جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
آزمون ورودی حوزه های علمیه در قم

حوزه/ مردی برادر زاده اش را برای آزمون آورده بود، اما خودش درک درستی از حوزه نداشت. می گفت، این بچه دیوانه شده است، با وجود این همه فحش و توهین باز حوزه را انتخاب کرده، این چه دیوانه ای است.

خبرگزاری «حوزه»،  امروز سال جدید سی امین روز خود را پشت سر می گذاشت.  آسمان قم بارانی بود و لحظه به لحظه بر شدت افزایش باران در ابتدای صبح افزوده می شد، باران از سر و روی ما می بارید. حسابی خیس شدیم. 

اما ستون‌هایی از جوانان در مسجد امام حسن عسکری(ع) در چهار راه بازار جمع شده بودند تا برای سربازی حضرت ولی عصر(عج) رقابت کنند.

دل تو دل این بچه ها نبود. بعضی ها مضطرب، بعضی ها نگران، بعضی بی تفاوت و بعضی عاشق و سینه چاک و بسیجی. این ها را از چهره ها و حرف هایشان می شد فهمید.

آسمان الهی باران نعمتش تمامی نداشت. لحظه به لحظه بر شدت باران افزوده می شد تا نگذارد جوانان به این آزمون برسند، بعضی ها دیر رسیدند،خیلی دیر، وسط آزمون، بعضی مثل محمد حسن اصلا به آزمون نرسید، خودش می گفت بدشناسی و بد اقبالی نصیبش، هر کاری کرد وارد سرجلسه آزمون شود، نمی  شد، بازرس دم در می گفت برادر قانون،قانون برای همه یکسان، ان شاء الله سال بعد.

اون جوان نهایتا به این نتیجه رسید شاید سال بعد، اگر نشد چی و هزار اما و اگر های دیگر و....

با وجود آب گرفتگی های معابر و نبود ماشین، اما قدم های بعضی ها برای آزمون محکم مانند قله دماوند استوار.

چه بسیار پدران و مادرانی که کنار مسجد امام حسن عسکری(ع) برای موفقیت فرزندشان ذکر می گفتند، یکی "امن یجیب" می خواند تا آرام باشد، یکی تسبیح دستش گرفته بود، صلوات می فرستاد، یکی هم عین خیالش نبود.

می گفت دنیا که به آخر نرسیده امسال موفق نشد، سال بعد، آن قدر آزمون می دهد تا موفق شود.

چهره بعضی مادران هم نگران و مضطرب، کاری از دست شان جزء دعا کردن بر نمی آمد.

می گفتند، سربازی امام عصر(ع) افتخار است.

والدین بعضی از جوانان از همه قشری بودند، روحانی، بازاری، معلم، نانوا، مهندس و ...

اما حوزه  جوانان مستعد، باهوش،خوش فکر، معتقد، با دیانت، محکم، قوی، دارای سابقه خوب، شخصیت خوب، معدل خوب. جوان با اراده و بشاش می خواست.

حجت الاسلام و المسلمین رستم نژاد، معاون آموزش حوزه های علمیه، گفت: هدف از پذیرش کیفی کردن است، دنبال این نیستیم همه وارد حوزه شوند، کاری کردیم، خوش فکرها، با استعدادها، باهوش ها و خلاصه دارای سبقه اعتقادی خوب والدین و ...

می گفت: دنبال این نیستیم آمار بدهیم فلان مقدار وارد حوزه شدند، دنبال بهترین ها هستیم تا آینده علمی حوزه از هر لحاظ قوی باشند.

این جوانان در مقاطع سیکل، دیپلم و دانشگاهی بودند. از فیلتر های مختلفی رد شدند تا فعلا به اینجا رسیدند و بعد از قبولی در این آزمون به زودی قرار است در مصاحبه های مختلف علمی، گزینشی و شخصیتی و سلامت و نهایتا در دوره اختبار شرکت کنند تا اگر ریزشی از بین این افراد نداشتیم، برای تحصیل وارد حوزه شوند.

آزمون برگزار شد، بعضی ها که زرنگ تر و باهوش تر بودند، نیم ساعت پاسخ سؤالات را  دادند، محمد حسن جوان لاغر اندام، از شیراز آمده بود تا در این آزمون شرکت کند، خوشحال بود. حرفهای بزرگتر از سنش می زد، 14 سال داشت.

می گفت دنبال هدایت است و هدایت را در حوزه می بیند. از آزمون راضی بود و برای فردای بهتر فکر و برنامه ریزی کرده بود.

کمی عقب تر جوانی دیگر که عصبانی بود،ظاهرا آزمون خوبی نداده بود. دل و دماغ حرف زدن نداشت، پیشش رفتیم، گفت ولم کن، دست از سرم بردار.

همه جوری بودند. محمد باقری یکی از آنها بود. در مقطع سیکل بود. حوزه را تنها برای شغل انتخاب کرده بود.

آقایی که برادر زاده اش را برای آزمون آورده بود، اما خودش درک درستی از حوزه نداشت. می گفت، این بچه دیوانه شده است، با وجود این همه فحش و توهین باز حوزه را انتخاب کرده، این چه دیوانه ای است.

عباس هم یکی از آنها بود، از شهرستان آمده بود، خسته و کلافه، دوست داشت، حرف بزند ولی حال و حوصله صحبت کردن نداشت، فقط گفت برم حرم از بی بی بخواهم کارم  را درست کنه، ما هم برایش دعا کردیم....

این آزمون هم زمان در سراسر کشور به جزء استانهای سیل زده برگزار شد و  استقبال خوبی از ورود به حوزه از سوی جوانان شده بود .

تهیه و تنظیم: قربان اسلامی نژاد

313/40

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha