دکتر نادر طالب زاده، چهره سرشناس رسانه ای و دارای مدرک کارگردانی سینما از دانشگاه کلمبیای آمریکا، از معدود فعالین عرصه رسانه ای است که وارد فعالیت های جدی در زمینه مقابله با جنگ نرم دشمن شده است.
وی، پس از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی با استفاده از توانایی های خود، تصمیم گرفت دفاع مقدس را از زاویه دوربین خود برای مخاطبین به نمایش درآورد و در این زمینه با شهید آوینی نیز همکاری می نمود. وی پس از پایان جنگ تحمیلی تجربه خود را به بوسنی برد و در جنگ علیه مردم مظلوم بوسنی در کنار مسلمانان این کشور ایستاد.
مردم، نادر طالب زاده را بیشتر با برنامه های راز، عصر و همچنین برگزاری کنفرانس بین المللی افق نو و جشنواره عمار می شناسند اما در کارنامه وی ساخت آثار مستندی مانند «والعصر»، «خنجر و شقایق»، «شمارش معکوس»، «آمریکا، آخرین اشتباه»، «ما آنجا بودیم» و «مهمان کلمبیا» نیز دیده می شود.
اما بهانه این گفتگو، برنامه ای با حضور دکتر نادر طالب زاده و دکتر سهیل اسعد در رابطه با سریال «بشارت منجی« (ساخته نادر طالب زاده) می باشد که در کافه نخلستان سازمان هنری رسانه ای اوج به ضبط رسیده و قرار است در ایام کریسمس سال آینده میلادی به همراه سریال بشارت منجی از شبکه هیسپان تی وی برای مخاطبین مسیحی اسپانیولی زبان پخش شود. البته در کنار این موضوع به بحث ارتباط حوزه علمیه و رسانه ها نیز پرداخته شده است.
در ابتدا لطفا از ضبط ویژه برنامه مرتبط با سریال «بشارت منجی» صحبت کنید، چه نیازی به این برنامه وجود داشته است؟
ابتدا از شما تشکر می کنم که به این موضوع توجه دارید. در واقع فیلم «بشارت منجی» تازه می خواهد دیده شود چون به تازگی به زبانهای انگلیسی و اسپانیولی دوبله شده است و برای اولین بار در خارج از کشور توسط شبکه ماهواره ای هیسپان تی وی در روزهای جشن کریسمس میلادی به نمایش در خواهد آمد.
برای تکلمه زدن بر این فیلم نیاز بود یک گفتگویی تدارک دیده شود تا بنده به عنوان سازنده آن با یک شخصیت علمی که خود به زبان اسپانیولی مسلط باشد و اصلا از منطقه آمریکای لاتین باشد و بتواند با مخاطب ما ارتباط برقرار کند به گفتگو و بحث در رابطه با زوایای پیدا و پنهان این فیلم بنشینیم و به نظرم بهترین گزینه آقای دکتر سهیل اسعد بود که هم از منطقه آمریکای لاتین هستند و اشراف کامل در این زمینه نیز دارند و هم به دلیل آشنایی فی مابین هماهنگی بیشتری بین ما وجود داشته است.
هدف شما از پرداختن به مسئله حضرت مسیح علیه السلام، آن هم به عنوان یک فیلمساز مسلمان چه بود و مخاطب اصلی شما برای این فیلم چه کسانی هستند؟
هدف اصلی گفتگوی ادیان است. اینکه مسیحیان بدانند قرآن کریم چقدر از حضرت عیسی علیه السلام و حضرت مریم سلام الله علیها با کرامت یاد کرده است و این به زبان تصویر در بیاید و با فرم و موسیقی خاصی ارائه شود، خیلی مهم است. هدف دیگر این است که ماموریت اصلی حضرت مسیح(ع) که متاسفانه امروزه برای مسیحیت مشخص نیست و آن فتنه هایی که در زمان حیات ایشان رخ داد اما هیچ گاه مسیحیان به کمّ و کیف آن دست پیدا نکردند، کمی روشن شود.
پس مخاطب اصلی شما مسیحیان هستند؟
بله. یک علتی که ما در ساخت فیلم از دکور سریال های امام علی علیه السلام و حضرت مریم (س) و مردان آنجلس استفاده کردیم و دکوری نساختیم همین بود که از ابتدا می خواستیم فیلم را برای غرب بسازیم و کاری کنیم که آنها متوجه جریانات دینی خود بشوند. ورژن اسپانیولی «بشارت منجی» در کاراکاس ونزوئلا و ورژن انگلیسی آن در ملبورن استرالیا دوبله شده است و هر دو ورژن آماده پخش هستند. علاوه بر این ورژن عربی فیلم هم قبلا دوبله و حتی در لبنان پخش شده بود، اما نیاز به مونتاژ مجدد دارد.
به نظر شما اگر بشارت منجی در میان مسیحیان دیده شود چه اتفاقاتی در پی خواهد داشت؟
باید ببینیم چه می شود. من تاکنون این فیلم را ده جا برده ام. واتیکان، مرکز اسلامی واشنگتن، بزرگترین دانشگاه اوانجلیستی صهیونیستی تگزاس، رادیو های آمریکایی که به عنوان مثال در یک برنامه بنده مهمان برنامه آنها بودم و یک خاخام، یک کشیش و رئیس دانشگاه پروتستان ها هم در آن برنامه حضور داشتند و دیده ام که مخاطبین چه ارتباطی با این فیلم برقرار می کنند و غربی هایی که ما را تروریست می دانند وقتی با چنین تکریمی از پیامبرشان توسط ما مواجه می شوند برایشان قابل باور نیست.
در مورد این فلیم حتی در یکی از شبکه های بزرگ فارسی زبان لس آنجلسی برنامه ای اجرا شد که از طریق آقای رضا بدیعی کارگردان معروف ایرانی بنده را دعوت کردند و غریب افشار مجری آن برنامه بود و من هم شرط کردم اگر وسط برنامه تبلیغ نروید، من در این گفتگو شرکت می کنم و این برنامه 90 دقیقه به طول انجامید که بعداً هم برایشان مشکلاتی ایجاد شد که چرا با یکی از طرفداران سر سخت جمهوری اسلامی مصاحبه انجام داده اید.
از سوی دیگر 50 نفر از بزرگان مسلمانان در کشور آمریکا بصورت تلفنی با من در تماس بودند، چون در همان زمان فیلم در جای دیگری در حال پخش بود.
پخش این فیلم به عنوان تنها فیلم از جهان اسلام در واتیکان برای من خیلی تاثیرگذار بود. در آن برنامه که فیلم بشارت منجی در واتیکان به نمایش در آمد، هزاران کشیش و کاردینال مسیحی در سه سالن به طور همزمان به نظاره این اثر نشستند و بعد از نمایش من توضیحاتی در مورد فیلم ارائه کردم. اتفاقی که در مورد این فیلم در واتیکان افتاد در مورد هیچ فیلم دیگری نیفتاده بود و آنها با اهدای لوحی از این اثر تقدیر کردند.
ظاهرا پاپ قبلی نیز این فیلم را دیده بود؟
بله، خانم لییا بلترامی رئیس فستیوال رلیجن تودی از من یک کپی از فیلم را برای مقامات کلیسا (منظورش پاپ بود) درخواست کرد و بعد از این اتفاق بود که بشارت منجی را در واتیکان به نمایش در آوردند، اما اصلا در صداوسیما و رسانه های داخلی به این اتفاقات پرداخته نشده است.
چه می شود که اهالی هنر و رسانه وارد فعالیت در زمینه های دینی و مذهبی می شوند؟
در جمهوری اسلامی یک صحنه ای پیش آمده و یک حکومت مذهبی با رهبریت یک فقیه استوار شکل گرفته است و به تبع آن همه بخش های جامعه تحت تاثیر قرار می گیرد. من جمله رسالت رسانه که یک بخش از آن تلویزیون و سینما است و یک بخش آن نیز تاریخ دین است و اینجا یک بخش بحث بین المللی کار است. یعنی ما باید بطوری در جهان صحبت کنیم که عقبه این کارها در دنیا دیده شود.
جمهوری اسلامی حتما حرف های مهمی می زند که محبوبیتش تا دریای مدیترانه رفته است و آنها منتظرند ببینند حرف ما در مباحث دینی چیست. برخی آثار ما در داخل بسیار موفق هستند ولی برای مردم سایر کشورها حرفی برای گفتن ندارد اما ما باید به دنبال ایجاد یک موج پرسشگری در مخاطب باشیم.
برای ورود به بحث ارتباط میان حوزه علمیه و رسانه بنده ابتدا از آرزوی محقق نشده شما آغاز می کنم. شما در گفتگویی ویدئویی عنوان کردید که یکی از آرزوهای محقق نشده تان تحصیل در حوزه علمیه است، در این مورد کمی صحبت کنید.
حوزه علمیه یک فرصت وسیع برای تعمیق در دین و تفکر است و به نظر من هر کسی باید چند سال در این محیط درس بخواند و من همیشه آرزو داشتم که در حوزه تحصیل کنم. آن هم نه بصورت موازی با سایر کار ها بلکه دوست داشتم در بحث طلبگی بصورت جدی و تخصصی وارد شوم چون من از ابتدا باطن خودم را یک طلبه تصور می کردم.
تقریبا سه سال قبل از انقلاب پدرم به من توصیه می کرد که دکترایم را بگیرم و می گفت این مردم فقط دکتر را دوست دارند. در آن زمان من در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه کلمبیای آمریکا بودم. پاسخ من به پدرم این بود که من برای مدرک درس نمی خوانم و من یک طلبه ام. این حرف برای زمانی است که من هنوز ارتباطی با مباحث دینی نداشتم و حتی نمی دانستم نماز چند رکعت است.
من فقط به دنبال یادگیری فن فیلمسازی بودم نه گرفتن مدرک. در دنیای طلبگی هم همین است و افراد نباید به دنبال مدرک باشند. بُعد دیگر مسئله این است که طلبه فرصتش را دارد تا با آموختن زبان عربی در آیات قرآن تدبر کند و تفاسیر قرآن را در خدمت اساتید بزرگوار فرا بگیرد و فرصتی است که انسان به فکر کردن بنشیند. البته من خیلی از اینها را به دلیل نزدیکی به افراد عمیق که خیلی هایشان از بزرگان حوزه هستند به دست آورده ام و احساس می کنم زندگی ام بر مبنای تفکرات آنها پیش می رود اما به هر حال موفق نشده ام تا بصورت رسمی در حوزه علمیه تحصیل کنم.
به نظر شما هنر و رسانه تا چه حد می تواند طلاب را در رسیدن به هدفشان که همان هدایت بشر است یاری نماید؟
خیلی از طلاب غریزه هنری دارند و من برخی از آنها را دیده ام که بهترین کارها را می توانند انجام دهند. باید توجه داشت که خود تبلیغ یک رسانه است و اینکه چه باید کرد تا تاثیرگذارتر باشد نیاز به سواد رسانه ای دارد. در تاریخ اکثر بزرگان و علمای دینی ما ذوق هنری داشته اند. بسیاری از آنها خطاط و شاعر بوده اند. بطور مثال پدر بزرگ من در کنار اینکه یک عالم دینی بوده ، یک خطاط و شاعر هم بوده است.
همیشه بهترین علمای ما هنرمند ترین آنها بوده است. در زمان شاه عباس که شیخ بهایی از علمای بزرگ آن دوره است، کار های مهندسی بسیار گسترده ای صورت گرفته است و بسیاری از آثار آن زمان هنوز هم جای تامل دارد و این از تاثیرات یک روحانی آشنا به هنر است.
رهبری معظم انقلاب اسلامی هم بسیار دقیق در بحث هنر وارد می شوند و مثلا دیدارهای زیادی با شعرا، فیلمسازان و سایر هنرمندان دارند و نکات بسیار دقیقی هم در این زمینه ها بیان می کنند. اصولا اگر ذوق هنری وجود نداشته باشد امکان رهبری جامعه وجود ندارد.
لوئیس فراخان، رهبر مسلمانان آمریکایی نیز علاوه بر اینکه یک شخصیت دینی برجسته است، یک هنرمند طراز اول نیز هست و یک ویالونیست درجه یک و تک نواز ارکستر و خواننده است و پیش از ورود به مباحث دینی هنرمند بوده است. شما نمی توانید با نفوذ و تاثیرگذار باشید، اما هنرمند نباشید.
برخی افراد، طلاب حوزه علمیه را فراتر از ورود به مباحث رسانه ای می دانند، نظر شما در این رابطه چیست؟
این طور نیست که شأن طلاب اجل از هنر و رسانه باشد. علت این که امام خمینی برای مردم جذاب بود به دلیل داشتن روح هنری ایشان بود. اصولا آن افرادی که موفقیت کسب می کنند کسانی هستند که از ابزار هنر بهترین استفاده را در جهت تبلیغ دین می برند.
خواجه معین الدین چشتی چند قرن پیش یک طلبه سیدی از سیستان بود که اکبرشاه، سلطان هندوستان وی را دعوت کرد تا ایشان به دهلی برود و در مراکز هندو ها فعالیت کند و آنها را به اسلام دعوت کند. شما اگر به اشعار ایشان بنگرید فوق العاده تاثیرگذار هستند و جمعیت بیش از 100 میلیونی مسلمانان امروز هند به دلیل فعالیت های ایشان در آن ایام بوده است و ما باید بدانیم که موفقیت مان در ارائه دین بستگی به میزان آشنایی مان به هنر و استفاده از ابزار هنر و رسانه آن هم در عصر حاضر دارد.
سپاسگزار از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما متشکرم، موفق باشید.
گفتگو: محمد جواد عطائی