلیسیها بزنند در سال ۱۹۰۶ میلادی حزب «مسلم لیگ» را به وجود آورند. حزب مسلم لیگ به رهبری محمد علی جناح و «محمد اقبال لاهوری» خواستار سرزمینی برای مسلمانان شد تا آنها بتوانند با آزادی کامل در سایه افکار دینی و مذهبی خود زندگی کنند و قوانین اسلامی را در کشور خود به آسانی به اجرا درآورند.

این عمل سنگ بنای اختلافاتی در دهه های بعدی شد که تاکنون نیز ادامه پیدا کرده است. با اعلام استقلال پاکستان، تصمیم بر آن بود که امیران ایالاتی که تحت نظارت بریتانیا حکومتی نیمه‌مستقل داشتند، بر اساس سه معیار مذهب ساکنان ایالت، خواست مردم و وضع جغرافیایی، درباره پیوستن به پاکستان یا هند تصمیم گیرند. بر این اساس ایالت کشمیر که بیشتر ساکنان آن مسلمان بودند باید به پاکستان می‌پیوست اما مهاراجه هاری سینگ علاقه داشت استقلال خود را حفظ کند و از پیوستن به هند یا پاکستان خودداری کرد. مسلمانان پاکستان که از مدتی پیش علیه تبعیض‌ها و محدودیت‌های موجود به اعتراض پرداخته بودند، از پیوستن به پاکستان حمایت می‌کردند. در سال 1947 مهاراجه تصمیم گرفت به هند بپیوندد تا بتواند از کمک هند در سرکوب مخالفان بهره گیرد.این تصمیم آغاز جنگ‌های پاکستان و هند بر سر کشمیر بود و درنهایت تقسیم این منطقه را بین دو کشور در پی داشت. در نتیجه، كشمیر به دو قسمت هندی و پاکستانی تقسیم شد. حدود 65 الی 70 درصد كشمیر تحت سلطه هند و بیشتر مابقی آن در حاکمیت پاکستان است. [4]

معترضان کشمیری معتقدند که دولت دهلی نو نمی خواهد به نیازهای اساسی مردم این منطقه و تلاش آنان برای آزادی و عدالت پاسخ دهد و چشم بر واقعیت های جامعه کشمیر تحت کنترل این کشور بسته و صرفا می کوشد از طریق نظامی، سیاست های خود را در این منطقه اعمال کند. از دیدگاه رهبران کشمیر تحت کنترل هند، اتخاذ این سیاست ها باعث شده است تا خشم و نفرت مردم این منطقه از هند هر روز افزایش یابد و آنان به هر بهانه ای، اعتراض های خود را علنی می کنند. دولت هند نیز در جریان درگیری های اخیر،  برای سرپوش گذاشتن بر اعتراض های مردم و مطلع نشدن جهانیان از آن، اینترنت و تلفن منطقه را قطع کرد و با ممنوع کردن انتشار روزنامه در کشمیر تحت کنترل هند محدودیت های شدیدی را بر فضای رسانه ای این منطقه اعمال کرده است. ادامه حالت فوق العاده در کشمیر تحت کنترل هند و اختیارات ویژه نیروهای امنیتی مستقر در کشمیر باعث شده است، آنان بدون هرگونه نظارتی دست به جنایت در کشمیر تحت کنترل هند بزنند. تجاوز به عنف و قتل جوانان و زنان، از جمله مواردی است که گروه های کشمیری همواره نیروهای هندی را متهم به ارتکاب آن می کنند. نهادهای حقوق بشری در گزارش‌های خود از حملات نظامیان به مردم کشمیر، بازداشت، شکنجه و اعدام آنها خبر داده‌اند. [5]

اهمیت کشمیر برای جمهوری اسلامی ایران

پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) تحولات گسترده ای را در عرصه کشورهای عربی و اسلامی ایجاد کرد. از جمله این کشورها کشور کشمیر بود که انقلاب اسلامی ایران منشا بیداری اسلامی گسترده در این کشورشد. مسلمانان کشمیر بسیار مظلوم هستند چرا که از یک طرف از سوی جریان وهابی موجود در منطقه مورد آزار و اذیت واقع می شوند و از طرف دیگر از سوی دولت مرکزی تحت فشار هستند .قدرت گرفتن شیعیان هندوستان در کنار شیعیان پاکستان ، افغانستان و ایران  برای آمریکا و ایادی استکبار یک تهدید محسوب می شود چرا که  منطق عقلانی شیعه نشان داده است که قابلیت فراوانی برای گسترش در فضای ادیان مختلف مانند کشور هند را دارد و به همین دلیل هر تهدیدی این چنینی را در نطفه خفه می کنند.پیام امام و انقلاب در  مناطقی چون کشمیر نفوذ بسیاری دارد و شیعیان این مناطق اثبات کرده اند که از فضای انقلاب اسلامی بسیار متاثر هستند.  كشمیر در شعر اقبال لاهوری و دیگران «ایران صغیر» معرفی شده است و مردم آنجا به ایرانیان علاقه خاصی دارند. اما ایران صغیر بودن كشمیر، علتی تاریخی دارد. دو هدیه از ایران به كشمیر رسیده است: نخست دین و دیگری فرهنگ.

انقلاب اسلامی علاوه بر شیعیان، مسلمانان كشمیر را دلگرم ساخت. مردم مظلوم كشمیر كه تا آن زمان با مشکلات و مصائب فراوانی دست به گریبان بودند، روح تازه ای به پیكرشان دمیده و سبب شد تا در میدان سیاست، حضور فعال تری داشته باشند. همان طور که اشاره کردیم، آنها به منظور حضور یكپارچه و یك صدا، تشكیلاتی به نام «جبهه متحد اسلامی» از شیعه و سنی را تشکیل داده و تاکنون بیش از صد هزار شهید، در راه مبارزات اسلامی شان فدا نموده اند.روابط حسنه ایران با هند و پاکستان پس از انقلاب اسلامی همواره ادامه داشته، ولی این روابط باعث نشده تا ایران موضوع کشمیر را نادیده بگیرد و حتی در ملاقات های سران هند با مسئولان ایرانی اوضاع نامناسب آنجا به آنها گوشزد شده است.

رهبر معظم انقلاب در دیدار نخست وزیر هند، نگرانی قلبی خود را درباره فشار نظامیان بر مسلمانان کشمیر یادآور شده بودند: "موقعیت‌ و شرایط کنونی‌ مسلمانان‌ کشمیر، برای‌ هند به‌ عنوان‌ یک‌ کشور برجسته‌ و یک‌ دوست‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، مسئله‌ای‌ نامناسب‌ محسوب‌ می‌شود و انتظار می‌رود این‌ مسئله‌ به‌ بهترین‌ وجه‌ حل‌ شود." [6]

با این همه، در جمهوری اسلامی ایران به ندرت کسانی بوده اند که از بدو پیروزی انقلاب تا کنون بدنبال پرداختن به مساله کشمیر باشند. این یک حقیقت است که در برخی مناطق کشمیر شعار  اللہ اکبر خمینی رهبر داده می شود. ریشه این شعارها را می توان در حسرت داشتن رهبری مانند امام خمینی (ره) دانست.

بعد از انقلاب اسلامی مسلمانان بیدار شدند و  اسلام ناب که همیشه امام(ره) بر روی آن تاکید داشتند و اسلام حقیقی بود بین شیعه و سنی رواج پیدا کرد و مسلمانان فهمیدند که بدون اسلام ناب نمی توان جلوی استعمار ایستاد و این در حالی است که پیش از این اسلام منفعل که هیچ گونه عکس العملی نداشت در کشورهای اسلامی و کشمیر حاکم بود و نمی توانست جلوی زورگویان بایستد. از جمله تاثیرات دیگر شخصیت امام (ره) در کشمیر، این که در سالگرد ارتحال امام(ره) شیعیان و اهل سنت در دانشگاه های بزرگ کشمیر یاد ایشان را گرامی می دارند، حتی اهل سنت خودشان داوطلبانه چنین مراسماتی را برگزار می کنند ، چرا که شخصیت  امام خمینی (ره)تنها شخصیتی منحصر به  شیعیان نبود بلکه شخصیت بین المللی بودند که همه مذاهب اعم از شیعه و سنی پیرو ایشان بودند .

آیا کشمیر، فلسطینی دیگر است؟

دولت هند علاوه بر کشتار مسلمانان در این منطقه رهبران سیاسی و مذهبی را در خانه هایشان محبوس و زندانی می کند تا جلوی اعتراضات گسترده مردمی را بگیرد. تجمع اعتراضی مسلمانان کشمیری به رفتار عادی مردم منطقه تبدیل شده و اهالی کشمیر همه روزه به نوعی اعتراض خود رانشان می دهند، با این حال دولت هند نیز با اعلام حکومت نظامی، زندانی کردن و ربودن جوانان انقلابی و معترض هزاران خانواده را داغدار کرده و مادران بیشماری را در چشم انتظاری برگشتن  فرزند و یا همسر خود گذاشته است. همانگونه که صهیونیست ها در فلسطین اشغالی، زنان و کودکان بیگناه را مورد اذیت و آزار قرار می دهند و با آنها رفتاری ددمنشانه دارند. دولت هند در راستای مبارزه با مسلمانان از هیچ عملی دریغ نمی کنند. در این راستا، در طی سالهای گذشته دولت هند درصدد بوده تابا تغییر بافت جمعیتی کشمیر و جامو به مسلمانان منطقه فشار بیاورد، لذا بسیاری از هندوهای افراطی را در کشمیر و جامو ساکن کرده تا از این طریق هم جامعه هندی های کشمیر را زیاد کند و از طرف دیگر با فشار بر مسلمانان منطقه از اعتراض آنها نسبت به دولت هند بکاهد. این همان کاری است که رژیم غاصب صهیونیسم در فلسطین اشغالی انجام می دهد.

دولت هند باید طبق قراردادها و قطعنامه های تصویب شده در سازمان ملل با دولت پاکستان وارد مذاکره شود تا مسئله کشمیر به سرانجا برسد. حل نشدن مسئله کشمیر خود می تواند بر تشدید درگیری ها در منطقه و عدم استحکام اوضاع امنیتی در منطقه جنوب آسیا منجر شود. دولت پاکستان بارها از هند خواسته است از طریق مذاکرات جامع به مسایل فیمابین بین دو کشور پایان دهد. بر طرف شدن مناقشات مرزی بین دو کشور هند و پاکستان، بدون در نظر گرفتن حل مسالمت آمیز مسئله کشمیر امری غیر قابل تصور است و دولت هند باید به این مسئله اصلی نیز توجه داشته باشد که مسلمانان در هند بخش زیادی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و توجه به حقوق آنها نیز امری طبیعی و شایسته به نظر می رسد. [7]

درگیری بین هند و پاکستان تا سال ۱۹۴۹ ادامه داشت و با میانجیگری سازمان ملل در این منطقه آتش بس اعلام شد و قرار بر آن شد طرفین طی مذاکراتی مسالمت آمیز مسئله کشمیر را حل و فصل نمایند. با گذشت بیش از چند دهه از استقلال پاکستان از هند، مسئله کشمیر تا بحال حل نشده باقی مانده و تعداد بیشماری از مسلمانان این منطقه قربانی جنون و زیاده خواهی آل هنود شده اند. کشتار مسلمانان جامو و کشمیر به امری عادی برای هندوها تبدیل شده و آنها هرگز راضی به این امر نیستند تا بر اساس قطعنامه های منقعد شده در سازمان مسئله کشمیر را با پاکستان حل و فصل نمایند. مردم جامو و کشمیر تاوان درگیری هفتادساله دهلی و اسلام‌آباد بر سر مرزهای خود را می‌دهند. از 1990 میلادی تا کنون حدود 68 هزار نفر از مردم عادی، نیروهای انتظامی و ارتش جان خود را در این درگیری از دست داده‌اند. [8] هند این ایالت را سهم خود می‌داند، اما پاکستان بر وجود اکثریت مسلمان در این ناحیه تأکید می‌کند. پس از چند دوره جنگ، سال 2003 میلادی مذاکرات صلح میان دو کشور آغاز شد اما هنوز با نقطه پایان درگیری‌ها فاصله زیادی دارند. [9]

مردم کشمیر خواهان استقلال، آزادی و حکومت اسلامی اند

اخیرا افرادی به انقلابیون کشمیری افترا زدند که آنها تکفیری اند و علیه دولت هند مبارزه می کنند .در حالی که مردم کشمیر مسلمان اند و دوستدار اهل بیت(ع) هستند و شیعه و سنی متحدند و این ماجرایی است که بدخواهان ملت ترتیب دادند و به طور حتم نهضت آزادی کشمیر تکفیری نیست. مردم کشمیر همیشه در خواست آزادی و استقلال داشته و دارند و می خواهند از هند و پاکستان جدا شوند و در شعارهایشان خواهان تشکیل حکومت اسلامی هستند و تاکید می کنند دولت کافر نمی خواهند و کفار باید از کشمیر بیرون بروند، چون اکثر مردم کشمیر مسلمان اند، از این رو  خواهان دولت اسلامی هستند.

میرواعظ از رهبران حزب حریت کشمیر بیان می دارد درحالی که مردم سخت‌ترین شکل حکومت نظامی، محدودیت‌ها و نقض‌ حقوق بشر را تجربه می‌کنند، طبقه‌ حاکم هیچ حرکتی از خود نشان نداده است. هفته‌هاست که مردم در نواحی مختلف کشمیر اجازه برگزاری نماز جماعت در مسجد جامع تاریخی سرینگر و مساجد اصلی محل اقامت‌شان را نداشته‌اند. طبقه حاکم تنها به قدرت اهمیت می‌دهد و از هیچ جنایتی برای ماندن در منصب خود فروگذار نیست. اگر آنان به مردم اهمیت می‌دادند، تاکنون دریافته بودند که چگونه به ابزاری برای پرکردن گورستان‌ها از شهدا و بیمارستان‌ها از مجروحین مبدل شده‌اند و چشم‌شان را به روی این واقعیت می‌گشودند که  مردم در سرتاسر کشمیر اعتراضات مسالمت‌آمیزی علیه جنایات دولت برپا کرده‌اند، اما تنها به جهت تلاش برای بدست آوردن حقوق مدنی‌شان مورد هدف قرار گرفته‌اند.

وضعیت بحرانی مسلمانان کشمیر، آتش زیر خاکستر

جریانات و حوادث امروز کشمیر را نمی توان جدای از تاریخ دردناک مردم کشمیر تحلیل کرد. این جامعه میلیونی از مسلمین، تا کنون خشونت های زیادی را متحمل شده اند. برای مثال کشتار 280 معترض کشمیری در گاوکادال در جریان حمله نیروهای شبه نظامی و پلیس مرکزی، کشته شدن 23 تظاهرات‌کننده و زخمی شدن 47 نفر دیگر در یورش نیروهای هندی در تنگپورا و زکورا، تعرض نیروهای ارتش به ده‌ها نفر از زنان روستای کونان پشپورای کشمیر در23 فوریه 1991 که دیده‌بان حقوق بشر هم آن را تایید کرده است. حمله نیروهای نظامی به مردم شهر سوپور در 6 جنوری 1993 که 55 کشته به جا گذاشت، قتل عام «بیجبهارا» با 40 کشته و 150 زخمی در تیراندازی نظامیان به صفوف تظاهرات‌کنندگان، حمله نظامیان به بزرگترین تظاهرات مردمی کشمیر در سال 2008  که به کشته شدن 40 نفر منجر شد، این تظاهرات در اعتراض به نقض حقوق مسلمانان از سوی دولت هند برگزار شده بود.سازمان عفو بین الملل اخیراً در پی کشف گورهای دسته‌جمعی در کشمیر که متعلق به قربانیان حملات نظامیان است، دولت دهلی را به انجام تحقیقات سریع فرا خوانده بود. [10]

 "تانیس" یک دختر هندی کشمیری است وی در پاسخ به سوال خبرگزاری حوزه در این خصوص که برخی در تحلیل‌های خود اینگونه می گفتند که اهل سنت کشمیر گرایش تکفیری دارند و مخالف جمهوری اسلامی هستند. شما به عنوان کسی که بزرگ شده کشمیر و اهل هندوستان هستید و هنوز ارتباط و تعامل دارید، نظرتان چیست؟، پاسخ می دهد،اکثریت مردم کشمیر یعنی 80-70 درصد سنی هستند. و تنها اقلیت آنان شیعه هستند. و هندوها و مسیحی‌ها نیز در آنجا زندگی می‌کنند. و اصلا اینگونه نیست که اهل سنت کشمیر، گرایش تکفیری داشته باشند. البته رادیکال‌های تکفیری در هر جایی از جمله کشمیر ممکن است باشند اما به هیچ وجه اکثریت نیستند و در هر جای دنیا که بروید عده‌ای از این افراد هستند. و من فکر نمی‌کنم اهل تسنن این منطقه هرگز علیه ایران رادیکال شده و به تروریسم بپیوندند. این گونه نیست که اهل سنت از ایران متنفر باشند. عناصری در میانه راه هستند که باعث می‌شوند شما فکر کنید آن‌ها از شما نفرت دارند و آن‌ها فکر می‌کنند شما از آن‌ها نفرت دارید. درواقع این عناصر هستند که مشکل ساز هستند.

بر اساس گزارش جمعیت موسوم به "پدران و مادران افراد ربوده" شده که مرکز آن در سرینگر است، گورهای دسته‌جمعی مربوط به 2006 به بعد است، ارتش هند ادعا کرده بود که افراد دفن شده در این گورها، افراد مسلح و جنگجویان خارجی بوده‌اند که کشته شدن آنها قانونی بوده است در حالی که شهادت‌های ساکنان 18 روستا در کشمیر براین مسئله تاکید می‌کند که بیشتر قربانیان دفن شده، مردم عادی این منطقه بوده‌اند. همچنین بر اساس گزارش منابع کشمیری، از سال 1989 تا کنون، حدود هشت هزار نفر در کشمیر تحت سیطره هند در جریان درگیری های مردم با پلیس هند، ناپدید شده‌اند. سال 2006 گزارشی از سوی پلیس محلی منتشر شد که به مرگ 331 نفر از بازداشت‌شدگان در دوران بازداشت اذعان شده بود. قتل خارج از چارچوب قانون و ربودن و شکنجه غیرنظامیان به مثابه نقض آشکار قوانین بین المللی و حقوق بشری است.

منابع پاکستانی در گزارشی، تعداد کشته های کشمیری ها را در بخش تحت حاکمیت هند این منطقه طی کمتر از دو دهه گذشته بیش از 92 هزار نفر ذکر کرده اند. همچنین گزارش داده، از ژانویه 1989م. تا 31 مه 2008 نیروهای هندی در منطقه کشمیر تحت اشغال خود 92 هزار و 339 نفر از ساکنان این منطقه را کشته اند. همچنین منابع رسمی گزارش کرده اند که تعداد 114 هزار و 948 نفر از غیر نظامیان بی گناه دستگیر شده و طی این دوره 6 هزار و 936 نفر از رقم اخیر به قتل رسیده اند. به علاوه 105 هزار و 631 ساختمان و تأسیسات بر اثر ایجاد حریق و تخریب تاسیسات و امور زیر بنایی از بین رفته اند و 22 هزار و 606 زن، همسران خود را بر اثر این حوادث از دست داده و همچنین 107 هزار و 80 کودک نیز یتیم شده اند. در آمار دیگری تعداد زنانی که مورد آزاد و اذیت جنسی قرار گرفته اند به 9 هزار و 776 نفر رسیده است. [11]

 

 

* دکتر مرتضی اشرافی ، کارشناس مسایل سیاسی

[1] . دایره المعارف جهان نوین اسلام، ترجمه زیر نظر حسن طارمی و همکاران، تهران، نشر کنگره و نشر کتاب مرجع، ۱۳۹۱، به نقل از ویکی شیعه، به آدرس : http://fa.wikishia.net،

[2] . حسین، الطاف، کشمیر بهشت زخم خورده، فریدون دولتشاهی، تهران، اطلاعات،   ۱۳۷۲       

[3] . بهرامیان، مسعود، تشیع کشمیر در منازعه بین هند و پاکستان، مجله زمانه، شماره ۱۰۱، ۱۳۹۰

[4] . متو (گلزار)، غلام محمد، وضعیت کنونی شیعیان کشمیر، سخن تاریخ، شماره ۹، تابستان ۱۳۸۹، همچنین مقاله " آیا فریادرسی برای شیعیان کشمیر هست؟" ، فرهنگ نیوز، پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی ایران، www.farhangnews.ir

[5] . کشمیر در آتش و خون، پایگاه اطلاع رسانی پارس تو دی، به آدرس اینترنتی: http://parstoday.com

[6] . آیا فریادرسی برای شیعیان کشمیر هست؟، فرهنگ نیوز، پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی ایران، www.farhangnews.ir

[7] . علی کاووسی نژاد، صدای مظلومیت مسلمانان کشمیر/ لزوم گفتگو میان دهلی و اسلام آباد، گزارش بین الملل؛ خبرگزاری مهر

[8] . حملات پلیس هند به مسلمانان کشمیر چهار شهید برجای گذاشت، خبرگزاری تسنیم، 16 خرداد 1396.

[9] . متو، غلام محمد، تاریخ تشیع در کشمیر، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدرسه عالی امام خمینی، ۱۳۸۶، همچنین http://www.thehindu.com/news

[10] . کشمیر در آتش و خون، پایگاه اطلاع رسانی پارس تو دی، به آدرس اینترنتی: http://parstoday.com

[11] . ابوذر یاسری، شیعیان کشمیر، پایگاه اطلاع رسانی موعود،  http://www.mouood.org

 

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha